بروز مشکلات بزرگ در یک خانواده با یک اتفاق کوچک

19:00 - 27 آبان 1398
کد خبر: ۵۶۸۴۱۸
نمایش «صورت پنهان» باتوجه به لزوم تاثیرات و نیاز‌های جهان انسان‌ها تلاش دارد تا شرایطی را در درام پیش آورد که هر علت را به نیازی و هر نیازی را به تصمیمی وابسته کند که از این طریق بتواند فضایی را جهت درک شرایط فراهم سازد.

بروز مشکلات بزرگ در یک خانواده با یک اتفاق کوچک//////////////////////////////دوشنبهبه گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، نمایش «صورت پنهان» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی مشترک «نفیسه فدایی و امیر فرید» اجراهای خود در تماشاخانه ملک را پشت سر گذاشته و نتوانست به خوبی در جذب مخاطب تئاتر، که این روزها یکی از دغدغه های اصلی این رشته است، عمل کند. 

خاطره حاتمی، نگین خامسی، میلاد معیری، نیلوفر هوشمند بازیگرانی بودند که در نمایش «صورت پنهان» به ایفای نقش پرداختند، این نمایش روایت زندگی یک زوج جوان است که به دلیل انجام یک اشتباه ساده زندگی‌شان دچار مشکلات فراوانی می شود. 

نمایش «صورت پنهان» باتوجه به لزوم تاثیرات و نیاز‌های جهان انسان‌ها تلاش دارد تا شرایطی را در درام پیش آورد که هر علت را به نیازی و هر نیازی را به تصمیمی وابسته کند که از این طریق بتواند فضایی را جهت درک شرایط فراهم سازد.

حال این رویکرد در ابتدا متوجه جهان متن است که شخصیت‌ها را بعنوان نمونه ما به ازایی از افراد جامعه تلقی می‌کند که با مسائل و اتفاق‌های مختلفی روبرو هستند به جهت آنکه خط ارتباطی خود را با دلایل مشخص شده‌ای هدایت کرده و از آن نتیجه‌ای را حاصل کنند.

جهان متن این نمایش بر اساس مولفه‌های موقعیت و ارتباطی که بین شخصیت‌ها وجود دارد طراحی شده است به نوعی که تصمیم‌های هر شخصیت بتواند جهت اثر را معین کند. حال این موضوع از سوی دیگر فراهم کننده کنش و واکنش بین شخصیت‌ها است که در ازای موقعیت‌ها پیش می‌آید و کارکرد دراماتیک را در روایت گسترش می‌دهد تا در هم تنیده بودن اتفاق‌ها در قالب درامی مدرن که در آن ابتدا، میانه و انتها به شکل کلاسیک تعریف نشده پرورش یافته و شخصیت‌ها را با خواستگاهی متفاوت به هدف اثر نزدیک نماید.

شاید بتوان گفت این رویکرد روایت مدرن در طراحی جزئیات جهان نمایش تاثیرگذاری زیادی داشته است، زیرا در این روایت ساختار اجتماعی بیشتر به روابط بین انسان‌ها و تاثیرات آن می‌پردازد تا مخاطب را به کشف داده‌ها و داشته‌های شرایط اکنونی که در آن زیست می‌کند بیشتر نزدیک نماید؛ لذا با این تصمیم در جهان اثر برون‌ریزی شخصیت‌ها در ازای موقعیتی که در آن قرار می‌گیرند رخ می‌دهد تا تعلیق به کار رفته در ساختار کلی متن و اثر از ابتدا قابل درک باشد.

خرده پیرنگ‌های به کار گرفته شده در جهان این نمایش بعنوان اهرم‌های موثر عمل می‌کنند تا شخصیت‌ها بتوانند از این طریق با ایجاد شرایط جدید مسیر رابطه خود و زندگی را تغییر داده و مسائل آن را به شکلی با تعلیق روایت ادغام کنند. ضرورت این رویکرد از آن جهت قابل توجه است که شخصیت‌ها با ایجاد پیوستگی مسائل، اتفاق‌ها و زندگی خود در زمان‌های گذشته و حال سعی دارند با پیش‌آمد‌های امروزشان روبرو شوند.

خرده پیرنگ‌های به کار گرفته شده در جهان این نمایش بعنوان اهرم‌های موثر عمل می‌کنند تا شخصیت‌ها بتوانند از این طریق با ایجاد شرایط جدید مسیر رابطه خود و زندگی را تغییر داده و مسائل آن را به شکلی با تعلیق روایت ادغام کنند. ضرورت این رویکرد از آن جهت قابل توجه است که شخصیت‌ها با ایجاد پیوستگی مسائل، اتفاق‌ها و زندگی خود در زمان‌های گذشته و حال سعی دارند با پیش‌آمد‌های امروزشان روبرو شوند.

تعلیق سیالی که در جهان اثر وجود دارد در ابتدا مخاطب را ترغیب به کشف می‌کند تا بداند دلیل ناپدید شدن شخصیت «نگین» چیست و در ادامه آگاه شود ارتباط بین سایر شخصیت‌ها با چه مختصاتی ترتیب داده شده است. به طور حتم بخش زیادی از برون‌ریزی شخصیت‌ها و نمایان شدن نوع ارتباط‌ها تحت تاثیر تعلیق روایت جهان اثر که آن‌ها را به تقلا دچار می‌کند تا به نوعی خود را از مخمصه‌ای که در آن گرفتار شده‌اند رهایی داده و همچنین به خواسته‌های درونی خود دست پیدا کنند.

البته موقعیت محور بودن جهان متن و اثر این اجازه را به شخصیت‌ها می‌دهد تا با درک فضا و تاثیرات رفتاری خود در ساختار معمایی و چندلایه قرار گرفته و پیوستگی‌های موردنیاز را در جزئیات روابطشان عیان سازند. در نیمه ابتدایی اثر مقدمات تعلیق با نبود شخصیت «نگین» و دل نگرانی‌های همسرش یعنی شخصیت «کامران» رشد پیدا می‌کند و با ورود سایر شخصیت‌ها به جهان اثر شیوه روایت دستخوش تغییراتی می‌شود که در آن عنصر گره‌گشایی کارکرد خود را آغاز می‌کند. کارکردی که در آن مولفه زمان نقش به سزایی دارد با این توضیح که شخصیت‌ها بنابر اتفاق و موقعیت در زمان گذشته و حال رفت و آمد می‌کنند تا تعلیق به وجود آمده برای مخاطب به مرحله‌ای از درک تو در توی جهان متن و اثر برسد.

شخصیت‌های این نمایش با تعریف‌هایی که برایشان از سوی نویسندگان و کارگردان‎های اثر در نظر گرفته شده روحیه‌ای برون‌گرا دارند که این موضوع سبب می‌شود با کنش و واکنش‌هایی که نسبت به شرایط دارند تصویرسازی‌هایی را در راستای موقعیت ایجاد شده نمایان کنند. زیرا این راهکار از جهتی به تفسیر رفع تعلیق و گره‌گشایی اشاره دارد و از سوی دیگر شخصیت‌ها بعنوان انسانی منفعل و یا غیرمنفعل معرفی می‌شوند؛ لذا عناصری، چون تعلیق، موقعیت، ارتباط و گره‌گشایی از جمله اهرم‌هایی هستند که ساختار کلی این اثر را تحت تاثیر خود قرار داده تا اوج و فرود‌های این روایت مدرن را با مختصاتی که برای آن‌ها تعریف شده معرفی کند. طراحی صحنه این نمایش یکی از جزئیات کاربردی این نمایش است که حتی در تاثیرات محتوایی بعنوان عاملی بیرونی دخالت می‌کند که در نیمه پایانی از نظر تصویری به باور مخاطب در ازای کشف مسئله ناپدید شدن شخصیت «نگین» یاری می‌رساند.

میزانسن‌های این نمایش با آنکه بر اساس ارتباط بین شخصیت‌ها و موقعیت طراحی شده است، اما در قالب روایتی که در اثر وجود دارد هر شخصیت باتوجه به خصلت‌های انسانی به گونه‌ای هدایت می‌شود تا مسیری را از مبدا که همان تعلیق باشد آغاز و به مقصد که گره‌گشایی است طی کنند. در واقع جهان نمایش «صورت پنهان» تحت تاثیر اعتراف و رفتار‌هایی است که انسان از ابتدا تا انتها با آن‌ها طول عمر خود را طی می‌کند.


برچسب ها: نقد نمایش

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *