رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

تهران؛ ایستاده بر سکوی گرانی

7:42 - 01 بهمن 1399
کد خبر: ۶۹۴۴۷۱
این یک پرسش اساسی برای هر شهروند تهرانی خواهد بود که چرا هزینه زندگی و کسب و کار در این شهر تا این اندازه بالاست و آمار‌ها هم جهش را نشان می‌دهد؟ برای این پرسش، اما نمی‌توان نگاه تک عاملی داشت. چرا که همه چیز و همه کس انگار برانگیخته شده اند تا این شهر را به خندق گرانی و سختی بیاندازند.
- مجله اکونومیست در یکی از تازه‌ترین گزارش هایش پایتخت ایران را به عنوان شهری با بیشترین حجم گرانی‌ها معرفی کرده است. بر اساس آنچه که این مجله در برآوردهایش از بالا رفتن قیمت کالا‌ها در شرایط کرونا زده جهان آورده بیشترین حجم افزایش هزینه‌های زندگی از آن تهران بوده است. آماری که این مجله اقتصادی پرآوازه درباره تاثیر بیماری همه گیر کرونا بر گرانی کالا‌های مورد نیاز مردم جهان ارائه داده نشان می‌دهد تهران گامی بلند برای صعود در جدول گرانترین شهر‌های جهان برداشته است.

وقتی سراغ محمود میرلوحی رئیس کمیته اقتصادی و تنظیم مقررات شهری می‌رویم و از او علت گران شدن زندگی در پایتخت را جویا می‌شویم از شنیدن چنین پرسشی به خنده می‌افتد و به میان سخنمان می‌آید که یعنی خودتان علت را نمی‌دانید؟ حجت می‌آوریم که ما تحلیل شما را می‌خواهیم. مجاب می‌شود که با میزان در این باب سخن بگوید: ما کشوری هستیم که ۱۴ همسایه داریم و در منطقه حساسی قرار گرفته ایم. در جنوب کشور ما شیخ نشین‌های لوکس و پرثروت قرار گرفته اند. در شمال کشورمان هم بعضا همین شرایط وجود دارد. در کنار این‌ها ما امروز در شرایط تحریم قرار داریم و یک آدم قلدری به نام ترامپ با همه قلدری‌ها و دیکتاتورمئابی هایش که امروز خود مردم امریکا هم آثار فسادش را می‌بینند مقابل ما قرار گرفته بود. این آدم، چون یک چهارم اقتصاد دنیا را در دست دارد با قلدری حتی شرکت‌های کوچک را از کمترین مبادلات اقتصادی با ما منع کرد. به گونه‌ای که نفت ما را حتی چینی‌ها و روس‌ها هم نمی‌خرند و اروپایی‌ها هم نتوانستند بخرند؛ بنابراین ما شرایط سختی پیدا کردیم. علاوه بر این شیوع بیماری کرونا هم در پیش آمدن وضع فعلی موثر بوده است.

میرلوحی می‌داند که پرسش از چرایی بالا رفتن هزینه‌ها پرسندگان زیادی دارد. او، اما رفتن ترامپ را فرصتی برای تدارک وضع فعلی می‌داند: بعضی‌ها ممکن است بپرسند چه عاملی باعث شده تا امروز شاهد افزایش قیمت‌ها و بالا رفتن هزینه زندگی و کسب و کار در شهری مثل تهران باشیم. برای این مساله باید عوامل گوناگون داخلی و خارجی را شناسایی کرد که همه این‌ها دست به دست هم داد و ما را در شرایط سخت کنونی قرار داد. وقتی امریکا اعلام می‌کند که شما چهلمین سال انقلاب را نخواهید داد و منافقین را در واشنگتن جمع می‌کنند و مراسم می‌گیرند و آن‌ها را برای آمدن به تهران آماده می‌کنند معنایش وجود توطئه‌ها و فشار‌های مختلفی است که به ما وارد می‌شود. البته خوشبختانه ترامپ رفتنی شده و ان شاالله شر افرادی مانند او برای همیشه از سر ما کوتاه شود و حالا خود ما باید تلاش بیشتری به خرج دهیم و دولت و بخش‌های مختلف همکاری‌ها را افزایش دهند.

رئیس کمیته اقتصادی شورای شهر تهران خواسته هایش را با چاشنی نقد درونی به هم می‌آمیزد تا نسخه شفا بخش جامعه تحریم زده ایرانی را تجویز کند: ما باید FATF را تصویب کنیم. متاسفانه خود ما هم دست به اقداماتی زده ایم که در بروز وضع کنونی بی تاثیر نبوده است. از این جهت هم افزایی نهاد‌های گوناگون ما از جمله دولت، مجلس، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان در حل این مشکلات موثر خواهد بود. امریکا ما را تحریم کرده و خود ما هم از پذیرش یک قاعده بین المللی سر باز زده ایم و این مساله هم مزید بر علت شده و امروز یک ایرانی نمی‌تواند صددلار در دنیا جابه جا کند. ما برای تهران ششصد و چهل واگن را از چین می‌خواهیم بخریم و سه سال است که همه کارهایش را انجام داده ایم. از اروپا و امریکا هم نمی‌خواهیم این را بخریم از کشور چین که روابط دوستانه‌ای با ما دارد می‌خواهیم بخریم، اما چین این واگن‌ها را به ما تحویل نمی‌دهد. همه این مسائل وقتی جمع می‌شود به کشور ما فشار می‌آورد. آن هم کشوری که مصرف دلار دارد و با بعضی کشور‌هایی که مثلا بودجه سالانه آن‌ها پانصد میلیون دلار است فرق می‌کند.

هزینه‌های سالانه کمرشکن وقتی با فشار ناشی از تحریم‌های کشورِ خصم همراه شود رنجنامه‌ای می‌شود که عضو شورای شهر با مهارت راوی داستان پراندوهش می‌شود: کشوری مثل ایران باید لااقل سالی بیش از پنجاه یا شصت میلیارد منابع اولیه و ماشین آلات وارد کند تا بتواند امورش را اداره کند. کشور ما وقتی از فروش نفت محروم شود و نتواند پول نفت فروخته شده اش را دریافت کند و نتواند کالا وارد کند همه این‌ها انباشته می‌شود و به گرانی‌ها دامن می‌زند. درحال حاضر در منطقه و دنیا هیچ کشوری مثل ما مجبور نیست کالا را نقد بخرد و حتی گاهی تا بیست درصد هم گرانتر بخرد و دو جا نقل و انتقال کند تا بتواند وارد کشور کند. کشور‌های دیگر چنین وضعی ندارند و بازرگانانشان آنقدر اعتبار دارند که با یک تماس تلفنی یک کشتی پر از انواع کالا‌ها را از ژاپن، آلمان یا هر جای دیگری وارد می‌کنند و به صورت قسطی این کالا‌ها را می‌فروشند و به تدریج پول حاصل از فروش را به کشور مبدا می‌فرستند. اما وقتی برای خرید کالایی به صورت نقد و از طریق صرافی و با کیف و چمدان پولش جا به جا شود این وضعیتی که امروز ما داریم پیش می‌آید.

گفتار‌های میرلوحی پر از تاب و تب و هیجان است. هیجان برای شتاب دادن به اقدام برای شکستن تحریم ها. چرا که همسایگان مهیای همکاری با ما هستند: ما باید تلاش کنیم تا تحریم‌ها را بشکنیم و بی اثر کنیم تا مراودات اقتصادی با دنیا را بهبود بدهیم و مناسبات بانکی ما برقرار شود. باید به یاد داشته باشیم کشور‌های پیرامونی به ما نیاز دارند. کشوری مثل ترکیه اگر گاز ایران قطع شود زمستان غیرقابل تحملی را باید از سر بگذراند. عراق هم به گاز و برق ما نیاز دارد. با وجود این پول برق و گازی که ما به آن‌ها داده ایم را پرداخت نمی‌کنند و ما ناچاریم به صورت تهاتری کالا بگیریم که همه این‌ها برای ما هزینه آور است. در دنیا کمتر کشوری مجبور است به این شکل و با این هزینه‌های گزاف کالا وارد کند.
 
بیشتر بخوانید:


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *