حقیقت ماجرا در ماهشهر/ اعتراضات مشروعی که ناتمام ماند

13:37 - 13 آذر 1398
کد خبر: ۵۷۳۸۶۴
دسته بندی: سیاست ، دفاعی و مقاومت
بر خلاف تبلیغات دروغ و گسترده جریان رسانه‌ای نظام سلطه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، ماموران امنیتی و انتظامی در ماهشهر نه تنها اقدام به کشتار کور مردم عادی نکردند بلکه طبق وظیفه قانونی خود و با هدف جلوگیری از یک فاجعه بزرگتر، اقدام به برخورد سخت با اخلالگران نظم و امنیت عمومی کردند.

زوایای مختلف حقیقت ماجرا در ماهشهربه گزارش گروه سیاسی به نقل از نورنیوز، آنچه در جریان حوادث اخیر کشورمان در بندر ماهشهر رخ داد و چند روزی است در شبکه‌های معاند به صورت تحریف شده روایت می‌شود، حاوی نکات بسیار مهمی بوده و از چند زاویه قابل بررسی است.

در یک صورت بندی کلی می‌توان متن و حاشیه اتفاقات ماهشهر را اینگونه دسته بندی کرد:

الف) آنچه غرض ورزانه در حال روایت است…

فاز اول: «بسترسازی احساسی و عاطفی» برای گسترش عمق نفوذ عملیات روانی: در این مرحله ادعا می‌شود که شهروندان ماهشهری با وجود سکونت در منطقه‌ای ثروتمند که بخش بزرگی از انرژی کشور را تامین می‌کند، در نهایت فقر و بیکاری و معضلات اقتصادی و اجتماعی زندگی می‌کنند و حتی از دسترسی به امکانات اولیه زندگی هم محروم هستند!

فاز دوم: نشاندن «مردم» به جای «اغتشاشگران و اشرار مسلح»: در این مرحله با مظلوم نمایی عامدانه، ادعا می‌شود که این «اهالی و شهروندان» ماهشهری (نه اشرار مسلح عمدتا غیر بومی) بودند که به دلیل همین تبعیض‌ها و بی عدالتی‌ها اقدام به بستن راه دسترسی به بندر امام خمینی (ره) و مجتمع‌های پتروشیمی آن هم فقط با قرار دادن چند قطعه سنگ و آتش زدن چند حلقه لاستیک کرده اند!

فاز سوم: عبور عامدانه از موضوع «تهدید امنیتی انهدام مجتمع‌های پتروشیمی» و «گروگان گرفتن شاهراه اصلی توزیع انرژی کشور» توسط اشرار مسلح: جریان رسانه‌ای معاند، بدون اشاره به اهمیت این موضوع به عنوان یک مسئله حیاتی که در صورت بروز، کل کشور را دچار بحران می‌کرد، نه تنها اصل تهدید را تخفیف داده، که به صورت کاملا هماهنگ، هیچ گونه اشاره‌ای به عقبه عناصر مسلح آموزش دیده و نقش ویژه آنان در بحرانی کردن فضای عمومی شهر نمی‌کنند.

فاز چهارم: «پمپاژ اخبار دروغ و مبالغه آمیز درباره کشتار کور» توسط نیرو‌های انتظامی و امنیتی با تاکید بر کلیدواژه «سپاه»: در این مرحله، جریان رسانه‌ای دشمن در صدد است تا بر بستر روانی ایجاد شده در سه فاز قبلی، مقاومت و دفاع نیرو‌های انتظامی و امنیتی از جان و مال مردم و برقراری امنیت درخطوط حیاتی تولید و توزیع انرژی کشور در برابر اشرار مسلح عمدتا غیر بومی و وابسته به بیگانه را، امری ناشی از ضد مردمی بودن حاکمیت و رفتاری سرکوبگرانه توصیف کند که فقط به کشتار «مردم» اقدام کرده است.

در این باره، بدون اشاره به رفتار همراه با مدارای نیرو‌های انتظامی و امنیتی در قیاس با موارد مشابه در دیگر کشورها، اقدامات لازم جهت برقراری امنیت از سوی این نیرو‌ها با گزارش‌های دروغ و استفاده از کلیدواژه‌های تحریک کننده مانند «استفاده از تانک، دوشکا، هلی کوپتر نظامی» و… به گونه‌ای مقلوبه روایت می‌شود که انگار در همه جای دنیا دستگاه‌های انتظامی و امنیتی

دست روی دست گذاشته و اجازه می‌دهند تا عده‌ای شرور مسلح، آسایش و امنیت شهر و کشور را به بازی بگیرند.

ب) آنچه حقیقت ماجرا بود…

اول: در ابتدا گروهی از مردم شهر مانند بسیاری از نقاط کشور در اعتراض به برخی بی تدبیری‌های صورت گرفته در فرآیند اعمال و اعلام موضوع اصلاح قیمت بنزین و بدلیل نگرانی از آینده معیشتی خود با حضور در برخی نقاط شهر اقدام به اعتراض علنی کردند.

دوم: بلافاصله چندین گروه از عناصر وابسته به گروهک تروریستی منافقین و جریانات ضدانقلاب و تجزیه طلب وابسته به سرویس‌های امنیتی برخی کشور‌های همسایه، اقدام به منحرف کردن روند مسالمت آمیز اعتراض مردمی کرده و با طرح شعار‌های تجزیه طلبانه توأم با رفتار‌های خشونت آمیز، رهبری معترضین را در دست گرفتند.

سوم: در ادامه، برخی عناصر شرور بومی و غیربومی از طریق شبکه‌های اجتماعی فراخوان شده و به تیم‌های عملیاتی مسلح آموزش دیده پیوستند تا فاز بعدی ماجرا یعنی بستن گذرگاه‌های حساس حمل و نقل و انرژی که شریان‌های حیاتی کشور هستند را مسدود نموده وبا حمله به مراکز نظامی و دولتی تنش موجود را وارد فاز درگیری نظامی تمام عیار نمایند.

چهارم: بخش عمده‌ای از مردم معترض با مشاهده این نوع رفتار‌های خشن، مشکوک و غیرمنطقی بلافاصله و در عرض چند ساعت صحنه را رها کرده و اعتراضات مشروع خود را ناتمام گذاردند چرا که طبیعتا آن‌ها نه با اصل نظام مشکلی داشتند و نه حاضر به تخریب اموال عمومی و شخصی در گوشه و کنار خیابان‌ها بودند.

پنجم: در فاز بعدی، اشرار مسلح با راهبری عناصر آموزش دیده وابسته به بیگانه، فضای شهر را تبدیل به میدان جنگ کرده و با بستن شاهراه‌های حیاتی انتقال انرژی به نقاط دیگر عملا ماجرا را وارد فاز امنیتی کرده و با سنگر گرفتن در شهرک‌های پرجمعیت عملا از مردم به عنوان سپر انسانی استفاده کردند‌

ششم: حفظ و تامین امنیت ماهشهر و بندر امام خمینی (ره) که با سلاح گرم توسط اغتشاشگران به گروگان گرفته شده بودند، به دلیل حساسیت ویژه و حیاتی که دارند، طبق پروتکل‌های حفاظتی نه تنها در ایران که مانند همه جای دنیا تابع دستورالعمل‌های ویژه حفاظتی است و طبعا برخورد جدی تری را طلب می‌کرد. به معنای دقیق تر؛ بستن این مناطق یعنی بستن شریان‌های حیاتی کشور در حوزه انرژی و صادرات کشور که طبعا هیچ حکومتی اختلال در آن را نخواهد پذیرفت؛ بنابراین نیرو‌های انتظامی و امنیتی وفق دستورالعمل‌های مصرح قانونی اقدام به مقابله با عناصر آشوبگر کردند.

اما نکاتی که در این باره باید به آن توجه ویژه کرد:

۱ ـ کسانی که اقدام به این رفتار‌های ضدامنیتی کردند نه تنها مردم عادی که حتی مردم معترض هم نبوده اند، بلکه عناصر آموزش دیده‌ای بوده اند که کاملا هوشمندانه و با برنامه ریزی از قبل طراحی شده اقدام کرده اند.

۲ ـ اساسا این چنین اقداماتی که تقریبا فقط در ماهشهر و بندر امام خمینی (ره) رخ داد، به هیچ وجه قابل قیاس با آتش زدن بانک و… نیست، زیرا آتش زدن مراکزی، چون بانک و…، اثرگذاری به مراتب محدودتری دارد در حالی که این چنین اقدامات که به طور قطع به صورت برنامه ریزی شده و هدفمند دنبال شده است اثری در حد ملی داشته و با ممانعت از رسیدن سوخت، محصولات پتروشیمی و کالا‌های وارداتی به سراسر کشور، می‌تواند هم زندگی روزمره مردم را دچار بحران کرده و هم به لحاظ روانی امنیت خاطر کل کشور را دچار مشکل کند. پس انتظار مدارا با چنین اقدام ضدامنیتی، آن هم با دستور از خارج، طبعا انتظاری غیر معقول و نا ممکن خواهد بود.

۳ ـ افرادی که اقدام به رفتار‌هایی از این دست کردند، همه مسلح به سلاح گرم بودند. از سویی در کشور ما طبق قانون، خرید، نگهداری و استفاده از سلاح گرم جرم است، پس این اقدامات ضدامنیتی به طریق اولی کاملا در حکم محاربه محسوب می‌شود.

۴ ـ بنابر برآورد‌های موجود و حتی به حکم عقل، اگر ورود نیرو‌های انتظامی و امنیتی به غائله ماهشهر انجام نمی‌شد، نه تنها زندگی و جان مردم منطقه به خطر می‌افتاد و کل واردات محصولات اصلی کشور از بندر امام خمینی (ره) به سراسر کشور تحت الشعاع قرار می‌گرفت بلکه با توجه به دستورالعمل این عناصر مبنی بر بالا بردن تعداد کشته ها، قطع به یقین تلفات بسیاری به ویژه از مردم عادی گرفته می‌شد.

بیشتر بخوانید:

نتیجه آنکه؛ بر خلاف تبلیغات دروغ و گسترده جریان رسانه‌ای نظام سلطه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، ماموران امنیتی و انتظامی در ماهشهر نه تنها اقدام به کشتار کور مردم عادی نکردند بلکه طبق وظیفه قانونی خود و با هدف جلوگیری از یک فاجعه بزرگتر، اقدام به برخورد سخت با اخلالگران نظم و امنیت عمومی نمودند.

به طور قطع خونخواه اصلی خون‌های به ناحق ریخته شده مردم عادی در آشوب‌های اخیر نظام جمهوری اسلامی ایران است و نه مزدوران وطن فروشی که به امید چند دلار بیشتر، در حال سندسازی‌های دروغ علیه ملت شریف ایران در محاکم حقوق بشری هستند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *