قاطی شدن خون قاتل و مقتول/ راننده آژانس قربانی جر و بحث با مسافر

18:30 - 29 آذر 1395
کد خبر: ۲۵۷۳۵۹
دسته بندی: جامعه ، عمومی
چند ماهی برادر زن مقتول با گروه خونی "آ.ب+" بازداشت بود اما به قتل اعتراف نمی کرد. گروه خونی قاتل و مقتول یکی بود تا اینکه...
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ،غروب دومین روز خردادماه سال 90 در جریان وقوع قتلی  در يكي از روستاهاي شهرستان قائم‌شهر دراطراف شاليزارقرار گرفتم. وقتی به صحنه رسییدم متوجه شدم مقتول با اجسام برنده و نوک تيز ازنواحي مختلف بدن مورد اصابت قرار گرفته و به قتل رسيده بود. جسد توسط اهالي محل کشف و به مرکز فوريت‌هاي پليسي110 اطلاع داده شده که همزمان عوامل آگاهي شهرستان هم در صحنه حاضر و پس از بررسي و نمونه‌برداري ازجسد برای شناسايي و تشخيص علت تامه قتل به پزشکي قانوني شهرستان انتقال
داده شد.

در بررسی بیشتر متوجه شدیم جسد متعلق به مرد 59 ساله ای به نام کریم است که از شهرستان ابهر با خودروی پراید از خانه خارج شده و دیگر با زنگشته است. به همین خاطر خانواده او را به پلیس اگاهی دعوت کردم.  خانواده مقتول مدعی شدند او با زنی به نام فریده 42 ساله ارتباط مخفیانه دارد.

چند روز بعد نیز خودرو مقتول نیز در داخل یکی از روستاهای نزدیک محل قتل کشف شد. از افسران خواستم صحنه کشف خودرو دست نخورده باقی بماند. سر صحنه که رسیدیم مشخص شد برخی لوازم ان سرقت شده است و با بررسی بیشتر متوجه شدیم روی صندلی مقداری خون ریخته شده است. با آزمایش خون ها گروه خونی آن"آب+" شخیص داده شد.  اما بررسی روی جسد مشخص کرد گروه خونی مقتول" ب +" است. در تحقیقات متوجه شدم گروه خونی برادرزن 24 ساله مقتول به نام اسماعیل دارای گروه خونی آب+ "است به همین خاطر او را به عنوان مظنون به قتل دستگیر کردیم. اما او منکر هرگونه قتلی شد. 

در ادامه متوجه شدیم عابر بانک مقتول سرقت شده و دو میلیون تومان طی چندین بار از حسابش برداشت شده است. با بررسی دوربین های مداربسته بانک ها تصویر پسر جوانی را به دست آوردیم اما هیچ نتیجه ای عایدمان نشدو همچنان اسماعیل به عنوان تنها مظنون ما در این پرونده بود. 

بردارزن مقتول به قتل اعتراف نمی کرد و هیچ ردی از صاحب تصویر به دست نیامده بود به همین خاطر پرونده به اداره عملیات ویژه استان فرستاده شد که خوشبختانه آنجا با استفاده از مخبرین توانستیم صاحب عکس به نام علی 23 ساله که فرد معتادی بود را به دست آوریم. چند بار برای دستگیری متهم وارد عمل شدیم اما او در پاتوق ها و خانه اش حاضر نبود. از سوی دیگر تیم دیگری از بچه ها موفق شدند مالخری را که اموال سرقتی خودرو مقتول را خریدار کرده بود شناسایی کنند. او در بازجویی ها با دیدن تصویر علی مدعی شد اموال را از او خریده است. 

هرچه برای دستگیری او اقدام می کردیم نتیجه نداشت تا اینکه بالاخره 27 مرداد او را دستگیر کردیم.علی در بازجویی های اولیه منکر قتل شد اما در بازجویی تخصصی با قبول ارتکاب قتل گفت:خورو را به صورت دربستي کرایه کردم تا برای خرید مواد مخدر صنعتی به ساری بروم. پس از خريد مواد و برگشت به قائمشهر در محل وقوع قتل بابت کرايه جروبحث‌مان شد.

درگيري شروع شد که مقتول چماقي از ماشين بيرون آورده و مرا از ناحيه سرمضروب كرد؛ و تا مرا به اين حال ديد چوب را انداخته ومن با همان چوب او را زخمي كردم. اين بار مقتول وارد ماشين شد تا با آوردن چاقو مرا بزند كه  با همان چوب او را ناکار کرده وسپس با همان چاقو چند ضربه زدم و خودرو را سرقت کردم. مقتول را به کنار جاده انتقال دادم و مقداري خون  که از سر من و مقتول در زمان درگيري ريخته شده بود؛ با دستمال و پارچه تميز کردم. گروه خوني قاتل  آزمايش شد و مشخص شد آ+ است. با بررسی بیشتر متوجه شدیم چون خون قاتل و مقتول با هم یکجا ریخته شده بود گروه خونی "آ.ب +"به دست آمده است.  
 
همان روز متهم به قتل که بیگناه در زندان بود پس از چند ماه  آزاد شد. در راهروي زندان در زمان آزادي اين دو نفر قاتل اصلي و مظنون روبرو شدند که قاتل اصلي با روبوسي از مظنون عذر خواهی کرد که چند ماهي به صورت بي‌گناه به جاي او  در زندان بود.

براساس خاطره ای از سرهنگ دوم کاظم باقری زیاری



برچسب ها: خاطرات جنایی

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *