وظیفه مغفول مانده !
فروکش کردن آتش آشوب و برچیده شدن بساط اغتشاشگران در پی ناآرامیهای اخیر، از واقعیتهای بسیاری حکایت دارد که برشمردن آنها مثنوی هفتاد من کاغذ است و به سیاق همیشگی، از عدم درک عمیق توطئهگران از انقلاب اسلامی و پشتوانه همیشگی مردمی نشان دارد.
به گزارش گروه فضای مجازی ، پرویز سروری در یادداشت روزنامه حمایت نوشت: فروکش کردن آتش آشوب و برچیده شدن بساط اغتشاشگران در پی ناآرامیهای اخیر، از واقعیتهای بسیاری حکایت دارد که برشمردن آنها مثنوی هفتاد من کاغذ است و به سیاق همیشگی، از عدم درک عمیق توطئهگران از انقلاب اسلامی و پشتوانه همیشگی مردمی نشان دارد. سطحینگری و عدم شناخت مردم از سوی نظام سلطه در بیانات و موضعگیری جبهه عبری، غربی، عربی کاملاً آشکار است و مثل خیالپردازی انیمیشنی سعودیها در فتح تهران! که چند هفته قبل از کلید خوردن ناآرامیها منتشر شد، تصور آنها این بود که مردم از نظام اسلامی خسته شده و با اغتشاشات همراه خواهند شد. ارکستر شوم آل سعود، آمریکا و رژیم صهیونیستی، اما بار دیگر با هوشیاری مثالزدنی ملت بزرگ ایران، با عدم اقبال روبهرو شد و توطئهگران بینالمللی از حضور مردم در حماسههای ۱۳، ۱۴ و ۱۵ دی، این درس بزرگ را گرفتند که سنگاندازی به بنای استوار جمهوری اسلامی، فایدهای جز مشت به سندان کوبیدن ندارد.
افزون بر این، راهپیماییهای گستردهای که در شهرهای گوناگون برپا شد - ازجمله شهرهایی که فتنهگران آنجا را هدف آشوب و اغتشاش قرار داده بودند- نشان داد انقلابی که ثمره شهادتها، رشادتها و مجاهدتهاست، هیچگاه به محاق نخواهد رفت و همواره باقی و پایدار خواهد ماند. در چند روز گذشته میلیونها ایرانی در شهرهای کشور در دفاع از انقلاب اسلامی راهپیمایی کردند که در قیاس با تعداد اندک آشوبگران و اغتشاشآفرینان، مانند خروش سیلاب بر لجنزاری کوچک بود و ثابت شد که مردم از نگاهی نافذ در شناخت تحولات کشور برخوردارند.
بااینوجود، مردم مطالبات و خواستههایی به حقی دارند و حضور آنها در بزنگاههای اخیر، به معنای نادیده گرفتن معضلات و مشکلات اقتصادی نیست. آنها اگر اعتراض دارند- که دارند- به دلیل غفلت یا تغافل مسئولین در بهرهگیری از ظرفیتهای بالای کشور و این حقیقت تلخ است که برخی متصدیان امر، در تشخیص اولویتهای کشور دچار اشتباه شده، متن را رها کرده و به حاشیهها پرداختهاند! در حال حاضر، کشور با برخی ناکارآمدیها مانند تبعیض، عدم مساوات در توزیع فرصتهای اقتصادی مواجه است که منجر به افزایش فاصلههای طبقاتی و فشار بر اقشار ضعیف شده و بخش اعظم این معضلات بوده که زمینه موجسواری دشمنان را فراهم کرده است.
جامعه از مفاسد اقتصادی، تبعیض، رانتخواری و برخورداری برخی از مزایای آقازادگی، اختلاس، بروکراسیهای اداری و سازمانی رنج میبرد، اما زمانی نمک به روی این زخمها پاشیده میشود که مطالبات مشروع اقشار مختلف با بیتوجهی روبرو شده، فریادها بهجایی نرسد و اعتماد، جای خود را به بیاعتمادی و دلسردی بدهد. ضمن اینکه گوش مردم از آمار و ارقام پرطمطراقی که از جانب برخی مسئولین اعلام میشوند، پر است و تا زمانی که عملاً در کاهش تورم، گرانی، ایجاد اشتغال و برکنار کردن دانهدرشتها تحرکی نبینند، آمارهای ارائهشده بیفایده و فاقد جذابیت خواهد بود.
شکی در همراهی بیچونوچرای مردم با انقلاب نیست. ملت انقلابی ایران، وظیفه خود را در برابر این نظام مقدس به نحو شایسته انجام دادهاند و اکنون، این مسئولین هستند که باید با وسواس و تعهد، بر مسئولیت و مدیریت خود دقیق شوند، تجزیهوتحلیل کنند که آیا بار سنگین امانتی که از طرف مردم و جمهوری اسلامی بر دوش آنها گذاشتهشده، به منزل مقصود رساندهاند یا خیر.
درست است که نظام اسلامی با پشتوانه آحاد مردم، باکی از تهدیدات و چالشها ندارد، اما چشم فتنه زمانی بهطور کامل کور میشود که کارآمدی نظام افزایشیافته و اقتصاد کشور با دیگر مؤلفههای اقتدار کشور همسطح شود. گرچه غائله اخیر، تهدیداتی را برای کشور به وجود آورد، ولی درعینحال میتوان آن را به فرصتی طلایی تبدیل و پالایشهای اساسی را در درون سیستم مدیریتی ایجاد کرد؛ زیرا روشن است که زمینه و بستر بروز اغتشاشات، برخی ضعفهای فاحش در بعضی از ارکان مدیریتی و معضلات معیشتی است.
از طرفی، نفوذ عوامل دشمن یک واقعیت غیرقابلانکار است. رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، نکته بسیار مهمی را در این خصوص به مسئولین یادآور شده و فرمودند: «در مورد کارهای تبلیغاتی، جنگ روانی، مقابله با نفوذ، مراقب باشند نفوذی دشمن در دستگاههای تصمیمساز و تصمیمگیر وارد نشود.» ازاینرو، همه مسئولین بخصوص مقامات اجرایی باید مراقب عناصر نفوذی که هدفی جز تحمیل شرایط کنونی برای پیروزی حریف در «نبرد اقتصادی» و تحقق سناریوی اعتراضات خیابانی با مستمسک اوضاع معیشتی و قرار دادن آنها در مقابل حاکمیت ندارند، باشند. بهعنوان نمونه، چگونه است که در یک چشم به هم زدن، برخی کالاهای اساسی ناگهان بیش از ۵۰ درصد افزایش قیمت پیدا میکنند، ولی در مدت کوتاهی با واردات همان کالاها، قیمتها نسبتاً متعادل میشوند؟ آیا ممکن نبود که پیش از شیوع نگرانیها در سطح جامعه، تدابیر لازم برای عدم افزایش قیمتها بهصورت تصاعدی صورت بگیرد؟
نکته دیگر این است که فراموش کردن توانمندیهای داخلی و عدم تحقق کامل نسخه شفابخش «اقتصاد مقاومتی»، مقدمات تحولات نامیمون اخیر در حوزه اقتصادی و معیشتی است. سؤال اینجاست که اگر واقعاً و بهدوراز شعارزدگی به دنبال رونق اقتصادی منهای سیاستهای نئولیبرالیسم بودیم، آیا کار به اینجا میرسید که بجای اتکا به پتانسیل عظیم صنعتگران و کشاورزان به برداشت از «صندوق توسعه ملی» چشم دوخته شود؟!
و بالاخره باید گفت: برای اینکه تراز اقتصادی و شرایط معیشتی کشور از رشد و پویایی هم شأن آرمانهای بلند انقلاب برخوردار باشد و چالشها و تهدیدات معاندان نظام در این حوزه خنثی شود، چارهای جز حرکت بهسوی اقتصاد درونزا نداریم.
به تعبیر مقام معظم رهبری: «آنها تحریم میکنند، ما بایستی اقتصادمان را درونی کنیم، درونزا کنیم، اقتصاد مقاومتی کنیم تا تحریم اثر نکند. اقتصاد مقاومتی را مسئولان محترم جدی بگیرند، به زبان اکتفا نکنند؛ اقتصاد مقاومتی با واردات بیرویه نمیسازد، با ضعف تولید نمیسازد؛ تولید داخلی را قوی کنند... اینها را اگر دانستیم، اینها را اگر مراعات کردیم، بدانید که جمهوری اسلامی همچنان این حرکت روبهجلو را پیش خواهد رفت و این مشکلاتی که وجود دارد - که بنده میدانم مشکلات گرانیها و مشکلات تورم و مشکلات رکود و مشکلات گوناگونی که مردم در زمینه مسائل معیشتی و اقتصادی دچارش هستند - باهمت مسئولین قابلرفع است و خدای متعال پاداش این همت را خواهد داد که انشاءالله گرهها را باز کند.»
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *