«به وقت اردیبهشت» به چاپ دوم رسید/روایتی شفاهی از زندگی شهید مدافع حرم «حسن قاسمی دانا»

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، کتاب «به وقت اردیبهشت» که مروری بر زندگی شهید حسن قاسمی دانا از شهدای مدافع حرم است در چاپ دوم با طرح جلد جدید به علاقمندان عرضه شد. 

حسین سعیدی مدیرعامل به‌نشر پیرامون چاپ دوم کتاب «به وقت اردیبهشت» گفت: کتاب «به وقت اردیبهشت» به قلم مریم عرفانیان از نویسندگان جوان مشهدی که آثار متعددی را در حوزه دفاع مقدس به رشته تحریر درآورده است، روایت شفاهی از زندگی شهید مشهدی مدافع حرم؛ حسن قاسمی دانا را بر اساس خاطرات مادر این شهید بزرگوار بیان می‌کند.
وی ادامه داد: این اثر که توسط انتشارات به‌نشر در سال ۱۳۹۷ منتشر و رونمایی شد در قالب ۱۹ داستان، تکرار خاطرات مادری است از جوان رشیدش که برایش آرزو‌ها داشت و روایت جوانی است که لحظه‌ای تاب ماندن نداشت و دلش برای یاری حضرت زینب (س) و مظلومیت شیعه تپید.

به گفته مدیرعامل به‌نشر مقوله دفاع مقدس دارای ظرفیت بی شماری برای تولید آثار ادبی و هنری مختلف است که در همین راستا انتشارات به‌نشر با تمرکز موضوعی در حوزه ادبیات دفاع مقدس، ادبیات پایداری، ادبیات دینی، ارزش‌های نظام ولایی و ... آثار متنوعی از جمله کتاب «به وقت اردیبهشت»، «هم قسم»، «تا ابد با تو می‌مانم» و... را روانه بازار کتاب نموده است.

وی تصریح کرد: اثر جذاب و خواندنی «به وقت اردیبهشت» با طرح جلد جدید و مزین به تصویر شهید والامقام حسن قاسمی دانا در ۱۴۶ صفحه در قطع رقعی و با شمارگان یک هزار نسخه توسط انتشارات به‌نشر تجدید چاپ شد.

سعیدی با بیان اینکه نام شهید حسن قاسمی دانا به عنوان نخستین شهید مشهدی مدافع حرم به ثبت رسیده است، افزود: در کتاب «به وقت اردیبهشت» مخاطب با داستان‌هایی همچون عطر خاک شلمچه، رقیبی که رفیق شد، هَل مِن ناصرٍ یَنصُرنی، جانم می‌رود، عملیات ثامن الائمه، بوسه‌ای که جا ماند، ما همه عباس توییم یا «حضرت زینب (س)» و... خاطرات زندگی این شهید جوان و پاسدار حقیقی بانوی کربلا، حریم «حرم ائمه (ع)» و مدافع عشق را مرور می‌کند.

«کنار مزار شهید بیست و نه ساله نشست. با دیدن خیسی روی سنگ و دسته گل بزرگی که بر نام شهید گمنام پهن شده بود، فهمید حتما یک نفر سر خاکش آمده. دست روی نامِ گمنام کشید و زیر لب نجوا کرد: ازت می‌خوام ثابت کنی شهدا جواب آدم رو میدن. تا نیمه رجب سال دیگه که ولادت امیرالمومنین هست، حسن من هم داماد شده باشه. چند دقیقه بعد حسن سر همان مزار نشست، دو انگشت بر سنگ گذاشت و زیر لب چیزی گفت. بعد هم چند مرتبه با صدای تقریباً بلند گفت: الهی آمین... الهی... دل زن لرزید؛ نفهمید پسرش از شهید چه خواسته است؟! شاید حاجتی در دل داشت یا یک آرزو! اما هر چه بود، با آمین گفتن‌هایش از خدا می‌خواست زودتر به آن برسد! و...» این‌ها بخشی از داستان «بوسه‌ای که جا ماند» از کتاب «به وقت اردیبهشت» می‌باشد.

شهید قاسمی دانا متولد شهریور ماه ۱۳۶۳ بود. وی همزمان با حمله گروه‌های تکفیری به حرم «حضرت زینب (س)» در فروردین ماه ۹۳ داوطلبانه به سوریه رفت و در عملیات «امام رضا (ع)» که شامل پاکسازی خانه به خانه بود با اصابت چند گلوله به شهادت رسید و آسمانی شد.