عوامل کاهش انتخاب رشته

9:14 - 14 مهر 1399
کد خبر: ۶۶۲۱۴۴
معاون سابق آموزش متوسطه آموزش‌وپرورش دلیل کاهش داوطلبین انتخاب رشته کنکور ۹۹ را شیوع بیماری کرونا و مشکلات اقتصادی دانست و در این رابطه گفت هزینه‌های میلیونی تحصیل برای خانواده‌ها بار سنگینی است و عده‌ای هم به این دلیل از تحصیل انصراف می‌دهند.
_ روزنامه رسالت نوشت: ابراهیم سحرخیز در بیان علت کاهش انتخاب رشته از سوی داوطلبین مجاز می‌گوید: «تجربیات داوطلبان ما نسبت به گذشته بیشتر شده و می‌دانند که این‌همه صف انتظار برای ۱۰ درصد ظرفیت دانشگاه‌هاست که ما آن را در قالب دوره روزانه و دانشگاه‌های دولتی داریم. یعنی تمام یک‌میلیون شرکت‌کننده تصور اولیه‌شان این است که سنگ  مفت و گنجشک مفت، می‌رویم و شانس‌مان را امتحان می‌کنیم. البته همه قصدشان این است که دانشگاه‌های دولتی روزانه قبول شوند که شهریه نداشته باشد و طبیعتا ما نباید انتظار داشته باشیم زمانی که تنها ۱۰۰ تا ۱۴۰ هزار نفر پذیرش داریم همه یک‌میلیون نفر بیایند و انتخاب رشته کنند. اگر درگذشته این اتفاق می‌افتاد فکر می‌کردند شانس دخیل است، اما امروز داوطلبان به این تجربه رسیده‌اند که فردی با رتبه ۲۰ هزار یا ۴۰ هزار، برای ورود به دانشگاه‌های برتر و رشته‌های خاص شانسی ندارد.»  
 
معاون سابق آموزش متوسطه آموزش‌وپرورش ادامه داد: «نکته دیگر این‌که سال‌ها قبل، یک‌بخشی از ظرفیت دانشگاه‌ها اختصاص پیدا می‌کرد به کارکنان دولت، کسانی که دیپلم، فوق‌دیپلم یا لیسانس داشتند و تلقی‌شان این بود که اگر  مدرک بالاتر بگیرند حقوقشان افزایش پیدا می‌کند و یا ارتقای شغلی می‌گیرند. این تمایل نیز در حال حاضر کاهش‌یافته، به این دلیل که کشور اشباع‌شده و خیلی از این کارکنان بازنشسته شده‌اند و نیرو‌های جدید هم که وارد سیستم می‌شوند اغلب خودشان تحصیلات دانشگاهی دارند. یکسری مقررات هم وضع شد که دولت در استخدام، بیشتر از یک مدرک نمی‌پذیرد و این هم یک مقدار از انگیزه‌ها را کم کرده است. علت دیگر، بیکاری تحصیلکرده‌های دانشگاهی است که ما بیشترین بیکاری را در بین این قشر داریم.»
 
وی اشاره کرد: «حتی مطالعات دقیق نشان می‌دهد کسانی که دیپلم دارند یا تحصیلات پایین دارند حالا شاید توقعشان هم پایین بوده، به‌سرعت جذب بازار کار شدند، اما کسی که فوق‌لیسانس  یا دکتری دارد به هر کاری تن نمی‌دهد و باید چندین سال بنشیند تا شاید گشایشی حاصل شود. مردم وقتی این‌ها را می‌بینند میل و عطشی برای رفتن به دانشگاه ندارند. نکته بعدی این است که طی سال‌های اخیر دانشگاه‌های غیردولتی و آزاد یا حتی برخی از رشته‌ها دیگر آن‌قدر داوطلب ندارند و به همین خاطر است که امسال رییس سازمان سنجش اعلام کرد، قبل از این‌که کنکور برگزار شود بعضی از داوطلبان می‌توانند انتخاب رشته کنند. منظور ایشان از انتخاب رشته، همان کد رشته محل‌هایی بود که اصلا نیاز به آزمون ندارد و آن‌قدر صندلی خالی دارند که هرکسی می‌تواند انتخاب رشته کند، حتی قبل از شرکت در آزمون. برخی از ظرفیت‌ها خالی می‌ماند،  این ظرفیت‌ها کجاست؟ جایی که پولی است مثل دانشگاه‌های غیرانتفاعی و  دانشگاه‌های آزاد. حتی خبر داشتم در سال گذشته برخی از رشته محل‌های دانشگاه آزاد خلوت شده بود که این دانشگاه تصمیم گرفت برخی از امکانات آموزشی و خوابگاهی خودش را تغییر کاربری بدهد و به مراکز توریستی و اقامتی تبدیل کند. حتی دانشگاه پیام نور اعلام کرد کسانی که قبلا بدون کنکور ثبت‌نام کردند و نیامدند ما الان دوباره آن‌ها را می‌پذیریم. اتفاقا این پدیده خوبی است یعنی ما به ۱۵ تا ۱۶ میلیون دانش‌آموز بگوییم راه موفقیت و پل پیروزی فقط ورود به دانشگاه نیست و بهتر است به اشتغال بیندیشند.»
 
سحرخیز در ادامه تاکید می‌کند: «مشکلات اقتصادی هم در این مساله دخیل است.  مردم حساب می‌کنند برای یک لیسانس حدود ۱۰۰ میلیون باید هزینه کنند و یا برای یک فوق‌لیسانس نزدیک به ۶۰ تا ۷۰ میلیون هزینه می‌شود که در این شرایط اقتصادی برای خانواده‌ها این  بار سنگینی است و عده‌ای هم به این خاطر انصراف می‌دهند. از آن‌سو فرد خودش را در کنکور محک زده و دیده است که فقط کسانی می‌توانند وارد رشته روزانه دانشگاه‌های دولتی بدون شهریه بشوند که رتبه‌هایشان خوب باشد، حالا نه رتبه‌های یک‌رقمی و دورقمی و مشاور حتما راهنمایی‌شان می‌کند که چکار بکنند و خودشان هم می‌دانند تا چه رتبه‌ای می‌توانند وارد این دانشگاه‌ها بشوند و اینجا شانس هم‌معنی ندارد؛ بنابراین پس از سال‌ها تجربه، داوطلبان به این جمع‌بندی رسیده‌اند که تا چه رتبه‌هایی شانس ورود به دانشگاه رادارند. هم مسایل و شرایط اقتصادی و هم عدم انگیزه به دلیل بیکاری گسترده و شرایط کرونایی مزید بر علت بوده است. امسال خیلی از خانواده‌ها واقعا نگران بودند.  از آن‌طرف هم دولت واقعا تصمیماتش لحظه‌به‌لحظه تغییر می‌کرد. حتی سه چهار روز مانده به کنکور دو ساعت قبلش دو وزیر علوم و بهداشت اعلام کردند که کنکور به خاطر کرونا به تعویق می‌افتد و دو ساعت بعد اخبار اعلام کرد کنکور در تاریخ خودش برگزار می‌شود و این در صورتی بود که چندین‌بار پیش‌ازاین نیز جابه‌جاشده بودو  این هم ازجمله عواملی بود که بعضی از خانواده‌ها نتوانستند برای فرزندانشان برنامه‌ریزی کنند و ترجیح دادند امسال به دلیل شرایط خاص کرونایی یا انصراف بدهند یا به‌صورت آزمایشی شرکت بکنند تا ببینند چه می‌شود.»
 
سحرخیز در رابطه با حذف کنکور گفت: «درهرصورت معتقدم کنکور آن عطش ۱۰ سال و پانزده سال قبل را برای مردم نداشته و ما روزبه‌روز به سمتی حرکت می‌کنیم که مشتریان واقعی انتخاب رشته کم می‌شود و این خودبه‌خود به اجرای قانون حذف کنکور و اعمال سوابق تخصصی دانش آموزان و داوطلبان کمک می‌کند. ما باید کاری کنیم که این استرس و هزینه‌ای که مردم برای کنکور صرف می‌کنند، کم بشود. یکی از راهکار‌ها این است که هدایت تحصیلی را در مدارس اصلاح کنیم و دانش آموزان را به سمت رشته‌های فنی حرفه‌ای و کار و دانش و تجربه کردن بازار کار شیفت بدهیم تا بعد از ورود به بازار کاربتوانند بعد‌ها در دانشگاه ادامه تحصیل بدهند.»
 
معاون سابق آموزش متوسطه آموزش‌وپرورش، کنکور را یک فن دانسته و بیان می‌کند: «هرکسی که در آزمون سراسری قبول می‌شود لزوما فرد باهوش یا نابغه‌ای نیست. امروز تست‌زنی تبدیل به فن شده و آن را آموزش می‌دهند و کسانی که پول بیشتری می‌پردازند و کلاس‌های بیشتر و بهتری می‌روند با این فن بیشتر آشنا می‌شوند. رقم‌های نجومی‌ای هم برای این آموزش‌ها هزینه می‌شود. به‌عنوان‌مثال فرد یک میلیارد هزینه می‌کند تا رشته پزشکی قبول شود. موضوع دیگر این است که در شرایط فعلی از دانشگاه‌های غیردولتی استقبال نمی‌شود که بخشی از آن به مسایل اقتصادی بازمی‌گردد و این‌که کارمندان دولت، چون در کنکور سراسری امکان قبولی نداشتند، در کنکور دانشگاه آزاد شرکت کرده و قبول می‌شدند و در اداره یا محل کار خود ارتقای مقام پیداکرده و حقوقشان بیشتر می‌شد، اما اکنون مبلغ شهریه‌ها بسیار بالا رفته است و دیگرکسی نمی‌تواند برای یک فوق‌لیسانس نزدیک به ۱۰۰ میلیون هزینه کند.  مردم در تأمین معاش خود مانده‌اند، از کجا بیاورند؟ بنابراین قابل پیش‌بینی بود که دانشگاه آزاد به‌زودی با مشکل دانشجو مواجه شود و در حال حاضر می‌بینیم که تمام همت‌اش را روی مقطع دکتری و فوق‌لیسانس گذاشته است. به گفته وی، دهه ۶۰ از دانشگاه‌ها استقبال می‌شد، به دلیل این‌که مدارس سه شیفت بودند و دارای ۱۸ میلیون دانش‌آموز بودیم، اکنون هم ۱۶ میلیون دانش‌آموز داریم، اما در آن برهه از زمان، حدود ۶۵ تا ۷۰ درصد معلمین ما مدرک دانشگاهی نداشتند و با فوق‌دیپلم تدریس می‌کردند. کارمندان دولت هم همین‌طور بودند. در حال حاضر این تحول ایجادشده و اکثرا رفته‌اند و به آن نقطه که می‌خواستند رسیده‌اند و دیگر نیازی نمی‌بینند. واقعیت هم این است که دانشگاه‌های غیردولتی ما فاقد کیفیت هستند و بعضا کیفیت‌ها پایین است و نظارت‌ها نیز ضعیف است.» 

 

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *