«میکده در مینا» گزیده اشعار اسدالله بقایی منتشر شد

16:13 - 02 آذر 1398
کد خبر: ۵۷۰۰۸۳
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
گزیده اشعار اسدالله بقایی با عنوان «میکده در مینا» که اختصاص به اشعار این شاعر در قالب‌های دوازدهگانه شعر فارسی دارد، منتشر شد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، اسدالله بقایی شاعر ایرانی درباره دفتر شعر «میکده در مینا» گفت: مجموعه «میکده در مینا» منتخبی از اشعار من در طول بیش از ۵۰ سال زندگی ادبی‌ام است. اشعاری است که از دوران دبیرستان تا امروز را در برمی‌گیرد.

وی درباره پرداختن به برخی رویداد‌ها و شخصیت‌ها در این مجموعه گفت: معتقدم که شعر در مکتب وقوع تحقق می‌یابد، به این صورت که عارضه‌ای بر شاعر وارد می‌شود و او بر اساس این عارضه شروع می‌کند به سرودن شعر. مثلا در شعر سهراب که در این مجموعه آورده‌ام همین عارضه بر من وارد شد. چند سال پیش از شهر مشهد اردهال می‌گذشتم که در آن لحظات با یادآوری قبر سهراب، فی البداهه و در حین رانندگی این ابیات را سرودم.

بقایی اضافه کرد: یا شعری دیگری درباره امیرکبیر در این مجموعه آورده‌ام که این ابیات هم مربوط به حضور من در حمام فین کاشان است که فی البداعه چکامه امیرکبیر را سرودم.

«میکده در مینا» گزیده اشعار اسدالله بقایی منتشر شد
این شاعر و استاد دانشگاه اظهار داشت: بنابراین معتقدم اینگونه اشعار که حاصل مکتب وقوع هستند شیرین‌تر از اشعاری است که شاعر با تامل فراوان می‌سراید. چرا که مکتب وقوع باعث کنده شدن شاعر از زمین و رسیدن او به افلاک می‌شود.

وی درباره قالب‌های شعری که در این مجموعه گنجانده، گفت: هدفم این بود که در این دفتر شعری از تمام قوالب شعر فارسی نمونه‌ای ارائه دهم که دوستداران و کسانی که علاقه‌مند به سرودن شعر هستند فراموش نکنند که تمام قالب‌های دوازده گانه شعر فارسی قالب‌های خوبی هستند، هر چند در این دفتر بیشتر غزل آمده است.

بقایی در پایان ابراز امیدواری کرد که در آینده بتواند منتخب دیگری از اشعار خود را به دست چاپ بسپارد.

بقایی در ابیات «ماهی تنگ بلور» که در آغاز این دفتر شعر آمده، چنین سروده است:

ماهی تنگ بلورم غم دریا دارم

شکوه از تنگی این تنگ مطلا دارم

گرچه پیراهن یوسف ز قفا پاره شود

در مقامات ادب میل به حاشا دارم

گردبادم که به صحرای جنون می‌گردم

عزم بر هم زدن خیمة لیلا دارم

عشق را واسطه کردم اثری در تو نکرد

مگر این خواسته میلی‌ست که بی‌جا دارم

گفتمش لعل لبت میکده در مینایی‌ست

همة میکده را در لب مینا دارم

دودم از آتش عشق تو نه خاکستر سرد

پای در آتش و سر جانب بالا دارم

ضیمرانم که به سرو قد تو می‌پیچم

هوس شاه‌نشین طارم اعلا دارم

سنگ صیقل‌شدة دامن کهسارانم



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *