رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

«کانون» خانه امن است نه محل حبس / گشت و گذاری در یک مدرسه شبانه روزی خاص

15:49 - 23 آذر 1400
کد خبر: ۷۸۱۲۵۲
دسته بندی: حقوق و قضا ، قضایی
«کانون اصلاح و تربیت» را باید مجموعه‌ای در حاشیه زندانها دانست که هرچند محل نگهداری و نه حبس بچه‌هاست اما شیوه‌های کاملا اصلاحی، علمی و آموزشی را باید در پیش بگیرد.

- روایت «کانون اصلاح و تربیت» را باید با حال و هوایی منحصر به فرد نوشت؛ اینجا با نوجوانانی سروکار داریم که واژه «مجرم» زیادی برایشان سنگین است، اما به هر دلیل دچار بزه شده‌اند و قرار هم نیست صرفا «محبوس» باشند بلکه باید به عنوان «کودکان معارض قانون» در فضایی چه بسا آرام و بی‎حاشیه، فرآیند «آموزش، اصلاح و بازپروری» را طی کنند.

اگر این محیط را همانند مدرسه شبانه روزی فرض کنید، چندان هم بیراهه نرفته‌اید. گذری در فضای فیزیکی و بصری کانون اصلاح و تربیت تهران از این ماجرا حکایت دارد.

• کسی حس و حال زندانی‌شدن را ندارد

کانون اصلاح و تربیت استان تهران، سالیانی است که در محیطی جالب و با امکانات و حال و هوایی منطبق با بچه‌ها، امر نگهداری و البته پیگیری امور اصلاحی و تربیتی این گروه از بچه‌های خطاکار را برعهده دارد. در این خوابگاه حرفه‌آموزی چند نفر از این دسته از نوجوانان حضور دارند که هر دو طیف دختر و پسر را تشکیل می‌دهند.

حیاطی بزرگ با ساختمان‌های نسبتاً متراکم که خوشبختانه هیچ شباهتی به زندان هم ندارد؛ ساختمان‌ها با چیدمانی منظم و با سردر‌هایی مشخص از هم جدا شده‌اند تا بچه‌ها تصور زندانی بودن را نداشته باشند، چون قرار نیست اسم اینجا را دیگر زندان با فضای ذهنی خشک و خشنش گذاشت.

فرقی هم ندارد در دوره کرونا باشد یا خیر؛ این مکان به حیاتش ادامه می‌دهد و خیلی جدی فضای اصلاحی و تربیتی را در برنامه‌ای جذاب، کاملا آموزشی و حتی مفرح برای بچه‌ها برنامه‌ریزی می‌کند. تفاوتش با سال‌های پیش در این است که فعلا قرنطینه جدیتر گرفته می‌شود یعنی جدیدالورود‌ها باید چند روزی را در ساختمان تعبیه‎شده با نظارت کارکنان و امور بهداشتی و مددکار و ... بگذرانند تا در صحت و سلامت، تحویل بخش خوابگاهی و کارگاهی شوند. از این مرحله که بگذرید زین‌ پس باید زندگی جدید را تجربه کنید!

• آقای رئیس وارد می‌شود

بازدید رئیس جدید سازمان زندان‌ها طی یکی دو روز اخیر از کانون اصلاح و تربیت تهران آن هم در ابتدای دوره کاری، بر اهمیت این مرکز تأکید می‌کند؛ بازدیدی که در همان ساعات آغازین صبح و در گپ و گفت مستقیم و رودرو با بچه‌ها انجام گرفت.

از فضای قرنطینه که سالنی است شبیه خوابگاه‌های سایر مددجویان عبور می‌کنیم. بچه‌ها در همان سالن با تخت‌های منظم و یکدست کنار هم نشسته‌اند و مددکار با آن‌ها درحال صحبت است. ورود رئیس سازمان کمی آن‌ها را به جنب و جوش وا می‌دارد. برخی نوشته‌ای به دست دارند و تحویل همراهان می‌دهند.

هرچند دیدن این صحنه غلامعلی محمدی را نیز به واکنش وا میدارد؛ مبنی بر اینکه «هرکس مشکل یا خواسته‌ای دارد حتما بنویسد تا بدستم برسانند». البته باید دید اطرافیان چقدر پیگیر این دغدغه آقای رئیس هستند!

سالن‌ها بسیار منظم و به قول معروف، تر و تمیز هستند. محمدی از تک‌تک اتاق‌ها و سالن‌ها بازدید می‌کند. هیچ اتاقی را ندیده رها نمی‌کند؛ جالب است به شکل ریزبینانه به همراهان تذکر می‌دهد که چرا مثلا فلان تخت، نرده حفاظش مشکل دارد؟!

• رمان‌هایی که دختران حسابی به آن علاقه دارند

خوابگاه‌های بزرگ و خلوت کانون که حسابی هم برای چیدمانش فکر شده، حسابی جلب توجه می‌کند. اینجا هیچ ردی از زندان‌های معمول دیده نمی‌شود و این مایه خوشحالی است. نکته‌ای که رئیس سازمان زندان‌ها در حین بازدید از اماکن مختلف نیز بر آن اشاره دارد و این سطح از برنامه‌ریزی را فراتر از استاندارد هم می‌داند.

چند مددجوی دختر، خوابگاهی مجزا و متفاوت دارند چرا که رسیدگی به آنان مورد اهتمام بیشتری است؛ نه فقط کارگاه‌های خاص بلکه محل تفریح و ورزش جداگانه‌ای هم دارند. بازدید محمدی از این بخش نیز با تذکراتی خصوصا از جهت مزاحمت ساختمان مجاور از باب تجاوز به حریم و راحتی آنان، همراه است که برای حفظ حرمت و آرامش خاطر بچه‌ها، دستور رسیدگی جدی می‌دهد.

کتابخانه کانون در دو جای مشخص برای دختران و پسران تدارک دیده شده که از نظر بصری، خوش‌سلیقه به نظر میرسد. قفسه‌های کتاب با چند میز مطالعه، جاسازی شده که شاید کتاب‌های آن با موضوعات نسبتا بیربط و با مخاطب بزرگسال، به قول معروف «توی ذوق» میزند.

نکته‌هایی که مورد اتفاق بچه‌ها خصوصا چند مددجوی دختر ساکن در کانون است؛ یکی از دختران که به جرم سرقت در کانون حضور دارد، میگوید: ما همگی به رمان و داستان علاقه داریم. یا در کتابخانه میخوانیم یا امانت میگیریم و در خوابگاه میخوانیم. کاش اینجور کتاب‌ها بیشتر بود!

فراموش نکنیم سالیانی است ادبیات داستانی ما بویژه در حوزه کودک و نوجوان با آثار خوشخوان و خوشنوشتی همراه شده که می‌توان در تعامل بیشتر با مراکز فرهنگی و ادبی خصوصا دولتی‌ها، هم پای نویسندگان را به کانون باز کرد و هم قفسه‌های غنی‌تری از کتب را پیش روی بچه‌ها گذاشت.

• دستور رئیس بر سنجش کتاب‌های قفسه‌ها

سنجش کتاب‌های حاضر در قفسه‌های کتابخانه، چندان به مذاق رئیس جدید، اما کهنه کار و باسابقه زندان‌ها هم خوش نیامده! رده‌بندی سنی کتاب‌ها با توجه به سن و سال بچه‌ها برگرفته از آموزه‌های دینی و اصلاحی و تربیتی را به مدیران همراه تذکر میدهد که این موضوع را سریع حل کنند. با مددجویان نیز گرم گرفته و از امکانات و کمبود‌ها می‌پرسد. در کارگاه عروسکسازی یکی از دختران در پاسخ به سوال غلامعلی محمدی، بدون اینکه گلایه کند، تأکید می‌کند اگر چیزی هم نیاز داشته باشند را اعلام و مربی کارگاه‌ها و یا توسط مراقبین یا مددکار تأمین می‌کنند.

خوشبختانه درون سالن‌های کوچک و خصوصا کارگاه‌های مختلف، مربیان متخصصی وجود دارد که درحین گشت و گذار در کارگاه‌های باغبانی، معرقکاری، نجاری و آرایشگری به عینه میبینیم. هرکدام از پسران که بیشتر نوجوان هستند با چوب یا گلدان و موی سر بقیه مشغولند. هم آموزش میبینند و هم گواهینامه مهارت می‌گیرند.

کانون اصلاح و تربیت تهران که محل نگهداری افراد کمتر از ۱۸ سال است کمتر از صد مددجو دارد که البته تعداد دختران آن کمتر از ده نفر است و بخشی را نیز پسران هجده تا بیست و سه سال که بر اساس قانون امکان نگهداری آنان در کانون وجود دارد دربرمیگیرد که همگی مطابق با طبقه بندی مشخص از نظر سن و جرائم دستهبندی و جایابی شده‌اند.

• کلاس درس و مدرسه‌هایی که در کانون مددجویان بساط شده‌اند

تک تک اماکن کانون، مناسب حال و هوای مددجویان نوجوان و جوان تدارک دیده شده و سعی شده است نه فقط در مجتمع کارگاهی بلکه از جنبه آموزشی نیز نیاز‌های آنان محقق شود. بساط کلاس‌های درس همچون دوره راهنمایی و فنیوحرف‌های در کانون پهن است. هر از گاهی صدای بچه‌ها یا ابزارآلات کارگاهی در کلاس‌های مهارتی شنیده می‌شود و به نظر کلاس‌ها کاملا پویاست. این همان چیزی است که رئیس سازمان نیز خطاب به مدیران کانون، بر آن تکیه و بر تزریق آموزش‌های کاربردی تأکید می‌کند.

مدیران کانون به رئیس سازمان زندان‌ها توضیح می‌دهند که در ایام هفته و بطور شناور، بالغ بر پانزده معلم و دبیر آموزش و پرورش در مدرسه حضور مییابند. کلاس‌هایی که به دلیل ورود و خروج متناوب مددجویان با مشکلاتی هم همراه است، اما به هر ترتیب برپا می‌شوند.

رئیس کانون در این بین از تمایل معلمان به تدریس برای مددجویان کانون می‌گوید؛ به خانم مسنی نیز اشاره می‌کند که سالهاست به بچه‌های کانون زبان انگلیسی تدریس می‌کند که علیرغم سن بالا با اشتیاق برای آموزش زبان خارجی به کودکان کانون به این محل می‌آید.

این شور و اشتیاق در بقیه بخش‌های خدماتی و رفاهی کانون نیز به چشم می‌آید؛ برنامه غذایی کانون زیر نظر کارشناسان تغذیه مثل باشگاه ورزشی‌ بزرگ که زیر نظر مربیان هر رشته ورزشی اداره می‌شود حساب و کتاب دارد. جلوی ورودی هرکدام برنامه روزانه و هفتگی با دستورات لازم را نوشته‌اند. با اینحال غلامعلی محمدی آشپزخانه را نیز بی‌نصیب از تذکرات خود نمی‌گذارد و همانند تأکید جدی بر بهداشت محیط چه در محل‌های خوابگاهی و آموزشی، حساسیت دوچندان این بخش و البته ارتقاء کیفیت برنامه غذایی بچه‌ها را یادآور می‌شود.

در آشپزخانه سرآشپز و نیرو‌ها حسابی مشغول کارند؛ چیزی به زمان ناهار باقی نمانده و به نظر پس از حضور بچه‌ها در کارگاه‌ها و کلاس‌های درس، سفره آنان در سالن‌های غذاخوری چیده می‌شود.

• برنامه‌های فرهنگی و هنری را بیشتر دریابید

در بازدید رئیس جدید سازمان زندان‌ها و ضمن تذکرات لازم درخصوص امور بهداشتی و تفریحی مددجویان، شاید همچنان این برنامه‌های فرهنگی و خصوصا هنری است که باید در کانون و با توجه به ذائقه این بچه‌ها، جدیتر و بطور متداول دنبال شوند.

آمفی تئاتر کانون به گفته مدیران هر پنجشنبه پخش فیلم دارد و تمام جشن‌های ملی و یا مذهبی را نیز میزبانی می‌کند با اینحال این نوع برنامه‌ریزی‌ها بیشتر از این‌ها نیاز است. این سالن مجهز تئاتری یا سینمایی، به زبان عامیانه، خوراک حضور چهره‌های هنری هم هست!

همه این گشت و گذار که هر از گاهی با تذکرات و البته رضایت رئیس سازمان زندان‌ها روبرو شده، نزدیک به دو ساعت به طول می‌انجامد. به هر ترتیب «کانون اصلاح و تربیت» را باید مجموعه‌ای ورای زندان دانست که ابتدا محل نگهداری و نه حبس بچه‌هاست، اما بازهم می‌توان رویه اصلاحی، علمی و آموزشی آن را با حضور مربیان، مددکاران و چهره‌های جوان و متخصص امروز دانشگاهی، دوچندان کرد و بالتبع سیمایی پویاتر به آن داد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *