صداپيشگي از هنرپيشگي دشوارتر است

5:00 - 28 اسفند 1394
کد خبر: ۱۳۱۶۸۶
منوچهر والی زاده تهرانی در چهارم تیرماه سال ۱۳۱۹ در تهران متولد شد. او در سال‌های ۱۳۳۸–۱۳۳۷ یعنی از دوران دبیرستان بعد از چند تئاتر آماتوری به تئاتر تهران راه یافت و در یک نمایشنامه به کارگردانی خانم مورین نقش کوتاهی به عهده گرفت و بعد از آشنایی با منصور متین که از هنرمندان تئاتر و دوبلاژ فیلم بودند به استودیوی شاهین فیلم برای دوبله دعوت شد و پس از همکاری در چند فیلم کوتاه نزد ایشان به استاد علی کسمائی معرفی شد و چندین سال در خدمت ایشان کارآموز بود و بعد از مدتی در فیلم «دختر بنفشه فروش» نقش اول فیلم «هل فرر» را به عهده گرفت. در سال ۱۳۴۰ از طریق خانم تاجی احمدی به امین امینی معرفی شد، (استودیو عصر طلائی) و اولین بازیگری او در سینما بازی در فیلم «خداداد» بوده است و تا سال ۱۳۵۷–۱۳۵۶ نزدیک به ۱۸ فیلم سینمایی بازی کرد
صداپيشگي از هنرپيشگي دشوارتر است (گزارش)، منوچهر والی زاده از پیشکسوتان خوش صدای هنر دوبله ایران که به دلیل طراوت و آهنگ دلنشین صدایش اغلب به جای کاراکترهای جوان حرف می‌زند، وی همچنین سابقه بازیگری و گویندگی رادیو را در پرونده کاری خود دارا می‌باشد. لازم است ذکر شود که حرفه اصلی والی زاده کار در دوبلاژ می‌باشد.

از چه زمان و چگونه متوجه شديد كه صداي مناسبي داريد؟
از كودكي. من به شخصه معتقدم كه صداي خوب ژنتيكي و موروثي است .
چگونه وارد كار دوبله شديد؟
به واسطه يكي از آشنايان براي دوبله تست صدا دادم، هميشه به دوبله علاقه داشتم. كارآموزي ام با خانم شكوفنده و از شبكه 2 آغاز شد. ايشان استاد مسلم اين كار بود و من از او بسيار ياد گرفته ام. كار مهمي كه خانم شكوفنده انجام دادند و باعث برتري و امتياز ايشان نسبت به بقيه شده اين است كه اشكال كار گوينده و در همان حال، لحن و بيانش را در ذهن ثبت كرده و به او تحويل مي دهد. يعني در حقيقت اداي او را در مي آورد و گوينده مي فهمد كه اشكال كارش كجاست.
كارآموزي را چگونه شروع كرديد؟
با گفتن كلمات و جملات كوتاه شروع كردم، همان كه اصطلاحا به آن زني گويي يا مردي گويي گفته مي شود.
خيلي ها معتقدند دوبلورهاي جوان وقتي به 35 سالگي مي رسند زمان شكوفايي شان آغاز مي شود، نظر شما چيست؟
من تا حدودي با اين حرف موافقم البته براي كساني كه پيش از ورود به دوبله هيچ تجربه صداپيشگي نداشته اند. براي همه آنها هم نمي توان اين نسخه را پيچيد ، زيرا بعضي ها، هم صداي خوبي دارند وهم مستعد هستند. كساني كه تجربه استفاده از صدايشان را دارند در يك مقطع كوتاه زماني شكل مناسب صدايشان براي دوبله را پيدا مي كنند مثل پيدا كردن جاي نت روي ساز است به شرط آنكه تلاش كنندبا عشق و تمام وجود كار كنند و دنبال حاشيه ها نباشند.

صداپيشگي از هنرپيشگي دشوارتر است (گزارش)

كسي كه وارد عرصه دوبله مي شود حتي اگر در ساير عرصه ها فعال بوده باشد بايد از صفر شروع كند، اين گفته صحت دارد؟
بله، متاسفانه همواره براين عقيده پافشاري مي شود كه قطعا در تمام دنيا منسوخ شده است . اين عقيده مربوط به زمانهاي قديم است و بايد عصر ديجيتالي دوبله فيلم ها رادر اين سالها در نظر بگيرند و آن را با دوره پروقتي مقايسه نكنند.
در دوبله چه چيزي ديديد كه جذبتان كرد، چرا مثلابه راديو نرفتيد؟
من بازي با صدا را بسيار دوست دارم. اينكه بتوانم تمام نشانه ها و احساسات را با صدا انتقال دهم بسيار مهم ، زيبا و منحصر به فرد است. به نظرم از كار تصويري هم دشوارتر است زيرا هنگام ايفاي نقش جلوي دوربين از چند ابزار، از جمله دست و صورت مي توان استفاده كرد اما در دوبله فقط صداست و بس ، در حال حاضر تمام عشق من به دوبله و سينماست.
وقتي كار را شروع كرديد چه چيزي به شما اثبات شد، درستي يا نادرستي آن؟
خوشبختانه با من خوب بودند. البته چيزهايي ديده و شنيده ام اما من به اين فكر مي كنم و اين گونه به قضيه نگاه مي كنم كه هميشه دشمن، آدم را به اوج مي رساند و خلاقيت ايجاد مي كند. معتقدم در پس رنج است كه گنج به دست مي آيد و من اين را در زندگي ام با تمام وجود تجربه كرده ام. من آدم ها را همين گونه كه هستند پذيرفته ام. در عرصه دوبله، بسيار چيزها ديده و بسيار حرفها شنيده ام اما خيلي ها هم به من كمك كردند به همين دليل دوستشان دارم . دوبلورها آدمهاي هنرمندي هستند كه تعدادشان زياد نيست و در همه جا هم وجود ندارند.

صداپيشگي از هنرپيشگي دشوارتر است (گزارش)

پيش از آنكه وارد كار دوبله شويد آيا شنيده بوديد كه دوبلورها به سادگي آدمهاي جديد را در جمع خود شان نمي پذيرند؟
بله، اما اين موضوع چيزي از علاقه من كم نكرد.
از اولين باري كه حس كرديد صدايتان با بقيه فرق مي كند ، بگوييد؛
به زمان كودكي و نوجواني ام برمي گردد ، وقتي متوجه اين موضوع شدم رفتم و در امتحان گويندگي شركت كردم و قبول شدم و پس از آن سعي كردم صدايم را به گونه اي تربيت كنم.
اساسا حرف زدن به جاي ديگري چقدر لذتبخش است ؟
خيلي زياد، حتي مي توان گفت كه دوبلور به نوعي دوباره بازيگر را با صدايش زنده مي كند ، باور كنيد ما تنها صحبت نمي كنيم بلكه بازي هم مي كنيم، حتي بدن ما وقتي كه دوبله مي كنيم حركت دارد، چرا كه واقعا با شخصيتها درگير مي شويم و در قالب آنها فرو مي رويم .
دوبله برايتان عادت شده ؟
خير، دوبله هميشه برايم جذاب است و عاشق اين كار هستم و از اين جهت هيچ وقت برايم تكرار نمي شود.

صداپيشگي از هنرپيشگي دشوارتر است (گزارش)
دوستان زيادي كه روي شما تاثير زيادي داشته اند؟
چند تن از دوستانم كه متاسفانه مرحوم شده اند ، آقاي سعيد شرافت و مرحوم ايرج ناظريان ، تاثير زيادي روي من داشته اند. همچنين از تجربيات استاد چنگيز جليل وند هم استفاده مي كنم.
رمز ماندگاري يك دوبلور چيست؟
عشق و علاقه و صداقتي كه بايد در كارش داشته باشد.
چقدر گذشته هايتان را مرور مي كنيد؟
خيلي زياد بخصوص دوران كودكي ام را ، تا الان سعي كرده ام آن دوره را از ياد نبرم و آن را حفظ كنم چرا كه بهترين دوران زندگي ام بود.
انگيزه اين روزها براي كار كردن؟
هنوز هم علاقه، باور كنيد اگر يك روز در خانه بمانم مريض مي شوم.
چرا در عرصه بازيگري ، پراكنده كار مي كنيد؟
چون علاقه اول من دوبله است . حتي اگر پيشنهاد بازي در يك فيلم سينمايي را داشته باشم ترجيح مي دهم اول به سراغ دوبله بروم و بعد سينما، به هر حال عجيب جذب دوبله شده ام.
بازيگري كه دوست داشتيد به جاي او حرف بزنيد؟
من اكثر بازيگران را دوست دارم چون اصلابه اين حرفه علاقه مندم. من هميشه دوست داشتم به جاي رابرت دنيرو صحبت كنم چون به نظرم او يك هنرپيشه ده هزار چهره است، ولي صداي من با چهره او هماهنگ نيست . به هر حال هميشه با ديدن فيلمهاي او با خودم مي گويم كه اي كاش مي توانستم به جاي او صحبت كنم.

منبع : روزنامه رسالت

/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *