می توان به روسیه اعتماد کرد

11:17 - 01 آذر 1394
کد خبر: ۱۰۱۳۵۱
خبرگزاری میزان - برخی به خاطر نقش آفرینی روسیه در سوریه نگرانند. نگرانی آنها به این خاطر است که اعتقاد دارند منافع ایران و روسیه در سوریه متفاوت است به همین خاطر حضور مسکو در بحران سوریه علاوه بر این که نقش ایران را کمرنگ می کند، منافع ایران را هم به خطر می اندازد.

به گزارش گروه بین الملل ، برخی اعتقاد دارند روسیه کشوری که تا پیش از این یکی از دو قطب جهان بود، اکنون در سودای بازگرداندن دوران شکوه و قدرت خود در زمان شوروی سابق یا حتی بازگشت به دوران تزارها است.

اما روسیه در پی بازگشت به آن دوران قدرت و دیکتاتوری نیست. این کشور با وسعت، جمعیت و امکانات خود دارای قدرت و اقتدار است. به نظر نمی رسد روسیه و مقامات آن مانند عظمت‌گرایان باشند که بخواهند به خاطر احساس کمبود، خود را به آب و آتش بزنند تا بتوانند با استفاده از روش های مدرن امروزی عظمت گذشته خود را بازیابند.

این رفتار اکنون در مقامات و دولتمردان ترکیه بسیار دیده می شود و محسوس تر است و اگر می خواهیم مصداقی بررسی کنیم ترکیه بسیار تلاش می کند تا بتواند دوران حکومت عثمانی خود را بازیابد.

دلایلی که باعث می شود کشورهایی همچون ایران و روسیه وارد بحرانی شوند که غربی ها آن را دامن زده اند، احساس خطر مشترکی است که این دو کشور همسایه از این بحران دارند.

ایران و روسیه همسایه یکدیگر هستند، هر چند در طول سالیان متمادی روابط دو کشور به خاطر سیاست ها و رفتارهای روسیه تزاری و شوروی سابق با تنش ها و چالش های جدی روبرو بود و زیان های زیادی هم ار قبل آن دید، اما فروپاشی شوروی باعث شد تا اشتراکات دو کشور هم بیشتر دیده شود.

ایران و روسیه اکنون از سوی آمریکا و غرب تهدید می شوند. شاید این خطر را پیش از این روسیه خیلی جدی نگرفته بود، اما پیشروی های آمریکا و غرب به سوی اهداف و منافع دو طرف باعث شد تا روسیه هم با ایران بر سر موضوعات و مسائل حساس منطقه همراه شود.

یکی از موضوعات مهمی که اکنون در منطقه بحران ایجاد کرده و باعث شده است ایران و روسیه هماهنگی و همکاری نزدیکی با یگدیگر داشته باشند سوریه است. این کشور هم برای ایران از اهمیت ویژه برخوردار است و هم برای روسیه و همین موضوع باعث شد تا دو کشور یک ائتلافی را تشکیل دهند.

نگته مهم این همگرایی مقابله و مبارزه با تروریسم است. تروریسمی که آمریکا و غرب آن را پرورش دادند، سپس خود را در ظاهر در تضاد با آن نشان دادند و در راه مبارزه با آن گام برداشتند در حالی که ماهیت تروریست های تکفیری وهابی اجرای اهداف و برنامه های غربی - عربی است.

سرنگونی دولت قانونی سوریه در چنین شرایطی که از اهداف آمریکایی ها و آل سعود و دیگر کشورهای حامی آن است، هم برای ایران و هم برای روسیه اصلاً خوشایند نیست.

سقوط سوریه، قدرت گرفتن تروریست های تکفیری را در پی خواهد داشت. این اتفاق خطری بالقوه و بالفعل برای دو کشور مهم منطقه است. اکنون مهمترین مانع نفوذ و گسترش اهداف آمریکایی ها در منطقه غرب آسیا، جمهوری اسلامی ایران است، منافع ملی کشورمان ایجاب می کند تا از دولت و ملت سوریه دفاع کنیم. دفاع ایران از سوریه دفاع از امنیت ملی و منافع ملی کشور است.

نه تنها حضور ایران در سوریه و کمک به دولت و ملت این کشور امنیت و منافع ملی کشورمان را تهدید و تضعیف نمی کند، بلکه یک مولفه قدرت برای جمهوری اسلامی است.

سوریه امروز درگیر جنگی تحمیلی از سوی دشمنان جبهه مقاومت است و اکنون فرصتی مناسب برای نشان دادن اقتدار جمهوری اسلامی ایران در عمق استراتژیک خود یعنی سوریه است.

سیاست های سوریه همواره پس از انقلاب اسلامی با جمهوری اسلامی ایران همراه و همگام بوده است و همین امر باعث شده تا روابط استراتژیک دو کشور گسترش یابد. این گسترش روابط، خوشایند آمریکایی ها و سران مرتجع کشورهای عربی منطقه نبود، اما هیچگاه روسیه به خاطر روابط گسترده ایران و سوریه کارشکنی و مخالفت نکرد در حالی که خود روسیه از زمان شوروی سابق روابط بسیار نزدیکی با حافظ اسد داشت و پس از او هم این روابط در دوران بشار اسد هر چه بیشتر گسترش یافت.

در این سال های گذشته، هم حضور ایران و هم حضور روسیه در سوریه هیچگاه با اختلاف همراه نبوده است، چرا که اشتراک دیدگاه های دو کشور آنقدر نزدیک بوده است که از اختلاف جلوگیری کند.

اکنون هم شرایط به گونه ای است که اختلاف و تضاد دیدگاه میان ایران و روسیه بر سر سوریه جایگاهی ندارد، چرا که اگر اختلافی ایجاد شود که خواسته آمریکایی ها و کشورهای عرب منطقه است، بدون شک سوریه از دست خواهد رفت که این اتفاق خوشایند دولت ها و ملت های دو کشور ایران و روسیه نیست.

فضا سازی هایی هم که برای ایجاد اختلاف میان تهران و مسکو انجام می شود چه در داخل و چه در خارج به این خاطر است که از این همگرایی مقابل اهداف آمریکایی - صهیونیستی نگرانی شدید وجود دارد.

خواسته آمریکایی ها و کشورهای اروپایی و عربی منطقه تنها یک چیز است؛ رفتن بشار اسد. دلیل آن هم روشن است. رفتن بشار اسد از قدرت در سوریه، برای ایران شکست یکی از محورهای مقاومت را رقم می زند و برای روسیه از دست دادن تنها کشور بازمانده هم پیمان خود در غرب آسیا را برای مسکو به ارمغان می آورد.

به همین خاطر زیاد نباید نگاه بدبینانه به حضور روسیه در بحران سوریه داشت و درصد نگاه خوشبینانه را باید افزایش داد. روسیه به خوبی می داند که دوران امپراتوری به سر رسیده است و حتی اکنون که آمریکا خود را تک قدرت جهانی می پندارد، جایگاهی در میان افکار عمومی جهان ندارد و آمریکا ه در حال افول است.

تحولات غرب آسیا به ویژه سوریه این اجازه را می دهد تا رویکرد دو کشور ایران و روسیه نزدیکتر شود. البته با درک متقابل و شرایط دو طرفه با رعایت منافع و امنیت ملی دو کشور، این روابط به خاطر همسایگی از اهمیت بیشتری هم برخوردار است، چرا که کشورهای همسایه اگر نسبت به یکدیگر دغدغه ای نداشته باشند، نه تنها اگر نگوییم دشمنی ها، اختلافات کنار گذاشته می شود و بیشتر بر سر اشتراکات سیاسی و اقتصادی برای تأمین منافع ملی گام برداشته خواهد شد.

اکنون هم به نظر می رسد زمان تغییر نگاه بدبینامه ای است که در کشورمان بر روابط ایران و روسیه سایه انداخته بود، جرقه این اتفاق مهم و تأثیر گذار هم از سوریه زده شد. روسیه اکنون به خاطر ورود زودتر ایران به بحران سوریه و حمایت از دولت و ملت این کشور و جلوگیری از سقوط زودهنگام آن، به ایران مدیون است. اگر ایران نبود خیلی زودتر از اینها دمشق سقوط کرده بود و اکنون اینده منطقه هم در دست آمریکا و تروریست های دست پرورده او بود.

محمد صفری -




ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *