رمان «رویای نیمه شب» به چاپ هشتاد و ششم رسید

10:02 - 05 آذر 1398
کد خبر: ۵۷۱۱۱۷
«رویای نیمه شب»؛ رمانی است عاشقانه که علاقه جوانی ثروتمند و زیبا به نام هاشم را روایت می‌کند. علاقه‌ای که در مسیر تکاملش دارای ابعاد معنوی می‌شود و زندگی هاشم را در سراشیبی تغییر قرار می‌دهد.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، رمان «رویای نیمه شب» اثری ادبی با پس زمینه عشقِ پسری سُنّی به دختری شیعه که در لفافه حیا و حجاب، معذور از بیان دلدادگی خود است و در مسیر نیل به هدف پاک خود با اتفاقات مهمی روبرو می‌شود.
هرچند بطن اصلی رمان واقعی بوده و بستر آن در فضای چند قرن قبل حلّۀ عراق می‌گذرد با این حال با هنرنمایی و قدرت و تسلط مظفر سالاری، نویسنده کتاب کشش و تازگی خود را داراست و مخاطب از ابتدا تا انتهای آن با اثر همراه می‌شود. داستان تشرف ابو راجح به محضر «امام زمان (عج)» نیز همان گونه که در کتاب نیز ذکر شده، واقعی و مستند است.

رمان «رویای نیمه شب» توسط انتشارات کتابستان به چاپ هشتاد و ششم رسید

برشی از کتاب: «پسری سیاه پوست روبرویم ایستاده بود. صندوقچه چوبی در دست داشت با صدای ی نازک فریادی کشید و به عقب جست. امینه پشت سرش بود او هم برای چند لحظه وحشت کرد. خجالت زده در را باز کردم. با دستپاچگی غلاف را بیرون کشیدم. خنجر را در آن فرو بردم و روی دیوار سر کردم.

-مرا ببخشید! حوصله ام سر رفته بود برای همین ...

امینه گفت: شما هرگز نباید از یک خدمتکار یا یک برده سیاه معذرت‌خواهی کنید.

پسر سیاه پوست که دستاری از حریر ارغوانی به سر پیچیده بود، تعظیم کرد و سرش را پایین انداخت.

 -"جوهر" کرولال است و در کارها به شما کمک خواهد کرد.

گفتم: یک برده کرولال به چه درد من می‌خورد! این اتاق برای کاری که باید انجام دهد خیلی مجلل وبزرگ است وسایل لازم کجاست؟ هیچ چیز اینجا نیست. شاید محل کار من جای دیگری است.

امینه به جوهر اشاره کرد تا صندوقچه را روی یکی از طاقچه‌ها بگذارد بدون نگاه کردن به من گفت: این چیزها به من مربوط نیست وقتی بانویم قنواء آمدند از ایشان بپرسید .

جوهر، صندوقچه را ناشیانه روی طاقچه گذاشت و در انتظار دستور بعدی همانجا ایستاد. امینه با اشاره از او خواست در صندوقچه را باز کند. صندوقچه پر از زیورآلات و جواهرات گران بها بود.»


انتهای پیام /


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *