رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

من پشت میز بروم می‌میرم

0:08 - 25 تير 1398
کد خبر: ۵۳۳۱۰۸
دسته بندی: سیاست ، دفاعی و مقاومت
یادم هست یک بار که خیلی سخت گرفتم و تا صبح با او بحث کردم، خیلی قاطع به من گفت: «من پشت میز بروم می‌میرم!».

من پشت میز بروم می‌میرمگروه سیاسی ؛ شهید مدافع حرم «محمودرضا بیضایی» در تاریخ ۱۸ آذر ۱۳۶۰ در تبریز متولد شد و در روز ۲۹ دی سال ۱۳۹۲ در منطقه قاسمیه سوریه در راه دفاع از حرم اهل بیت (ع) توسط تروریست‌های تکفیری به شهادت رسید.

بُرش‌هایی از زندگی این قهرمان کشورمان که در کتاب «تو شهید نمی‌شوی» توسط دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی گردآوری شده است را منتشر می‌کند.

روایت یازدهم

بعد از اینکه در سال ۱۳۸۲ به عضویت سپاه درآمد، از تبریز رفت. یکی از بهانه‌هایی که آن موقع برای برگشتن محمودرضا به تبریز وجود داشت، وصلتش با خانواده تبریزی و به تبع آن، انتقال کارش به تبریز بود. علی‌رغم اصرار‌های ما هیچ گاه به این کار تن نداد.

در صحبت‌های مفصلی که آن اوایل باهم می‌کردیم معتقد بود برگشتنش به تبریز، مساوی با کوچک شدن ماموریتش است. چون از اول در فکر پیوستن به نهضت جهانی اسلام بود. بعد از اینکه این فرصت را به دست آورد، به کار با بسیجی‌های جهان اسلام افتخار می‌کرد.

اصلا این ترکیب «نهضت جهانی اسلام» را من از محمودرضا یاد گرفتم و آن را اولین بار از زبان او شنیدم. حاضر نبود آمدن به تبریز را با چنین فرصتی عوض کند. ماندن در تهران برایش به معنی ماندن در میانه میدان و برگشتن به تبریز، به معنی پشت میزنشینی و از دست دادن فرصت خدمتی بود که برای آن، نیروی قدس را انتخاب کرده بود.

یادم هست یک بار که خیلی سخت گرفتم و تا صبح با او بحث کردم، خیلی قاطع به من گفت: «من پشت میز بروم می‌میرم!» بعد از اینکه در تهران تشکیل خانواده داد، در جواب برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده‌اش را بردارد و برود تبریز زندگی کند، گفته بود: «تو شهید نمی‌شوی!»



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *