معلمان خبر ساز سال ۹۷

0:03 - 16 فروردين 1398
کد خبر: ۵۰۳۶۷۳
دسته بندی: جامعه ، عمومی
در سالی که گذشت از قشر فرهنگیان برخی از معلمان خبر ساز شدند؛ از آقای ابراهیمی معلم بوشهری که در میان شعله‌های آتش ایستاد تا معلمی که هر روز کلاس را به خانه زهرای ۷ ساله برد.

به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، در سالی که گذشت از قشر فرهنگیان برخی از معلمان نیز خبر ساز شدند؛ از آقای ابراهیمی معلم بوشهری که در میان شعله‌های آتش ایستاد تا معلمی که هر روز کلاس را به خانه زهرای ۷ ساله برد.

معلمی که با گوشی خود بازی فوتبال را در کلاس پخش کرد

معلم منطقه محروم قلعه‌گنج با تلفن همراه شخصی‌اش فینال لیگ قهرمانان ( بازی تیم های پرسپولیس و کاشیما آنتلرز ژاپن) را برای دانش‌آموزان پخش کرد.

تشکر بطحایی از معلمی که با گوشی خود بازی فوتبال را در کلاس پخش کرد

وزیر آموزش و پرورش از معلم منطقه محروم قلعه‌گنج که با تلفن همراه شخصی‌اش فینال لیگ قهرمانان را برای دانش‌آموزان پخش کرد به صورت ویژه تشکر کرد.

سیدمحمد بطحایی در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت:
از زحمت همکاران عزیزم که با پخش مسابقه فوتبال امروز در فراهم آوردن فضای پرنشاط برای دانش‌آموزان تلاش کردند صمیمانه سپاسگذارم. دست بوس همکار عزیزی هستم که در محروم‌ترین منطقه کشور با استفاده از موبایل شخصی تلاش کرد دانش‌آموزانش از فرصت تماشای بازی محروم نشوند.

زینب دختری بدون دو دست که با پاهایش می‌نویسد

زینب دختری از جنس استقامت، صبوری و مهر هر روز صبح که زنگ مدرسه می‌خورد و زینب به کلاس درس می‌رود، سطر‌های دفتر مشق به میزبانی پاهایش می‌آیند تا زینب با انگشتان پا‌های کوچکش حروف و کلمات را در میان سپیدی کاغذ به رشته تحریر درآورد، نقاشی بکشد، شعر بخواند و پای تخته کلاس برود و بنویسد آسمان آبی است. زینب گرچه از نعمت هر دو دست محروم است، اما دختری با پا‌های تواناست. تلاش ستودنی زینب سبزی دیلمی دانش آموز پایه دوم دبستان فروغ روستای سنجر دزفول را برای آموختن ستودنی است. زینب با پاهایش پای تخته کلاس می رود و با پاهایش هم می نویسد.

معلمی که جان ۲۷ دانش آموزش را نجات داد

محمد ابراهیم زاده معروف به معلم فداکار بوشهری که با وقوع آتش سوزی در آزمایشگاه مدرسه فقط به فکر جان ۲۷ دانش آموزش بود و بعد از اتمام ماموریتش خودش در میان دود و آتش حبس می‌شود.

محمد ابراهیم زاده، معلم ۳۳ ساله دبستان شهید امیری شهرستان آب پخش، که ۲۷ دانش آموز خود را از آتش نجات داد و در آزمایشگاه حبس شد و از شدت دود بی هوش شد و به کما رفت اکنون پس از بهبودی برایمان از روز وقوع حادثه می‌گوید.

مدرسه کانکسی همسایه دختر بچه سرطانی کلاس ششم شد

فرهاد دینارانی، مدیر آموزش و پرورش سردشت در گفتگو با خبرنگار گروه جامعه در رابطه با این اقدام گفت:این دانش آموز سرطانی باید روزانه مسافتی حدود ۳ کیلومتر را با پای پیاده در منطقه صعب العبور پاتخت اسفندیاری برای رسیدن به مدرسه طی می‌کرد.

وی در ادامه بیان کرد: وقتی از این مسئله با خبر شدم سریعا اقدامات لازم را انجام دادیم، ولی کمی زمان برد، چون منطقه محل زندگی این دانش آموزان در میان کوه احاطه شده و جابه جایی این کانکس‌ها سخت بود، ولی با کمک خیرین مدرسه به نزدیکی محل سکونت این دانش آموز منتقل شد.

وقتی یک شهر برای دختر ۷ ساله بیمار بسیج می‌شود/ زهرا در کلاس کوچک یک نفره درس می‌خواند

معلم فداکار کلاس اول دبستان دخترانه شهدا هر روز بعد از اتمام ساعت درس به خانه دانش آموز ۷ ساله‌ای می‌رود که بیماری او را از حضور در کلاس درس محروم کرده است. فداکاری خانم احمدی برای آموزش این دانش آموز ۷ ساله پویش مردمی کمک به درمان زهرا را در شهرستان لالی خوزستان به راه انداخته است.

تنبیه عجیب دانش آموزان توسط معلم کوهرنگی

یک معلم در شهرستان کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری دانش آموزانی را که درس نمی‌خوانند، با شیوه خاصی تنبیه می‌کند. او دانش آموزان را به صف می کند و خط کش را به آنها می دهد و از آنها می خواهد که به خاطر درس نخواندنشان خود او را تنبهه کنند که دانش آموزان از انجام این کار ممانعت می کنند.

وزیر آموزش و پرورش بعد از مشاهده این کلیپ به انتقاد از این معلم پرداخت و گفت: این کار نه تنها تشویق ندارد بلکه در حال پیگیری هستم آن همکار بنده باید دوره‌های بازآموزی را طی کند.

معلم هرمزگانی که با نقاشی گروهی بچه‌ها مانتو دوخت

طیبه‌گورانی به مناسبت روز جهانی کودک از بچه‌ها خواست روی یک پارچه نقاشی بکشند و روز دانش‌آموز با پوشیدن مانتویی که با همان پارچه دوخته بود به کلاس رفت و ذوق‌زده‌شان کرد. طیبه گورانی متولد سال ۷۲ و فارغ‌التحصیل دانشگاه فرهنگیان هرمزگان است. او معلم ابتدایی در دبستان پسرانه شهید مفتح روستای سلخ قشم است. یکی از بچه‌ها گفت: خانم اجازه این همان نقاشی‌های ما است؟ با لبخند گفتم این هنر شماست که من تبدیل به مانتو کرده‌ام. روزی فراموش‌نشدنی بود. آن روز برنامه کوه‌پیمایی داشتیم و همراه بچه‌های کلاس به خارج از مدرسه رفتیم. بچه‌ها با خوشحالی روی مانتو دنبال نقاشی‌های خودشان می‌گشتند و چند نفری هم با ناراحتی می‌گفتند چرا نقاشی مابین این نقاشی‌ها نیست و چند تا از بچه‌ها نقاشی روی مانتو را به هم نشان می‌دادند. تلاش من این بود بچه‌ها در درجه اول حس کنند که خودشان و بعد هنرشان مهم و ارزشمند است و باعث تقویت خودباوری و اعتمادبه‌نفس در آن‌ها شوم. این مانتو را همیشه نگه خواهم داشت و می‌خواهم در روز دانش‌آموز هرسال آن را تن کنم و به کلاس بروم تا ضمن یادآوری خاطرات به بچه‌های کلاس انگیزه انجام کار‌های خلاقانه بدهم.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *