حسرت روزهای از دست رفته
ویروس کرونا خیلی چیزها را از آدمها گرفته است، چیزهایی که شاید تا پیش از هم به آنها توجه نمیشد.
- محمد صفری روزنامه نگار در یادداشتی برای نوشت: کرونا باعث شد تا ما آدمها در همه جای دنیا برخی عادتهای زندگی را کنار بگذاریم، اما برخی عادتها را به دست بیاوریم.
کرونا انسانها را از هم دور کرد، به اندازهای که حتی اکنون نمیتوانیم مادر یا پدر خود را در آغوش بگیریم یا فرزندان را.
فاصلهها زیاد شده است، تا جایی که حتی مشکلات روحی و روانی افزایش پیدا کرده، این اتفاقات مختص ایران نیست، همه جای دنیا درگیر چنین معضلات اجتماعی و رفتاری هستند.
تبعات کرونا تنها بیماری و مرگ نیست.
تبعات اجتماعی و فرهنگی این گرفتاری چه بسا بیشتر و تأثیرگذارتر از بیماری کرونا باشد.
در این شرایط باید ماسک زد، از یکدیگر فاصله گرفت، مدام دستها را شست، به مراکز شلوغ و پر رفت و آمد نباید سر زد، مسافرت نباید رفت و دهه نکته دیگر که باید رعایت کرد، بماند که هستند برخی آدمها که همچنان بی مبالاتاند و هیچ نکتهای را رعایت نمیکنند.
شاید این شرایط افسوس و حسرتی را به دنبال دارد که قدر داشتههای پیشین خود را که نسبت به آنها بی توجه بودیم، بدانیم.
نمیدانیم این ویروس و بیماری که به همراه خود آورده است تا چه زمان مهمان ناخوانده و اجباری زمین خواهد بود.
نمیدانیم که آیا پزشکان و متخصصان و دانشمندان میتوانند دارو و درمانی برای این بیماری پیدا کنند یا نه؟
آنگونه که از افق این بیماری دیده میشود، قصد رفتن ندارد و ماندگار است.
در این شرایط چه باید کرد؟ آیا باید ناامید و خسته مقابل این ویروس زانو زد و دستها را به علامت تسلیم بالا برد؟
تسلیم مقابل این ویروس شکست سنگین و سختی را به انسان وارد خواهد کرد که جبران ناپذیر خواهد بود.
شاید این بلا و مصیبت به خاطر ناشکریهای پیش از کرونا است؟!
آن زمان که سرخوش از شرایط عادی بی توجه به بسیاری از مسائل انسانی و اخلاقی، بی تفاوت نسبت به اطرافیان، به زندگی مادی خود ادامه میدادیم و چشمانمان بسیاری اتفاقات را نمیدید.
دلمان لک زده است برای آن که با خیال راحت بیرون برویم، آسوده خاطر بچههایمان را راهی مدرسه و دانشگاه کنیم، یک دورهمی شیرین داشته باشیم یا به یک رستوران برویم و در کنار عزیزان غذایی بخوریم.
انسان تا ارزشهای زندگی را از دست ندهد قدر داشتهها و نعمتهای پروردگار را نمیداند.
کرونا ضعفها، کمبودها، ناتوانیهای انسان را نمایانتر کرد، اما با این وجود باز هم میبینیم که همچنان درس عبرت نگرفتهایم.
به دنیا نگاهی بیندازیم، وانفسای انسانیت همچنان آشکار و نمایان است.
اگر به یکدیگر رحم نکنیم، خدا هم به انسان رحم نخواهد کرد.
پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند؛ «به اهل زمین رحم کن تا اهل آسمان به تو رحم کنند.»
نقل است که حضرت موسی (ع) هر چه امتش را به پرستش خداوند یکتا دعوت میکرد آنها نافرمانی میکردند؛ پس از مدتی آن حضرت شکوائیه نزد خداوند برد و از او خواست که بر کافران عذاب نازل کند. خداوند فرمود:ای موسی به امت خود بگو اگر ایمان نیاورید و به یکدیگر ظلم کنید عذابی سنگین بر شما نازل خواهم کرد و همگی از گرسنگی هلاک خواهید شد.
حضرت موسی وحی الهی را به امت خود منتقل کرد. اما مردم برای اینکه خلاف گفتههای آن حضرت ثابت شود و به حضرت موسی نشان دهند که وعدههای او عملی نخواهد شد، خانههای خود را به هم سوراخ کردند تا آن حضرت متوجه کارهای آنها نشود و از این طریق هر چه مواد غذایی داشتند با یکدیگر تقسیم کردند و اجازه ندادند که حتی یک نفر از مردم در فقر و گرسنگی بسر برد.
وعده عذاب الهی فرا رسید، اما هیچ عذابی نازل نشد. مردم که حالا میدیدند عذابی نازل نشده است، حضرت موسی را تحت فشار قرار داده و سرزنش کردند که خدای موسی به گفتههای پیامبر خود اهمیت نمیدهد.
حضرت موسی به کوه طور رفت و شکوه به خداوند برد که بارالهی! من در میان امت خود خجل شدم؛ خداوندا بعد از یک ماه وعده نزول عذاب بر این مردم را دادی، اما حالا چند ماه گذشته و هیچ خبری نشده است؟
خداوند به حضرت موسی فرمود: هدف از رسالت تو ایجاد اتحاد، همبستگی و نوعدوستی بین مردم بود که این خواست الهی تحقق یافته است؛ حالا که بندگان من به یکدیگر رحم کرده و با هم مهربان شدهاند، چرا من که رئوف و رحمان و رحیم هستم به بندگان خود عذاب نازل کنم؛ برای همین من هم عذاب را از آنان دور گرداندم؛ بنابر این به بندگانم بگو به یکدیگر رحم کنید تا خداوند هم به شما رحم کند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *