سواحل کشور حتی کمترین امکانات برای جذب گردشگر را ندارد

12:38 - 12 شهريور 1393
کد خبر: ۵۱۲۶
دسته بندی: جامعه ، عمومی
سالهاست راه ورود به دریا برای ایران با بی توجهی نهادهای تصمیم گیرنده و مردم بسته شده است. آن هم در شرایطی که رونق گردشگری دریایی می تواند نقش مهمی در رونق اقتصادی این مناطق و به تبع درآمدهای کشور داشته باشد.


: سالهاست راه ورود به دریا برای ایران با بی توجهی نهادهای تصمیم گیرنده و مردم بسته شده است. این امر جدای از پیامدهای اقتصادی به دلیل فراهم نبودن زیرساخت ها مشکلاتی را هم در بافت فرهنگی سکنه ساحلی به وجود آورده است. آن هم در شرایطی که رونق گردشگری دریایی می تواند نقش مهمی در رونق اقتصادی این مناطق و به تبع درآمدهای کشور داشته باشد.

هر چند سعید شیرکوند معاون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از رایزنی ها با سازمان بنادر و دریانوردی و راه اندازی کشتی های کروز در شهر های شمالی ایران برای جذب گردشگر در این بخش خبر داده است، اما واقعیت این است که توسعه گردشگری دریایی هنوز در ابتدای راه است و باید با آسیب شناسی این حوزه، برنامه ریزی درستی دراین زمینه داشت. موضوعی که موجب شد تا با حمید سلیمانی، مقام رئیس کارگروه آموزش و فرهنگ کمیته گردشگری دریایی سازمان میراث فرهنگی به گفت و گو بنشینیم.


چگونه می توان از گردشگری دریایی به نفع سایر بخش های اقتصادی استفاده کرد؟
بنده به عنوان یکی از فعالان عرصه گردشگری دریایی این اطمینان را به شما می دهم در هر عرصه ای از دریا وارد شوید شکست می خورید جز در عرصه گردشگری دریایی، زیرا دروازه ورود به دریا برای کشوری که سال ها دریاهای خود را به حال خود رها کرده است ساحل، حضور مردم و گردشگری دریایی است.


چرا ورود به سایر بخش ها در دریا با شکست مواجه است؟

صنایع دریایی به دلایل مختلف در ایران سود آور نیست به طور مثال در بخش نفت امکان سرمایه گذاری برای همه مردم وجود ندارد. علاوه براین تحریم ها و کاهش واردات و صادرات گمرک و ترخیص کالا را با مشکل مواجه کرده است.
از سوی دیگر محدودیت قوانین و بی نظمی لاینرهای دریایی شرایطی را ایجاد کرده است که نمی توان بسته بندی مواد معدنی را انجام داد تا دراین زمینه فرصت های شغلی برای افرد ایجاد شود. در بخش شیلات نیز صیادها ملوک الطوایفی برخورد می کنند به گونه ای که هر سرمایه گذاری که وارد حوزه کاری آنها شود ورشکست خواهد شد.
توجه داشته باشید که در بخش های مختلف دریایی انحصارهای فراوانی وجود دارد که اگر شما اهل کار در دریا نباشید و در این بخش ها سرمایه گذاری کنید، نابود خواهید شد، همچنین انحصارگران هم بخاطر حساسیت کارشان و سرمایه های بزرگی که جابجا می شود سخت به دیگران اعتماد می کنند. اآنها با ترفندهایی که دارند انحصار خود را ادامه می دهند و  با همین استدلال ها برای شرکت های تازه وارد دردسر درست می کنند تا انحصارشان  نشکند. البته این معنای اینکه دولت این انحصار را ایجاد می کند، نیست.

با این اوصاف در حال حاضر از صنعت دریایی ایران چه کسانی سود می برند؟

جالب است بدانید امروز از دریاهای ایران نیروهای خارجی سود می برند. اگر در کنار خلیج فارس بایستید، چشمتان به کشتی هایی می خورد که پرچم خارجی دارند و در مملکت ما بخاطر انحصاری که در سیستم دریایی است بهتر از ایرانی های می توانند درآمد داشته باشند. به همین خاطر  انحصار یک شرکت کوچک دریایی در مدت زمان یک سال به یک امپراطوری تبدیل می شود.

همچنین تعمیر و نگهداری کشتی در ایران با چالش هایی روبرو است. کشتی سازی های ایران شناوری را که کشور امارات با قیمت 100 میلیون تومان در مدت زمان 10 روزه تعمیر ی کند، با 300 میلیون و در مدت زمان یک سال تحویل می دهد.حتی بانک ها برای تنها بخش اقتصادی که وام نمی دهند بخش دریایی است.

شما به گردشگری دریایی به عنوان راه نجات و راه ورود به دریا و صنعت دریایی در ایران اشاره کردید. کمی در این مورد توضیح دهید؟
هر کجا مردم پای خود را گذاشتند و وارد شدند بسیاری از مشکلات حل می شود. گردشگری دریایی تنها عرصه دریایی است که می توان با آن مردم را به دریا دعوت کرد تا با حضور خود نه تنها به گردشگری دریایی رونق بدهند بلکه انحصار را در سایر بخش ها از بین ببرند. این حوزه هنوز بکر است و اگردر آن کارها درست صورت گیرد، سود اقتصادی فراوان دارد.

گردشگری دریایی به مردم اجازه می دهد آرام آرام وارد دریا شوند. اگر درباره هر چیزی در دریا صحبت کنم ممکن است برای افراد عادی نامانوس باشد اما همه با گردشگری دریایی آشنا هستند چون به خانه همه ما مهمان آمده است و می دانیم اصول پذیرایی چیست.
فرض کنید در فاصله 150 متری ساحل کشتی به گل نشست، تنها با احداث 150 متر پل و بتن ریزی کف کشتی یک رستوران تمام عیار دریایی دارید. تعداد زیادی لنج چوبی وجود دارد که از رده خارج شده اند، همین لنج را می توان در ورودی شهر تهران تبدیل به کافی شاپ کرد تا هم منبع درآمد باشد و هم نمایشی از تاریخ دریانوردی. این در حالی است که این لنج ها تنها هزینه حمل و دکوراسیون دارند.

اگر پای منافع مردم در میان باشد خودشان راه کسب درآمد را پیدا می کنند و خودشان هم قانون و عرف آن را ایجاد می کنند. بنده یک قایق چوبی در مجموعه رامسر داشتم که چهار سال پیش روزانه 3 تا 4 میلیون تومان تنها از طریق گشت و گذار در دریا در آمد داشت. یک دوست به ما اطلاع داد قایقران شما اگر 3 میلیون به شما می دهد در واقع 6 میلیون درآمد دارد، تصمیم گرفتیم گشت زنی با قایق را بلیتی کنیم. درآمد ما به 300 هزارتومان کاهش یافت. چرا؟ چون آن قایقران بخاطر خودش تلاش می کرد.زمانی که قایقران حقوق بگیر شد برایش تفاوت نداشت که روزی یک مرتبه به دریا برود یا روزی سه مرتبه.
حال در نظر بگیرید این درآمد روزانه یک قایق است، اگر یک کافی شاپ به شکل فانوس دریایی در ساحل بسازید چقدر درآمد دارد؟ پاسخ سوال واضح است.

با وجود بدیهی بودن استفاده از این پتانسیل ها در دریاهای ایران چرا تمایلی به توسعه گردشگری دریایی در ایران وجود ندارد؟
دلایل مختلف است. یکی از این دلایل بیگانگی مردم با دریا است.جوان ایرانی که در شهر ساحلی زندگی می کند آنقدر با ساحل بیگانه است که برای کار به تهران مراجعه می کند آنوقت چه انتظاری از جوان کویر نشین و پایتخت نشین دارید که پتانسیل های دریا را بشناسد.
از سوی دیگر برخی ورود مردم به دریا را بر خلاف منافع خود می دانند. بنده در یک منطقه از شمال قصد سرمایه گذاری داشتم، اما با مخالفت روبرو شدم تنها به این دلیل که ورود برای سرمایه گذاری یعنی ورود مردم و ورود مردم یعنی این که انحصارها به هم می خورد.

نبود امکانات در چنین مناطقی هم آیا می تواند دلیلی در برای چنین بی رغبتی هایی باشد؟
واقعیت این است که زیرساخت و امکانات در این سواحل وجود ندارد. در کنار ساحل هندیجان بهشت را می بینید اما اگر دو هفته برای تفریح بمانید برای شما تبدیل به جهنم می شود، چون حتی امکانات اولیه برای ماندن وجود ندارد.این مکان های رویایی در ایران نیاز به سرمایه گذاری، امکانات، هتل، رستوران و ... دارد.


از مباحث اقتصادی که بگذریم بی توجهی به گردشگری دریایی تاکنون چه پیامدهایی داشته است؟
بی توجهی به بخش گردشگری دریایی و ترافیک جمعیت در فصل گردشگری به ویژه در شهرهای ساحلی سود اصلی را عاید افرادی می کند که از نبود تفریح برای مردم استفاده می کنند و با مشاغل کاذب تاثیرات مخربی نیز بر فرهنگ عمومی می گذارند. با این شرایط ببینید بر سر بافت فرهنگی شهر های ساحلی ما چه می آید؟ خانواده از درون متلاشی می شود. بجای این که به ساحل آمدن مردم برایشان نعمت باشد به دغدغه تبدیل می شود. شما زباله های ساحل را می بینید اما مسائل بسیار ویران کننده تری وجود دارد که نمی بینید. خانواده ای که دو دختر جوان در خانه دارد و از دو اتاق موجود در منزل خود، یک اتاق را به چند پسر یا دختر جوان از فرهنگ دیگری اجاره می دهد. تصور کنید پس از مدتی چه اتفاقی برای بافت فرهنگی آن خانواده می افتد؟

گفت‌وگو: لیلا موسوی نسب


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *