کدملی به صورت موقت از تیر ماه جایگزین دفترچه‌های تامین اجتماعی می‌شود/ پیشرفت علمی جدید در جراحی ستون فقرات

16:00 - 22 خرداد 1396
کد خبر: ۳۱۸۳۷۸
توصیه حضرت امیر (ع) به کمیل پیرامون احتیاط، بزرگترین کتاب سلطنتی نیاوران با لبه‌های طلایی، حاشیه دیدار رمضانی شاعران با رهبر معظم انقلاب اسلامی، دفترچه‌های تامین اجتماعی از تیرماه حذف می‌شود و ... از اخبار برگزیده فضای مجازی امروز است.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، رسانه‌ها در فضای خبری روزانه خود اخبار اختصاصی و عمومی مختلفی را منتشر می‌کنند که این اخبار بعضا فقط در یک رسانه منتشر شده است. گروه فضای مجازی در نظر دارد هر روز اخبار منتخب فضای مجازی را از سایت‌ها و خبرگزاری‌ها و حتی کانال‌های تلگرامی مختلف جمع‌آوری کرده و در قالب یک بسته خبری منتشر کند. در این بسته همه خبر‌ها و آیتم‌ها با ذکر منبع منتشر می‌شوند و انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست. 
 
معایب وجود تلویزیون در اتاق خواب

داشتن یک تلویزیون در دکوراسیون اتاق خواب شما باعث می‌شود که جدا از دنیای شلوغ و پردغدغه در اتاق خود بنشینید و از هیایو به دور باشید، اما از نظر بسیاری از کارشناسان برای این کار و استفاده از تلویزیون در دکوراسیون اتاق خواب خود باید دقت کافی را داشته باشید و نکاتی را نیز رعایت فرمایید.
 
 امروزه دومین یا حتی سومین تلویزیون خانه در دکوراسیون اتاق خواب جای می‌گیرد. بسیاری از افراد از آنجایی این تصمیم را می‌گیرند که به نظرشان وجود تلویزیون در دکوراسیون اتاق خواب باعث ایجاد آرامش شده و لذت بردن از اوقات فراغت روزانه را برایشان چند برابر می‌کند. با این کار می‌توانید حتی در هنگام عوض کردن لباس هایتان نیز بتوانید به اخبار گوش کنید و یا حتی شاید گاهی بخواهید برنامه هایی را دور از چشم کودکانتان دنبال نمایید.

 با وجود نکات مثبتی که وجود تلویزیون در دکوراسیون اتاق خوابتان برایتان به ارمغان می‌آورد، تاثیرات منفی نیز به جای خواهد گذاشت؛ بنابراین با ما همراه باشید تا با معضل تلویزیون در دکوراسیون اتاق خواب بیشتر آشنا شده و به دنبال راهکارهای مناسبی برای استفاده بهتر از آن باشیم.

 نکاتی برای دکوراسیون اتاق خواب، قرار گرفتن تلویزیون در اتاق خواب

سلامت شما

فرقی نمی‌کند که در اتاق خوابتان به تنهایی هستید یا نه! به گفته روانشناسی به نام Susie Tuckwell، استفاده از تلویزیون در اتاق خواب می‌تواند در طول یک مدت برای سلامتی شما خطرناک و آسیب زننده باشد. یکی از بارزترین معایب وجود تلویزیون در دکوراسیون اتاق خواب این است که زمانی که قبل از خواب به تماشای آن می‌پردازید، مغز و هر دو چشمتان را بیش از حد تحریک نموده اید که همین امر باعث می‌شود نتوانید به راحتی بخوابید.

Susie Tuckwell می‌گوید: «تماشای بیش از حد صفحه نمایش تلویزیون می‌تواند در طولانی مدت به مغز شما فشار آورده و باعث زوال عقل گردد. هم چنین کمبود خواب ناشی از صرف زمان زیادی برای تماشای تلویزیون آن هم در زمانی که وقت خواب شماست، می‌تواند باعث چاقی و افسردگی شود».

تمامی این مسائل و مشکلات سلامتی می‌تواند تحت تاثیر منبع نوری خاصی به نام نور آبی مصنوعی قرار بگیرد. این نور از تلویزیون و سایر دستگاه‌های الکترونیکی خارج می‌شود. نور آبی طبیعی که از خورشید متصاعد می‌گردد، باعث می‌شود تا ریتم شبانه روزی ما تنظیم شود؛ بنابراین الگوی خواب مناسب برای ما نیز مشخص می‌گردد. این در حالی است که نور آبی مصنوعی متصاعد شده از منابع الکتریکی مثل تلویزیون می‌تواند باعث ایجاد اختلال در خواب ما گردد و در نتیجه آن هم در طولانی مدت ما را دچار الگوهای نامنظم خواب کند. علاوه بر تمامی این موارد، باید به این نکته نیز اشاره کنیم که در طولانی مدت قرار گرفتن در معرض نور آبی مصنوعی می‌تواند باعث ایجاد آسیب در شبکیه چشم و به دنبال آن حتی در شرایط بدتر در سنین بالاتر از دست دادن بینایی شود.

 روابط شما

علاوه بر تمام آسیب و نگرانی هایی که استفاده از تلویزون برای سلامت شما ایجاد می‌کند، این مسئله می‌تواند حتی برای روابط شما نیز مسئله ساز شود. با وجود خانه هایی که امروزه طراحی می‌شوند که عموما نقشه هایی باز دارند، پیدا کردن مکانی دنج و خصوصی برای زوج‌ها ممکن است کار سختی به حساب آید. Susie Tuckwell معتقد است که زوج‌ها به طور میانگین در طی روز نیاز دارند که حداقل ۱۰ تا ۱۵ دقیقه با هم تن‌ها باشند تا به صحبت با یکدیگر بنشینند و از حوادث و اتفاقات روز با هم صحبت کنند. او اضافه می‌کند که گاهی تن‌ها فضا و مکانی که زوج‌ها می‌توانند دور از هرگونه شلوغی و هیاهو در کنار یکدیگر قرار بگیرند، اتاق خواب است.

 اما مسئله‌ای که وجود دارد این است که وجود وسایل و لوازمی مانند تلویزیون و استفاده نادرست از آن می‌تواند در این مسئله اختلال ایجاد کرده و مانع آن گردد. Gemma Cribb به عنوان یک روانشناس معتقد است که حداقل کاری که در این زمینه می‌توان انجام داد این است که به زوج‌ها پیشنهاد دهیم که با یکدیگر و در کنار هم به تماشای تلویزیون بپردازند. او می‌گوید: «مطالعه کتاب با یکدیگر، بازی کردن و کارهایی از این دست، باعث ایجاد آرامش برای هر دوطرف می‌شود و وجود تلویزیون در اتاق و تماشای مداوم آن نیز باعث کاهش زمان برای چنین کارهایی شده و آن را محدودتر می‌کند»
 
Tuckwell هم با این نظر موافق است و بار‌ها و بار‌ها به آن اشاره کرده است که بیش از حد غرق شدن در تلویزیون، آن هم در اتاق خواب می‌تواند به شدت آسیب زننده و مضر باشد. او می‌گوید: «زوج هایی که زمان زیادی را صرف تماشای تلویزیون کرده و دائما سرگرم وسایلی از این دست هستند، نسبت به زوج هایی که به مراوده و گفتگوی مداوم با یکدیگر می‌پردازند، احساس تنهایی بیشتری دارند».

 بنابراین یکی از مضرات وجود تلویزیون در دکوراسیون اتاق خواب، تاثیر آن بر روی صمیمیت زوجین است. Cribb معتقد است که: «تماشای تلویزیون مانند نوعی بازی است که در آن زوج‌ها در کنار یکدیگر هستند، ولی هیچگونه تعاملی با هم ندارند؛ بنابراین این کار می‌تواند در طولانی مدت نیز تاثیرات مخربی را بر زندگی مشترک این افراد ایجاد کند».

با توجه به تمامی این گفته ها، نمی‌توان این مسئله را نیز انکار کرد که در دنیای تکنولوژیک امروزه، بسیاری از عادات حتی با وجود تاثیرات مخربشان، تبدیل به هنجار شده اند، اما ما از شما می‌خواهیم که به توصیه هایی که برایتان ذکر کردیم نیز توجه کنید تا در سلامت جسمی و روابط خود دچار مشکلات آسیب زننده نشوید.
 
 

منبع:chidaneh.com

دفترچه‌های تامین اجتماعی از تیرماه حذف می‌شود
 
جام جم آنلاین: محمدتقی خسروانی مقدم  درباره حذف دفترچه‌ها در مراکز ملکی تامین اجتماعی، اظهار داشت: پس از ایجاد زیرساخت‌های لازم و استفاده از سیستم HIS در تمام مراکز ملکی روند حذف دفترچه‌های درمانی در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی تامین اجتماعی آغاز شد.

وی ادامه داد: در حال حاضر بخش اعظمی از مراکز درمانی این سازمان از دفترچه‌های درمانی تامین اجتماعی دیگر استفاده نمی‌کند و بیمه‌شدگان با مراجعه به این مراکز و ارائه کد ملی خدمات درمانی لازم را دریافت می‌کنند.

مدیر کل درمان تامین اجتماعی استان تهران، گفت: از ابتدای تیر ماه در تمامی مراکز درمانی تامین اجتماعی در استان تهران دفترچه‌های درمانی حذف و در مرحله نخست کد ملی جایگزین می‌شود.

خسروانی مقدم با اشاره به اینکه بیمه‌شدگان با حضور در مراکز درمانی تامین اجتماعی باید دفترچه‌های درمانی را همراه داشته باشند، گفت: با توجه به اینکه هنوز در مراکز درمانی طرف قرارداد با سازمان تامین اجتماعی و همین‌طور درمان غیرمستقیم، حذف دفترچه‌های درمانی اجرایی نشده است بنابراین دفترچه‌ها باید فعلاً همراه بیمه‌شدگان باشد.

وی گفت: به عنوان مثال بیمه شده‌ای که به مراکز درمانی تامین اجتماعی مراجعه می‌کند بدون دفترچه تمامی خدمات را دریافت خواهد کرد، ولی ممکن است نیاز به دارویی داشته باشد که در آن مرکز وجود ندارد بنابراین پزشک آن دارو را برای دریافت از سایر مراکز در دفترچه می‌نویسد.

مدیر کل درمان تامین اجتماعی استان تهران، افزود: البته ایجاد زیرساخت‌های لازم در درمان غیرمستقیم برای حذف دفترچه‌های درمانی نیز انجام شده است و به زودی عملیاتی می‌شود.

خسروانی مقدم درباره ساخت دو بیمارستان جدید نیز اظهار داشت: مراحل ساخت بیمارستان‌های فیاض‌بخش و هدایت در حال انجام است و هم اکنون سرعت خوبی نیز داشته است و امیدواریم بتوانیم در حداکثر زمان نسبت به افتتاح این بیمارستان‌ها اقدام کنیم.
 
  

سلول‌های بنیادی، راز قوی ماندن عضلات در میانسالی

مدیکال نیوز تودی: هدف محققان این پژوهش توسعه یک دارو یا درمان است که می‌تواند روند کاهش سلول‌های بنیادی عضلانی و تحلیل عضلانی در آینده را آهسته کند.

در اوایل ۳۰ سالگی، اندازه و قدرت عضلات شروع به کاهش می‌کند. این تغییرات به صورت جزئی و نامحسوس صورت می‌گیرد به طوریکه انجام فعالیت‌هایی که پیشتر به راحتی صورت می‌گرفت به سختی انجام می‌شود.

اما با بالا رفتن سن و رسیدن به دوره میانسالی ممکن است که تحلیل عضلات به جایی برسد که فرد برای انجام کارهای روزمره ساده خود به دیگران متکی باشد.

در حالی که سرعت این کاهش عضلانی از فردی به فرد دیگر متفاوت است و ممکن است با رژیم غذایی و ورزش کند شود، عملا هیچ فردی از این تغییرات مستثنی نیست.

حتی یک ورزشکار که دارای قدرت عضلانی بالا است نیز ممکن است این تغییرات را احساس کند.

محققان این پژوهش به بررسی دقیق چگونگی از دست دادن این عضلات در موش‌های پیر پرداختند تا راهی برای اجتناب از آن در انسان‌ها را بیابند.

محققان برای درک بهتر نقش سلول‌های بنیادی در کاهش عضلانی وابسته به سن، سلول‌های بنیادی عضلانی در موش‌ها را بدون اخلال در نورون‌های حرکتی تخلیه کردند.

در این پژوهش مشخص شد که نبود سلول‌های بنیادی، کاهش عضلانی در موش‌ها را تسریع بخشیده و آغاز آن را به سن جوانی می‌رساند و موش‌هایی که برای جلوگیری از کاهش سلول‌های بنیادی عضلات، دستکاری ژنتیکی شده بودند، نسبت به سایرین دارای عضلاتی سالم‌تر بودند.

هدف محققان از انجام این پژوهش کشف و جستجوی دارویی است که به حفظ منبع سلول‌های بنیادی عضلانی و مقابله با تحلیل عضلانی کمک خواهد کرد.
 
 

راه‌های تشخیص ویروسی شدن گوشی هوشمند

ایسنا: ویروسی شدن گوشی ممکن است به دلیل استفاده از اینترنت یا دانلود یک اپلیکیشن و نصب آن برروی گوشی سبب آلوده شدن آن شده باشد. کاربران در چنین مواقعی باید سریعا برای مقابله با آن‌ها اقدام کنند، به همین دلیل همواره به کاربران توصیه می‌شود که از یک آنتی‌ویروس برای مقابله با ویروس استفاده کنند، اما پیش از آن باید بدانند که چه علائمی نشان می‌دهد که دستگاه‌هشان به ویروس آلوده شده است.

با توجه به اینکه شبکه‌های اجتماعی معمولا از تبلیغات استفاده نمی‌کنند، این موضوع راهی برای آگاهی از ویروسی شدن گوشی است. سایت‌های متنوعی در اینترنت وجود دارد که استفاده از آن‌ها سبب ویروسی شدن گوشی‌ها خواهد شد. اگر می‌خواهید مطمئن شوید که گوشی شما ویروسی شده یا خیر، می‌توانید سایت‌های شبکه‌هایی مانند توییتر را باز کنید، اگر در پروفایلتان تبلیغاتی را مشاهده کردید باید تقریبا به ویروسی شدن گوشی خود پی ببرید، زیرا این سایت‌ها عموما تبلیغات غیرضروری نداشته‌اند.

خالی شدن سریع باتری یکی دیگر از نشانه‌های ویروسی شدن گوشی است. اگر گوشی به یکباره شارژ خالی می‌کند باید حدس بزنید که گوشی ویروسی شده است، زیرا وجود ویروس‌ها موجب می‌شود که حجم پشتیبانی باتری گوشی کم شود و هنگامی که نرم‌افزار مخربی وارد گوشی شما می‌شود، حافظه گوشی شما به صورت متداوم در حال کار است که در نهایت سبب می‌شود باتری گوشیتان زودتر از گذشته خالی شود.

داغ شدن گوشی نیز از دیگر نشانه‌های گوشی‌های ویروسی است. امروزه داغ شدن گوشی در زمان‌های طولانی امری طبیعی به نظر می‌رسد، اما باید توجه داشته باشید که اگر در وضعیت عادی و زمانی که زیاد با گوشی کار نمی‌کنید، متوجه داغ شدن بیش از حد گوشی شدید، احتمال ویروسی شدن گوشی شما وجود داشته است، زیرا برخی از ویروس‌ها سبب می‌شوند که بیش از اندازه طبیعی از CUP گوشی استفاده شود، درنهایت با داغ شدن غیرطبیعی گوشی روبه‌رو می‌شوید.

روزانه برنامه‌های مخرب زیادی وجود دارند که هرچه در گوشی به دنبال آن‌ها بگردیم، نمی‌توانیم به آن‌ها دسترسی پیدا کنیم. اگر برای حذف آن‌ها با مشکل روبه‌رو شدید، حتما گوشی خود را در وضعیت Safe mode قرار بدهید و بعد از آن گوشیتان را یک بار خاموش و روشن کنید و دکمه کم و زیاد کردن گوشی را فشار دهید تا لوگو برای شما نشان داده شود و در نهایت شما در حالت Safe mode قادر هستید برنامه مخرب را پیدا و سپس آن را حذف کنید.

غیرفعال‌سازی بخش جست‌وجوی گوشی و منوی دسترسی سریع می‌تواند به دلیل ویروسی بودن گوشی باشد. البته به صورت قطعی نمی‌توان در مورد این موضوع نظر داده و گفت: در چنین وضعیتی حتما گوشی به ویروس آلوده شده است، اما این امکان وجود دارد که آلوده شدن گوشی به ویروس سبب ایجاد چنین مشکلاتی شود.

ریست شدن ناگهانی وای‌فای می‌تواند دلیل دیگری مبنی بر ویروسی شدن گوشی باشد. در گوشی‌های اندرویدی ممکن است به یکباره با روشن شدن ناخواسته جی‌پی‌اس روبه‌رو شویم، اما نمی‌توانیم این مورد را دلیل ویروسی شدن گوشی خود بدانیم. در صورتی که اگر به شکل ناگهانی متوجه شدید که وای فای گوشی از کار افتاده می‌توانید به ویروسی شدن شک کنید و برای این که از شر این موضوع ر‌ها شوید باید گوشی را ریست کنید.

طولانی شدن زمان بوت اندروید نیز ممکن است به دلیل ویروسی شدن گوشی باشد. این امکان وجود دارد که بعد از مدتی استفاده از گوشی متوجه شوید سرعت آن کم شده است یا مثلا برای بوت شدن گوشی اندرویدی زمان زیادی صرف شود. در این صورت می‌توانید به ویروسی شدن گوشی خود شک کنید البته پیش از آن حتما از میزان حافظه و مموری خود اطلاع پیدا کنید.

بر اساس اطلاعات سایت پلیس فتا، وجود برنامه‌های ناشناس می‌تواند زنگ هشداری برای ویروسی شدن گوشی باشد. اگر در حال کار با گوشی هستید و متوجه شدید بدون این که برنامه را دانلود کنید در قسمت منوی شما وجود دارد سریعا آن را پاک کنید، زیرا ممکن است این برنامه نشانی از ویروسی شدن گوشی شما داشته باشد.

همچنین هنگ کردن مداوم گوشی از معمول‌ترین نشانه‌های ویروسی شدن گوشی است؛ بنابراین در صورتی که گوشی مداوم هنگ می‌کند و سرعت‌اش به شدت پایین آمده و شما از این وضعیت کلافه شده‌اید باید به ویروسی شدن گوشی شک کنید، زیرا ویروس‌ها سبب می‌شوند که میزان سرعت گوشی پایین بیاید.
 
 

حاشیه دیدار رمضانی شاعران با رهبر معظم انقلاب اسلامی

ایسنا: این دیدار حاشیه‌هایی داشت که یکی از حاضران آن را اینگونه توصیف کرد:

مثل بچه یتیم‌ها ایستاده‌ام یک گوشه‌ای و آمدن و رفتن شاعر‌ها را تماشا می‌کنم و چیز می‌نویسم. آرزو به دل ماندم یک‌بار بدون دردسر و معطلی بیایم و بروم داخل! آمدنی، چند پسربچه را دیدم که جلوی در بیت، فوتبال بازی می‌کردند. یکی‌شان می‌خواهد بیاید داخل و آب بخورد.
 
سرباز جلوی در سر به سرش می‌گذارد و راهش می‌دهد. یک بنده خدایی که نه کارت دارد و نه اسمش توی لیست است، گیر داده برود داخل.
 
می‌گوید به‌خدا شاعرم! فیض و رحماندوست و برقعی و مؤدب می‌آیند و می‌روند داخل. یکی از خانم‌ها با دخترش که روی ویلچر نشسته، آمده است. یکی دو نفر دارند کار آن‌ها را راه می‌اندازند. ولی من هنوز یک لنگه پا ایستاده ام!

محسن هم که تلفنی گفته بود الان هماهنگ می‌کنم، گوشی‌اش اشغال است. آخر سر یکی از مسئولین خودش پیگیر کارم می‌شود و زنگ می‌زند این‌ور و آن‌ور، و وقتی از توی لیست بودن اسمم مطمئن می‌شود، راهم می‌اندازد. جلوی درِ بعدی، مرتضی امیری‌اسفندقه را از دور می‌بینم.
 
از دور هم دوست‌داشتنی است این مرد. نزدیک که می‌شود با همه دست می‌دهد؛ آشنا و غیر آشنا. موقع ورود، شناسنامه را در می‌آورد تا نشان بدهد و هویتش را اثبات کند.
 
مأمور حفاظت شناسنامه را ندیده بر می‌گرداند و می‌گوید بابا هر روز سحر داریم می‌بینیم‌تان دیگر. یعنی مطمئن است که او همان کسی است که باید باشد. یک هیچ به نفع اسفندقه. اما یک‌دفعه کارت دعوت از او می‌خواهد! درست است که در اسفندقه بودن او شکی نیست، اما دعوت شدنش هم باید اثبات شود؛ یک- یک!

می‌رویم داخل. ساعت هشت را رد کرده است. شاعر‌ها منظم در صف‌های نماز نشسته‌اند و با هم گپ می‌زنند. این صف‌ها فقط چند دقیقه این‌طور منظم خواهد ماند و همین که آقا بیایند، بهم می‌خورد. استاد مجاهدی و رحماندوست روی صندلی نشسته‌اند. هشت و بیست دقیقه آقا از درِ خانه شان وارد حیاط می‌شوند؛ یک درِ ساده و کوچک؛ از این درهای قدیمیِ نوستالژیک.

حالا شاعر‌ها می‌ایستند و یکی یکی می‌روند تا با آقا صحبت کنند. معمولاً کتابی، نوشته ای، مجله‌ای چیزی می‌دهند و دو سه جمله‌ای گپ می‌زنند. آقا معمولاً از اینکه اهل کدام شهرند، می‌پرسند و حال و احوال می‌کنند. شاعر جوانی از تلاش برای راه انداختن یک جریان ضد استکباری در حوزه شعر شیراز می‌گوید. آقا تأیید می‌کنند و می‌گویند «اصل، همین جریان‌سازی است.» آقا از شاعر جوان دیگر، حال پدربزرگش را می‌پرسند و می‌گویند «به آقاجونت سلام برسون.»

یکی می‌گوید تازه عقد کرده است و از آقا برای داشتن زندگیِ الهی و شهید شدن دعا می‌خواهد. آقا می‌گویند «ان‌شاءالله با محبت زندگی را شروع کنید و با محبت ادامه بدهید و ان‌شاءالله زندگی شیرین و طولانی داشته باشید، آخرش هم حرفی نداریم بعد از شصت، هفتاد سال با شهادت تمام بشود!»
آقا از شاعر دیگری سراغ کنگره شعر دفاع مقدس را می‌گیرند و وقتی می‌شنوند که پنج- شش سال است دیگر برگزار نمی‌شود، چهره در هم می‌کشند. شاعر دیگری گله می‌کند که معلم است و راهش دور است و با انتقالی‌اش موافقت نمی‌کنند؛ حرفش طول می‌کشد، بلندش می‌کنند تا نفر بعدی بیاید. آقا عتاب می‌کنند «ولش کنید بگذارید حرفش را بزند». دوباره می‌نشیند و ادامه می‌دهد. آقا می‌گویند «نامه را بده، اما من غالباً در این ماجراهای انتقالی و این‌جور چیز‌ها دخالت نمی‌کنم.»

آقا از خط شاعر دیگری تعریف می‌کنند. دیگری ترکمن است و تا می‌نشیند، آقا می‌گویند «ترکی دانوشاخ!»

اذان شده است؛ هادی فردوسی در وقت اضافه می‌نشیند و چند جمله‌ای صحبت می‌کند. فرزند مرحوم احمد عزیزی هم به‌عنوان آخرین نفر، فرصت سلام و علیک پیدا می‌کند. تا صف‌ها بسته شود، آقا با استاد کلامی و استاد موسوی گرمارودی ایستاده چند کلمه‌ای حرف می‎زنند.

بعد از نماز معمولاً نوبت خانم‌هاست که بیایند و حلقه بزنند و چند کلمه‌ای صحبت کنند. من البته زودتر راه افتاده ام تا بروم و دور سفره‌ای که آقا افطار می‌کنند، جا گیر بیاورم. چایی ریخته ام و مشغول افطار باز کردن هستم که آقا از پشتم وارد می‌شوند و می‌روند سر سفره می‌نشینند. بد شد، کاش صبر می‌کردیم صاحبخانه هم بیاید سر سفره!

زودتر از بقیه بلند می‌شوم و می‌روم در سالن می‌نشینم. یک جایی را انتخاب می‌کنم که بیشتر و بهتر بتوانم آقا را ببینم. حجت‌الاسلام جواد زمانی شاعرِ مذهبی‌سرایِ مشهور وارد می‌شود؛ فاضل نظری هم. سعید حدادیان هم که خودش اهل شعر است، می‌آید و با نظری گپ می‌زند. جلوی هر چند نفر، میز عسلی کوچکی است و رویش فلاسک آب‌جوش و چای کیسه‌ای و لیوان یک‌بار مصرف و کاغذ و خودکار. خودکارها، خودکار ایرانیِ کیان است. بدجنسیَم گل می‌کند و چای‌های کیسه‌ای را هم بر می‌دارم ببینم تولید کجاست! ایرانی است. سریع یک لیوان چای می‌ریزم تا آقا نیامده و جلسه شروع نشده بخورم. محمدمهدی سیار هم می‌آید.

آقا که وارد می‌شوند، مستقیم نمی‌روند بنشینند. در همان حلقه اول دور می‌زنند و با ردیف‌اولی‌ها حال و احوال می‌کنند؛ در قسمت خانم‌ها بیشتر مکث می‌کنند و اینجا هم جبران می‌کنند آن نبودن امکان صحبت کردن خانم‌ها در قبل از نماز را.

آقا می‌نشینند و می‌گویند «خب شروع نمی‌کنید؟»
قاری، رحیم خاکی است و قرآن می‌خواند. بعد علیرضا قزوه که چند سالی است مجری این شبِ شعر است، با خواندن شعری مجلس را دست می‌گیرد.

اول سلام و بعد سلام و سپس سلام
با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام

در شعری که می‌خواند، اسم شهر‌ها و استان‌ها و قوم‌های مختلف ایران می‌آید. قافیه‌اش سین دارد. تمام که می‌شود آقا می‌گویند «از مشهد اسم نیاوردید، قافیه اش سین نداشت!» این قضیه مشهد تا آخر جلسه دست به دست می‌شود و اسباب شوخی!

قزوه با اسم بردن از شاعران فقید و صلوات‌گرفتن برای شادی روح‌شان ادامه می‌دهد. آقا از منزوی یاد می‌کنند و می‌پرسند «چند وقت پیش به این جلسه آمده بود؟» قزوه می‌گوید نه، شعری ازش خواندیم. دو سال پیش را می‌گوید که شعری از مرحوم منزوی درباره امام حسن مجتبی علیه‌السلام، آغازگر جلسه بود.

جلسه مثل همیشه با شعرخوانی پیشکسوت‌ها شروع می‌شود و استاد گرمارودی اولین نفری است که شعر می‌خواند. در یک بیت می‌خواند «شیعیان را بی‌محابا می‌کُشند از بحر و بَر، زاده وهابیان اندر عراق اندر یمن» که آقا می‌گویند «البته شیعیان هم بیکار نیستند!» همه می‌خندند.

نفر بعدی استاد مجاهدی است که شعر می‌خواند. دو سه نفر گیر داده اند که عکاس برود کنار و جلوی دیدشان را نگیرد. عکاس از اعتماد به‌نفس آن‌ها حیرت زده شده و چیزی نمی‌گوید! آقا اشاره می‌کنند و یکی از مسئولان دفتر می‌روند نزدیک. آقا می‌گویند «بگو یک چایی برای من بیاورند!» باز هم زودتر از صاحبخانه چایی‌مان را خوردیم!

استاد کیومرث عباسی قصری نفر بعدی است؛ پیرمردی که مو سپید کرده و به صورت چین و چروک دارد، اما شعر خوبی می‌خواند. در بیت آخر از اینکه شهادت نصیبش نشده، گله می‌کند. آقا می‌گویند «هنوز دیر نیست، تا داعشی‌ها هستند، امید هست!» باز همه می‌خندند.

نفر بعدی آقای اکرامی است که قزوه در معرفیش می‌گوید شاعر مصرعِ معروفِ "یا علی گفتیم و عشق آغاز شد" اوست. مشهدی است و شعری در حال و هوای خراسان بزرگ می‌خواند. در شعرش از عبارت "سه‌خشتی" استفاده می‌کند. آقا از معنی سؤال می‌کنند و او می‌گوید که سه‌خشتی همان سه‌مصرعی است در زبان قوم کُرمانج خراسان شمالی. تمام که می‌شود، آقا کنایه می‌زنند «باز هم اسم مشهد را نیاوردید!»

نفر بعدی آقای جواد محقق است. شعری می‌خواند که آخرین قافیه‌اش، شهید همدانی است. آقا می‌گویند «واقعاً آدم شایسته‌ای بود شهید همدانی.»
 
علی محمد مؤدب نفر بعدی است؛ مثنوی می‌خواند. یادم می‌آید که خیلی سال پیش، یک شعر سپید بلند را از حفظ خوانده بود در این جلسه. بعدش آقا گفته بودند از حفظ خواندید یا همین الان داشتید می‌گفتید؟ این‌بار، اما مثنوی‎‌اش چند بار آفرین دشت می‌کند از آقا، و چند بار مجبور می‌شود به درخواست آقا بعضی بیت‌های خوبش را دوباره بخواند. شعرش از زبان شهید رجب محمدزاده است. کسی که معروف بود به "بابا رجب" و صورتش زخم عجیبی از دفاع مقدس به یادگار داشت. شعر مؤدب کنایه میزند به بُرد- بُرد و...

نفر بعدی شاعری است از ترکیه. قزوه می‌گوید که او شعرهای ضداسرائیلی خوبی دارد. شروع می‌کند به خواندن. وسطش آقا روی می‌کنند به آقای کلامی و به ترکی می‌گویند «آقا کلامی سن دوشونورن نه دییر؟» کلامی چیزهایی می‌گوید که نمی‌شنوم. شاعر ترکیه‌ای ادامه می‌دهد. بعد از چند دقیقه متوجه می‌شویم که تا حالا داشته حرف می‌زده و هنوز شعرش را نخوانده! آقا می‌گویند «شعری اوخو»، یعنی شعر رو بخون. به زبان ترکی استانبولی‌ست و حتی آذری‌زبان‌ها هم بعید است خیلی فهمیده باشند چه می‌خواند. البته ناصر فیض که فکر کنم به ترکی استانبولی وارد است، احتمالاً فهمیده باشد و ظاهراً بخشی از آن را هم ترجمه می‌کند. تمام که می‌شود، آقا تشکر می‌کنند و البته با کنایه‌ای ملیح ابراز گلایه می‌کنند که چرا باید شعری خوانده شود که کسی نمیفهمدش! من دارم به این فکر می‌کنم که حالا ما چند دقیقه نفهمیدیم او چه گفت، اما آن بنده خدا مجبور است چند ساعت بنشیند و نفهمد بقیه چه می‌گویند!

شعر بعدی را دکتر اسماعیل امینی می‌خواند در مدح امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام.

شاعر بعدی از هند است؛ استاد دانشگاه جواهر لعل نهرو. شعر خوبی می‌خواند. "احسنت" است که پشت سر هم از حضار دشت می‌کند. تمام که می‌شود، آقا می‌گویند «سلام ما را به اساتید پارسی‌گوی هند برسانید. ما احساس برادری می‌کنیم. مال امروز و دیروز هم نیست. قرنهاست...»
نفر بعدی آرش پورعلیزاده است. شعر نیمایی می‌خواند. تمام که می‌شود، آقا نکاتی درباره شعرش می‌گویند و بعد ایرادهایی می‌گیرند و البته اضافه می‌کنند که «اول‌هایش را خیلی نفهمیدیم که این هم از نابلدی ما در این قالب است!»

مهدی جهاندار شعر بعدی را درباره فتنه می‌خواند. خنده و آفرین از پس بعضی بیت‌هایش پشت سر هم می‌آید. یک‌جا می‌خواند "فتنه شاید اینکه دارد شعر می‌خواند برایت... " که آقا می‌گویند: «خدا نکند!» آقا به شعر جهاندار این‌طور نمره می‌دهند: «از همه جهات خوب بود.»
محمدجواد الهی‌پور نفر بعدی است؛ آقا از شعرش تعریف می‌کنند.

آقا سراغ فاضل نظری را می‌گیرند. قزوه، نشانش می‌دهد و می‌گوید همین‌جاست، داره یه شعر میگه که توش مشهد باشه. همه می‌خندیم.
آقا دوباره به الهی اشاره می‌کنند و می‌گویند هم در شعر شما و هم در شعر قبلی (منظورشان شعر جهاندار است) گفتید صِفین، اما درستش صفّین است. اولی به سکون یاء و دومی به کسر یاء. نمی‌دانم توانستم منظور آقا را برسانم یا نه؟

حمیدرضا برقعی نفر بعدی است. قبلش قزوه از یک نفر می‌خواهد که جایش را بدهد به استاد فرید تا بیاید جلو بنشیند و بعد از برقعی شعر بخواند. قزوه شاکی است که دو سه نفر جا‌ها را رعایت نکرده‌اند و ترتیب نشستن‌ها به هم خورده است. پایان شعر برقعی، عرض ارادت به حضرت امام رضا علیه‌السلام است و اینکه اگر سلطان، امام رضاست، شاعر افتخار می‌کند که شاعرِ درباریِ آن سلطان باشد؛ او هم خوب آفرین می‌گیرد از جمع و آقا.

استاد فرید می‌گوید که همین امروز شعری گفته و هنوز تثبیت نشده و نمی‌داند که شده یا نشده! آقا می‌گویند «بخوان ببینیم شده یا نشده!» شعرش را که درباره حادثه تروریستی تهران می‌خواند، همین‌طور آفرین است که از این‌ور و آن‌ور بلند می‌شود. وسطهای شعرش آقا زمزمه می‌کنند «واقعاً شاعره...».

شاعر بعدی، محسن ناصحی است که در این دو سه روز، رباعی‌اش درباره حادثه مجلس، نقل محافل شده بود. اول همان را می‌خواند:

امروز وطن معنی غم را فهمید
با سایه‌ی جنگ، متّهم را فهمید
از خواب پرید کشورِ من، امّا
معنای مدافع حرم را فهمید
آقا می‌گویند: «خوبه، اگر بفهمه خوبه!»

ناصحی بعد شعر اصلیش را می‌خواند و آقا ضمن تعریف، ایرادی به یکی از قسمت‌هایش میگیرند.

نفر بعدی محمد زارعی است با شعری درباره حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام. با شعرش از آقا اشک می‌گیرد! آقا چند بار قافیه‌ها را پیش پیش حدس می‌زنند و آفرین می‌گویند؛ جمع هم. قبل از زارعی آقا به قزوه گفته بودند «امشب خانم‌ها شعر نخواندند» و قزوه گفته بود الان نوبت‌شان می‌شود.

حالا قزوه به خانم سیمین‌دخت وحیدی که سن و سالی ازش گذشته و شاعره نام‌آشنایی است، در جمع اشاره می‌کند و می‌گوید خودشان سخت‌شان است شعر بخوانند و به همین خاطر، من چند بیتی از اشعارشان را می‌خوانم. می‌خواند و آقا تحسین می‌کنند.

قزوه، خانم زهرا شعبانی از شادگان را بعنوان نفر بعدی معرفی می‌کند. آقا می‌گویند «اهل شادگان عربند، شعر شما عربی است؟» شعبانی، اشتباه قزوه را اصلاح می‌کند و می‌گوید من اهل هندیجانم! قزوه می‌گوید فرقی نمی‌کند. آقا جواب می‌دهند «آن‌ها عربند این‌ها فارس!» وسطهای شعر، آقا ایرادی می‌گیرند به ساخت زبانی یکی از فعل‌ها. قزوه دوباره می‌گوید شاید هندیجانی‌ها این‌طور می‌گویند. آقا باز هم جواب می‌دهند «نه، خیلی هم خوب فارسی حرف می‌زنند!»

دو شاعرِ خانمِ دیگر یعنی طیبه عباسی و آرزو سبزوار قهفرخی هم شعر می‌خوانند. آقا تعریف، و البته به فراخور نکاتی هم ذکر می‌کنند.

هدیه طباطبایی نفر بعدی است که شعری مادرانه می‌خواند خطاب به فرزند. آقا آفرین می‌گویند و بعد هم دعا می‌کنند که خدا چند فرزند صالح به او که هنوز مادر نشده، عطا کند.

نوبت به شعر طنز می‌رسد؛ محمدحسین مهدویان از قم شعری می‌خواند درباره تولید ملی. به "یا که دائم پی مسافرها/ برود دور باطلی بزند" می‌رسد، آقا می‌گویند این مسافر‌ها اهل قم هستند البته. مهدویان می‌گوید شاید هم مشهدی باشند! فضای جلسه، خنده و مزاح است.

محمد سهرابی که بین مذهبی‌سراها، سَری دارد، شعری می‌خواند در مدح امام حسن علیه‌السلام که از همان مصرع اول، آفرین جمع را بلند می‌کند. یک بیتش این بود:

مبین ز. نسل حسن، هیچ‌کس امام نشد
به حُسن بینی اگر هر امام را، حَسن است
 آقا می‌گویند «از امام باقر به بعد، همه فرزند دختری امام حسن هستند.»

ابراهیم قبله آرباطان که آذری‌زبان است شعر می‌خواند البته به فارسی. عبدالحسن انصاری شعر بعدی را می‌خواند.

نفر بعدی سید حسن مبارز است؛ روحانیِ افغانستانی. از چند نفر از دوستان شهیدش که مدافع حرم بوده اند، یاد می‌کند.

مهران عباسیان شعر آذری می‌خواند با مطلع «من تفنگم». آقا آخرش می‌گویند «اول که گفتی من تفنگم ترسیدیم، اما بعد که گفتی گوله آتمارام (یعنی گلوله نمی‌اندازم) خیالمون راحت شد.»

طبق لیست قزوه، شعرخوانی شاعر‌ها تمام شده است و حالا نوبت سخنان آقاست. اما آقا هنوز ترجیح می‌دهند شعر بشنوند. سری می‌چرخانند و دوباره از فاضل نظری سراغ می‌گیرند تا شعری بخواند؛ فاضل عاشقانه می‌خواند. آقا به آن‌طرف اشاره می‌کنند و با شوخی می‌گویند «این آقایان خاصه‌خرجی چی، آقای حداد، آقای محمدی...» این‌ها هم بخوانند. حدادعادل می‌خواند در وصف امام خمینی رحمة‌الله‌علیه. آقا روبرو را نگاه می‌کنند و می‌گویند «آقای سیار شما شعری کوتاه و مناسب جلسه نداری؟»

اگر امر بفرمایید یک رباعی تقدیم می‌کنم.
میکروفن می‌رود و سیار مکث می‌کند.
یادم رفت!‌
می‌خندیم. آقا می‌گویند «غافل دادیم دل را به دستت، ما را یاد و تو را فراموش!»

سیار می‌گوید غزلی در ذهنش هست و آن را می‌خواند. بعدش می‌گوید ما هم جزو خاصه‌خرجی‌ها شدیم، از محضر جلسه عذر می‌خواهم. آقا می‌گویند «تصادفاً این‌طور شد!»

آقا شروع می‌کنند به صحبت. از اینکه شعر، "ثروت ملی" است می‌گویند. از اینکه مهم است این ثروت ملی در چه مسیری خرج شود. از اینکه بودند و هستند جریان‌هایی که نمی‌خواهند این ثروت ملی در مسیر انقلاب خرج شود. از اوایل انقلاب مثال می‌زنند. اسم شاعرهایی از دو جریان را می‌آورند. آقا افتخار می‌کنند که الان شعر انقلاب هم از نظر فضای عمومی کشور غالب است و هم از نظر کیفیت سطحش بالاست.

آقا به برخی نیاز‌ها و ضرورت‌های حوزه شعر اشاره می‌کنند. می‌گویند منظومه‌سازی از نیازهایی است که از آن غفلت شده. منظومه "نغمه حسینی" مرحوم الهی قمشه‌ای را مثال می‌زنند و بعد ماجرای سروده شدن این منظومه را از زبان شاعر آن یعنی مرحوم الهی قمشه‌ای، بازگو می‌کنند: «پسر مرحوم الهی قمشه‌ای –یعنی همین حسین آقا که الان مطرح است و سخنرانی می‌کند- وقتی نوزاد بوده مریض می‌شود و در بستر احتضار می‌افتد. پدرش نذر می‌کند اگر پسر شفا گرفت منظومه‌ای برای امام حسین بگوید. در همان حال شروع می‌کند به فکر کردن. می‌رسد به حضرت علی اصغر علیه السلام...»

حالا ما داریم گریه می‌کنیم. آقا دارد روضه می‌خواند انگار. فضای جلسه متحول می‌شود.

آقا در آخر از ضرورت طنز و هجو می‌گویند و اشاره می‌کنند به رقص شمشیر اخیر رئیس جمهور آمریکا و پادشاه عربستان و با خنده می‌گویند این اگر هجو نشود اصلاً حیف است! به ماجرای حسان بن ثابت اشاره می‌کنند که پیامبر در یکی از جنگ‌ها به او گفت: بلند شو و دشمن را هجو کن.
جلسه تمام می‌شود. شاعر‌ها دور آقا حلقه می‌زنند. با چند نفر گپ می‌زنم و می‌روم بیرون. راه را گم کرده ام. یکی دو بار اشتباه می‌روم تا راه را پیدا می‌کنم. آرزو به دل ماندم یک‌بار بدون دردسر و راحت بروم بیرون. البته این دیدار‌ها آن‌قدر شیرین است که گیجی و مستی از کمترین تبعاتش است!

 
 
بزرگترین کتاب سلطنتی نیاوران با لبه‌های طلایی + جزئیات و تصویر

تسنیم: کتاب اطلس جغرافیای جهان، جزو آثار شاخص موزه کتابخانه سلطنتی نیاوران است. این اثر نسخه کامل و منحصر به فردی است که در سال ۱۹۷۱ توسط اشتوت کارت آلمان در ۷۵۰ نسخه چاپ شد که نسخه موجود در موزه کتابخانه سلطنتی نیاوران ۴۱ امین نسخه آن است و نسخه اصلی متعلق به قرن هفدهم است.

همچنین زبان اصلی این کتاب طبق بررسی‌ها و نظرسنجی‌های انجام شده به زبان بلژیکی است. از مجموع نسخ چاپی، تعداد محدود پنجاه جلد با اعداد یونانی در آرشیو کتابخانه ملی برلین به عنوان اثر مستند نگهداری می‌شود.

چاپ و صحافی کتاب بسیار نفیس با جلد چرمی قهوه‌ای با گل و بوته فلزی در چهار گوشه و دو آرم برجسته فلزی در وسط جلد با لبه طلایی و دارای ۷۹ برگ، ۳۸ بخش و ۵۳ نقشه رنگی از قاره‌ها و کشورهای جهان متعلق به آن زمان است.

در اوایل قرن هفدهم به دستور شاهزاده یوآن موریس (۱۶۰۴ - ۱۶۷۹)، پادشاه "ناسو Nassau" و توسط فردریش ویلهلم حاکم منتخب براندنبورگ گردآوری شد.

اطلس در دو نسخه تهیه شد که یک نسخه از آن نزد شخص فردریش ویلهلم و رونوشت دوم نزد شاهزاده یوآن موریس نگهداری می‌شد.

درباره فردریش ویلهلم Fredrick William , Elector of Branden burg

فردریش ویلهلم، حاکم برگزیننده (الکتور-elector) ۱ براندنبورگ و دوک پروس ۲، درفاصله سال‌های ۱۶۴۰ تا پایان زندگی فرمانروای سرزمین متحد براندنبورگ-پروس بود. وی شانزدهم فوریه سال ۱۶۲۰ به دنیا آمد و در ۲۸ آوریل ۱۶۸۸ از دنیا رفت.

از خاندان بزرگ "هوهن زولرن Hohen Zollern " بود که دودمانی اشرافی مربوط به امرای انتخاباتی شاهان و امپراطوران پروس، آلمان و رومانی بودند و نام خود را از قلعه هوهن زولرن واقع در نزدیکی شنیگن برگرفته اند، اصل و منشا این خاندان به قرن یازده میلادی بازمی گردد. او در تاریخ نگاری اروپا به"برگزیننده کبیر" شهرت دارد.

از آنجایی که از خاندان هوهن زولرن بود جزو امرای انتخاباتی پادشاهان وامپراطوران براندنبورگ محسوب می‌شد. فردریش ویلهلم، پسر ارشد "جورج ویلهلم"براندنبورگ و "الیزابت شارلوت" پالاتینیت Palatinate بود که در سنین ۱۴ تا ۱۸ سالگی در هلند اقامت داشت و در این سال‌ها در دانشگاه شهر «لایدن یا لیدن» ۳ هلند تحصیل کرد، و در هفتم دسامبر ۱۶۴۲ با دختر فردریک هنری ۴ شاهزاده "اورانژ-ناسو" ازدواج کرد.

فردریش ویلهلم در اروپا ودرنزد مردم به"برگزیننده کبیر"شهرت داشت، از نظرنظامی وموقعیت سیاسی پادشاهی مقتدر به نظر می‌رسید. او یک فرد مذهبی وبسیار وفادار به مذهب خویش "کالوینیسم" به شمار می‌آمد پادشاهی زیرک وهوشمند بودو درزمینه تجارت و اقتصاد نیز فردی مهم محسوب می‌شد.

در امر اصلاحات داخلی سرزمین پروس آن زمان بسیار هوشمندانه عمل کرد که ازلحاظ سیاسی موقعیت بسیارقوی درپروس ایجاد کرد و سرزمین پروس رادر این زمینه قوی کرده و با فرماندهی اروپای شمالی و مرکزی، سیستم حکومتی پروس را به یک سیستم پادشاهی قوی ترفیع داد و سپس فرزندش جانشین وی در سیستم پادشاهی شد. فردریش ویلهلم جزو پادشاهانی بود که در اروپای دوره رنسانس، تلاش زیادی برای اتقای سرزمین پروس کرد.

 ۱ - Elector: prince-elector or elector,a member of the electoral college of the Holly Roman Empire,having the function of electing the holy roman emperors. (from Wikipedia)

ترجمه کلمه Elector:

 به معنی شاهزاده‌ای که یکی از اعضای کمیته برگزیننده سیستم پادشاهی رم مقدس است که وظیفه اش انتخاب پادشاهان است، و فردریش ویلهلم نیز از جمله اعضای کمیته انتخاب کننده پادشاهان بود که به او برگزیننده کبیر می‌گفتند.

 ۲ - پروس:

پروس در آغاز منطقه کوچکی بود که شامل شمال لهستان، استان کالینینگراد روسیه و قسمت هایی از لیتوانی امروزی می‌شد و بعد‌ها به ایالتهای پروس شرقی و پروس غربی در امپراطوری آلمان تقسیم شد. از سال‌های ۱۴۶۶ میلادی این مناطق بین پادشاه لهستان و دوک نشین هوهن زولرن پروس تقسیم شده بود.

در قرن ۱۸ میلادی نام پروس برای تمام مناطق تحت حکومت هوهن زولرن‌ها استفاده می‌شد و حتی برای آنهایی که تکه‌ای از امپراطوری مقدس روم بودند بعد از سال ۱۸۶۶ گستردگی این پادشاهی تقریبا به تمامی آلمان شمالی می‌رسید و بدین ترتیب حدود دو سوم امپراطوری آلمان را در برمی گرفت.

پایتخت و مرکز حکومت آن با گذشت زمان کالینینگراد، برلین بود.

پروس بزرگترین شکوفایی خود را در قرن ۱۸ میلادی و در زمان سلطنت فردریش دوم (معروف به بزرگ) بدست آورد.

هنگامی که به عنوان پنجمین قدرت بزرگ اروپا شناخته شد و همچنین در قرن ۱۹ هنگامی که اتوفون بیسمارک به تشکیل امپراطوری آلمان اقدام کرد.

 ۳ - لیدن (leithon)

لایدن یا لیدن شهری دانشگاهی در استان هلند جنوبی و در نزدیکی لاهه واقع شده است، که در قرن ۱۷ و ۱۶ میلادی دانشگاه لیدن یکی از کهن‌ترین دانشگاههای هلند به شمار می‌آمد و این دانشگاه دارای حوزه علمیه بزرگی بود که فردریش ویلهلم در آن تحصیل می‌کرد.

 ۴ - فردریک هنری:

فردریک هنری کوچکترین پسر ویلیام خاموش است که پس از برادرش یوآن موریس بعنوان سومین حاکم موروثی جمهوری هلند انتخاب شد.

معرفی بزرگترین قطع کتاب موجود در موزه کتابخانه سلطنتی نیاوران

عنوان کتاب: Atlas des Grossen Kurfursten

ترجمه عنوان کتاب: اطلس جغرافیای جهان

تاریخ انتشار: ۱۹۷۱

انتشارات: اشتوت کارت آلمان ((Stuttgart

ابعاد: ۵۶ * ۸۱ سانتی متر

شماره رده بندی: G 1015.A721 1971

 
 
کاشت نانوابزار در میان ستون فقرات
 
ایرنا:  یک جراح در کالیفرنیا اقدام به استفاده از پروتزی در بدن بیمار کرد که در آن از فناوری نانو استفاده شده‌است. این پروتز برای رفع درد پشت در بدن بیمار قرار داده شد.
 
این جراح از محصولی به نام نانولاک nanoLOCK استفاده کرده است. نانولاک اولین ابزار پروتز مبتنی بر فناوری نانو بوده که دارای تأییدیه سازمان غذا و داروی آمریکاست. این ابزار پروتز متصل شونده به ستون فقرات است؛ جراحی جوش ستون فقرات برای اتصال مهره‌ها انجام می‌شود که با این کار حرکت میان مهره‌ها حذف شده و درد تسکین پیدا می‌کند. در طول این جراحی، یک مهره برداشته می‌شود، همان مهره‌ای که روی عصب فشار وارد می‌کند و فاصله‌ای میان دو استخوان به وجود می‌آید که این فاصله با استفاده از این پروتز پر می‌شود.
 
این اورتوپد با استفاده از نانولاک، فاصله مورد نظر را پر کرد. این ایمپلنت از جنس تیتانیوم است و روی سطح آن برجستگی‌هایی وجود دارد که هم باعث نگه داشتن بهتر پروتز شده و هم امکان رشد استخوان را فراهم می‌کند. این ویژگی‌ها موجب می‌شود تا فرد به سرعت بهبود یافته و بتواند فعالیت‌های خود را از سر بگیرد.
 
تایتان اسپاین شرکت سازنده این نانوابزار، در بخش تولید ادوات پزشکی فعالیت دارد که ساخت ایمپلنت‌های قابل کاشت در ستون فقرات از جمله سرفصل‌های کاری این شرکت است. فناوری سطحی nanoLOCK، اولین ابزار قابل کاشت مبتنی بر فناوری نانو است که موفق به دریافت تأییدیه سازمان غذا و داروی آمریکا شده‌است.
 
 
 
۴ فناوری تغییر دهنده شیوه پرداخت تا سال ۲۰۲۰

پرداخت‌های مبتنی بر متن (Context-based payments):
در این نوع پرداخت‌ها نیازی به تعامل مستقیم میان مشتری و فروشنده نیست. برای مثال اپلیکیشن پرداخت گوگل (بدون دخالت دست) به مصرف کننده این امکان را می‌دهد تا تن‌ها با گفتن جمله «من با گوگل پرداخت می‌کنم» تراکنش مورد نظرش را انجام دهد.

احراز هویت بیومتریک (Biometric authentication):
احراز هویت بیومتریک شامل استفاده از: اثرانگشت، تشخیص چهره، اپلیکیشن‌هایی مانند اندرویدپی (AndroidPay) و اپل‌پی (ApplePay) و تکنولوژی‌هایی مانند تشخیص عنبیه، تحلیلگر ضربان قلب می‌شود که روز به روز درحال گسترش است.

افزایش استفاده از پوشیدنی‌ها (Rise of the wearable):
با اینکه امروزه تلفن‌های هوشمند پیشتاز پرداخت‌های همراه هستند؛ اما به‌زودی با افزایش استفاده از پوشیدنی‌ها (نظیر Apple Watch) شیوه‌های پرداخت تغییر خواهد کرد؛ به طوریکه پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۲۰، ارزش بازار پوشیدنی‌ها به ۳ میلیارد دلار برسد.

اپلیکیشن‌های موبایلی (Mobile apps):
سهولت و راحتی، دو ویژگی مهم پرداخت‌های موبایلی هستند ولی امروزه مصرف‌کنندگان علاوه بر سهولت و راحتی به دنبال ارزش افزوده هستند و به همین دلیل اپلیکیشن‌های موبایلی مانند استارباکس با سیستم وفاداری خود موفق عمل کرده است.
 
 
 
 
  عریض‌ترین نمایشگر رایانه‌های شخصی

 
سامسونگ از عریض‌ترین نمایشگر رایانه‌های به نام 49 اینچ CHG90  شخصی رونمایی کرد.
 
 
 
 
 
 
 توصیه حضرت امیر(ع) به کمیل پیرامون احتیاط
 
صفحه اینستاگرامی متعلق به آیت الله العظمی جوادی آملی به شرح و توصیف این توصیه امیرالمومنین به کمیل از زبان این مرجع عالی قدر پرداخته است.
 
 
 
 
انتهای پیام/
 
 : انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
    
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *