تمجید یک ارتشی از فرمانده سپاه غرب کشور

0:05 - 12 آبان 1398
کد خبر: ۵۶۳۷۵۹
دسته بندی: سیاست ، دفاعی و مقاومت
وقتی به مردم روستاها می‌رسید، بچه‌هایشان را بغل می‌کرد و دست نوازش به سر و گوش آنان می‌کشید. او به راستی مصداق آیه‌ی شریفه‌ «هو الذی انزل السکینه فی قلوب المومنین» بود .

تمجید یک ارتشی از فرمانده سپاه غرب کشورگروه سیاسی ؛ شهید «محمد بروجردی» در سال ۱۳۳۳ در روستای دره‌گرگ از توابع بروجرد متولد شد و در یکم خرداد سال ۱۳۶۲ در جریان دفاع مقدس به شهادت رسید.

بُرش‌هایی از زندگی این قهرمان کشورمان که در کتاب «میرزا محمد پدر کردستان» به کوشش علی اکبری گردآوری شده است را منتشر می‌کند.

روایت سی و چهارم؛ شهید حسن آبشناسان

همراه بروجردی برای بازدید ارتفاعات گواری در منطقه‌ جوانرود به سمت ارتفاعات به راه افتادیم. تعدادمان زیاد و ماشین‌مان هم تویوتا وانت بود. دیدم بروجردی عقب وانت نشسته. رفتم و به او گفتم: «شما بیا جلو بشین». هر چه اصرار کردم، قانع نشد و پایین نیامد. بالاجبار حرکت کردیم. از قضا در راه باران شدیدی گرفت. توقف کردم و به بروجردی اصرار کردم که «حاج آقا! درست نیست شما عقب بشینی!» گفت: شما راهتونو ادامه بدین، این جا و اون جلو هیچ فرقی نداره.

مجدداً حرکت کرده و به راه‌مان ادامه دادیم. بروجردی چیزی حدود دو ساعت عقب ماشین، زیر باران بود ولی حاضر نشد که جلو بیاید. او آینه‌ تمام نمای صداقت و ایثار بود. هر کجا که می نشست، مانند یک برادر، یک فرزند و یا یک پدر با مردم صحبت می‌کرد و درددل‌هایشان را گوش می‌کرد.

وقتی به مردم روستاها می‌رسید، بچه‌هایشان را بغل می‌کرد و دست نوازش به سر و گوش آنان می‌کشید. او به راستی مصداق آیه‌ی شریفه‌ «هو الذی انزل السکینه فی قلوب المومنین» بود .



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *