صحبتهای جالب و جنجالی بازیکن سابق پرسپولیس در یک برنامه تلویزیونی
به گزارش گروه ورزشی و به نقل از روابط عمومی «سلام صبح بخیر»، سعید اکبری امروز (سهشنبه) در این برنامه میزبان بهنام ابوالقاسمپور بازیکن اسبق پرسپولیس برای گفتوگو درباره یک ماجرای عجیب یعنی حضور جادوگران در فوتبال بود.
ابوالقاسمپور در ابتدا گفت: این موضوع واقعیت دارد و مقطعی من در یک تیم بازی میکردم، ما پاداش خیلی خوبی میگرفتیم و روند برد داشتیم، سرمربیمان به ما پیشنهاد داده بود مبلغی از قرارداد را به او بدهیم تا به یک آدم بیبضاعت بدهد. بعدها اتفاقی فهمیدیم که این پول به یک جادوگر داده میشود.
وی افزود: دوستی در خیابان ما را دید و گفت خوب با جادوگر میبرید، ما هم گفتیم جادوگر کدام است؟! با جانملکی هماهنگ کردیم و رفتیم جادوگر را از نزدیک دیدیم که در کلاک کرج بود. یک اتاقی بود که گوشهاش پر از شمع و کشکول و تاس و قرآن و پیراهن انواع تیمها بود. زمانی هم که صحبت میکردیم سرمربی زنگ زد و از او اجازه گرفت چقدر تیم را بدواند، چقدر ریکاوری کند. سرمربی گفت من ۲۰ دقیقه تیم را دواندهام، گفت باشه زیاد فشار نیاور!
بازیکن اسبق پرسپولیس ادامه داد: روز اولی که سر تمرین رفتیم از ما اسم مادرهایمان را پرسیدند! ما هم به شوخی گرفتیم و گفتیم ۳۰ سال است فوتبال بازی میکنیم کسی اسم مادرمان را نمیداند. مادر من سید بود و گفتند تاثیری ندارد و همه بازیها ما را بیرون میگذاشتند. تا گفتیم چرا ما را بازی نمیدهی و پولهای ما را کجا میدهی سه هفته پشت هم من را بازی دادند. یعنی از من ترسیدند!
ابوالقاسمپور گفت: این موضوع دیگر خیلی باب شده بود و رسانهها هم به آن پرداختند. یک چیزی در دستمان یا ساقپایمان میگذاشتند یا میگفتند قبل از بازی فلان چیز را بخورید. این موضوع در ذهن ما رفته بود و ما هم این کارها را انجام میدادیم. تا اینکه مطبوعات به این ماجرا پرداختند و همه چیز لو رفت.
وی در پاسخ به اینکه آیا همه درباره این موضوع همکاری میکردند، اظهار داشت: اول کسی جرات نمیکرد با انجام این کارها مخالفت کند، اما بعد خداداد عزیزی داد و بیداد کرد و ما هم شروع کردیم و این اتفاقات در آن مقطع افتاد. الان هم داریم میشنویم که دوباره شروع شده است.
بازیکن سابق فوتبال با تایید گفتههای اکبری که در لیگهای یک و دو این موضوع زیاد شده است، گفت: یک مدت دستگاههای نظارتی ورود کردند و این موضوع از فوتبال دور شد، اما مجددا این پدیده را رو کردهاند. شب قبل از بازی پیراهن را میگیرند، نوشته یا کاغذی میدهند، میگویند این آب را بخور یا روی بدن بچهای بریز و این مسائل واقعیت دارد.
ابوالقاسمپور درباره تاثیر جادو روی قهرمانی تیمی که به آن اشاره کرده بود، تصریح کرد: اول که قهرمان شدیم، اما سال بعد سرمربی را با لگد بیرون کردند! من جزو بازیکنان مطرح لیگ بودم، اما مربی به خاطر عقیدهای که داشت من را بیرون میگذاشت و ترکیب تیم را آن جادوگر میچید. تعویضها هم با جادوگر بود! خوشبختانه مدیرعامل تیم نگذاشت این موضوع ادامه داشته باشد و او گفت من تیمی را که بخواهد با جادوگری قهرمان شود، نمیخواهم. ما بازیکن مصدومی داشتیم که ۱۰ هفته بازی نکرده بود، اما بازی آخر فیکس بازی کرد.
وی دامه داد: از آن جادوگر بیخبرم و همان یک بار دیدمش. الان هم میبیند دربارهاش حرف میزنم و دوباره من را جادو میکند!
بازیکن سابق پرسپولیس تاکید کرد: این درآمدی است که برخی با کلاهبرداری خودشان را به فوتبال وصل میکنند. در تبریز هم اتفاقی افتاده و عدهای دارند برای تجزیه طلبی تلاش میکنند و فوتبال را بهانه کردهاند.
ابوالقاسمپور درباره رابطه با اینکه مقابل تیمهای ناصر حجازی خوب گل میزد اظهار داشت: خدا ناصرخان را بیامرزد من خیلی دوستش داشتم، اما او به هر تیمی میرفت من به تیمش گل میزدم، آن سال که رشت و ذوبآهن رفت من گل زدم.
وی با تایید گفته زندهیاد حجازی که اختلاف و کودتا بازیکنانش دلیل باخت معروف ۴ بر سه مقابل سایپا و اخراج او بود، ادامه داد: من در سایپا بودم و استقلال ۳، ۱ جلو بود. تیم ما هم خوب بازی کرد. نمیدانم چه بود و بازیکنان استقلال اختلاف داخلی داشتند که ما از آن استفاده کردیم. حجازی وقتی میخواست بچهها را تعویض کند بچهها حرفش را گوش نمیدادند. آنها تلاش خودشان را میکردند، اما تیم ما سرحالتر بود و من هم گل زدم.
بازیکن سابق پرسپولیس که عکسهای نوستالژیک او در دیوار تصویری برنامه به نمایش درمی آمد، درباره یکی از آن عکسها گفت: بعد از گلی که در شهرآورد زدم و دو بر یک بردیم، پروین گفت به ارواح خاک مامان نصرتم من خواب دیده بودم بهنام گل میزند. زمانی که من در تیم ملی بازی میکردم خیلی از بزرگان در فوروارد بودند. علی دایی، علی موسوی، بهنام سراج و... .
ابوالقاسمپور درباره اینکه چرا زیاد در تیم ملی نبوده، گفت: من در تیم ملی زیاد بازی نکردم، چون دایی بود و مدام گل میزد و به کسی بازی نمیرسید. در بازی مالدیو هم من یک گل زدم.
وی با مرور عکس دیگری گفت: مهدی امیرآبادی دقیقا همین شکلی است و سن او بالا و پایین نمیرود!
وی با دیدن عکسی از بازی معروف ملوان و پرسپولیس در جام حذفی که به باخت نها در پنالتی منجر شد گفت: در بازی با ملوان انزلی با پنالتی ۵ بر ۲ باختیم. پژمان جمشیدی هم است، البته او این شکلی نبوده، ما درستش کردهایم این شکلی شده است. او خیلی زشتتر بود!
بازیکن سابق پرسپولیس تصریح کرد: ما سال ۸۱ تصمیم گرفتیم از پرسپولیس برویم، چون گفته بودند پروین نیاید ما هم نرویم. سه چهار تا از بچهها برگشتند، ولی من و علی انصاریان و بهروز رهبریفرد و رضا شاهرودی برنگشتیم، ولی بقیه بچهها برگشتند. پژمان جمشیدی هم الکی میگفت من قرارداد دارم. در حالی که ما با هم رفته بودیم قرارداد بسته بودیم، اما او الکی اینطوری میگفت! پژمان بچه خیلی خوبی است و از اول هم باید به همان سینما میرفت!
ابوالقاسمپور درباره عکسی که با ماشینش گرفته بود هم خاطرنشان کرد: این BMW ۲۰۰۲ را پدرم برایم ۳۷۰ هزار تومان خرید خدا رحمتش کند. من یک شب ماشین را جلوی در گذاشتم و صبح دیدم نیست. کلید دستم بود، ولی از مادرم میپرسیدم بابا ماشین را برده؟ میگفت نه ماشین بابا که در پارکینگ است. ماشینم را دزدیده بودند. ۶ ماه بعد ماشینم را پیدا شد و با بچهها از جمله حسین طاهری که دوست صمیمی ام بود به شمال رفتیم. جاده شمال ما را گرفتند و گفتند دزدی است! گفتم بابا ما تازه ماشین را پیدا کردهایم. آن موقع سیستم اینقدر پیشرفته نبود. ما را گرفتند و ۲۰ دقیقه نیم ساعت در بازداشتگاه بودیم و بعد هم ما را رها کردند و رفتیم مدارک را آوردیم.