«دستپخت» برنامه‌ای برای پخت غذای ۴۵ دقیقه‌ای

13:29 - 20 آبان 1399
کد خبر: ۶۷۳۱۰۶
برنامه آشپزی «دستپخت» با اجرای سید وحید حسینی پربیننده‌ترین برنامه تلویزیونی شبکه یک سیما است. برنامه «دستپخت» ثابت کرد که در مدت کوتاهی هم می‌توان غذا‌های خوشمزه ایرانی به خصوص محلی و همچنین غذا‌های فرنگی را پخت و از خوردن آن لذت برد.
_ روزنامه جام‌جم نوشت: شاید هیچ وقت به ذهن‌تان هم نمی‌رسید که در ۴۵ دقیقه بتوان یک غذای خوش عطر و طعم ایرانی مثل قرمه سبزی را روی آنتن پخت. غذایی که به اعتقاد مادر‌ها و مادربزرگ‌ها پخت آن ساعت‌ها به طول می‌انجامد. اما سید وحید حسینی در برنامه «دستپخت» ثابت کرد که در مدت کوتاهی هم می‌توان غذا‌های خوشمزه ایرانی به خصوص محلی و همچنین غذا‌های فرنگی را پخت و از خوردن آن لذت برد. «دستپخت» مجالی برای رقابت همه افرادی است که در زمینه آشپزی مهارت دارند و می‌توانند دستپخت خود را در این مسابقه محک بزنند. فصل یک این مسابقه سال ۱۳۹۴ تولید و پخش شد و مورد توجه قرار گرفت و باعث شد تولید آن به فصل‌های بعدی هم برسد. حال مدتی است که فصل جدید آن با محوریت خانواده و معرفی مشاغل در حال پخش است که افراد می‌توانند همراه با هر کدام از اعضای خانواده شان در این رقابت دلچسب شرکت کنند. به همین دلیل در یکی از روز‌های پایانی ماه مهر به پشت صحنه این برنامه رفتیم و گزارشی تهیه کردیم که خواندن آن خالی از لطف نیست. پس با ما همراه باشید:
 

به سلامت غذا بیشتر اهمیت بدهیم

 
دکتر مرتضی عارف حکیمی، مدرس بین‌المللی آشپزی و هتلداری یکی از داوران برنامه «دستپخت» است که از همان فصل دوم تا به امروز در کنار گروه بوده. وی درباره ارزیابی اش از برنامه و شرکت کننده‌ها می‌گوید: من فکر می‌کنم نگاه شرکت کننده‌ها اوایل به این رقابت بسیار جدی بود. اما متاسفانه به دلیل یک سری باور‌های غلطی که در جامعه ما وجود دارد، افرادی که برنده نمی‌شدند می‌گفتند ما در محل کارمان به مشکل برخوردیم و به ما می‌گویند شما بلد نبودی که برنده نشدی. به همین دلیل کیفیت آشپز‌ها پایین آمد.
 
وی ادامه می‌دهد: وقتی این اتفاق افتاد، ما کلاس‌های آموزشی برای شرکت کننده‌ها گذاشتیم که خوشبختانه جوان‌هایی که ما به آن‌ها آموزش دادیم، الان مشغول به کار هستند و آشپز‌های خوبی شدند.
 
این داور همچنین توضیح می‌دهد: من سالهاست که در این زمینه در دانشگاه تدریس می‌کنم و بار‌ها به دانشجو‌ها و همچنین به جوان‌هایی که در این رقابت شرکت کردند هم گفتم که اگر ممارست و خواست خودشان نباشد، به جایی نمی‌رسند. من شاگردی داشتم که ۱۵‌سال داشت و در محله خودشان فینگر فود درست می‌کرد و درآمدش از یک مهندس بیشتر بود. این را گفتم که بدانید تمرین و پشتکار و علاقه چقدر می‌تواند تاثیرگذار باشد.
 
وی با توجه به اهمیت تغذیه در زندگی بیان می‌کند: غذا بحث مهمی است و هر فردی در روز چند نوبت با آن سر و کار دارد. اما هیچ کسی به سلامت غذا اهمیت نمی‌دهد. مخصوصا همه افرادی که رژیم‌های غذایی می‌گیرند و به مشکل برمی خورند اگر بدانند که به سلامت غذا اهمیت بدهند، می‌توانند لاغر شوند و سالم هم بمانند، ما با این همه بیمار رو به رو نمی‌شویم.
عارف حکیمی درباره برنامه‌های آشپزی تلویزیون هم می‌گوید: همه شبکه‌های تلویزیونی برنامه‌های آشپزی دارند. البته همه همکار‌های ما هستند، اما فکر نمی‌کنم آشپزی مناسب تبلیغ هر کالایی باشد. در ضمن معتقدم از برنامه‌های آشپزی تلویزیون‌های دیگر باید ایده بگیریم، نه این‌که کپی کنیم. ما غذا‌های ایرانی بسیار خوبی داریم، اما کسی که در این حوزه کار می‌کند به دلیل علاقه جوان‌ها به فست فود از عناوین فرنگی برای این غذا‌ها استفاده می‌کند تا مورد توجه قرار بگیرد. در صورتی که چنین غذایی اصلا با این اسم در آن کشور وجود ندارد و این اصلا اتفاق خوشایندی نیست.

وعده گاه آشپز‌ها

چند سالی است که مجتمع آموزشی واقع در شهرک استقلال به مکانی برای رقابت آشپز‌ها تبدیل شده که ما نیز برای تماشای این رقابت از نزدیک وارد این مجتمع می‌شویم. با راهنمایی نگهبان جلوی در وارد سوله‌ای در سمت چپ مجتمع می‌شویم که تمام دکور‌های این برنامه در گوشه و کنار آن قرار دارد.
 
به گفته یکی از عوامل، اعضای گروه از ساعات اولیه صبح در این مکان حضور دارند و مقدمات ضبط برنامه را مهیا می‌کنند. پیش از ورود به سوله در انتهای حیاط سالن غذاخوری هست که برخی از تماشاچی‌ها با روپوش «دستپخت» با فاصله کنار هم نشسته اند و چای می‌نوشند. به داخل راهنمایی می‌شویم که اتاق گروه کارگردانی در گوشه‌ای از آن قرار دارد. به سمت استودیوی اصلی می‌رویم که فضای گسترده‌ای دارد. سمت راست سالن غذاخوری کوچکی قرار دارد که در انتها دری به سمت محوطه مجتمع دارد. در سمت چپ شش کانتر با فاصله در کنار هم قرار گرفته که هر کدام آشپزخانه مجزایی با کلیه وسایل آشپزی است. در گوشه‌ای دیگر از سالن، دکوری قرار دارد که روی دیوار‌های آن اماکن تاریخی بنام ایران روی آن‌ها نقش بسته است، جایی که در انتهای هر برنامه یک صندوق پر از پول انتظار مجری و شرکت کننده‌ها را می‌کشد. در گوشه‌ای دیگر نیز دکور بخش «آشپزشو» قرار دارد که مجری در این بخش خودش دست به کار شده و برای بیننده‌های برنامه غذا می‌پزد. پشت فضایی که برای تماشاچی‌ها در نظر گرفته شده، راهروی باریکی قرار دارد که شرکت کننده‌ها در ابتدا از طریق آن وارد استودیو می‌شوند.
چند پله در پشت دکور‌ها قرار دارد که وقتی از آن بالا می‌روی وارد دکور دیگری از برنامه می‌شوی که در آن بخش داوری ضبط می‌شود. خلاصه که هر گوشه‌ای از این سوله مربوط به یکی از بخش‌های برنامه است. شرکت کننده‌ها و تعدادی از عوامل در رفت و آمد هستند که دستیار کارگردان از تماشاچی‌ها می‌خواهد که با فاصله سر جای خودشان قرار بگیرند.

یک رقابت پرهیجان

با ورود سید وحید حسینی ضبط برنامه آغاز می‌شود. شرکت کننده‌ها که پرورش دهنده زنبور عسل هستند و از لرستان و کرج به تهران آمده اند، در سه گروه با روپوش‌های سفید، زرد و بنفش از دالان پشت تماشاچی‌ها وارد می‌شوند و پشت کانتر خود قرار می‌گیرند. مجری بعد از سلام مقدمه‌ای درباره رتبه بندی کشور‌ها در زمینه تولید عسل می‌گوید و افتخاراتی که ایران در این زمینه دارد. اما این پلان به دلیل صدای هواپیما دو بار تکرار می‌شود. در حالی که  بوی مواد غذایی فضا را پر کرده است. برنامه با چند دوربین ضبط می‌شود و شرکت کننده‌ها وارد چالش ۴۵ دقیقه‌ای خود می‌شوند. برنامه به شکلی است که در اولین رقابت شرکت کننده‌ها به انتخاب خود غذا می‌پزند و در روز دوم وارد چالش مجری می‌شوند. مجری و داور‌ها در حین آشپزی گروه‌ها را نظارت می‌کنند.
 
ناگفته نماند که این برنامه ۸- ۷ داور دارد که در هر برنامه دو نفر گروه‌ها را قضاوت می‌کنند. یکی از بچه‌های صحنه می‌گوید که در چالش نخست مواد اولیه را خود شرکت کننده‌ها به همراه دارند و در صورتی که به چیزی احتیاج پیدا کنند، در اختیارشان قرار می‌دهیم. شرکت کننده‌ها سخت مشغول کار هستند. یکی از خانم‌های گروه زرد در حال پختن نان است که مجری یکی از نان‌های آماده را برمی دارد و تست می‌کند و باقی را به بچه‌های پشت صحنه می‌دهد. عطر نان تازه در فضا می‌پیچد. مجری هم دست به کار شده و به کمک گروه زرد می‌آید و نان می‌پزد و آن را بین همه تقسیم می‌کند. رقابت همچنان ادامه دارد و هر از چند گاهی مجری زمان باقی مانده را به گروه‌ها اعلام می‌کند. باز هم به کمک گروه زرد آمده و منقل را برای طبخ کباب آماده می‌کند. ثانیه‌های پایانی هم طی می‌شود و شرکت کننده‌ها دست از کار می‌کشند.

شوخی با سیر و نمک بورانی اسفناج

چیزی به ساعت دو نمانده که همه استودیو را برای صرف غذا ترک می‌کنند. در این بین یکی از تصویربردار‌ها به کمک دستیارش به ترتیب از غذا‌ها تصویر می‌گیرد. از آنجایی که یکی دو ساعت دیگر کار قضاوت انجام می‌شود، مجری و داور‌ها غذا‌ها را که هنوز گرم و تازه هستند، پشت دوربین تست کرده و نکاتشان را یادداشت می‌کنند. مجری همچنین تمیزی آشپزخانه، تفکیک زباله و میزان مصرف آب را بررسی کرده و نکاتی را یادداشت می‌کند.
 
شرکت کننده‌ها غذا‌های اضافی را با خود به سالن می‌آورند و می‌خورند و درباره دستپخت همدیگر صحبت و تبادل نظر می‌کنند. بعد از صرف غذا بچه‌های صحنه میز را برای قضاوت داور‌ها در دکور طبقه بالا آماده می‌کنند. غذا‌ها روی میز چیده می‌شود و تصویربردار‌ها در جای خود مستقر می‌شوند. هر سه گروه در این بخش حضور دارند.
 
ابتدا وحید حسینی هویچ پلویی که گروه بنفش پخته اند را برای داور‌ها و خودش از داخل دیس می‌کشد و همچنین برانی اسفناج را برای داوران در پیاله می‌ریزد و درباره آن با هم گپ می‌زنند و حسینی از سیر و نمک زیادی که در برانی وجود دارد استفاده کرده و با این گروه شوخی می‌کند. بعد از آن نوبت به گروه‌های دیگر می‌رسد. باز هم مابین ضبط برنامه صدای هواپیما چند بار کار را متوقف می‌کند.
 
پس از ضبط این بخش هم گروه به دکور «آشپز شو» منتقل شده و وحید حسینی در این بخش آش آبکش خراسانی را مقابل دوربین می‌پزد. او با دقت و حرفه‌ای آشپزی می‌کند و سعی می‌کند با کمترین برداشتی این بخش را بگیرد. در نهایت برنامه به پایان می‌رسد و ما نیز این گروه خونگرم و دوست داشتنی را ترک‌می‌کنیم.

آشپزخانه‌های مجهز

دو طرف دکور اصلی جایی برای حضور تماشاچی‌ها مهیا شده است. دستیار کارگردان با تماشاچی‌ها پلاتو سلام مجری و تشویق کردن را تمرین می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد که تا پایان برنامه پرانرژی باشند. تاثیرات منفی کرونا را روی این برنامه هم می‌توان مشاهده کرد. تعداد آن‌ها به حداقل رسیده و اغلب همراهان شرکت کننده‌ها هستند که با ماسک و با فاصله کنار هم نشسته‌اند و انتظار یک رقابت پرهیجان را می‌کشند. بعد از توجیه تماشاچی‌ها به بهانه آغاز ماه ربیع الاول صدای امید حاجیلی فضا را پر می‌کند و بچه‌هایی که به عنوان تماشاچی آمده اند، سر ذوق می‌آیند.
 
در این بین با بچه‌های پشت صحنه همکلام می‌شویم. آن‌ها از خاطرات شیرین و خوب این سال‌ها می‌گویند. از این‌که اغلب دستپخت شرکت کننده‌ها را تست می‌کنند و در این مدت با غذا‌های جالبی آشنا شده اند. از انرژی خوب تماشاچی‌ها می‌گویند و این‌که کرونا باعث شده تا حدودی از این موهبت محروم شوند. بچه‌های صحنه در حال تمیز و مرتب و ضدعفونی کردن کانتر‌ها برای ضبط برنامه هستند.
 
وحید حسینی هم در حال گپ زدن با شرکت کننده‌ها و توضیح درباره نکات مهمی است. پلانی از برنامه با حضور تماشاچی‌ها ضبط می‌شود و همه برای پذیرایی وارد سالن غذاخوری می‌شوند. یکی از بچه‌های گروه می‌گوید به خاطر این‌که موقع پخت و پز بوی غذا باعث نشود تا قند خون تماشاچی‌ها بیفتد، به آن‌ها مواد قندی می‌دهیم.
 
در این فرصت من هم برای بررسی به کانتر‌ها نزدیک‌تر می‌شوم. کشوی زیر گاز را که باز می‌کنم نگاهم به ادویه‌های مختلفی می‌افتد که زیر هر کدام نام همان ادویه نوشته شده. کشو‌های بعدی هم پر از لوازم مختلف آشپزی است. به طور کلی هر آنچه در آشپزی نیاز داشته باشید، در این آشپزخانه‌ها یافت می‌شود. مهمتر این‌که نور‌های خوبی هم برای کانتر‌ها طراحی شده است. روی پیش‌بند همه شرکت کننده‌ها و تماشاچی‌ها لوگو برنامه قرار دارد. جالب‌تر این‌که لباسی برای خانم‌های پشت صحنه طراحی شده که شبیه به پیش‌بند است و لوگوی برنامه هم روی همه آن‌ها نقش بسته. همچنین روی لباس همه عوامل پشت صحنه هم این لوگو قرار دارد.
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *