چگونه بازیگر شویم (۳۰۴)/تاکید ویژه ویلیام شکسپیر در بازیگری

18:45 - 01 بهمن 1399
کد خبر: ۶۹۴۲۰۵
بازیگری یکی از مشاغل محبوب در سطح جهان محسوب می‌شود، بازیگری فارغ از شهرت و ثروتی که ممکن است برای فرد بازیگر به همراه داشته باشد، جهانی است که می‌توان در آن ایفای نقش در قالب شخصیت‌های مختلف را تجربه کرد.

 - بازیگری یکی از مشاغل محبوب در سطح جهان محسوب می‌شود، بازیگری فارغ از شهرت و ثروتی که ممکن است برای فرد بازیگر به همراه داشته باشد، جهانی است که می‌توان در آن ایفای نقش در قالب شخصیت‌های مختلف را تجربه کرد.

در این بین اکثریت مواقع بازیگری به عنوان یکی از مشاغل سخت جهان محسوب می‌شود، شاید از دور برای بسیاری اینکه بازیگری اتفاقی سخت باشد، قابل لمس نباشد اما اگر به صورت اصولی و به مفهوم واقعی به بازیگری نگاه کنیم، این هنر به واقع به تمرین، مطالعه، شهود و مطالعات فراوانی نیازمند است.

https://www.mizanonline.com/fileshttps://www.mizan.news/news/1398/9/21/2384534_234.jpg

تاکید ویژه ویلیام شکسپیر در بازیگری

وردزورث در مقاله‌ی «درباره‌ی صدای حقیقی احساس» به شاعران چنین توصیه می‌کرد «احساس در آرامش و فراغت خاطر است که احضار می‌شود» به نظر می‌رسید تنها حوزه‌ای که بازیگر قادر به مهار تکنیکی آن نیست، حوزه‌ی عواطف و احساسات باشد، در حالی که می‌تواند بر دیگر ابزار‌های بیانی، چون بدن، صدا و حافظه نظارت آگاهانه اعمال کند.

(استانیسلافسکی نخستین کسی بود که متوجه این مسئله شد) مقاله دیدرو علی رغم ضعفی که در نتیجه گیری داشت، به خاطر تصویری که از مهمترین مشکل بازیگر ارائه می‌داد، از اهمیت بالای برخوردار بود. من مایلم این طور فکر کنم که او خودش جواب را می‌دانست، ولی به دلایلی نمی‌خواست نظر نهایی اش را چاپ کند (مدارکی در این زمینه در کتابخانه روسیه به دست آمد که در سال ۱۸۳۲ منتشر شده است) شیوه‌ای که دیدرو اختیار کرده تا از پاسخ نهایی طفره برود، این گمان را در من تقویت کرده که خودش اعتقادی به این تناقض منطقی یا در اصل بی منطق و سست نداشته است.

https://www.mizanonline.com/fileshttps://www.mizan.news/news/1395/5/11/695082_175.jpg

مسئله‌ای که دیدرو با آن روبرو شد، مسئله‌ای است که همه‌ی اهل نمایش از آن آگاه بوده اند. من تجربیاتی را که به رشد آگاه بوده اند. من تجربیاتی را که به رشد آگاهی ام انجامید برایتان شرح دادم. ولی با وجود آن همه تحقیق و تفحص و دیدن کار بازیگران بزرگ و حتی مطالعه‌ی آثار رفتارشناسان و روان شناسانی، چون زیگموند فروید، به راه حلی برای آن دست نیافتم.

در این گیرودار، گام بعدی ام مواجه شدن با تئاتر هنر مسکو در خلال سال‌های ۲۴-۱۹۲۳ بود. ما با دیدن اجرا‌های تئاتر هنر مسکو متوجه شدیم که برای بزرگ بودن لازم نیست حتما استعدادی شگفت داشت، بلکه باید خود را باور کرد و به حقیقت نقش و واقعیت صحنه‌ای نزدیک شد.

این تجربه نه تنها به ادامه‌ی کار من کمک کرد بلکه باعث حرکتی مترقی در نمایش آمریکا شد که نمونه اش تشکیل گروه‌هایی مثل «تئاتر گروپ»، «تئاتر گیلد» و نظایر آن بود.

اما قبل از آنکه وارد بحث کارگاه نمایش شویم. باید از کار استانیسلافسکی آگاه شویم و ببینیم او چگونه با مشکل اصلی بازیگری روبرو شد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *