راستگرایی افراطی؛ بحران فزاینده پیش روی اروپا

5:45 - 07 فروردين 1399
کد خبر: ۶۰۴۲۳۵
اتحادیه اروپا خود را برای یک گرگونی آماده می‌کند اما مشکلات آشنای پوپولیسم، تنش‌های تجاری، مهاجرت و کسری بودجه همچنان بر روی بلوک غرب متمرکز هستند.
ویزه عید///راستگرایی افراطی؛ بحران فزاینده پیش روی اروپابه گزارش گروه بین الملل ، ظهور و بروز احزاب راست افراطی در اروپا و در اختیار گرفتن قدرت توسط این احزاب در دهه اخیر موضوعی است که توجهات بسیاری را به خود جلب کرده است.

توجه به این نکته ضروری است که شرایط اقتصادی در اروپا و آمریکا بیش از دوره‌های بحرانی اقتصاد، بستر مناسبی برای پوپولیسم فراهم می‌کند. این امر سبب شده تا سیاستمداران در دوره‌های رونق اقتصادی به جای تمرکز بر سیاست‌های اجتماعی بر سیاست‌های هویتی تاکید داشته باشند.
 
دیدگاه فراگیری که در حال حاضر بیش از سایر رویکرد‌ها در این زمینه می‌تواند مورد استناد قرار بگیرد، بر عامل خشم عمومی تاکید کرده و بر این باور است که خشم عمومی عامل اصلی تغییر جهت سیاسی در اروپاست.

در سراسر قاره اروپا گروه‌ ها و سازمان‌های نژادپرست از مبارزه علیه تروریسم برای ایجاد پایگاهی جدید برای خود استفاده کرده‎اند. در ۱۰ سال گذشته، جنبش‌های سیاسی افراطی راست در اروپا توانسته‎اند اکثریت را در انتخابات به دست آورده و قدرت را در اختیار بگیرند. آن‌ها در حال حاضر در قدرت هستند و تلاش می‌کنند که در زمینه آموزش و پرورش، مهاجرت و قوه قضائیه قوانین مدنظر خود را به تصویب برسانند.

حملات تروریستی در نیس، چارلی ابدو و در مرکز هنری باتاکلان در فرانسه و حملات مشابه در سایر کشور‌های اروپا سبب شد تا تهدیدات تروریستی بیش از پیش واقعی به نظر برسند. این حوادث به موازات افزایش میزان مهاجرت‌ها به اروپا موجب شد تا اروپا شاهد قوانین سختگیرانه تری در مورد مهاجران باشد.
 
در فرانسه قوانین اضطراری، اجازه دستگیری و بازرسی‌های متعدد را می‌دهد و در بلژیک، آلمان و هلند پلیس لیست‌هایی از مظنونان که اغلب شامل جوانان رنگین پوست هستند، تهیه کرده‎اند.
 
در انگلیس به طور فزاینده‌ای مهاجران مرتکب جرایم جزئی، تهدید به اخراج می‌شوند. در واقع اروپا شهروندی را با موضوعات تبعیض آمیزی بازتعریف کرده است.
 
در حالی که جنبش‌های جدید جناح راست در انتخابات شرکت می‌کنند، هواداران آنها، گروه های گشت زنی در مرز‌ها را تشکیل می‌دهند، کسب و کار مهاجران را مختل می‌کنند، زنان را به دلیل حجاب شان مورد آزار قرار می‌دهند و ارتش‌های کوچکی از اراذل و اوباش تشکیل می‌دهند. آنها حتی از ظاهر شدن به صورت عمومی در اینترنت ابایی ندارند و حساب‌های مشخصی در شبکه‎های اجتماعی دارند.

روند سیاسی جدید که تقریبا کل اروپا را در بر گرفته است، گرایشات سیاسی را به طیف راست افراطی و پوپولیسم محدود می‌کند. روی کار آمدن احزاب افراطی در کشور‌های مختلف اروپایی مانند مجارستان، لهستان، چک، اتریش، اسپانیا و هلند در حال تبدیل شدن به عرفی سیاسی است که تهدیدی جدی برای کشور‌های اتحادیه اروپا مانند ایتالیا، فرانسه و آلمان محسوب می‌شود.

به عنوان مثال در فرانسه، امانوئل مکرون در طول مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۷، جنبشی را شکل داد که به نظر پوپولیستی اما در محتوا، ضد پوپولیستی بود؛ همانند همه پوپولیست‎ها، او کل طبقه سیاسی را مورد انتقاد قرار داد و وعده داد سیاستمداران را با مردم عادی جایگزین کند.
 
همه این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که بسیاری از کشور‌های اروپایی استراتژی واضحی برای مقابله با افزایش افراط گرایی راستی ندارند. با در نظر داشتن همه این موارد باید خاطر نشان کرد که کشور‌های اروپایی باید توجه بیشتری به پیامد‌های نابرابری و بی عدالتی اجتماعی داشته و اقدامات موثری در سیاست‌های مهاجرتی خود انجام دهند.

کشور‌های اروپایی باید سیاست‎های خود را مورد بررسی قرار داده و مشارکت شهروندان را از طریق اعتمادسازی بالا ببرند تا جذابیت احزاب پوپولیست کمتر شود.
 
خیزش و رشد روزافزون راست گرایی افراطی در سال‌های اخیر و متعاقب آن افزایش آمار جرایم ناشی از این جریان سبب بروز نگرانی‌هایی جدی در کشور‌های اروپایی و آمریکایی شده است. نکته مهم در این زمینه ناتوانی دولت‌ها و ائتلاف‌های حزبی برای مقابله با رشد سریع این پدیده در سراسر اروپا و آمریکا است.
 
بازگشت به ناسیونالیسم و راست گرایی افراطی در اروپا و آمریکا در سال‌های اخیر به معضل بزرگی برای این کشور‌ها مبدل شده است.
 
راستگرایی افراطی با زمینه‌های سفیدبرتر پنداری در آمریکا که از سوی «دونالد ترامپ» مورد حمایت قرار گرفته و در دوران ریاست جمهوری وی از رشد قابل ملاحظه‌ای نیز برخوردار بوده، سبب تشدید نگرانی‌هایی در این کشور شده است.
 
این معضل به عنوان میراث پایدار اتحادیه اروپا علاوه بر تبعات و پیامد‌های ناخوشایند، نگرانی‌های جدی را در کشور‌های عضو این بلوک سیاسی و اقتصادی برانگیخته است.
 
ناسیونالیسم افراطی که در سال‌های اخیر به شکلی روزمره مردم کشور‌های ایتالیا، سوئد، دانمارک، فرانسه، آلمان، اتریش، هلند، مجارستان و لهستان را هدف قرار داده به یکی از نقاط ضعف اتحادیه اروپا مبدل شده است.
 
باید توجه داشت در حالی که برخی از کارشناسان بر نارضایتی‌های اقتصادی به عنوان عامل اصلی بروز راست گرایی افراطی در اروپا تاکید دارند، چنین نگرشی تنها به تقلیل اهمیت موضوع منجر شده و به آشکار شدن علل بروز و چگونگی مقابله با خطرات آن کمکی نمی‌کند. این پدیده که در کشور‌های شرق اروپا به شکل مخالفت با لیبرالیسم و در کشور‌های آمریکا و انگلیس و به طور کلی در غرب اروپا در قالب میهن پرستی افراطی و ضدیت با مهاجران خود را به نمایش درآورده، دارای دلایل زیادی است.

از هم گسستگی جوامع اروپایی و کاهش سطح نفوذ احزاب سنتی به ویژه احزاب چپ در قاره سبز به موازات رشد پوپولیسم در هر دو گروه از احزاب، تشدید تناقض‎های شدید جهانی شدن و اروپایی شدن با سیاست‌های هویتی، حرکت خزنده و مداوم سیستم‌های سیاسی اروپایی به سمت راست در سال‌های اخیر و فروپاشی ارزش‌های ضد فاشیستی به عنوان ارزش‌های بنیادین موسسات ملی و نیز اروپایی از جمله علل موثر در خیزش راست گرایی افراطی با صورت‌ها و شعار‌های ظاهرا مختلف بوده است.
 
چنین پیام‌هایی نه تنها در سطح جوامع اروپایی بلکه در سطوح بالاتر دولتی نیز محسوس و قابل رویت است. این گرایش‌ها در عرصه دولتی از رشد روزافزون روندی بین المللی خبر می‌دهد که انگیزه‌ های بسیاری برای ایجاد سیستمی فراملی و ضد اتحادیه اروپایی دارد.

بررسی روند‌های سیاسی در کشورهای ایتالیا، سوئد، آلمان، فرانسه، لهستان و مجارستان به خوبی مسیر افزایش قدرت راست افراطی در اروپا را آشکار می‌کند.
 
بیشتر بخوانید:
 
 
اطلاق عنوان سومین اقتصاد بزرگ منطقه یورو به ایتالیا، به این معنا است که هر نوع تحول سیاسی در داخل این کشور تا چه حد می‌تواند بر سایر کشور‌های اروپایی تاثیر داشته باشد. در این راستا باید به نقش «ماتئو سالوینی» وزیر کشور ایتالیا و رئیس حزب راست افراطی «لیگا» که تلاش مستمری برای برقراری ارتباط با سایر طرف‌های راست افراطی می‌کند و به تعهدات ضد مهاجرتی خود به سیاستمداران کشور‌های اروپای شرقی تاکید دارد، توجه زیادی داشت.

روند‌های سیاسی مشابه با شدت و ضعف مختلف در کشورهای دیگر سبب تشدید و افزایش تهدیدات و اقدامات افراط گرایانه در کشور‌های اروپایی شده است. به طور مثال در بررسی جرایم رخ داده در انگلیس مشخص شد که به رغم کاهش تعداد کل دستگیری های ناشی از جرایم تروریستی، دستگیری مظنونان سفیدپوست از سال ۲۰۰۴ تاکنون رشد قابل ملاحظه‌ای داشته است. براساس آمار‌های وزارت کشور انگلیس ۴۱ درصد از مظنونین دستگیر شده در انگلیس سفیدپوست بوده‎اند. این در حالی است که نرخ رشد دستگیری مظنونان سیاهپوست تقریبا ثابت و شمار مظنونان دستگیر شده آسیایی از ۴۰.۶ درصد در سال ۲۰۰۶ به ۳۶.۲ درصد در سال ۲۰۱۸-۱۹ کاهش یافته است.
 
به گزارش ایندیپندنت، مظنونان سفیدپوست دستگیر شده در انگلیس غالبا دارای ایدوئولوژی‌های به شدت راست گرایانه بوده‎اند.
 
«پیتر نویمان» رئیس مرکز بین المللی مطالعات افراط گرایی مستقر در لندن، از افزایش جنایات و خشونت‌های افراط گرایان در حدود پنج سال اخیر خبر داد.
 
به گزارش تحلیلگران مرکز تروریسم جین (JTIC)، عملیات ضد تروریستی برای مقابله با افراط گرایان دست راستی یا جنایات ناشی از تنفر بین سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ شاهد رشدی ۸۸ درصدی بوده است.

«توماس هالدنوانگ»، رئیس بخش اطلاعات داخلی آلمان، در این ارتباط گفت: سازمان‌های اطلاعاتی این کشور در سال ۲۰۱۹ کارمندان خود را ۵۰ درصد افزایش داده است.

مقامات امنیتی با اشاره به تهدید رو به رشد راست افراطی در کشور‌های اروپایی و تقویت سازمان یافتگی و شاخه سازی آن‌ها در سراسر اروپا در مورد چالش بزرگی پیش روی این کشورها هشدار داده‎اند.
 
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *