رسوایی عادی‌سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی

9:44 - 26 آذر 1398
کد خبر: ۵۷۷۶۸۰
مسئله عادی‌سازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی همچون دیگر توطئه‌های متعدد که طی هفت دهه گذشته با شکست مواجه شده، موضوع نگران‌کننده‌ای نیست و دیر یا زود به رسوایی کشور‌های هم‌پیاله با اسرائیل و فروپاشی این مناسبات جعلی منتهی خواهد شد.

رسوایی عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستیبه گزارش گروه فضای مجازی ،به نقل از روزنامه حمایت، موضوع خیانت بار عادی‌سازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی بار دیگر با انتشار خبر شرکت یک هیئت اسرائیلی در نمایشگاه «اکسپو ۲۰۲۰» دبی در صدر اخبار و تحلیل‌ها قرار گرفته است. تل‌آویو امیدوار است با حضور فعال در این نمایشگاه تجاری که حدود ۲۵ میلیون بازدیدکننده دارد، روابط خود را با همسایگان منطقه‌ای تقویت کند.

از طرفی، یک هیئت صهیونیستی دیگر شامل مقامات ارشد و کارمندان وزارت دادگستری روز گذشته برای حضور در یک کنفرانس بین‌المللی در خصوص مبارزه با فساد به ابوظبی سفر کرده است. روزنامه «یدیعوت آحارونوت» در این خصوص نوشت که اسرائیل به‌صورت چراغ خاموش در حال نزدیک شدن به کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس است و توجیه آن را منافع امنیتی و دشمن مشترکی همچون ایران برشمرد.

عادی‌سازی روابط مرتجعین منطقه با رژیم جعلی، کودک‌کش و غاصب صهیونیستی با پیشتازی ریاض در سال ۲۰۰۲ کلید خورد و در دوره پادشاهی ملک سلمان شدت گرفت. در آن سال، طرح به‌اصطلاح صلح ریاض برای موضوع فلسطین ارائه شد و در سال ۲۰۰۸ یعنی دو سال پس از شکست سنگین تل‌آویو در نبرد ۳۳ روزه با حزب‌الله، گفتگو‌هایی با محوریت عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل آغاز شد. این روابط به‌صورت پنهانی تا سال ۲۰۱۵ ادامه داشت که دیدار تاریخی «دوری گولد»، مدیرکل وقت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی با «انور عشقی»، ژنرال بازنشسته سعودی و فرد بسیار نزدیک به خاندان آل سعود علنی شد؛ ملاقاتی که به تعبیر «مرکز مطالعات خاور نزدیک در واشنگتن»، بزرگ‌ترین رویداد غافلگیرکننده در آن سال محسوب می‌شد.

از سوی دیگر، جانب‌داری عربستان، امارات و بحرین از طرح صلح ترامپ برای غرب آسیا موسوم به «معامله قرن»، تردیدی باقی نگذاشت که پروژه عادی‌سازی ظاهراً در مراحل پیشرفته‌ای قرار گرفته و سفر چند ماه پیش «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر این رژیم به چند کشور منطقه شائبه رونمایی از روابط دیپلماتیک تل‌آویو با کشور‌های همسو با آمریکا را تقویت کرد. حتی برخی از این کشور‌ها مراودات تجاری با اشغالگران دارند، اما نکته بسیار حائز اهمیت این است که عادی‌سازی روابط، در بهترین حالت از سطح روابط این رژیم با دولت‌ها فراتر نمی‌رود و به سطح ملت‌ها امتداد نمی‌یابد.

مردم منطقه از سیاست‌های عربستان و از آن بالاتر، از موضع صلح‌جویانه ریاض نسبت به اشغالگران خشمگین‌اند که نمونه آن را در جریان سفر یکی از فعالان رسانه‌ای به نام «محمود سعود» به سرزمین‌های اشغالی و اخراج او توسط فلسطینی‌های عصبانی از صحن مسجدالاقصی می‌توان دید. در واقع این عادی‌سازی، ابداً انعکاس دیدگاه ملت‌ها و کشور‌های مسلمان و تمایلات آن‌ها در برابر اولویت اصلی جهان اسلامی به شمار نمی‌آید و به دلیل خیانت آشکار «خائن حرمین شریفین» به مسئله قدس، ادراک افکار عمومی نسبت به این امر ارتقا یافته و ارکان آن متزلزل شده است.

بنابراین، ادعای تلطیف نگاه مردم کشور‌های عربی به اشغالگران که از سوی مقامات رژیم صهیونیستی هر از گاهی تکرار می‌شود، ناشی از خطای فاحش محاسباتی است و هیچ‌کس جز نتانیاهو و اطرافیانش نمی‌تواند منکر این واقعیت شود. برقراری مناسبات دیپلماتیک برخی کشور‌های عربی با رژیم صهیونیستی از این منظر نیز قابل‌توجه است که مرتجعین به ضعف‌های ریشه‌ای خود واقف هستند و برای حفظ موقعیت متزلزل خود، دست به دامن صهیونیست‌ها شده‌اند. عربستان با بحران‌های داخلی از یک‌سو میان شاهزادگان و از سوی دیگر، اعتراضات مردمی در منطقه العوامیه دست‌به‌گریبان است.

علاوه بر این، در معرکه پنج‌ساله با انصار الله، قافیه را به‌شدت باخته و ضربات مهلکی خورده است. امارات در تیررس موشک‌ها و پهپاد‌های یمنی‌هاست و به دلیل مداخله در امور منطقه، احساس ناامنی مفرط می‌کند. بحرین، عمان، کویت، اردن، مصر و ... نیز قصه‌های مشابهی دارند.

افزون بر این، آمریکا و غرب، کشور‌های عربی را به چشم بازاری پر رونق برای فروش تسلیحات و امنیت می‌بینند و با اینکه آن‌ها را میلیارد‌ها دلار تلکه کرده‌اند، اما باز کردن چتر حمایتی بر سر آن‌ها و فروش تسلیحات را هم با شرط و شروط انجام می‌دهند. یکی از شروط مهم رئیس‌جمهور آمریکا برای حمایت و کمک به دولت‌های عربی، فتح باب و برقراری روابط گسترده با اسرائیل است. بنابراین، حضور نمایندگان رژیم صهیونیستی در رویداد‌های تجاری، علمی، ورزشی و ... کشور‌های مرتجع ناظر به التماس آن‌ها به اسرائیل است تا در چشم عمو سام، عزیز باشند.

افزون بر این، طمع رژیم صهیونیستی به دستیابی به منابع نفتی کشور‌های عربی قابل کتمان نیست. به تعبیر «عبدالباری عطوان»، سردبیر روزنامه مشهور «رأی الیوم»، «اسرائیلی‌ها در شرایط فعلی و خواری و ذلت کشور‌های عربی دریافته‌اند که زمینه دستیابی آن‌ها به منافع نفت کشور‌های عربی در حاشیه خلیج‌فارس و تسلط بر این کشور‌ها و اقتصاد آن فراهم است آن‌هم به بهانه اینکه این کشور‌ها نیاز دارند از طریق بندر حیفا به دریای مدیترانه دسترسی داشته باشند.» و بالاخره اینکه ایران هراسی و اجماع حول محور تقابل با جمهوری اسلامی یکی از نقاط مشترک کشور‌هایی است که به رژیم صهیونیستی روی خوش نشان داده‌اند. عربستان سعودی به‌عنوان ابر اسپانسر تروریسم، پیشتاز این تقابل به شمار می‌آید.

آل سعود از همه امکانات خود برای تضعیف محور مقاومت و جمهوری اسلامی استفاده کرده و از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی در حوزه‌های مختلف اعم از امنیتی، نظامی، اقتصادی و ... فروگذار نکرده است. ریاض، تل‌آویو و امارات محور‌های اصلی مثلث شرارتی هستند که اتاق عملیات مشترکی علیه ایران تشکیل داده‌اند و در جنبه‌های مختلف به‌ویژه جنگ روانی و تبلیغاتی با یکدیگر تشریک‌مساعی دارند.

عربستان، به‌تنهایی ۱۰۰ شبکه ماهواره‌ای فعال دارد و گردش مالی این کشور در بخش رسانه، سالانه به بیش از ۱۰ میلیارد دلار در سال می‌رسد که با احتساب شبکه‌ها و مبالغ هزینه شده توسط امارات و اسرائیل، تعداد و رقم قابل‌توجهی می‌شود. این در حالی است که هم‌داستانی ریاض با تل‌آویو، ارتکاب فجایع حقوق بشری در یمن و قتل «جمال خاشقجی»، منتقد سعودی، جایگاه عربستان را نزد کشور‌ها و ملت‌های منطقه به‌شدت کاهش داده و جبهه عبری، عربی موردنظر «محمد بن سلمان»، ولیعهد این کشور با ناکامی بی‌سابقه‌ای مواجه شده است.

با این حساب، می‌توان نتیجه گرفت که مسئله عادی‌سازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی همچون دیگر توطئه‌های متعددی که طی هفت دهه گذشته با شکست مواجه شده، موضوع نگران‌کننده‌ای نیست و دیر یا زود به رسوایی کشور‌های هم‌پیاله با اسرائیل و فروپاشی این مناسبات جعلی منتهی خواهد شد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *