استراتژی چین در "افغانستان"حفظ روابط تاریخی با اسلام‌آباد و طالبان افغان

11:08 - 09 مهر 1394
کد خبر: ۸۲۱۶۲
خبرگزاری میزان - از آنجا که چین بخاطر عدم تمایل به تحت تأثیر قرار گرفتن روند صلح افغانستان، خواستار چند دستگی طالبان افغان نیست، استراتژی حفظ روابط پکن - طالبان و پکن - اسلام‌آباد را در افغانستان ادامه می‌دهد.
استراتژی چین در به گزارش گروه فضای مجازی ، با وجود توقف کامل مذاکرات صلح با طالبان افغانستان، به نظر نمی‌رسد که چین راهبرد خود را در رابطه با افغانستان و پاکستان تغییر دهد. مذاکرات صلح میان طالبان افغان و دولت کابل برای مدت نامعلومی به تعویق افتاده است. حملات زنجیره‌ای در کابل از سوی رهبری جدید طالبان و واکنش اشرف غنی در برابر پاکستان، ضربه‌ای به روند صلح به شمار می‌رفت که پکن مدت‌ها برای آن تلاش کرده بود.
 
حرکت اسلامی ازبکستان نیز در شمال افغانستان که از جنگجویان اویغور در منطقه میزبانی می‌کند و همچنین بر اثر پیروزی طالبان افغان در میدان جنگ، اهداف راهبردی چین را تهدید می‌کند. گمان دراز مدت پکن مبنی بر امکان تبدیل افغانستان به محل امن برای جنگجویان ترکستان شرقی با این نگرانی همراه است که بی‌ثباتی در افغانستان، پروژه دهلیز اقتصادی ابریشم پکن را به ویژه در آسیای میانه و پاکستان، در برابر منافع ملی چین قرار بدهد.
 
بدون توجه به شایعاتی که از بحران اقتصادی کنونی چین نشأت گرفته و تهدیدی برای چین محسوب می‌شود، پیشرفت ناگهانی اقتصادی چین را هم نباید از نظر دور داشت و آن را باید مهم دانست.
 
حال پرسش اینجاست که آیا پکن از کشور دوست خود «پاکستان» انتظار خواهد داشت تا گام‌های فشرده و موثر علیه طالبان بردارد؟ به همین خاطر حکومت افغانستان از چین می‌خواهد فضای مطمئن همکاری‌های اقتصادی و امنیتی ایجاد کند و همچنین روابط مستقیم دوجانبه را ممکن سازد تا از نفوذی که پکن بر اسلام‌آباد دارد، استفاده کند.
 
از سوی دیگر چین در ترغیب پاکستان برای این مسئله تردید داشت اما در حاضر کردن طالبان برمیز مذاکره در منطقه مری پاکستان نقش ارزشمندی ایفا کرد.
 
حکومت افغان پس از حملات اخیر در کابل، از چین تقاضای همکاری کرد که با افزایش فشار بر اسلام‌آباد از دادن مخفیگاه به طالبان در پاکستان و هرگونه کمک به این گروه جلوگیری کند.
 
پکن نیز می‌دانست که اشرف غنی بر اثر آغاز مرحله جدید روابط با پاکستان به گونه‌ای در انزوای سیاسی قرار می‌گیرد. به گفته غنی، روابط کابل – اسلام‌آباد به خاطر عدم تحقق وعده‌های پاکستان قطع می‌شود و حتی شکل دشمنی بخود می‌گیرد و چین نیز از این موضع افغانستان کاملا حمایت می‌کند اما از سوی دیگر نگران آسیب دیدن روابط تاریخی خود با پاکستان است.
 
درحالی که تلاش‌های قبلی کابل در بهره‌گیری استراتژیک از نفوذ چین بر اسلام‌آباد موفق بود اما اکنون روند براساس خواسته‌های چین پیش می‌رود.
 
پکن در روابط خود با طالبان هم با احتیاط عمل می‌کند. چین در زمان دیدار با نمایندگان طالبان افغان ضروری دانست که این گروه را ترغیب به آغاز مذاکرات صلح کند اما همزمان دورنمای روابط دراز مدت با طالبان را نیز حفظ کرد.
 
چین طالبان را به عنوان یک نیروی سیاسی پذیرفته است و به روابط با این گروه ادامه می‌دهد زیرا از این که طالبان موضع خصمانه در برابر چین اختیار کند نیز نگران است. ترغیب طالبان افغان به صلح و اعمال فشار بر پاکستان یک موضوع است و این باور طالبان افغان که چین و پاکستان مجبور به اقدام علیه آن‌ها شوند، نگرانی دیگری محسوب می‌شود.
 
تحریک طالبان پاکستان از سوی چین در سال 2007 میلادی برای حمله به «لال مسجد» و واکنش طالبان در برابر آن، اکنون هم احتیاط را در میان مقامات چینی زنده نگه داشته است.
 
قرار گرفتن چین در مقابل طالبان تنها علتی است که پکن را از روند صلح عقب می‌راند اما تلاش‌های آی.اس.آی در حمایت از رهبری «ملااختر منصور» رهبر جدید طالبان افغان، با هماهنگی کامل چین صورت می‌گیرد. پکن همچنین خواهان تجزیه طالبان به چند دسته نیست زیرا نمی‌خواهد روند صلح افغانستان تحت تأثیر رقباء قرار بگیرد و سرانجام به دشمن پاکستان تبدیل شود.
 
چین بر طالبان برای رسیدن افغانستان به صلح به عنوان یک حرکت سیاسی نیرومند حساب می‌کند و روابطش با سایر گروه‌ها همچنان به طور کامل برقرار است.  
 
شرکت طالبان در مذاکرات مری با فشار پاکستان، باعث بروز اختلافاتی میان این گروه شد و اسلام‌آباد نیز اطمینان داد که طالبان را مجبور به جمع شدن در یک نقطه خواهد کرد.
 
در وضعیت کنونی نیز بعید نیست که پکن همه چیز را با هر فرصت و نتیجه ممکن به سازمان اطلاعات پاکستان واگذار کند. ملااختر منصور نیز به هیچ عنوان قدرت ملاعمر را به دست نخواهد آورد اما اگر طالبان در مجموع متحد شود و با پاکستان ارتباط نزدیک خودشان را حفظ کند و از روند صلح حمایت سیاسی بکند حتی اگر در عمل قدمی برای صلح برداشته نشود، باز هم مورد استقبال چین قرار خواهد گرفت. به عنوان مثال، اگر پاکستان علیه طالبان اقدامی کند، این امکان وجود دارد که تهدیدهای امنیتی قابل توجهی نه تنها برای پاکستان به وجود می‌آید بلکه چین نیز هدف این تهدیدها واقع خواهد شد.
 
پکن از آزمون ناشی از تجارب هشت سال گذشته طالبان پاکستانی عبور کرده است و همچنین با توجه به خطرهای جدید در منطقه مانند گروه تروریستی داعش که یک تهدید آشکار برای چین محسوب می‌شود، طالبان تحت تأثیر پاکستان یک بدیل مطلوب برای چین محسوب می‌شود.
 
با وجود اینکه صلح با تهدیدهای سختی رو به روست، چین باور دارد که گفت‌وگو تنها راه رسیدن به یک راه حل سیاسی در افغانستان است. پکن برای رسیدن به این هدف امیدوار است پاکستان این امکان را فراهم سازد اما اگر حکومت افغان در آینده نزدیک با چالش‌های امنیتی مواجه شود، ممکن است موضع پکن تغییر کند. با این وجود به رغم این که نیروهای امنیتی افغان در سال جاری به طور نسبی با خسارات فروانی رو به رو هستند ولی به استحکام خود ادامه می‌دهند و همچنین پیروزی چشمگیری از سوی طالبان مشاهده نمی‌شود و پکن نیز چنین توقعی را ندارد.
 
چین تاکنون تلاش کرده است که استراتژی جدیدی در خصوص افغانستان اختیار نکند و به استراتژی کنونی در قبال این کشور ادامه دهد. این که آمار تلفات غیرنظامی در کابل از هر زمانی بیشتر است و اوضاع کابل مطلوب به نظر نمی‌رسد، معنایش این است که چین به جای وارد کردن فشار بر پاکستان به این کشور فرصت داده است.
 


: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *