دایی: قبل از بازی با ذوب آهن اخراج شده بودم/ خیلی سخت است با کسانی کار کنید که دوست ندارند موفق شوید/ آنقدر پول ندارم که بخواهم یک باشگاه بخرم

12:31 - 13 ارديبهشت 1398
کد خبر: ۵۱۴۶۱۶
دسته بندی: ورزشی ، فوتبال
علی دایی، سرمربی سابق تیم فوتبال سایپا گفت: خداراشکر به خاطر حق اخراج شدم و شاید شما ندانید اما قبل از بازی با ذوب آهن اخراج شده بودم.

به گزارش خبرنگار گروه ورزشی ، با تصمیم مدیران باشگاه سایپا، علی دایی روز گذشته از سرمربیگری تیم فوتبال این باشگاه اخراج و ابراهیم صادقی تا پایان فصل هدایت سایپا را برعهده گرفت.

علی دایی در نشست خبری خود پس از اخراجش از سایپا صحبت‌هایی انجام داد که گزیده آن را در زیر می‌خوانید:

*خیلی از رسانه‌ها از دیروز از من خواستند که صحبت کنم و دوست داشتم خودم جواب بدهم نه اینکه کسی از جانب من صحبت کند.

*حق طبیعی هر باشگاهی است که مربی خود را اخراج کند و خداراشکر به خاطر حق اخراج شدم و این موضوع دلیل دیگری ندارد.

*قبل از بازی با ذوب آهن اخراج شده بودم. شما می‌توانید این موضوع را ابراهیم صادقی سوال کنید.

*آقایان یکسری دلایل برای خودشان آورده‌اند که من در این دلایل برای اخراجم ماند‌ه‌ام.

*من گفتم پراید 50 میلیون و تیبا 70 میلیون شده است دروغ گفتم؟ اشتباه کردم؟ کجای حرف من اشتباه بوده؟ من درد جامعه را گفتم. من گفتم قیمت‌ها اینقدر افزایش پیدا کرده، حقوق ما که زیاد نشده، حداقل آن را به موقع بدهید. در مصاحبه من به کدام کارگر توهین شد؟

*من و بازیکنان در باشگاه تعهداتمان را انجام دادیم. تیمی که شاید کم هزینه‌ترین تیم تاریخ باشگاه بوده در رده هفتم جدول تحویل دادیم. سال قبل چهارم شدیم و به پلی‌آف آسیا رسیدیم. یکسری جوان را هم به فوتبال کشور معرفی کردم. من به تعهدات خودم عمل کردم.

*در مصاحبه‌ام خواستار این شدم که شما (باشگاه سایپا) به تعهدات خود عمل کنید. کجای حرف من بی‌احترامی بود؟ آقایانی که این صحبت‌ها را می‌کنید، شما کی به تعهدات خود به مردم عمل کردید؟

*در مصاحبه‌ام از آقای قلعه‌بانی تعریف کردم که همه شهادت می‌دهند زمان او بهترین دوره باشگاه بوده است. من از آقای هاشمی تعریف کردم که همه جوره به ما کمک کرده است. مگر می‌توانم بگویم آنها بد بوده‌اند؟ من چنین چیزی نمی‌گویم. این پشت میز نشستن‌ها ارزش ندارد. این میزها به کسی وفا نکرده است. 

*من در فوتبال تا الان 3 بار اخراج شده‌ام که هر 3 باز آن غیرفوتبالی بوده است.

*روز گذشته روز تولد دوباره من بود. خیلی سخت است شما با کسانی کار کنید که دوست نداشته باشند تیمتان موفق باشد. شما فکر می‌کنید قبل از بازی با ذوب‌آهن من چه چیزی به بازیکنانم گفتم؟ من به آنها گفتم که ما تنهاییم و خیلی‌ها دوست دارند که شکست بخوریم اما به خاطر خودمان و آنهایی که دوستمان دارند باید بازیکن کنیم و برنده شویم. درود و شرف به بازیکنانم می‌فرستم که بهترین بازی فصل را انجام دادند. شاید آنها با رفتن من حق و حقوشان را بگیرند.

*وجدانم راحت است که تا الان نگاه چپ به ناموس مردم و به مال کسی نکرده‌ام و یک ریال هم مال حرام در زندگی‌ام نیاورده‌ام. من الان آرامش دارم. شاید بعد از این مصاحبه برخی که قدرت دارند آرامش من را به هم بزنند اما من پیه این موضوع را به تنم مالیده‌ام.

*شخصی به نام مصطفی مدبر برای من وجود خارجی ندارد و من چنین شخص حقیقی را نمی‌شناسم. من سردار غفور درجزی دورق را می‌شناسم. در گذشته در یکی از برنامه‌های نود، شنیدم که شخصی با سمت رئیس شرکت توسعه و تجهیز در حال صحبت است. من تصویرش را نمی‌دیدم اما صدایش را می‌شنیدم که برایم آشنا بود. وقتی که تصویر این فرد را دیدم مشاهده کردم که همان سردار غفور خودمان است. من باید فردا استعلام بگیرم که آیا حکم فسخ قرارداد با امضای او می‌تواند معتبر باشد یا نه؟

*بدون شوخی بگویم آنقدر پول ندارم بخواهم این کار را انجام بدهم. مطمئنا من در این حدها نیستم. باشگاه‌داری اصولی دارد که من دنبال آن نیستم. من عاشق فوتبالم اما فوتبال بخشی از زندگی من است نه همه آن. ما مشکلاتی داریم که فوتبال در آن گم است.

*قرارداد ما فسخ شده و می‌رویم که حق و حقوقمان را بگیریم. مگر من از آدم‌هایی که به این و آن وصل هستند می‌ترسم؟ اگر آنها به بنده خدا وصل هستند من به خود خدا وصل هستم. این حرف‌ها خنده‌دار است. از بنده خدا بترسم؟

*با تمام حرف‌هایی که پشت سرمن می‌زنند من یک خانه در تهران و یک ویلا در نوشهر دارم. چند مغازه هم دارم که به صورت شریکی کار می‌کنند. دو ماشین هم دارم که سوار می‌شوم. شما نگاه کنید ببینید من به جز اینها آیا چیز دیگری دارم؟ اما هزاران نفر هستند که می‌توانید بروید و بگویید چقدر حقوق دولتی می‌گیرند. ببینید چه چیزهایی دارند. چه چیزهایی به نام زن و بچه‌ آنها است.

*من تا روز گذشته تیم داشتم. به هیچ عنوان هم به خودم اجازه نمی‌دهم قبل از اینکه فصل تمام شود با کسی مذاکره کنم اما الان چند پیشنهاد دارم که می‌توانم با آنها مذاکره کنم.

*تا اتفاقی نیفتد نمی‌توانم در این مورد حرفی بزنم، آنها اگر تراکتوری‌ها من را بخواهند اول مذاکره می‌کنیم بعد در این مورد صحبت خواهیم کرد. الان نه به دار است و نه به بار. تنها خودم هم نیستم و باید خانواده‌ام هم در این مورد نظر بدهند.

*همانطور که گفتم از این به بعد راحت می‌توانم در مورد پیشنهادهایم صحبت کنم. اگر به نتیجه برسد کار می‌کنیم اگر هم به نتیجه نرسد راحت می‌شویم و شما دیگر قیافه من را نمی‌بینید.

*خدا را شکر می‌کنم که اخراج من بعد از باخت تیمم رخ نداد. وجدانم راحت است که همه جوره تلاش کردم. از سال پیش تا الان 10 بار جلوی اعتصاب بازیکنانم را گرفته‌ام. من ممنون آقایان هستم که مرا به چیزی که به دنبالش بودم زودتر رساندند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *