تروریسمِ سیاسیِ آمریکا علیه «لبنان» و «عراق»/ «بی‌دولت‌سازی»؛ توطئه واشنگتن علیه مقاومت

7:03 - 09 آبان 1398
کد خبر: ۵۶۳۰۷۷
دسته بندی: سیاست ، گزارش و تحلیل
پس از آنکه پروژه ۷ تریلیون دلاری آمریکا در تجزیه کشور‌های غرب آسیا به شکست مفتضحانه انجامید، آمریکا و اذناب منطقه‌ای‌اش نظیر سعودی و صهیونیستی از پروژه «تروریسم عریان» به پروژه «تروریسم سیاسی» شیفت کردند و برای این منظور توطئه «بی‌دولت سازی» را در کشور‌های محور مقاومت کلید زده‌اند.

//گروه سیاسی ؛ ایجاد آشوب مستمر و نزاع قومی و مذهبی در دو کشور عضو محور مقاومت یعنی عراق و لبنان، پروژه یکی دو ماه اخیر شبکه فتنه‌جوی آمریکا – سعودی و صهیونیستی است.

پس از آنکه پروژه ۷ تریلیون دلاری آمریکا در استقرار داعش در منطقه و تجزیه کشور‌های غرب آسیا با مجاهدت فرماندهان و رزمندگان نظامی و البته کنشگران سیاسی محور مقاومت به شکست مفتضحانه انجامید، آمریکا و اذناب منطقه‌ای‌اش نظیر سعودی و صهیونیستی از پروژه «تروریسم عریان» به پروژه «تروریسم سیاسی» شیفت کردند و برای این منظور توطئه «بی‌دولت سازی» را در کشور‌های محور مقاومت کلید زده‌اند.

روز سه‌شنبه ۷ آبان، «سعد حریری» نخست‌وزیر لبنان با بیان این جمله که «به بن‌بست رسیده‌ام»، استعفای خود را تقدیم «میشل عون» رئیس‌جمهور این کشور کرد. استعفای حریری در این مقطع زمانی حساس که اعتراضات معیشتی و ضدفساد مردم لبنان جریان دارد، عملا بازی در نقشه آمریکایی‌ها و سعودی‌ها ارزیابی می‌شود و مصداق شانه خالی کردن از حل مشکلاتی است که خود نخست وزیر لبنان و حامیان وی در ایجاد آنها، تاثیر اساسی داشتند.

برخی محافل سیاسی و رسانه‌ای لبنانی پس از استعفای «سعد حریری» افشا کردند که او تحت فشار عربستان و امارات (به عنوان بازوان آمریکا و رژیم صهیونیستی) از سمت نخست وزیری لبنان کنار کشید تا زمینه اسقاط ساختار حاکمیت لبنان فراهم آید و با بی‌دولت‌سازی این کشورِ عضو محور مقاومت، بحران در آن دائمی شود؛ بدین ترتیب به خیال طراحان این پروژه فتنه‌جویانه، نوک پیکان اعتراضات مردمی به سمت حزب‌الله لبنان و گروه‌های موتلف با آن هدایت می‌شود تا نقشه شوم چندین ساله‌شان در خلع سلاح حزب‌الله عملیاتی شود.

سعد حریری در جریان اتفاقات آبان ۹۶ نیز نشان داده بود تا چه حد بی‌اراده و مسلوب‌الاختیار است و عملا تحت نظر حکام سعودی عمل می‌کند؛ طبق گزارش روزنامه آمریکایی نیویورک‌تایمز  وی ساعت هشت و ۳۰ دقیقه صبح روز ۲۴ آبان ۹۶ (۱۴ نوامبر ۲۰۱۷) چند ساعت پس از دیدار با «علی‌اکبر ولایتی» مقام ارشد ایرانی در بیروت به اداره سلطنتی سعودی در ریاض فراخوانده شد، ساعتی که طبق استاندارد‌های پادشاهی سعودی خیلی زود بود. حریری، متحد دیرینه سعودی‌ها، آن روز صبح لباس جین و تیشرت پوشید و فکر می‌کرد که قرار است با «بن سلمان» ولیعهد سعودی در صحرا چادر بزند، اما تلفن‌های همراهش را از او گرفتند و مورد اهانت نیرو‌های امنیتی سعودی قرار گرفت. به حریری متن از قبل نوشته شده درباره سخنرانی استعفایش داده و او مجبور شد در شبکه تلویزیونی سعودی آن را بخواند. حریری قبل از اینکه به شبکه تلویزیونی عربستان سعودی برود، حتی اجازه رفتن به خانه‌اش در ریاض را هم نداشت و مجبور شد از نیرو‌های امنیتی بخواهد برایش کت و شلوار بیاورند. در این ماجرای عجیب و غریب، حریری تبدیل به یک سرباز برای ضربه‌زدن به ایران شد و عملا گروگان ولیعهد سعودی بود.

بیشتر بخوانید| غرب از چه رژیمی حمایت می‌کند؟/سیاهه جنایت‌های سعودی 

در همین رابطه «محمدحسن آصفری» عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم به خبرنگار میزان، گفت: تاریخ معاصر لبنان نشان می‌دهد هر مرتبه دولت در این کشور کنار رفته، مدت زیادی طول کشیده تا دولت جدید جایگزین آن شود؛ تا همین پیش از روی کار آمدن «میشل عون» و «سعد حریری» به عنوان رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر لبنان، شاهد بودیم که بیش از دو سال این کشور در بلاتکلیفی به سر می‌برد و احزاب و گروه‌های لبنانی با هم توافق نمی‌کردند که دولت مستقلی روی کار بیاید تا دغدغه‌های مردم را پیگیری و مرتفع کند.

این کارشناس مسائل منطقه‌ای تصریح کرد: برخی از کشورها از بی‌ثباتی در لبنان نفع می‌برند و دوست دارند همیشه در این کشور آشوب باشد تا در سایه این هرج‌ومرج، صهیونیست‌ها بتوانند به اهداف شوم خودشان دست پیدا کنند و به شهرک‌سازی‌های خود ادامه دهند؛ پشت صحنه فشاری که به سعد حریری برای استعفا آورده شد، مردم لبنان نبودند بلکه یک جریان بیرونی در لبنان تلاش کرد تا این کشور مثل چندین مرتبه گذشته، باز هم بی‌ثبات باشد.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نهم با بیان اینکه با استعفای سعد حریری قطعا مسائل لبنان حل نخواهد شد، گفت: سعد حریری به جای اجرایی و برآورده کردن خواسته‌های معترضان واقعی لبنانی نظیر مشکلات بیکاری و گرانی، استعفا داد؛ پشت‌پرده و جعبه سیاه ارتباط استعفای حریری با آل‌سعود روزی برای همگان روشن می‌شود.

روزنامه لبنانی «الاخبار» که چندی پیش طی سلسله گزارش‌هایی افشاگرانه با عنوان «سعودی لیکس» از توطئه ۴ محوری ریاض برای به آشوب کشاندن لبنان و تضعیف حزب‌الله پرده برداشته بود اخیرا از مدیریت مشترک عربستان سعودی و امارات برای تداوم آشوب‌ها و اغتشاشات در لبنان خبر داده است.

همچنین پایگاه خبری العهد نیز طی گزارشی سفارت عربستان و امارات را مهم‌ترین منبع تامین مالی اغتشاشات در لبنان برشمرد و نوشت: فتنه و توطئه کودتاگونه‌ای که گروه موسوم به «نیرو‌های لبنانی» به سرکردگی «سمیر جعجع» علیه حاکمیت و ثبات سیاسی لبنان به راه انداخته عمدتا از سوی سفارتخانه‌های عربستان و امارات تامین مالی می‌شود.

العهد در همین رابطه نوشته که حتی وعده‌های غذایی و سیستم‌های صوتی اغتشاشگران لبنانی نیز از سوی سفارت امارات تامین می‌شود و این سفارتخانه روزانه به هر فردی که برای مسدودکردن خیابان‌های بیروت حاضر شود، ۱۰۰ دلار پرداخت می‌کند.

آنطور که آصفری به خبرنگار میزان، گفت: عربستان قطعا همان سناریویی را که در بحرین و یمن اجرا کرد و به این کشورها لشکرکشی کرد را در خصوص لبنان هم در ذهن دارد و مترصد یک فرصت است تا همان سناریو را اجرا کند.

در عراق نیز همان ترفند «بی‌دولت‌سازی» از سوی مثلث فتنه جوی آمریکایی – سعودی – صهیونیستی دنبال می‌شود. سویه‌های این ترفند را می‌توان در تقاضا‌های درخواست استعفای «عادل عبدالمهدی» نخست‌وزیر عراق ردیابی کرد؛ امری که در صورت تحقق به مخدوش شدن ثبات سیاسی عراق می‌انجامد.

نکته قابل ذکر آنکه اثرات این بی‌دولتی در عراق به مراتب وخیم‌تر از لبنان خواهد بود چرا که به گفته «سعدالله زارعی» تحلیلگر مسائل منطقه‌ای «دولت در لبنان برخلاف عراق، مسئولیت چندانی ندارد. فقدان دولت در لبنان که سالانه ۲ میلیارد دلار صادرات دارد و وابسته به وام‌های خارجی یا کمک‌های بلاعوض است، تأثیرات محدود و قابل مهار دارد در حالی که در عراق دولت مسئولیت‌های گسترده‌ای دارد؛ بودجه دولت عراق حدود سه برابر بودجه دولت لبنان است و نهاد‌های امنیتی این کشور مستقیما زیر نظر دولت انجام وظیفه می‌کنند».

همچنین باید توجه داشت که انگیزه مثلث شوم آمریکایی – سعودی – صهیونیستی برای سرنگونی دولت عراق علاوه بر پیشبرد پروژه «تروریسم سیاسی» و «بی‌دولت‌سازی» در کشور‌های محور مقاومت، از یک دلیل انتقام‌جویانه دیگر نیز نشات می‌گیرد و آن مقاوت دولت «عادل عبدالمهدی» در مقابل زیاده‌خواهی‌های واشنگتن و اذنابش است؛ همین چندی پیش بود که دولت عبدالمهدی نسبت به استقرار نظامیان آمریکایی عقب کشیده از شمال شرق سوریه در عراق، واکنشی جدی نشان داد.

از سویی دیگر، دولت عبدالمهدی در عراق اقدامات دیگری نیز انجام داد که به مذاق آمریکایی‌ها خوش نیامد، از جمله آنکه حاضر به مشارکت در تروریسم اقتصادی آمریکا علیه مردم ایران نشد؛ همچنین نه تنها اقدام به انحلال حشدالشعبی نکرد بلکه با ادغام آن در ارتش عراق، سبب ارتقاء جایگاه بسیج مردمی این کشور شد؛ علاوه بر این‌ها فرمان بازگشایی گذرگاه استراتژیک «قائم - البوکمال» در مرز با سوریه را صادر کرد. اقدامی که پیوستگی جغرافیایی و مانور ترانزیتی سه کشور اثرگذار محور مقاومت یعنی ایران و عراق و سوریه را تثبیت و تسریع می‌کند.

بیشتر بخوانید| رد پای «شیعه سفارتخانه‌ای» در اغتشاشات اخیر عراق/ شکست پروژه آمریکایی - سعودی

کاملا آشکار است که آمریکا با صحنه گردانی اغتشاشات در عراق به دنبال سرنگونی دولت عبدالمهدی و بی‌دولت‌سازی عراق است؛ آمریکایی‌ها در راه تحقق این توطئه ابزار‌هایی نیز دارند، از جمله تشکیلات بعثی و تروریست‌های تکفیری که هنوز درعراق نفس می‌کشند. فرقه انحرافی یمانی نیز که در اغتشاشات دوشنبه شب (۵ آبان) شهر کربلا دست به اسلحه با هدف کشتار مردم زد نیز از جمله بازوان آمریکا برای ایجاد آشوب مستمر در عراق است.

بنیاد‌های به اصطلاح مردم نهاد و خیریه نیز که زیر نظر مستقیم آمریکا فعالیت می‌کنند، در عراق مشغول فتنه‌گری و جهت دادن به اعتراضات هستند. از جمله این بنیاد‌ها می‌توان به YGL یا «مجمع رهبران جوان جهانی» اشاره کرد که برخی دانش‌آموختگان آن اکنون به برند‌های آشوب‌گران در شبکه‌های اجتماعی عراقی تبدیل شده‌اند. USAID یا «آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا» نیز از جمله بنیاد‌های فعال در آشوب‌های اخیر عراق است. این بنیادها در کنار رسانه‌های آمریکایی - سعودی نظیر «الحره»، «العربیه» و «الحدث» نقش پررنگی در تحریک اغتشاشگران عراقی دارند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *