رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

کشور بدون تعطیلات و مرخصی؛ آمریکایی‌ها و کار زیاد!

14:39 - 20 ارديبهشت 1399
کد خبر: ۶۱۹۲۵۵
گزارش ها و مطالعات انجام شده حاکی از وضعیت بحرانی شرایط کاری بسیاری از کارگران و ساعات کاری بسیار بالای آنها است.

– تا به حال مفهوم “Overworking” یا "کار بیش از حد و اندازه" به گوشتان خورده است؟ تا به حال شنیده اید کسی به خاطر کار زیاد جان خود را در ایران از دست داده باشد؟ احتمالا پاسخ شما خیر باشد.

موضوعی که شاید در ایران و در ذهن‌های ما موضوعی بی اهمیت و غیرقابل تصور باشد، اما در بسیاری کشورها، چون چین، ژاپن و کره جنوبی؛ کار زیاد و مرگ و میر‌های ناشی از آن یکی از اصلی‌ترین معضل‌های پیشروی این کشورهاست.

در این ۳ کشور ذکر شده، حتی برای این مسئله واژگان مخصوصی نیز شکل گرفته و در رسانه‌ها و محافل گوناگون مباحث بسیاری پیرامون آن صورت می‌گیرد. کره ای‌ها به آن"Gwarosa"، ژاپنی‌ها به آن"Karoshi"و چینی‌ها به آن "Guolaosi" می‌گویند.

مسئله‌ای که سالانه نزدیک به ۶۰۰ هزار نفر در چین و ۱۸۰۰ نفر در ژاپن به دلیل آن جان خود را از دست می‌دهند. در کره جنوبی نیز آمار دقیقی از میزان کشته‌ها وجود ندارد، اما دولت کره در سال‌های اخیر به دلیل وجود این بحران، میزان ساعات کاری این کشور را ۲۸ ساعت کاهش داده و تدابیر گوناگونی را اتخاذ کرده است.

اما صبر کنید. پایان داستان ما ملت هایی، چون ژاپنی‌ها و زندگی مکانیکی آن‌ها نیست. مطابق آمار سازمان جهانی کار؛ آمریکایی‌ها سالانه ۴۹۹ ساعت بیشتر از فرانسوی ها، ۲۶۰ ساعت بیشتر از بریتانیایی‌ها و حتی ۱۳۷ ساعت بیشتر از ژاپنی ها، کار می‌کنند.

به طور دقیق تر، در تعاریف بین المللی به کار بیش از ۴۰ ساعت در هفته overworking اطلاق می‌شود و مطابق آمارها؛ ۸۵ درصد مردان و ۶۶ درصد زنان در آمریکا بیش از ۴۰ ساعت در هفته کار می‌کنند.

آمار تعجب برانگیز دیگری نیز از موسسه‌ی افکارسنجی گالوپ وجود دارد که نشان می‌دهد تنها ۸ درصد نیروی کار تمام وقت در آمریکا زیر ۴۰ ساعت در هفته کار می‌کنند و ۴۲ درصد ۴۰ ساعت، ۱۱ درصد ۴۱ تا ۴۹ ساعت، ۲۱ درصد ۵۰ تا ۵۹ ساعت و ۱۸ درصد بیش از ۶۰ ساعت مشغول به کار هستند و آمریکا را به یکی از کشور‌های پیشرو در میزان کار زیاد تبدیل کرده اند.

جالب آنجاست که ۱۳۴ کشور در دنیا قوانینی پیرامون حداکثر میزان کار هفتگی را در کشور خود حاکم کرده اند که ایالات متحده آمریکا نامی در این لیست بلند بالا نیز ندارد. شاید وجود امکانات تشویقی و مزایای گوناگونی که بسیاری از آن‌ها مواردی عادی در سایر کشورهاست، میتوانست آمریکایی‌ها را بیش از پیش به وضعیت کاری خود امیدوار کند، اما آن‌ها حتی از داشتن بسیاری از این حقوق اولیه هر کارمندی در سراسر دنیا نیز محرومند. به طور مثال، آمریکا جزء اندک کشور‌هایی در دنیاست که نیروی کار آن از "مرخصی زایمان با حقوق" محروم می‌باشد. در حالیکه در سایر کشور‌ها جهت نگهداریِ فرزند تازه متولد شده یا مراقبت‌های بعد از زایمان، به طور متوسط بین ۱۲ تا ۲۰ هفته مرخصی با حقوق به نیروی کار اختصاص داده می‌شود.

همچنین آمریکایی‌ها مطابق قوانین کلی این کشور از آنچه که ما در ایران به عنوان مرخصی استحقاقی یا مرخصی سالانه میشناسیم (۳۰ روز در سال در ایران) نیز برخوردار نیستند و این حق در ایالات متحده برعهده کارفرماست که آیا چنین مزیتی را در اختیار کارمند و کارگرش قرار دهد یا خیر! (بسیاری از آمریکایی‌ها به طنز کشور خود را “No Vacation Nation” یا کشور بدون تعطیلات خطاب می‌کنند.)

حتی تاسف بارتر آنجاست که آمریکایی‌ها قانون کشوری و فدرالی هم تحت عنوان مرخصی استعلاجی ندارند و در صورت بیماری و عدم حضور در محل کار، از حقوق آن‌ها کسر خواهد شد. مسئله‌ای که ابعاد بحرانی خود را در روز‌های نخست کرونایی به خوبی نشان داد؛ چرا که مطابق آمار یکی از نشریات پزشکی، نزدیک به ۳۲ میلیون کارمند و کارگر آمریکاییِ بدون مرخصی با حقوق، به دلیل مشکلات اقتصادی مجبور بوده اند تا در محل کار خود حاضر شوند. مواردی که همگی دست به دست هم داده اند تا کارکنان آمریکایی مطابق تحقیقات بیش از همتایان اروپایی و حتی ژاپنی خود درگیر بیماری‌های مرتبط با استرس باشند و زندگی توام با اضطراب را تجربه کنند.

این بحران متاسفانه زمانی که با مشکلات اقتصادی و معیشتی نیز همراه شود، برای یک نیروی کار دردناک‌تر و سخت‌تر نیز خواهد شد. چرا که مطابق آمار‌ها نزدیک به ۸۰ درصد آمریکایی‌ها با وجود کار زیاد و نبود بسیاری از مزایای اولیه‌ی کار، اصطلاحاً paycheck to paycheck زندگی می‌کنند و در آخر ماه یا در آخر روز منتظر رسیدن حقوق بعدی خود هستند چرا که پس اندازی برای گذراندن زندگی خود ندارند.

در پایان باید این نکته را ذکر کرد که بی شک کار و تلاش فراوان مواردی ستودنی هستند و باعث رشد یک فرد و یک ملت می‌شوند، اما تا جایی که به یک رویه‌ی افراطی تبدیل نشده و سلامت روحی و روانی افراد و جوامع را تحت تاثیر قرار ندهند.

چرا که آن زمان دیگر آن کشور‌ها تبدیل به جوامعی مکانیکی خواهند شد و عملاً انسان‌ها در چنین اجتماعی بیشتر به یک ربات شبیه خواهند بود تا به یک انسان.

پژوهشگر مسائل آمریکا/ محمد مهدی عباسی



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *