آیا باید شعر عاشورایی را تا سطح درک مخاطب تنزل داد؟

10:10 - 02 آبان 1394
کد خبر: ۹۰۷۲۹
خبرگزاری میزان - چند سالی رویه در شعر آیینی بر این بود که مفاهیم سروده‌ها را باید تا سطح درک مخاطب تنزل داد، اما این موضوع تغییراتی را در جریان شعر آیینی ایجاد کرد.
به گزارش ، با تأمل در جریان‌شناسی شعر آیینی در دهه‌های مختلف چنین به نظر می‌رسد که در برهه‌ای تفکر غالب بر شاعران این حوزه، تنزل شعر در حد سطح درک مخاطب شعر آیینی بوده است. روزگاری شاعران آیینی در سروده‌های خود، به ویژه در اشعار عاشورایی، از شعر به عنوان ابزاری کارآمد در آگاهی‌بخشی مخاطبان خود بهره می‌بردند. این موضوع تنها محدود به مسائل دینی نمی‌شد، گاه شاعران، که تعداد آنها اندک هم نبوده است، این ابزار را برای ارتقای سطح اطلاعات سیاسی مخاطبان خود به خدمت می‌گرفتند. از این روست که شاعران در حوادث مختلف انقلاب اسلامی نقش تعیین‌کننده‌ای داشتند. این تأثیرگذاری را حتی می‌توان در وقایع دهه 40 و 15 خرداد، که به نوعی ریشه انقلاب اسلامی‌ست، حس کرد. از خاطرات پیرغلامان حسینی از این ایام چنین برمی‌آید که شاعران و ذاکران آل‌الله از این فضا برای برانگیختن مردم و آگاهی‌بخشی به آنها نسبت به وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور بهره برده‌اند که نتیجه آن قیام خونین15 خرداد و فعالیت‌های انقلابی پس از آن بود.

اما در سال‌هایی پس از انقلاب نظری مبنی بر تنزل شعر در سطح درک مخاطب مطرح شد که این موضوع خود آسیب‌های متعددی را به همراه داشت. این سؤال همیشه در ذهن پژوهشگران این عرصه وجود داشته است که آیا شعر را باید تا سطح درک مخاطب تنزل داد و یا با کمک شعر و اندیشه نهفته و تنیده شده در واژگان بیت‌بیت آن، سطح درک مخاطب را از مسائل دینی و آیینی ارتقا داد؟ به عبارت دیگر، آیا این وظیفه یک شاعر آیینی است که این موضوع را پیش چشم داشته باشد و به اصطلاح از تریبون هیئت برای این امر بهره برد یا خیر؟

محمدرضا سنگری، نویسنده و استاد دانشگاه، در بخشی از کتاب «از نتایج سحر» به این موضوع می‌پردازد و ضمن بررسی آسیب‌های ایجاد شده از حاکمیت این نظر بر شعر آیینی، به تغییرات رویه این دسته از سروده‌ها در سال‌های بعدی و در دهه 80 می‌پردازد. بخش‌های گزیده‌ای از نوشتار سنگری در این کتاب که توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شده، به قرار ذیل است:

تعریف شعر آیینی

عنوان ادبیات آیینی و زیرمجموعة آن شعر آیینی، عنوانی تازه است که در دهة هشتاد بر زبان‌ها و قلم‌ها افتاد. پیش از این عنوان‌هایی چون ادبیات دینی، ادبیات مذهبی، ادبیات مناسبتی، و... عنوان‌ها و نام‌هایی آشنا بودند، اما به‌تدریج این نامگذاری جایگزین شد و مقبول افتاد و به کار گرفته شد.

گستره ادبیات آیینی البته فراتر و فراخ‌دامن‌تر از ادبیات دینی باید باشد، زیرا آیین‌ها هرچند عمدتاً خاستگاه دینی دارند، اما گاه آیین‌هایی هست که خاستگاه آن مسائلی چون ملیت و قومیت می‌شود که در ایران نیز نمونه‌هایی از آن را می‌توان نام برد.

ادبیات آیینی، همان‌‌گونه که از نام آن پیداست، ادبیات آیین‌هاست؛ آیین‌هایی چون مناجات، مدیحه، سوگ، سور و شادمانی، استسقا (طلب باران کردن)، استشفا (طلب سلامتی و رفع بیماری)، زیارت، سفر (بدرقه و استقبال)، و دیگر مناسبت‌هایی که در زندگی فردی و اجتماعی، دینی و ملی، قومی و بومی رُخ می‌دهد. بنابراین، در ادبیات آیینی چند ویژگی چشمگیر است:

1. در محافل و مجالس کاربرد و جایگاه دارد؛ معمولاً در محافل و مجالسی که ویژة جشن و سرور، مرثیه و تعزیه، تکریم و تجلیل بزرگان، و آداب و رسوم دینی و اجتماعی است از آن استفاده می‌شود.

2. رویکرد ستایش دارد؛ سروده‌های آیینی چه در سوگ فرد یا افراد باشند چه در ولادت و جشن و سرور آنان، توصیف، اصلی‌ترین محور است. حتی در آیین‌های ملی و منطقه‌ای نیز ستایش ملت و ملیت و ارزش‌ها و هنجارهای ملی و بومی محور اصلی است. اگر شعر آیینی در حوزه مناجات یا باران‌خواهی (استسقا) یا شفاخواهی (استشفا) )، زیارت، سفر (بدرقه و استقبال)، و دیگر مناسبت‌هایی که در زندگی فردی و اجتماعی، دینی و ملی، قومی و بومی رُخ می‌دهد. بنابراین، در ادبیات آیینی چند ویژگی چشمگیر است:

1. در محافل و مجالس کاربرد و جایگاه دارد؛ معمولاً در محافل و مجالسی که ویژة جشن و سرور، مرثیه و تعزیه، تکریم و تجلیل بزرگان، و آداب و رسوم دینی و اجتماعی است از آن استفاده می‌شود.

2. رویکرد ستایش دارد؛ سروده‌های آیینی چه در سوگ فرد یا افراد باشند چه در ولادت و جشن و سرور آنان، توصیف، اصلی‌ترین محور است. حتی در آیین‌های ملی و منطقه‌ای نیز ستایش ملت و ملیت و ارزش‌ها و هنجارهای ملی و بومی محور اصلی است. اگر شعر آیینی در حوزة مناجات یا باران‌خواهی (استسقا) یا شفاخواهی (استشفا) باشد نیز تحمید پروردگار و طرح صفات جلال و جمال او مدار سروده یا متن نیایش است. در این زمینه، گاه ترانه‌هایی نیز هست که آن‌ها را هم باید جزء ادبیات آیینی دانست.

3. وفور واژگان فرهنگ دینی و مذهبی، تلمیحات، اشارات، آیات و روایات، و در صورت آیین ملی و منطقه‌ای بودن، فراوانی نمادها و نمودهای ملی و اسطوره‌ای این‌گونه آثار را از دیگر آثار متمایز می‌کند.

4. هرچند بنیاد و اساس ادبیات آیینی تبلیغ و رسانگی و پاسداشت و تکریم و انتقال و حفظ ارزش‌ها و ارزش‌آفرینان دینی و ملی است، با این همه پیام‌های اعتقادی و اخلاقی در متن آثار درج می‌شود.

5. شعر آیینی همه‌گاهی نیست و فقط در مناسبت‌ها کاربرد دارد؛ مثلاً غزل‌ها یا مثنوی‌های عام در هر موقعیتی خوانده می‌شوند، اما شعری که به مناسبت ولادت یا شهادت یا مراسم ملی مانند پیروزی انقلاب و جشن سده و یلداست، متناسب با زمان خاص خویش عرضه و خوانده می‌شود. شعر مناجات بخشی از شعر آیینی است که به تناسب درون‌مایه، فرازمانی و فرامکانی است و در هر گاه و هر جا کاربرد دارد.

6. چون در مفهوم آیین، استمرار و تکرار وجود دارد، به مراسمی که یک بار برگزار و در آن شعر یا اثر ادبی عرضه می‌شود نمی‌توان شعر یا ادب آیینی گفت. بر مبنای ویژگی‌های پیش‌گفته، تعریف شعر آیینی این است «شعر آیینی، شعری است که ویژة آیین‌ها و مراسم و مناسبت‌های دینی و غیر دینی است و به موضوعاتی چون نیایش، ستایش، سوگ و سوره، تکریم و تجلیل بزرگان و پاسداشت آیین‌های ملی و منطقه‌ای می‌پردازد.»

با این تعریف، گستره شعر آیینی شامل این بخش‌ها می‌شود:

1. شعر مدیحه و منقبت که برای مدح و ستایش و تکریم شخصیت‌های دینی و بزرگان و چهره‌های معنوی به کار می‌رود؛ مانند اشعار در توصیف پیامبر و ائمه و امامزادگان و علما و شخصیت‌های دینی و ولادت آنان و موقعیت‌هایی چون غدیر، بعثت، هجرت، ازدواج علی‌(ع) با فاطمه(س)، و...
2. شعر مرثیه و سوگ که در شهادت و مجالس سوگواری بزرگان دینی خوانده می‌شود؛ مانند عاشورا، اربعین حسینی، شهادت ائمه، رحلت بزرگان، یا رخدادهای غمبار و از دست دادن عزیزان
3. شعر آیین‌های دینی ملی؛ مانند دهة فجر، آزادی خرمشهر، پیروزی‌ها، و یادهای بزرگ
4. شعر آیین‌های فراملی مانند نوروز (در کشورهای دیگر نیز برگزار می‌شود)
5. شعر آیین‌های ملی مانند شب یلدا و...
6. شعر آیین‌های بومی و منطقه‌ای
7. شعر نیایش و مناجات و پرستش

هریک از این شاخه‌ها را می‌توان به شاخه‌های کوچک‌تر تقسیم کرد؛ مثلاً شعر عاشورایی را می‌توان به شعر ابوالفضلی، شعر زینبی، شعر اصحاب عاشورا، و... تقسیم کرد. در یک تقسیم‌بندیِ کلی نیز می‌توان شعر آیینی را به شعر نیایشی و شعر ستایشی تقسیم کرد.

از ولادت شعر آیینی و سروده‌های مدیحه‌ای و منقبتی و مرثیه‌ای و مناجات‌نامه‌ها و توصیف جشن‌ها و مراسم آیینی بیش از یک هزاره در ایران می‌گذرد و به‌ندرت می‌توان در رصدگاه شعر فارسی شاعری یافت که در سروده‌های خود و در گذار از حاشیة زندگی قله‌های دین و آیین، بی‌درنگی و آهنگی و سروده‌ای گذشته باشد. سروده‌های آیینی دینی تنها بهانة ارادت شاعر به ساحت اسوه‌ها و بزرگان نیست که آیینة باورها، آرمان‌ها، آرزوها و دغدغه‌های آنان نیز هست.

گاه شعر آیینی دینی را شعر هیئت یا شعر هیئتی نیز می‌گویند. اطلاق چنین عنوانی به اعتبار کاربرد در هیئت مذهبی و محافل ولادت، شهادت، رحلت، مناسبت‌های سوگوارانه و سوروارانه، و یا مجالس ادعیه و مناجات و زیارت است. با این همه، فضای هیئت بخشی از جغرافیای کاربرد شعر آیینی است.

شاعران شعر آیینی دینی را به چند دسته می‌توان تقسیم کرد:

1. شاعرانی که یکسره شعر خویش را وقف محافل و هیئت‌های مذهبی کرده‌اند و بدین ویژگی شهره و شناخته شده‌اند. برخی از این شاعران چندین مجموعه شعر در همین زمینه دارند. شعر برخی از این شاعران به سبب توجه بیش از حد به مخاطب متوسط، ارزش شعری چندانی ندارد.

2. شاعرانی که بخشی از شعر خود را به شعر آیینی اختصاص داده‌اند اما به مقوله‌های دیگر شعری نیز اهتمام دارند.

3. دسته سوم شاعرانی هستند که به شاعر آیینی شهره نیستند، اما برخی از سروده‌های آنان تکیه‌گاه محافل و مجالس است یا از سروده‌های آنان خلاقانه و مبدعانه برای ورود به سوگ و سور و نیایش و موضوعات مذهبی بهره می‌گیرند. در این میان، شاعران شاخصی چون حافظ، صائب، سعدی، و مولانا بیش از دیگران مورد استفاده بوده‌اند.

یکی از چالش‌ها و دغدغه‌های پیش روی شعر آیینی محفلی، تکیه کردن بر «پسند و سطح فهم و ذوق مخاطب» است. مخاطب‌های عام و متوسط، که بخش عمدة شرکت‌کنندگان در محافل و مجالس را تشکیل می‌دهند، گاه شاعر یا خوانندة شعر را وامی‌دارند که به سروده‌هایی متوسط روی آورند. خواندن شعرهای متوسط و ضعیف در این‌‌گونه محافل باعث شده است که برخی شعر آیینی را شعر درجه دوم تلقی کنند یا در ارزش شعر آیینی و حتی شعر بودن آن تردید کنند. نیز این اتهام سبب می‌شود که «معیار» ارزش‌یابی ‌شعر آیینی را سروده‌های متوسط و ضعیف قرار دهند.

حضور شاعران شاخص و وفور نمونه‌های طراز بالای شعر آیینی و سروده‌های درخشان سوگ و سور در سال‌های اخیر و نیز استفادة ذاکران و مداحان از سروده‌های شاخص و فاخر در روزگار ما به‌تدریج این انگاره و ذهنیت را متزلزل ساخته است و دفترهای شعر آیینی، که شاعران موفق و توانا در دهة هفتاد و هشتاد خلق کرده‌اند، تصویر و تصوری نو از شعر آیینی به ذهن‌ها بخشیده است.

سروده‌های آیینی را به دو دستة کلی ـ از منظر قصد سرودن شاعر ـ نیز می‌توان تقسیم کرد:

1. سروده‌هایی که شاعر به قصد خواندن در محافل و مجالس می‌سراید. این سروده‌ها گاه به سفارش ذاکران و مداحان و گاه توسط خود مداحانی که توانایی شعر سرودن نیز دارند سروده می‌شود.

2. سروده‌هایی که به قصد خواندن در آیین‌ها سروده نشده‌اند، اما از آن‌ها در محافل و مجالس استفاده می‌کنند.

سیر و تحول شعر آیینی

شعر آیینی در طول قرن‌ها و در گذار از صافی‌ها و نشیب و فرازها و مواجه شدن با فضاهای تازه، صیقل خورده و به کمال رسیده است و امروز در گستره ادبیات ما، «هویت و هیئتی» بارز و شاخص یافته است. تحول و تغییر در شعر آیینی را از دو منظر می‌توان بررسی کرد؛ نخست منظر شکل و ساختار و دیگر محتوا و درون‌مایه.

1. از نظرگاه شکل و ساخت، سروده‌های آیینی در گذشته عمدتاً در قالب قصیده عرضه می‌شدند. هرچند قالب‌های مثنوی، ترکیب‌بند، و ترجیع‌بند نیز محملی مناسب برای سرودن شعر آیینی بوده‌اند، این‌ گونة گسترده هرگز در این حصارها محدود و محصور نشده است و در روزگار ما همة قالب‌ها به روی این جریان آغوش گشوده‌اند و شاعران از همة قالب‌ها ـ نو و کلاسیک ـ بهره گرفته‌اند و بخشی از درخشان‌ترین نمونه‌های شعر آیینی امروز در قالب‌های نو ـ نیمایی و سپید ـ است.

در چند دهه اخیر، گاه مجموعه شعرهای آیینی مستقل ـ در سوگ و سور ـ عرضه شده است که نه‌تنها اقبال شاعران آیینی به قالب‌های نو را نشان می‌دهد، که گواه امکان استخدام همه ظرفیت‌ها برای سروده‌های آیینی است. از آن جمله است خط خون و در سایه‌سار نخل ولایت از سید علی موسوی گرمارودی، و گنجشک و جبرئیل از سید حسن حسینی.

برخی ظرفیت‌ها، که در گذشته شعری کمتر در شعر آیینی مورد استفاده بوده‌اند، در عصر انقلاب احیا و با نگاه و گاه ‌پرداختی نو عرضه‌گاه سروده‌هایی زیبا و مانا در قلمرو شعر آیینی شدند که قالب‌های خوش‌آهنگ رباعی و دوبیتی از آن جمله‌اند. مجموعه‌های رباعی و دوبیتی، که یکسره به موضوعات آیینی اختصاص دارند، در این دوره، به‌‌ویژه در دهة هشتاد، فراوان است. نوآوری در فرم شعر از دیگر خلاقیت‌های شعری در حوزه شعر آیینی است که پیش از این، در مبحث نوآوری شعر انقلاب بدان پرداخته شد.

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *