حضور بازیگر فیلم «هزار پا» روی صحنه تئاتر/«سه کیلو و ۲۵۰ گرم» روایتی از مشکلات خانوادگی

16:35 - 25 مهر 1398
کد خبر: ۵۵۹۴۱۳
نمایش «سه کیلو و ۲۵۰ گرم» به کارگردانی محسن نجارحسینی و به نویسندگی مهدی زندیه این شب‌ها در سالن شماره یک عمارت نمایشی نوفل لوشاتو روی صحنه رفته است.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، نمایش «سه کیلو و ۲۵۰ گرم» به کارگردانی محسن نجارحسینی و به نویسندگی مهدی زندیه این شب‌ها در سالن شماره یک عمارت نمایشی نوفل لوشاتو روی صحنه رفته است. 

محمد نادری کمدین سینما و تلویزیون در این نمایش نقش اصلی را بر عهده دارد، وی به تازگی فیلم سینمایی «هزارپا» را روی پرده اکران داشته است، فیلمی که رکورددار فروش بلیت در تاریخ سینمای ایران است.

https://zbcdn.cloud/files/cache/38108_7.9238bd.jpg

علاوه بر نادری بازیگرانی همچون مرتضی حسینی، نسا یوسفی، پانته آ مهدی نیا، مهتاب وجدانی، امیرحسین آقایی، هادی شیخ الاسلامی در نمایش «سه کیلو و ۲۵۰ گرم»به ایفای نقش پرداخته اند. نمایش «سه کیلو و ۲۵۰ گرم» داشته‌های خود را باتوجه به لزوم عناصر زمان اکنون و ارتباط بین انسان‌ها ترتیب داده تا از این طریق بتواند شرایطی را برای پدید آوردن عمل و عکس‌العمل‌ها فراهم نماید.

حال این روند در جزئیات جهان متن نیز قابل رویت است که هر جز قابلیت کنش‌مند بودن را دارا است، زیرا اهمیت شکل‌گیری این کارکرد به لزوم طراحی هر شخصیت در اثر منتهی می‌شود. با این توضیح که هر شخصیت بر اساس نکاتی که برایش در نظر گرفته شده در زمان‌های لازم به صحنه می‌آید و در ازای قرار گرفتن در شرایط تلاش دارد از باور‌ها و دیدگاه خود جهت به وجود آمدن اتفاق استفاده نماید؛ لذا جزئیات جهان متن از طراحی شخصیت تا شکل دادن اتفاق‌ها و زمینه‌سازی‌های کاربردی برای رسیدن به هدف در یک مسیر قرار گرفته‌اند که به صورت شناور در جهان اثر حرکت می‌کنند.

https://zbcdn.cloud/files/cache/46588_11.9238bd.jpg

البته باید این نکته را یادآور شد که تمامی مواردی که به آن‌ها اشاره شد بر اساس موقعیت محور بودن ساختار کلی ترتیب داده شده‌اند تا شخصیت‌ها بتوانند با در نظر گرفتن رخدادی خود را به آن جزئیاتی که به مسائل جهان امروز و جامعه آن‌ها وابسته است پیوند بزنند. در واقع ارتباط بین شخصیت‌ها در این نمایش از لزوم موقعیت‌های نمایشی تاسی می‌گیرد تا هر اتفاق تاکیدی بر حضور شخصیت‌ها در صحنه باشد؛ بنابراین موقعیت‌های نمایشی باتوجه به رفتار‌ها و عکس‌العمل‌ها در مولفه روایت تشریح شده و هر بازخورد به نوعی نمایشگری برای نشان دادن شرایط جهان اثر است.

شیوه و سبک واقع‌گرایی که در این نمایش از آن بهره گرفته شده را می‌توان مناسب‌ترین گزینه برای ایجاد اتفاق‌ها و موقعیت‌های اثر باتوجه به داده‌ها و داشته‌های آن در بستر روایت نامید، زیرا بنابر فراخور جهان و جامعه امروز شخصیت‌های اثر نمونه ما به ازایی از افراد جامعه هستند که در تلاش برای پنهان‌کاری یا گره‌گشایی از رازی سر به مُهر تلاش می‌کنند.

حال از نگاه دیگر تقابل بین شخصیت‌ها تاکیدی بر این تعریف است که به نوعی همان حق‌خواهی و یا روشن شدن دلیل یک اتفاق است؛ لذا هر شخصیت با رفتار و گفتارش شناسنامه‌ای از خود به مخاطب ارائه می‌کند تا از آن پس در نمایش او را با مولفه‌هایی مشخص دنبال کنند. شیوه اجرایی با تاکید تحت تاثیر سبک واقع‌گرا اثر است که سبب می‌شود برون‌ریزی‌ها با کنش‌های درونی و واکنش‌های بیرونی بازتاب داده شوند. حال در این میان موقعیت مکانی یکی از لازمه‌هایی است که جهان اثر را در محدوده‌ای مشخص برای شکل دادن رخداد‌ها و بازتابش فراهم می‌آورد تا برون‌ریزی شخصیت‌ها مفهوم مشخصی را تعریف بدهند.

https://zbcdn.cloud/files/cache/40447_07.9238bd.jpg

خانواده‌ای از قشر متوسط جامعه امروز بعد از فوت پدر تصمیم به اداره زندگی خود دارند که در راس هرم آن برادر بزرگتر قرار گرفته است که رازی را بنابر تصمیمی در وجودش پنهان کرده تا سایر اعضای خانواده روال معمول زندگی خود را پیش بگیرند و... حال با این تعریف می‌توان اشاره داشت ضرورت موقعیت محدود مکانی، اهمیت الگو گرفتن از ارتباط بین انسان‌ها با در نظر گرفتن چه لازمه‌هایی بوده است.

در واقع شخصیت‌های این نمایش اعضای یک خانواده هستند که بر اساس قرار گرفتن در موقعیت و شرایط گوناگون رفتار‌های عینی و بیرونی خود را عیان می‌سازند تا به خواسته‌هایشان دست پیدا کنند و به نوعی عنصر روزمرگی‌های خود را از زندگیشان حذف نمایند؛ لذا از مزیت‌های این درام اجتماعی باید به استفاده از موقعیت جغرافیایی شهر تهران اشاره داشت، مزیتی که مخاطب با اشراف کامل آن را جهت باورپذیر کردن شرایط و حضور شخصیت‌ها می‌پذیرد تا بتواند در ازای کشف و شهود به هدف برسد.

البته دیالوگ‌های جهان متن و حضور همزمان شخصیت‌ها در صحنه نمایش یکی دیگر از اهرم‌های روایت است که اتفاق‌ها را به شکل پیوسته‌ای در جهان اثر قرار می‌دهد تا کنش و واکنش شخصیت‌ها نیز به شکل هم راستا پیش برود که نقطه عطف روایت در نیمه پایانی تامین‌کننده اهمیت هدف و پیام اثر نیز باشد.

https://zbcdn.cloud/files/cache/70169_18.9238bd.jpg

حال باید اشاره داشت که نیمه ابتدایی اثر به نوعی معرف فضای آرامش قبل از طوفان و نیمه پایانی بیانگر طوفان رفتار‌ها و واکنش‌های متمایز نسبت به عمل و عکس‌العمل شخصیت‌ها در ابتدای روایت است. تمایز‌های تاکیدی در روایت نیز از جمله مواردی است که نویسنده و کارگردان از آن به جهت شکل دادن مرز‌های مشخص برای برون‌ریزی شخصیت‌ها استفاده کرده‌اند تا اوج و فرود‌های روایی محلی از اعراب داشته باشند.

البته در این راستا خرده پیرنگ‌هایی که هر شخصیت از زندگی خود شرح می‌‎دهد به نوعی خواستگاه او را در مقابل زندگی و خانواده‌ای که در آن حضور دارد معرفی می‌کند تا جزئیات درام با برون‌ریزی‌ها همخوانی داشته باشند. در واقع جهان اثر به نوعی تاکیدی بر مرز بین باور و عدم آن در ازای روبرو شدن شخصیت‌ها با واقعیت را شکل داده تا از این طریق بتواند تلنگری به باور‌های اشتباه بزند و نقد رفتار‌ها و الگو‌های نادرست انسانی را در اثر رفتار شخصیت‌ها با یکدیگر پیش روی مخاطب قرار بدهد تا بنابر درک شرایط تغییری در خود ایجاد کند؛ لذا باتوجه به حضور همزمان شخصیت‌ها در جهان اثر استفاده از میزانسن‌های سیال بهترین تصمیمی بوده که کارگردان برای هدایت بازیگر‌ها در صحنه نمایش از آن استفاده کرده است.

بازیگر‌هایی که در قالب شخصیت‌های جهان اثر به نوعی نقش راوی را برای شرح مسائل انسانی و اجتماعی ایفا می‌کنند تا مخاطب نه در مقام شاهد، بلکه بعنوان یک همراه در نمایش با آن‌ها تا آخرین ثانیه همراه شود.


برچسب ها: مهدی زندیه

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *