شهید بروجردی
اولین تصویر از گریم بابک حمیدیان در فیلم سینمایی شهید محمد بروجردی منتشر شد.
کد خبر: ۴۴۲۹۷۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۳

معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران، از آزادسازی ۲۰ هزار متر مربع از املاک معارض پروژه احداث بزرگراه شهید بروجردی خبر داد.
کد خبر: ۷۲۰۱۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۰۷

شهید بروجردی نقش مهمی در تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت و خود از فرماندهانِ اولیه آن به شمار می‌رفت. وی در سال ۱۳۵۸ برای فرونشاندنِ آشوب ضدانقلاب در کردستان، راهی این منقطه شد و با اقامت چهار ساله خود در آن دیار، وضعیت این منطقه را سروسامان داد تا جایی که به مسیح کردستان شهرت یافت.
کد خبر: ۶۲۲۸۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۱

کاوه، قدرت الله منصوری را صدا زد و گفت: منصوری! شما یه دوشکا بردار، با تویوتا بیفت پشت حاجی.
کد خبر: ۵۷۲۴۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۰

من عادت کرده‌ام که یتیم بزرگ کنم محمد و خواهران و برادرانش، شش تا یتیم بودن و من اون‌ها رو بزرگ کردم.
کد خبر: ۵۶۹۶۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۲

شدت انفجار به حدی بود که آن‌ها را ۵۰ متر پرت کرد. تنها جای سالم ماشین، موتور و کاپوت آن بود. بر اثر انفجار سقف ماشین باز شده بود؛ نه صندلی، نه ایکسل، نه بدنه، هیچ چیز از ماشین نمانده بود.
کد خبر: ۵۶۹۶۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۳۰

یک ربع، بیست دقیقه‌ای گذشت که یک نفر وارد اتاق شد و بی مقدمه گفت: ماشین حاجی رفته رو مین.
کد خبر: ۵۶۸۸۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۸

معنی تعبیر خواب را نیافتم. تا چند روز با خودم فکر می‌کردم که ما چه چیز با ارزشی داریم که امام حسین (ع) آن را از ما می‌طلبد.
کد خبر: ۵۶۸۶۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۷

از اون بالا، پایین رو نگاه کردم، خیلی ترسناک و تاریک بود. خدا رو شکر کردم که اون پایین نیستم، احساس سبکی می‌کردم. ان‌شاءالله من هم شهید می‌شم.
کد خبر: ۵۶۷۴۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۵

در یکی از تپه‌ها، برخی نیروها که مدت مأموریت‌شان تمام شده بود تصمیم به ترک منطقه گرفته بودند و ما هر چه به آنان اصرار می‌کردیم، فایده‌ای نداشت.
کد خبر: ۵۶۷۴۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۳

وقتی به مردم روستاها می‌رسید، بچه‌هایشان را بغل می‌کرد و دست نوازش به سر و گوش آنان می‌کشید. او به راستی مصداق آیه‌ی شریفه‌ «هو الذی انزل السکینه فی قلوب المومنین» بود .
کد خبر: ۵۶۳۷۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۲

بروجردی به زحمت ماشین را متوقف کرد، راننده‌ خاور که درشت هیکل و سبیل کلفت بود، از ماشین پیاده شد، به سمت ما آمد، یقه‌ بروجردی را گرفت و او را از پشت فرمان بیرون کشید
کد خبر: ۵۶۲۹۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۱

محمد که هیچ وقت خنده از لبانش نمی‌افتاد، بعد از شهادت ناصر، کمتر لبخند می‌زد و اغلب اوقات توی فکر بود.
کد خبر: ۵۶۲۹۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۰

می‌دونین کسی رو که بهش دستبند زدین، کیه؟ او فرمانده‌ سپاه غرب کشوره! یعنی شما تا به حال اسم بروجردی به گوشتون نخورده؟
کد خبر: ۵۶۲۹۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۹

تازه خوابیده بودم که دیدم یه آقایی وارد اتاق شد. چهره‌اش انگار خیلی آشنا بود. با اشاره‌ دستش به روی نقشه گفت: پایگاهتون رو توی روستای قره باغ بزنین، این جا محل خوبیه.
کد خبر: ۵۶۲۸۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۸

وقتی او را از دور دیدم، انگار دنیا را به من داده بودند. هر قدمی که بر می‌داشت، تپش قلبم بیشتر می‌شد.
کد خبر: ۵۶۱۹۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۷

بروجردی اول سلام کرد، اما طرف در جواب سلام گفت: من نمی‌تونم جواب سلام یه آدمکش رو بدم!
کد خبر: ۵۶۱۹۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۶

گفت: شما باید یکی دو روز توی پادگان بمونین. گفتم: کی همچین حرفی زده؟ این حرف کیه؟ گفت: حرف انقلابه! دستور اسلامه!
کد خبر: ۵۶۱۹۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۵

من هیچ کس نیستم. من محمد دره گرگی هستم. خیلی‌ها بهم می‌گن میرزا محمد. در روستای دره گرگ هم به دنیا اومدم؛ همین و بس.
کد خبر: ۵۶۱۲۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۴

ناراحتی من از اینه که آدم‌های به این خوبی، چرا غیبت یه آدم بی ارزشی مثل منو می‌کنن و چرا به خاطر من گناهکار، خودشون رو به گناه می‌اندازن. از این ناراحتم که من باعث گناه این برادرا شدم.
کد خبر: ۵۶۱۲۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۳