حداد عادل:جوانان نه تنها عالمیت بلکه انسانیت را از نجفی بیاموزند

12:08 - 06 بهمن 1394
کد خبر: ۱۲۶۸۶۹
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
رئیس فرهنگستان زبان فارسی گفت:از جوانان می‌خواهم نه تنها عالمیت بلکه انسانیت را از ابوالحسن نجفی بیاموزند.

به گزارش گروه فرهنگی ،دقایقی پیش مراسم تشییع  پیکر مرحوم ابوالحسن نجفی ادیب، نویسنده، مترجموعضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی  آغاز شد.

در این مراسم افرادی مانند غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان، رضا صالحی امیری رئیس کتابخانه ملی، مهدی محقق رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، محمدرضا شفیعی کدکنی، محمدعلی موحد، نوش آفرین انصاری رئیس شورای کتاب کودک، و جمعی از اساتید ادبیات حضور دارند.

حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان در این مراسم گفت: نجفی گوهر شب چراغ بود او را از دست دادیم و جای او همیشه خالی خواهد بود و به این زودی فردی جامع الاطراف جای او را نخواهد گرفت. اگر بخواهم به زبان ساده احساسم را بیان کنم باید بگویم نجفی گل بی خار بود یعنی لطف و عنایت و کرامت انسانی او محسوس بود.

وی ادامه داد: نجفی خدمتگذار و مسئول بود و عاشق ایران و زبان فارسی بود. از هر غلط نوشتنی چندان به ستوه می امد که غلط ننویسیم را برای این درد نوشت.

رئیس فرهنگستان زبان فارسی ادامه داد: نجفی در ادبیات قدیم و جدید، فرهنگ‌نویسی، وزن شعر فارسی آیین نگارش و ترجمه مهارت داشت و همه این حوزه‌ها را به خوبی می‌شناخت. آنچه این شخصیت علمی را درخشان می‌کرد، شخصیت علمی و اخلاقی او بود. از روزهایی که نام او را به عنوان مترجم پشت کتاب‌ها می‌دیدم و طی 25 سال اخیر که کنار او در فرهنگستان زبان قرار داشتم، هرگز ندیدم از کسی بدگویی کند. تنها به فراغتی، کتابی و گوشه اتاقی دلخوش بود.نجفی به اندازه‌ای انضباط کاری داشت که تلفن کردن به او دشوار بود.

حدادعادل در پایان صحبت‌های خود گفت: از جوانان می‌خواهم نه تنها عالمیت بلکه انسانیت را از ابوالحسن نجفی بیاموزند و وظیفه دارم درگذشت او را به خانواده، فرزند و همسرشان تسلیت بگویم.

مهدی محقق رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران نیز در این مراسم گفت: نجفی مجسمه ای از آرامش و آرامی بود وقتی انسان به او می‌نگریست گویی روح مجسم بود. در فرهنگستان نکته های دقیقی را ایراد می‌کرد و ما همیشه جویای حالش بودیم ولی متاسفانه خدا اورا از ما گرفت. امیدواریم در میان جوانان کسانی باشند که سیره علمی و عملی او را سرمشق و الگو خود قرار دهند. در وجود مرحوم نجفی آرامش و سکینه را در وجودش مجسم می‌دیدیم.

احمد سمیعی گیلانی با یادی از سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، طاهره صفارزاده، سیمین دانشور، زرین کوب و... گفت: حالا نجفی بسیار عزیز از میان ما رفت. هنر اکنون همه از خاک طلب باید کرد، زانکه اندر دل خاکند پر هنران، نجفی دانش‌وری بود که هرگز از او سخنی نشنیدم که در ان نکته ای ناشنیده یا ناگفته نباشد به هیچ کاری دست نزد که در آن قرب نباشد، هیچ اثری نیافرید که سرمشق نباشد، هیچ فراورده ای نثار نکرد که گشاینده راه تازه نباشد. پژوهنده ای که بسنده به دریای ادب نکرد و دل به دریا زد و صید کرد.

وی ادامه داد: هرچه گفته نوشته و شناسانده به زبان روشن و خوشگوار و لذت بخش بوده است. اثرافرینی که دست آوردش نیمی آفتابی و نیمی نهفته مانده است کارهایی تمام و نیمه تمام به جا گذاشته همه سرمایه پیدا و پنهان و بی بدیل و پر مغز بوده که نسلهای دیروز و امروزو فردا از او بهره برده و می‌برد. مصاحبت با او ذوق پرور بود و وجود نازنینش از بوق و کرنا بیزار بود، به بازار گرم کردن نیاز نداشت کساد به کالایش راه نمیافت قشرهای مختلف خریدار آثارش بودند. ما در مرگ چنین وجود شریفی گرد آمده‌ایم. مردی فرزانه نواندیش نوآور، انسانی سرشار از انسانیت پاک و پاکدل و جان افروز روانش شاد یادش زنده و راهش گشاده باد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *