تلاوت جزء به جزء قرآن مجید/ صفحه ۲۴۶

7:00 - 19 فروردين 1399
کد خبر: ۶۱۰۱۶۱
خبرگزاری میزان-تلاوت صفحه دویست و چهل و ششم از سوره یوسف را با صدای استاد محمد صدیق منشاوی می‌شنوید.

گروه چند رسانه‌ای ، تلاوت صفحه دویست و چهل و ششم «سوره یوسف از آیه ۸۷ تا ۹۵» در قالب فایل صوتی با صدای استاد منشاوی را در اختیار مخاطبان خود قرار داده است.

تلاوت صفحه دویست و چهل و ششم «سوره یوسف از آیه ۸۷ تا ۹۵»
[video src='https://www.mizan.news/wp-content/uploads/2022/01/01']

بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ

یَٰبَنِیَّ ٱذۡهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَاْیۡـَٔسُواْ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِۖ إِنَّهُۥ لَا یَاْیۡـَٔسُ مِن رَّوۡحِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلۡقَوۡمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ ۸۷
اى فرزندان من، بروید (به ملک مصر) و از حال یوسف و برادرش تحقیق کرده و جویا شوید و از رحمت خدا نومید مباشید که هرگز جز کافران هیچ کس از رحمت خدا نومید نیست

فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَیۡهِ قَالُواْ یَـٰٓأَیُّهَا ٱلۡعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهۡلَنَا ٱلضُّرُّ وَجِئۡنَا بِبِضَٰعَةٖ مُّزۡجَىٰةٖ فَأَوۡفِ لَنَا ٱلۡکَیۡلَ وَتَصَدَّقۡ عَلَیۡنَآۖ إِنَّ ٱللَّهَ یَجۡزِی ٱلۡمُتَصَدِّقِینَ ۸۸
برادران (به امر پدر باز به مصر نزد یوسف آمده)، چون بر او وارد شدند گفتند: اى عزیز مصر، ما با همۀ اهل بیت خود به فقر و قحطى و بیچارگى گرفتار شدیم و با متاعى ناچیز و بى قدر (حضور تو) آمدیم، پس بر قدر احسانت نسبت به ما بیفزا و از ما به صدقه دستگیرى کن، که خدا صدقه بخشندگان را نیکو پاداش مى دهد

قَالَ هَلۡ عَلِمۡتُم مَّا فَعَلۡتُم بِیُوسُفَ وَأَخِیهِ إِذۡ أَنتُمۡ جَٰهِلُونَ ۸۹
گفت: شما برادران یوسف در دوران جهل و نادانى فهمیدید که با یوسف و برادرش چه کردید؟

قَالُوٓاْ أَءِنَّکَ لَأَنتَ یُوسُفُۖ قَالَ أَنَا۠ یُوسُفُ وَهَٰذَآ أَخِیۖ قَدۡ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَیۡنَآۖ إِنَّهُۥ مَن یَتَّقِ وَیَصۡبِرۡ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِینَ ۹۰
آنان گفتند: آیا تو همان یوسف هستى؟ پاسخ داد که آرى من همان یوسفم و این برادر من (بنیامین) است، خدا بر ما منّت نهاد (و ما را به دیدار هم پس از چهل سال رسانید) که البته هر کس تقوا و صبر پیشه کند خدا اجر نیکوکاران را ضایع نگذارد

قَالُواْ تَٱللَّهِ لَقَدۡ ءَاثَرَکَ ٱللَّهُ عَلَیۡنَا وَإِن کُنَّا لَخَٰطِـِٔینَ ۹۱
برادران گفتند: به خدا که خدا تو را بر ما (به ملک و عزت و عقل و حسن و کمال) برگزید و ما (در حق تو) مقصر و خطاکار بودیم

قَالَ لَا تَثۡرِیبَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡیَوۡمَۖ یَغۡفِرُ ٱللَّهُ لَکُمۡۖ وَهُوَ أَرۡحَمُ ٱلرَّـٰحِمِینَ ۹۲
یوسف گفت: امروز هیچ خجل و متأثر نباشید، که خدا گناه شما ببخشد و او مهربان‌ترین مهربانان است

ٱذۡهَبُواْ بِقَمِیصِی هَٰذَا فَأَلۡقُوهُ عَلَىٰ وَجۡهِ أَبِی یَأۡتِ بَصِیرٗا وَأۡتُونِی بِأَهۡلِکُمۡ أَجۡمَعِینَ ۹۳
اکنون این پیراهن مرا نزد پدرم (یعقوب) برده و به روى او افکنید تا دیدگانش باز بینا شود آن گاه (او و) همۀ اهل بیت و خویشان خود را (از کنعان به مصر) نزد من آرید

وَلَمَّا فَصَلَتِ ٱلۡعِیرُ قَالَ أَبُوهُمۡ إِنِّی لَأَجِدُ رِیحَ یُوسُفَۖ لَوۡلَآ أَن تُفَنِّدُونِ ۹۴
و، چون کاروان از مصر بیرون آمد یعقوب گفت: اگر مرا تخطئه نکنید من بوى یوسف را مى شنوم

قَالُواْ تَٱللَّهِ إِنَّکَ لَفِی ضَلَٰلِکَ ٱلۡقَدِیمِ ۹۵
شنوندگان گفتند: قسم به خدا که تو از قدیم الایام تا کنون (از شوق یوسف) حواست پریشان و عقلت مشوّش است (که هنوز بوى یوسف مى شنوى)
 
تلاوت جزء به جزء قرآن مجید/ صفحه ۲۴۶


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *