بازی غرب با کارت سوخته زمان

9:54 - 02 دی 1400
کد خبر: ۷۸۳۸۲۵
جواد منصوری در یادداشتی نوشت: چنانچه غربی‌ها نگران محدود بودن دایره زمان هستند، باید به‌سرعت هر چه تمام‌تر و با همان تأکیدی که وزیر خارجه آمریکا داشت، به سمت انجام تعهدات پذیرفته‌شده خود در برجام حرکت کنند.

_ جواد منصوری در روزنامه حمایت نوشت: از آغاز دور جدید مذاکرات ایران با گروه ۱+۴، طرف‌های غربی با موج‌سواری رسانه‌ای و اظهارات رسمی کوشیده‌اند که ایران را در به اصطلاح بن‌بست «محدودیت زمانی» برای دستیابی به توافق قرار دهند. تروئیکای اروپایی چندی پیش در بیانیه‌ای با اظهار اینکه مذاکرات «روز به روز ضروری‌تر می‌شود» مدعی شدند «اگرچه باب مذاکره هنوز برای احیای برجام باز است، اما زمان به‌سرعت در حال سپری شدن است و فرصت زیادی برای ختم غائله باقی نمانده است.»

«رابرت مالی»، نماینده آمریکا در امور ایران نیز در اظهارات مشابهی که رنگ و بوی تهدید به خود گرفته بود ادعا کرد «در آینده نه‌چندان دور، باید نتیجه بگیریم که دیگر برجام در کار نیست و باید بر سر یک توافق کامل دیگر مذاکره کنیم و قطعاً وارد دوران بحران تنش‌ها خواهیم شد.» «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه آمریکا نیز سه‌شنبه‌شب با بیان اینکه مایل نیست برای بازگشت به برجام زمان تعیین کند، اما طی اظهارنظری بی‌سابقه اعلام کرد «زمان بسیار بسیار بسیار کم شده است»!

این در حالی است که در میان کشور‌های اروپایی، نقش فرانسه و بازیگردانی پاریس برای به دست گرفتن ابتکار عمل در مذاکرات، بیش از آلمان و انگلیس است. پازل فرانسه در منطقه، در داخل اروپا و در مذاکرات، مثلثی را تشکیل داده که نشان می‌دهد کاخ الیزه برای رهبری گفتگو‌ها در وین و همچنین پر کردن جای آمریکا در منطقه در کنار پیگیری ایده اروپای مستقل و بدون اتکا به واشنگتن، در حال استفاده از همه ظرفیت‌های موجود است.

شاه‌بیت فعلی فرانسه و متحدانش، اما در حال حاضر، تحت‌فشار قرار دادن ایران با استفاده از ابزار و اهرم محدود بودن زمان برای دستیابی به توافق است. جمهوری اسلامی نه اکنون بلکه بار‌ها اعلام کرده برای دسترسی به توافق خوب در اسرع وقت آمادگی دارد و شرط آن همراه بودن تروئیکا با آمریکا در راستای پیشنهادات ایران است که ذیل توافق برجام ارائه‌شده.

برنامه اقدام جامع مشترک دو الزام مهم برای طرفین ایجاد کرد که عبارت بودند از «رفع مؤثر و کامل تحریم‌های ایران» و «محدودیت مشخص برخی از فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان». ولی طرف غربی اصرار بر سرعت بخشیدن به دور مذاکرات را نه به دلیل رفع تحریم‌های ظالمانه به‌عنوان یکی از ارکان توافق در دستور کار قرار داده بلکه کاملاً در جهت متوقف کردن برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران که با استاندارد‌های پادمانی و گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کاملاً در تطابق است، پیگیری می‌کند.

ایران اصرار دارد و به طرف‌های مقابل نیز کاملاً به‌صورت شفاف و صریح اعلام کرده که در صورت برابری و تعادل در این دو رکن به الزاماتش ذیل توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ بازخواهد گشت و چنانچه این توازن، برهم‌خورده و کفه طرف غربی، سنگین‌تر باشد، آن را به‌هیچ‌وجه نخواهد پذیرفت؛ بنابراین اگر مسئله زمان برای دستیابی به توافق مهم است، لازمه آن ازنظر جمهوری اسلامی، پیشبرد هر دو هدف به‌موازات یکدیگر است.

ضلع غربی مذاکرات وین نمی‌تواند متوقع باشد که با سست کردن یکی از پایه‌های تعادل برجام، پایه دیگر استوار بماند و از نابودی توافق هسته‌ای ممانعت به عمل آید. توافق خوب در حقیقت وضعیتی است که نظر هر دو طرف گفتگو را تأمین کند؛ در غیر این صورت، انتظار سرعت بخشیدن به گفتگو‌ها تنها با این ملاحظه که نظر آلمان، انگلیس، فرانسه و آمریکا تأمین شود و خواسته‌های ایران یا به حاشیه رانده‌شده و یا مدنظر قرار نگیرد، توقعی مخرب است که به تکمیل پازل مذاکرات کمکی نخواهد کرد.

موضوع اصلی اینجاست که اروپا به‌گونه‌ای خود را دستپاچه و نگران سرنوشت مذاکرات نشان می‌دهد که با سکوت و انفعال در برابر آمریکا، یکی از مسببان و مقصران به وجود آمدن شرایط فعلی است، اما با این حال، به‌گونه‌ای موضع‌گیری می‌کند که گویی ایران، روسیه و چین باید تلاش کنند که فاکتور زمان را برای رفع نگرانی‌های طرف مقصر و خطاکار به‌کارگیرند.

تیم مذاکره‌کننده ایران از ابتدا به سایر طرف‌ها اعلام کرده در صورت برآورده شدن مطالبات به حقش، حاضر است اقدامات تقابلی مبنی بر افزایش سطح غنی‌سازی پس از خروج غیرقانونی آمریکا را به حالت نخست درآورد و تعهداتش را انجام دهد، اما رویه غیرمنطقی و برآمده از خودبرتربینی غرب قطعاً نمی‌تواند نتیجه مطلوبی برای آن‌ها در پی داشته باشد.

این در حالی است که نه ایران، بلکه طرف غربی، به‌شدت نیازمند احیای برجام است چراکه اقتصاد کشورمان پس از اعمال تحریم‌های حداکثری فرو نپاشید و برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ما نیز با سرعت در حال پیشرفت است و این برخلاف آن چیزی بود که اروپا و آمریکا پیش‌بینی می‌کردند.

اگر با پشت پا زدن ترامپ به برجام، خللی در برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران پیش می‌آمد و تحریم‌ها نیز می‌توانستند طبق رؤیا‌های طرف غربی، اقتصاد کشورمان را به بن‌بست بکشانند، آیا اساساً بروکسل و واشنگتن برای پیگیری مذاکرات برجام انگیزه‌ای داشتند و آن را مثل امروز لازم و ضروری می‌دانستند؟! مسلم است که ژست صلح‌طلبی و تنش‌زدایی اروپایی‌های به‌ظاهر متمدن، باعث تقلای آن‌ها برای ورود به مذاکرات نشده بلکه اقتدار ایران در مدیریت چالش‌ها و بحران‌های ساختگی اروپا و آمریکا بود که آن‌ها را مجبور به آمدن پای میز مذاکره کرده است. با این وصف، بازیگران غربی اگر این سودا را در ذهن خود می‌پرورانند که ایران با وجود پرداخت هزینه‌های سنگین برای حفظ ثبات خود حاضر است بدون توجه به سیاست قطعی نظام شامل رفع یک‌جانبه همه تحریم‌ها، راستی آزمایی و ارائه تضمین، در زمین بازی حریف قرار گیرد و جدول آن‌ها را پر کند، قطعاً در حال طی کردن مسیر به سمت سراب هستند. به عبارت دیگر، مذاکرات هسته‌ای در هتل کوبورگ وین زمانی به‌سرعت پیش خواهد رفت که شروط قانونی و بر حق ایران نیز در نظر گرفته شود و تنها در این صورت است که گام‌های کاهش تعهدات کشورمان معکوس شده و اقدامات لازم برای تأمین نظر طرف غربی به عمل خواهد آمد.

این در حالی است که ایران تحت هیچ شرایطی در موقعیت فوری و اضطراری قرار ندارد و این اروپا و آمریکا هستند که به احیای توافق هسته‌ای نیاز مبرم دارند. علاوه بر این، بازی با کارت سوخته زمان به‌منظور دریافت امتیازات بیشتر و واگذاری امتیازات کمتر، اتفاقی است که در گذشته رخ داده و بنا نیست ایران از یک سوراخ دو بار گزیده شود. بنابراین، چنانچه غربی‌ها نگران محدود بودن دایره زمان هستند، باید به‌سرعت هر چه تمام‌تر و با همان تأکیدی که وزیر خارجه آمریکا داشت، به سمت انجام تعهدات پذیرفته‌شده خود در برجام حرکت کنند و با تحقق این شرط می‌توانند امیدوار باشند که به یک توافق خوب و برد-برد دست یابند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *