۱۷ بهمن ۱۳۹۷ | ۱۹:۵۸
خوانندگان گرامی میتوانند سئوالات حقوقی، قضایی و مالیاتی خود را در قسمت "نظرات بینندگان" (در پایین همین صفحه) مطرح کنند تا بوسیله تیم کارشناسی وکیلآنلاین(متشکل از قضات و وکلا) و نیز با بهرهبرداری از ظرفیتهای تخصصی مرکز آموزش قوه قضاییه پاسخ داده شود. کارشناسان به ترتیبِ زمان ارسال و نیز بر مبنای میزان پیچیدگی پرسشها به آنها پاسخ میدهند. پاسخهای ارائه شده، صرفا جنبه ارشادی داشته و قابل استناد در مراجع قضایی و اداری نمیباشد.برای یافتن پرسشها و پاسخهای پیشین، به آرشیو وکیلآنلاین(پایین ستون) مراجعه نمایید.
خبرگزاری قوه قضائیه، با همکاری قضات رسمی، وکلا و کارشناسان حقوقی زبده و نیز با بهرهبرداری از ظرفیتهای تخصصی مرکز آموزش قوه قضاییه در جهت پاسخگویی به سئوالات و رفع ابهامات حقوقی و قضایی مخاطبان گرامی گام برمیدارد.
مخاطبین میتوانند با درج پرسشهای حقوقی، قضایی و مالیاتی خود در قسمت نظرات بینندگان(ذیل همین مطلب) بطور آنلاین، ابهامات حقوقی و قضایی خود را مطرح کنند تا وکیلآنلاین به ترتیب زمان ارسال و نیز بر مبنای پیچیدگی پرسشها پاسخگوی سئوالات آنها باشد.
خدا خیرتون بده ممنون میشم کمکم کنید بقران فقط قصدکمک داشتم خاستم ثواب کنم کباب شدم
بخداتابحال پام به کلانتری بازنشده حالا برچسب ورود به عنف به پیشونی مابچسبونن شوهرش باپافشاری زیاد ازرضایت مخالفت میکنه بخدا خواب وخوراک ندارم کمکم کنید
آخه خداییش هزینه وکیل ندارم گفتم راننده آژانسم ساکن تربت جامم اشناندارید کمگم کنه بخدا خواب وخوراک ندارم وقت هم ندارم پروندم بزودی بالامیاد الانم قیدسندبیرونم یه پدرپیر وخانوادم بدون من نمیتونن زندگی کنن بقران پاسوز بی فکری خودم وسادگیم شدم اخه نیت بدی نداشتم بجان دوتا بچه کوچکم بخاطر خدا به بنده حقیرش کمک کنید خدا عوضتون بده
باوکیل صحبت کردم میگه ۱تومن الان بده باقیش پایان کار.منم بخداالان ندارم سندم بزورجورکردم ۴روزبازداشت بودم خانوادم نون وکره میخوردن اخه تک فرزندم جز بابای پیر کسی ندارم وقت هم ندارم الان یک تومن جورکنم بخدایی گه میپرستیم بی گناهم جون عزیزتون کمکم کنید.
سوال دیگه :ایا برادر خانمم را میتونم به دفتر خونه ببرم واین تصمیم اون را بصورت قانونی مکتوب کنم یا نه
- علی الاصول اختیار تعیین مسکن
- ولایت قهری بر اطفال
- اقامتگاه زن اصولاً همان اقامتگاه شوهر است.
- خروج زن از کشور منوط به اذن شوهر است.
انتقادی که بر مدیریت این سایت میباشد این است که در موضوعات حقوقی ارسالی توسط مردم،سعی در درست بودن احکام صادره توسط دادرس دارند.
اینجانب در ردّ حکم صادره با استناد به مواد قانون نتوانستم شما را قانع و همچنین کارشناسان محترم شما فقط با جواب کوتاه سعی در عدم پاسخگویی برآمدند.
حساب بانکی من توسط دادگاهی در استانی دیگر مسدود شده و من در ان پرونده تبرئه شده ام . ایا راهی وجو دارد که از شهر خودم حساب بانکی ام را باز کنم ؟
ماده ۲۵ - محکومیت قطعی کیفری در جرایم عمدی، پس از اجرای حکم یا شمول مرور زمان، در مدت زمان مقرر در این ماده محکوم را از حقوق اجتماعی به عنوان مجازات تبعی محروم میکند:
الف- 7 سال در محکومیت به مجازاتهای سالب حیات و حبس ابد از تاریخ توقف اجرای حکم اصلی
ب- 3 سال در محکومیت به قطع عضو، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده بیش از نصف دیه مجنیٌعلیه باشد، نفی بلد و حبس تا درجه 4
پ- 2 سال در محکومیت به شلاق حدی، قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده نصف دیه مجنیٌعلیه یا کمتر از آن باشد و حبس درجه 5
تبصره ۱ ـ در غیر موارد فوق، مراتب محکومیت در پیشینه کیفری محکوم درج میشود، لکن در گواهیهای صادره از مراجع ذیربط منعکس نمیشود، مگر به درخواست مراجع قضایی برای تعیین یا بازنگری در مجازات
تبصره ۲ - در مورد جرایم قابل گذشت در صورتی که پس از صدور حکم قطعی با گذشت شاکی یا مدعی خصوصی، اجرای مجازات موقوف شود اثر تبعی آن نیز رفع میشود.
تبصره ۳ - در عفو و آزادی مشروط، اثر تبعی محکومیت پس از گذشت مدتهای فوق از زمان عفو یا اتمام مدت آزادی مشروط رفع میشود. محکوم در مدت زمان آزادی مشروط و همچنین در زمان اجرای حکم نیز از حقوق اجتماعی محروم میشود.
در ساختمان 12 واحدی ساکن هستم خودرو خود را در قسمت حیاط ساختمان بدون مزاحمت پارک نموده 11 واحد رضایت دارند فقط یک واحد مخالف هستند تکلیف چیست؟
به عنوان مثال برای دخل و تصرف در قسمت مشاع، اگر ۹۰ درصد از صاحبان حق، رضایت دهند، رضایت ۱۰ درصد صاحبان دیگر هم الزامی است. در صورت عدم رضایت آن ۱۰ درصد، به هیچ عنوان امكان دخل و تصرف در قسمت مشاع وجود ندارد.
بنابراین میبینیم که قانون با هدف حمایت مستقیم از زنان و حقوق آنان و نیز حفظ کیان خانواده نسبت به تغییر و اصلاح این مقرره اقدام نموده است.
اما زن نیز از راه های گوناگون می تواند از همسر خود جدا شود.
اول: طلاق از طریق توافق
دوم: عدم پرداخت نفقه توسط مرد و مجوز طلاق برای زوجه مطابق ماده 1129 قانون مدنی که تصریح می کند: در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه، زن می تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق می نماید. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.
سوم: عسر و حرج زوجه مطابق ماده 1130 قانون مدنی که می گوید، در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند، چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود. دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید.
عسر و حرج نیز در لغت به معنای مشقت شدید است از قواعد معروف فقهی است و به معنای آن است که هر گاه دوام زناشویی برای زن موجب مشقت شدید باشد، زن می تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند.
چهارم: یکی دیگر از موارد حمایت قانونگذار از زنان در گرفتن طلاق شرط و شروط ضمن عقد می باشد. ماده 1119 قانون مدنی بیان می دارد، طرفین عقدازدواج می توانندهرشرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبورنباشد درضمن عقد ازدواج یاعقد لازم دیگربنماید. مثل اینکه شرط شود هرگاه شوهرزن دیگربگیرد یا درمدت معینی غائب شود یا ترک انفاق نماید یابرعلیه حیات زن سوءقصدکند یا سوءرفتاری نماید که زندگانی آنها با یکدیگرغیرقابل تحمل شود زن وکیل و وکیل درتوکیل باشد که پس ازاثبات تحقق شرط درمحکمه و صدورحکم نهائی خود را مطلقه سازد.
ذکر این مطالب به معنای ارائه راه کار برای طلاق آسان و بر هم خوردن کانون و کیان خانواده نمی باشد بلکه وکیل آنلاین در مقام بیان برخی حقوق و نیز حمایت های قانونگذار از بانوان و زنان می باشد.
در یک آپارتمان شش واحدی زندگی می کنیم که یکی از صاحبان ملک داماد و دخترش را در واحد خود سکونت داده که داماد از دادن شارژ و پول آب و گاز و برق مجاز خودداری می نماید و با تماس با پدر زن که صاحب خانه می باشد می گوید به من ربطی ندارد آبا با شکایت در شورای حل اختلاف نتیجه حاصل می شود و نتیجه چگونه است؟
با تشکر
لازم به ذکر است منظور فقط خدمات مشترک است. پس اگر برق یا آب اختصاصی مالک امتناع کننده از هزینه شارژ باشد مدیر نمی تواند آن را قطع کند. برای قطع خدمات مشترک باید به دو نکته توجه داشت:
1- برگ اظهارنامه برای امتناع کننده از طریق دادگستری فرستاده شود و ده روز از تاریخ ابلاغ آن گذشته باشد و مالک یا مستأجر از پرداخت شارژ امتناع کند.
2- مدیر ساختمان فقط حق قطع خدمات مشترک را دارد نه خدمات اختصاصی را. بنابراین اگر مدیر ساختمان بدون رعایت مراتب بالا خدمات مشترک را قطع کند خودش قابل تعقیب بوده و از نظر کیفری به عنوان ممانعت از اجرای حق به مجازات حبس محکوم می شود.
اگر مالک یا مستأجر علیرغم قطع خدمات مشترک باز هم از پرداخت بدهی اش امتناع کرد مدیر ساختمان به اداره ثبت محل وقوع آپارتمان مراجعه و اداره ثبت بر مبنای اظهارنامه ابلاغ شده که از آن سخن گفتیم علیه شخصی امتناع کننده اجرائیه صادر می کند.
به نظر می رسد در صورتی که قطع خدمات مشترک ممکن یا مؤثر نباشد مدیر ساختمان می تواند به دادگاه عمومی حقوقی یا شورای حل اختلاف دادخواست بدهد. مرجع رسیدگی به این گونه شکایت ها خارج از نوبت رسیدگی می کند و واحد بدهکار را از دریافت خدمات دولتی که به مجموعه ارائه می شود محروم می کند و تا دو برابر مبلغ بدهی او را به نفع مجموعه جریمه خواهد کرد.
لذا با عنایت به تعریف فوقالذکر مرور زمان به ۴ قسم تقسیم می شود:
۱. مرور زمان شکایت(ماده 106 قانون مجازات اسلامی)
۲. مرور زمان تعقیب (ماده 105 قانون مجازات اسلامی)
۳. مرور زمان صدور حکم (ماده ۱۰۵ قانون مجازات اسلامی)
۴. مرور زمان اجرای مجازات(ماده ۱۰۷ قانون مجازات اسلامی)
بنابراین مطابق ماده 106 قانون مجازات اسلامی در جرائم تعزیری قابل گذشت هرگاه متضرر از جرم در مدت یک سال از تاریخ اطلاع از وقوع جرم، شکایت نکند، حق شکایت کیفری او ساقط می شود مگر اینکه تحت سلطه متهم بوده یا به دلیلی خارج از اختیار، قادر به شکایت نباشد که در این صورت مهلت مزبور از تاریخ رفع مانع محاسبه می شود. هرگاه متضرر از جرم قبل از انقضای مدت مذکور فوت کند و دلیلی بر صرفنظر وی از طرح شکایت نباشد هر یک از ورثه وی در مهلت شش ماه از تاریخ وفات حق شکایت دارد.
تبصره: غیر از مواردی که شاکی تحت سلطه متهم بوده، درصورتی به شکایت وی یا ورثه او رسیدگی می شود که جرم موضوع شکایت طبق ماده (۱۰۵) این قانون مشمول مرور زمان نشده باشد.
توضیح اینکه مطابق قانون، توهین به اشخاص عادی از قبیل فحاشی و به کار بردن واژههای رکیک، اذیت و آزار زن حامله که منجر به سقط جنین شود. امتناع از سپردن طفل به اشخاصی که به طور قانونی حق مطالبه او را دارند، ترک انفاق، افشای سر، تهدید و اکراه، کشتن حیوان حلال گوشت متعلق به دیگری، تلفکردن یا سوزاندن اسناد یا اوراق تجاری یا غیرتجاری و غیردولتی، تخریب نخلستان یا تاکستان یا باغ میوه دیگری، تصرف ملک دیگری با قهر و غلبه، ورود به عنف به منزل یا مسکن دیگری، افترا، توهین و هتک حرمت و نشر اکاذیب، از جمله جرایم قابل گذشت است.
جرایم غیرقابل گذشت، نیز جرایمی است که تعقیب آنها به شکایت شاکی خصوصی نیاز ندارد و اگر شاکی نیز اعلام رضایت کند، مراجع قضایی نمیتوانند به استناد رضایت شاکی، امر تعقیب و محاکمه و اجرای حکم را متوقف کنند.
برای نمونه بزههایی همچون خیانت در امانت، کلاهبرداری، قتل عمدی و سرقت از جمله بزههای غیرقابل گذشت است.ناگفته نماند در جرایم غیرقابل گذشت، رضایت شاکی از مواردی است که دادگاه میتواند مطابق آن مجازات متهم را تخفیف دهد و اگر بعد از صدور حکم قطعی شاکی اعلام رضایت کند؛ دادگاه پس از درخواست محکوم، در مجازات مقرر تجدیدنظر کرده و آن را کاهش میدهد.
اگر شخصی قطعه زمینی به رسم امانت به نام پدر خود داشته یاشد و حال بخواهد بنام خود بزند (بدون رد و بدل پول .فقط امانت خود را پس میگیرد و البته چون سند بنام پدر هست باید ان را بنام خود انتقال دهد) .چه هزینه هایی شامل این انتقال میشود و ایا هزینه دارد یا خیر .با تشکر
خیلی وقت پیش ازم شکایت شده 1 جلسه رفتم قرار بود 2 جلسه برم اما نبودم که برم الان اعتراض زدم پرونده عقب برگشته میشه اون دیه که بریدن دفاع کنم تبرئه بشم؟؟؟
الف- جرایم تعزیری درجه هشت باشد.
ب- جرایم مستلزم پرداخت دیه یا ارش، درصورتیکه میزان یا جمع آنها کمتر از یک دهم دیه کامل باشد.
علی ای حال در صورت اعتراض می توانید لایحه دفاعی خود را به دادگاه ارائه نمایید.
بنده یک فقره چک برگشتی داشتم که آن را با یک چک دیگر جایگزین کردم متاسفانه طرف من پس از دریافت چک حاضر به عودت لاشه چک اولیه نمیشود و پاسخگو نیست آیا می توانم جلوی چک دوم که هنوز تاریخش نرسیده را ببندم یا خیر؟
اما باید توجه داشت، دارنده چک میتواند علیه کسی که دستور عدم پرداخت داده شکایت کند و هرگاه خلاف ادعایی که موجب عدم پرداخت شده ثابت گردد دستور دهنده علاوه بر مجازات مقرر در ماده ۷ این قانون به پرداخت کلیه خسارات وارده به دارنده چک محکوم خواهد شد.
در این رابطه نکاتی را به اختصار بیان میکنیم:
1. مصادیق ذکر شده برای امور واهی در این ماده جنبه احصائی نداشته بلکه تمثیلی بوده، به عبارتی دیگر هر امری که موجب فریب دیگری شود را شامل می شود حتی اگر از موارد مذکور در این ماده نباشد، لذا عرف در این مورد تشخیص دهنده می باشد. مانند اینکه فردی بر خلاف واقع خود را داری ثروت و مقام معرفی نماید.
2. در مورد تحقق جرم مذکور در این ماده باید بگوییم که اعمال مجازات مذکور در این ماده زمانی ممکن خواهد بود که عمل فریب توسط زوج یا زوجه صورت گرفته باشد، به عبارت دیگر هرگاه شخص ثالثی مانند یکی از بستگان یا دوستان زوج به دروغ وی را پزشک معرفی نمایند بدون آنکه زوج از این امر باخبر باشد، نمی توان زوج را به موجب این ماده مجازات نمود، زیرا هرکس مسئول فعل و اعمال خویش می باشد و نمی توان شخصی را بواسطه انجام فعل دیگری و صرف اقدام به نفع آن مجازات کرد. البته ارتکاب جرم توسط ثالث را مطلقاً نمی توان قابل انتساب به زوجه یا زوج ندانست، زیرا ممکن است شخص ثالث عمل فریب را به دستور زوج یا زوجه انجام داده باشد. در اینصورت تبانی یکی از زوجین با شخص ثالث در تدلیس به منزله آن است که خود او مرتکب تدلیس شده باشد.
3. تحقق جرم مذکور در این ماده منوط به این است که زوج یا زوجه امری خلاف واقع و حقیقت را که وجود و واقعیت نداشته است صراحتاً اعلام نمایند که وجود دارد.(فعل مادی مثبت)
به طور مثال هرگاه زوج درحالیکه دارای همسر می باشد، با فرد دیگری ازدواج نماید و به وی اعلام کند که مجرد است، مجازات مقرر در ماده موصوف قابل اعمال بر وی خواهد بود. به عبارت دیگر عقد ازدواج می بایست بر مبنای آن امر واهی، واقع شده باشد.
این درحالی است که امکان تحقق جرم مذکور در این ماده نیز از طریق ترک فعل وجود خواهد داشت. مثلاً همان مرد در مثال فوق هیچ صحبتی راجع به ازدواج قبلی خود نکند و زن نیز با این تصور که وی تا به حال ازدواج نکرده است با وی ازدواج می کند، زیرا عقد متبایناً ( یکسری خصوصیات وجود دارد که بیان نمی شوند، اما مساوی با بیان شدن آنهاست) بر مجرد بودن مرد واقع شده است. چه اینکه وقتی شخصی خواستگاری می رود به این معناست که تا به حال ازدواج نکرده است، بنابراین در جلسه خواستگاری از وی نمی پرسند که آیا تا به حال ازدواج کردی یا خیر. بنابراین اگر خلاف این امر باشد و وی بیان نکند که قبلاً ازدواج داشته است، عمل فریب در ازدواج محقق خواهد شد.
4. زمانی جرم فریب در ازدواج محقق می شود که هر یک از زوجین پیش از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی فریب دهد، بنابراین هرگاه زوج بعد از ازدواج و به قصد فریب زوجه بیان نماید که دارای مدرک دکترا می باشد، مشمول این ماده نخواهد بود.
ضمن اینکه هر یک از زوجین می بایست قصد فریب دیگری را داشته باشد، یعنی یک طرف عمداً با اعمال متقلبانه خود طرف دیگر را فریب داده و ترغیب به عقد ازدواج نموده باشد. لذا اگر مرتکب، قصد فریب طرف مقابل را نداشته باشد، مشمول ماده 647 قانون مجازات اسلامی نخواهد بود.
5. مجازات مقرر در این ماده حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال می باشد، بنابراین دادگاه مخیر به انتخاب و تعیین مجازات بین حداقل و حداکثر خواهد بود.
مزاحم شدم که بگوئیم بنده چندروزه پیش ازطرف یکی از آشناهامان که برای بار چندم است آبروی ما رو در محله میبرد مشکل پیدا کرده ام البته لازم به ذکراست باتوجه به دفعات قبلیش از ترس اینکه آبروریزی نشود هیچ کار و اقدامی انجام نداده و سکوت کردیم واولین بار است که قصد شکایت از وی رادارم،
جریان اینگونه میباشد که ایشان ازروی حدس وگمان فیلمی که دوربین مداربسته از فاصله دور شخصی رانشان میدهد که دارد به وسیله نقلیه شان خسارت میزند باتوجه به اینکه صورت شخص به علت نبود نورکافی در هنگام شب بوده و فاصله زیادی از دوربین داشته مشخص نمی باشد فقط از روی اندام ولباسش مرا متهم کرده و به همه محلمان گفته است آن شخص من بوده ام و باعث آبروریزی شده طوریکه مادرم می ترسد به کلاسهای قرآن که در محله مان هستش برود مانیز ازطرف مردم بازخواست میشویم،
درمورد لباسها آن شخص که گفته اند شلوار شیرازی و کفش سفید داشته باید بگم بنده درطول عمرم نه همچین شلواری داشته ام نه کفش سفید رنگ پاکرده ام،
الان ازشما درخواست دارم که راه درست را جلوی پای ما بزارین که بتوانیم ازآبرویمان دفاع بکنیم.
باتشکر ازشما ازاینکه همچین برنامه خوبی را در اختیار مردم گذاشته اید و مردم را راهنمای میکنید که از حق خود دفاع کنند، منتظر پاسخ شما هستم ممنون
ايا ميتوان حكم توقيف اموال كسي كه هنوز به دادگاه احضار نشده را داد؟
اما در خصوص پرسش دوم نیز باید بیان داشت از طریق تقدیم دادخواست تامین خواسته می توان پیش از طرح دعوای اصلی نسبت به توقیف اموال اقدام نمود.
ایا فروشنده مواد غذایی میتواند بعد از امضاء گرفتن از مشتری در فاکتور که جنس نسیه خریداری کرده در روز دیگری مبلغ فاکتور را درج کند؟
یعنی در روز فروش مقدار اجناس و بعد از چند روز دیگر قیمت اجناس را در فاکتور بنویسد؟
احتراما از سایت دیجی کالا یک گاز صفحه ای خریداری کرده ام و پس از دریافت آن متوجه شدم که فاقد نشان و کد ملی استاندارد می باشد و هیچگونه کاتالوگ و مشخصات فنی در جعبه آن وجود نداشت.حال سایت دیجی کالا میفرماید من از جای دیگر کالا را خریداری کرده ام و من هم این وسط سرگردان دعوای آنها شده ام .تکلیف من چیست و با استناد به چه ماده ای از قانون احقاق حق کنم.ممنون و با احترام
ممنونم
علی ای حال بدون رویت مدارک و مستندات نمی توان پاسخ دقیقی ارائه داد.
كاري از دستم بر مي ايد كه اجاره را بگيرم ؟ چون بايد وجه بانك مسكن را بپردازم و داريم جريمه مي شويم.
بفرمائید اینگونه موارد را چه باید کرد؟
خانواده من 3تا پرونده داره ،شکایت از 4نفر متهم به جرم آتش زدن درب منزل ، حمله به مغازه وایراد ضرب وجرح وتخریب ، و حمله به مغازه دیگرمون وایراد ضرب وجرح ، که همه این اتفاقات بترتیب وبا فاصله چند روز در میان (جمعا 6 روز) اتفاق افتاد ،در حادثه اول شاهد نداریم چون ساعت 3 بامداد اتفاق افتاد ، حادثه دوم تشخیص چهره انجام شد متهمان شناسایی و دستگیر شدن که به قید وثیقه آزاد شدن ، حادثه سوم 2 نفر عاقل بالغ شهادت دادن ، متاسفانه پرونده بعد از یکسال هنوز پیش دادیار هست ، آیا یکسال برای یه همچین پرونده ای با وجود اثبات جرم زیاد نیست ؟ ما چکار میتوانیم انجام دهیم ؟
اعتراض زدیم
پرونده قضایی ما دوماه است رفته دیوان عالی هنوز برنگشته چکار کنیم زودتر بیاد؟
از سایت ... یک لباسشویی پیدا کردم... و تلفنی مبلغی به طرف به صورت بیعانه دادم 100000تومان
وگفت فردا تماس بگیرم مشهد نیستم
حالا گوشی خود را خاموش کرده... و هر از چندگاهی روشن میکند ولی جواب نمیدهد
آیا میتوانم از ایشان شکایت کنم
در ضمن پول رو با تلفن همراه واسه ایشان واریز کردم
چرا قانون در پرداخت مهریه معیار را قیمت سکه زمان عقد قرار نمیده؟ درحالیکه همگان شاهدیم نابسامانی اقتصادی و افزایش بی رویه قیمت سکه فقط و فقط ناشی از تصمیمات نادرست دولتمردان است.
مطابق قانون زن مالک مهر میباشد، لذا حق خواهد داشت تا هر زمان مهر را از همسر خود مطالبه نماید. این در حالی است که ممکن است مرد توانایی پرداخت مهریه را نداشته باشد، لذا ناگزیر به تقدیم دادخواست اعسار گردد.
در حال حاضر و با توجه به مقررات فعلی در چنین شرایطی زن در بعضی موارد مجبور خواهد بود تا با اثبات ملائت مرد، ادعای مرد مبنی بر عدم تمکن مالی را رد نماید. به عبارتی دیگر در مواردی مرد از بار اثبات ادعای خود مبنی بر عدم ملائت و تمکن مالی معاف خواهد بود. بنابراین این زوجه خواهد بود که ملزم می باشد تمکن مالی زوج را اثبات نماید.
اما همیشه اینگونه نیست و زوجه توفیق در اثبات این امر به دست نمی آورد. و یا آنکه فی الواقع مرد تمکن مالی برای پرداخت مهریه همسر خود را دارا نمی باشد. از همین روی همواره امکان مواجهه با حکم اعسار از سوی دادگاه وجود خواهد داشت.
این حکم نیز به یکی از دو حالت ذیل نمودار خواهد شد:
حالت اول، مدیون محکوم معسر متمکن از پرداخت بدهی خود به نحو اقساط شناخته می شود.
حالت دوم، مدیون محکوم معسر متمکن از پرداخت بدهی خود در مهلت مناسبی می گردد.
اما آنچه که در ادامه بدان خواهیم پرداخت این مطلب خواهد بود که تغییر اتفاقات آینده مانع ایجاد تغییر در حکم نخواهد شد. به عبارتی دیگر تغییر وضعیت مالی امری حدوثی خواهد بود، لذا احوال مالی افراد هر روز ممکن است به گونه ای دیگر رقم خورد. بنابراین ممکن است معسر امروز، فردا از اعسار خارج گردد. پس این تغییر شرایط تاثیر گذاری زیادی خواهد داشت به طوریکه مقدمه ای برای تقدیم دادخواست تعدیل قرار خواهد گرفت.
تعدیل نیز همواره دارای دو جنبه خواهد بود:
جنبه اول، جنبه منفی یا همان کاهش مبلغ
جنبه دوم، جنبه مثبت یا همان افزایش مبلغ
به طور مثال مرد بعد از صدور حکم اعسارش، صاحب ارثی می گردد، یا حقوق کارمندی اش بیشتر می شود. با این اوصاف وی را دیگر نمی توان معسر به صورت مطلق تلقی نمود. لذا همواره زوجه وی این امکان را خواهد داشت تا تغییر شرایط پرداخت مهریه را از دادگاه بخواهد. دادگاه نیز با درنظر گرفتن اوضاع و احوال مسلم قضیه در راستای صدور حکم به تعدیل از جنبه مثبت آن اقدام خواهد نمود. البته در فرضی که وضعیت مالی زوج معسر به یکباره تغییر کند و بهبود یابد دیگر تقدیم دادخواست تعدیل موضوعیت نخواهد داشت، لذا در این حالت امکان اجرای کامل حکم از آن محل وجود خواهد داشت.
از طرفی دیگر ممکن است که زوج معسر دچار نقصان یا بیماری گردد و تا مدتی قادر به انجام کار نباشد، در این حالت وی می تواند تعدیل مهریه از جنبه منفی آنرا از دادگاه به موجب دادخواست درخواست نماید.
قانونگذار نیز در تبصره دو ماده 11 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی بیان داشته است که محکوم علیه و محکوم له هر دو امکان تقدیم دادخواست تعدیل را خواهند داشت.
برای پردونده من یک بار مختومه شده بود من اعتراض زدم به منع تعقیب که قاضی اعتراض منو وارد دونست و قرار منع تعقیب تایید کرد و الا دوباره دادسرا پروندمو فرستاده همون شعبه و ثنا برای من همچین چیزی نوشتن پرونده با علت طرح رسیدگی بدوی نسبت به محکومیت ثبت گردید . ممنون میشم راهنماییم کنید که مکومیت که نوشته به چه معناست در حقوق مرسی
از کمک شما متشکرم.
پدربزرگم سال1360سهمیه خود از آب و زمین را در قالب سند عادی با دستخط خود و امضا و مهر و امضای شورای روستا به پدرم فروخته است.الان یکی از عمه هایم ادعای ارث دارد.آیا سند عادی پدر من هیچ ارزش حقوقی و قانونی برای ما دارد.
از همین روی ماده 45 قانون کار بیان می دارد، کارفرما فقط در موارد ذیل می تواند از مزد کارگر برداشت نماید :
الف- موردی که قانون صراحتا اجازه داده باشد.
ب- هنگامی که کارفرما به عنوان مساعده وجهی به کارگر داده باشد .
ج- اقساط وام هایی که کارفرما به کارگر داده است طبق ضوابط مربوطه .
د- چنانچه در اثر اشتباه محاسبه مبلغی اضافه پرداخت شده باشد .
هـ- مال الاجاره خانه سازمانی (که میزان آن با توافق طرفین تعیین گردیده است) در صورتی که اجاره ای باشد با توافق طرفین تعیین می گردد .
و- وجوهی که پرداختی آن از طرف کارگر برای خرید اجناس ضروری از شرکت تعاونی مصرف همان کارگاه تعهد شده است .
میخواستم بدونم امکانش هست که سند زمین را تک برگ ثبت کنم.
مزاحم شدم که بگوئیم بنده چند روز پیش ازطرف یکی از آشناهامان که برای بار چندم است آبروی ما رو در محله میبرد مشکل پیدا کرده ام. البته لازم به ذکراست باتوجه به دفعات قبلیش از ترس اینکه آبروریزی نشود هیچ کار و اقدامی انجام نداده و سکوت کردیم واولین بار است که قصد شکایت از وی رادارم،
جریان اینگونه میباشد که ایشان ازروی حدس وگمان فیلمی که دوربین مداربسته از فاصله دور شخصی رانشان میدهد که دارد به وسیله نقلیه شان خسارت میزند باتوجه به اینکه صورت شخص به علت نبود نورکافی در هنگام شب بوده و فاصله زیادی از دوربین داشته مشخص نمی باشد فقط از روی اندام ولباسش مرا متهم کرده و به همه محلمان گفته است آن شخص من بوده ام و باعث آبروریزی شده طوریکه مادرم می ترسد به کلاسهای قرآن که در محله مان هستش برود مانیز ازطرف مردم بازخواست میشویم،
درمورد لباسها آن شخص که گفته اند شلوار شیرازی و کفش سفید داشته باید بگم بنده درطول عمرم نه همچین شلواری داشته ام نه کفش سفید رنگ پاکرده ام،
الان ازشما درخواست دارم که راه درست را جلوی پای ما بزارین که بتوانیم ازآبرویمان دفاع بکنیم.
باتشکر ازشما ازاینکه همچین برنامه خوبی را در اختیار مردم گذاشته اید و مردم را راهنمای میکنید که از حق خود دفاع کنند، منتظر پاسخ شما هستم. ممنون.
ممنونم.
از کمک شما متشکرم.
پدربزرگم سال1360سهمیه خود از آب و زمین را در قالب سند عادی با دستخط خود و امضا و مهر و امضای شورای روستا به پدرم فروخته است.الان یکی از عمه هایم ادعای ارث دارد.آیا سند عادی پدر من هیچ ارزش حقوقی و قانونی برای ما دارد.
تشکر.
باشد. از طرف دیگر مطابق ماده 1286 همان قانون، سند بر دو نوع رسمی و عادی است. فلذا باید بیان داشت اسناد عادی نیز دارای اعتبار و ارزش قانونی می باشند.
با این تفاسیر من میتونم معامله را فسخ کنم با توجه به خیار تدلیس؟یا اینکه می تونم خسارتم رو ازش بگیرم؟
با طرف در همان روز تماس گرفتم و جریان رو گفتم و گفت اگر ضرر و زیان را متحمل شوید معامله را فسخ میکنم.
باسلام: به دنبال اختلاف ملکی با شخصی ، مورد حمله قرار گرفتم و خصارتهای زیاد به من وارد شد: دراین رابطه تظلم به عدلیه بردم و متوقع که حق بر قرار میشود، شهود مکرر در محکمه بر حقانیت اینجانب شهادت دادند و شخص مورد نظر نیز شکایتی علیه دونفر از اقوام بنده تنظیم کرده تا بر تخلف خود سرپوش گذارد.ناگزیر طی نامه ای به جناب دادستان ، موضوع را مطرح کردم و ایشان با نظر مساعد دستور دادند « دو پرونده در یک شعبه رسیدگی شود »اما دستور جناب دادستان نیز نقض شد و پرونده ها با فاصله زمانی زیاد به دو شعبه جداگانه ارسال شدند، در اخر عاملین فتنه تبرئه و بیگناه مجازات شد و از ان به بعد مرتب مزاحمت ایجاد میکنند و خصارت میزنند و پشتشان به جایی گرم است .
بفرمائید اینگونه موارد را چه باید کرد؟
لطفاً بفرمایید آیا زن مطلقه که در حال نگهداری فرزندش تا هفت سالگی اوست می تواند در همان حال ازدواج کند؟
من 10سال قبل اپارتمانی 90 متری خریدم که به علت نزدیکی به خیابان اصلی و بیمارستان محل موقعیت اداری پیدا کرده است.از ابتدا پسرم ساکن بود تا شهریور سال 96 .پس از یکسال خالی بودن جهت فروش درخواست پایان کار نمودم که شهرداری منطقه میگوید اپارتمان شما محل کسب بوده لذا باید عوارض نوسازی و پسماند برای ملک غیر مسکونی را هم بدهید.شهرداری منطقه با توجه به گزاشی غیر واقع اظهارات و استدلالات حقیر را وقعی ننهاده واصرار بر اخذ مجدد عوارض دارد.
من عوارض نوسازی و پسماند تا اخرسال جاری راهمه ساله پرداخت نموده ام.
سوال بنده : پرداخت 2بار عوارض برای ملکی واحد قانونی است و حلال؟
لطفا راهنمایی بفرمایید.
چون توی این مدت روستای محل زمین دوبار شهرستانش طبق تقسیمات کشوری عوض شده و جدیدا دادگاه بخش جدید نیز پرونده رو از صفر تشکیل داده
چه راه حلی برای ختم این پرونده وجود داره؟؟؟؟؟
ساکن مشهد هستم
بابت بدهی به یکی به مبلغ ۲۲ میلیون شکایت کردن از من
منم نداشتم بدهی این آقا رو یکجا پرداخت کنم
بعد از مراحل قانونی رفتم اعسار زدم
بعد از اعسار هم نتونستم اقساط و پرداخت کنم تا اینکه ی ماشین به نام من بود ولی من فروخته بودم سال ۹۴ ولی سند نزده بودم
بعد ماشین و توقیف کردن منم رفتم شورا با قاضی صحبت کردم نصفی از اقساط عقب افتاده رو بدم تا ماشین از توقیف در بیاد قاضی هم قبول کرد ...ماشین و رفع توقیف کردم از پارکینگ آوردم بیرون
حالا بعد از گذشت ۲ هفته دوباره از همون پرونده ماشین و توقیف کردن
به نظرتون چیکار کنم
بنده کارمند دولتی هستم.در تاریخ ۱۰/۱۲/۱۳۹۷ متوجه شدم که کلیه حسابهای بانکی من مسدود شده است .با مراجعه به بانک فهمیدم که مسدودی حسابها طبق دستور دادگاه عمومی کرمان بوده و هیچ گونه اشاره ای هم به علت آن نشده.چون من ساکن شمال کشور هستم و با پیگیری تلفنی متوجه شدم به دلیل یک پرونده که احتمالا مربوط به یک شبکه بانکی بوده نه تنها حساب من که حساب یک عده زیادی بسته شده . با مراجعه به کرمان و رجوع به بازپرس پرونده تنها جوابی که به من دادن این بود که این پرونده توسط ارگانهای امنیتی در حال بررسی است.ضمن تشکر از زحمات شما خواهش می کنم راه حل قانونی برای پیگیری این مورد بدهید.ارگان بالادستی برای پیگیری کجا می باشد؟
ضمنا هیچ گونه ابلاغیه یا احضاریه برای بنده ثبت نشده تا کنون.
با تشکر فراوان
حکم غیابی به اجرا رسیده و بنده میتوانم اعاده دادرسی با این صورتجلسه کنم؟
مدتی پیش یک خودروی حاوی 4 سرنشین که فکر می کنیم در حالت نرمال روحی نبودند به ماشین ما زدند و پس از 2 ضربه به ماشین قصد فرار داشتند که ما دنبالشون کردیم و اون با سرعت زیاد فرار می کرد ما با 110 تماس گرفتیم و گفتیم که کسی بهمون با ماشین زده و ما داریم دنبالش می کنیم بعد هم ماشین توی اتوبان با 120 سرعت دور زد و خلاف جهت رفت و ما دیگه دنبالش نکردیم فقط رفتیم و همون شب شکایت کردیم.
مشکل اینجاست که الان اون هم روی شکایت ما شکایت کرده که اینا می خواستن مارو با چاقو بزنن که ما فرار کردیم
حالا سوال من اینجاست که ما چه حرفائی میتونیم بزنیم که حق و حقوقمان پایمال نشه و طرف به هیچ نحوی نتونه با زدو بند و یا پارتی بازی از زیر این قضیه در بره.
این رو هم بگم شهرک آزمایش هم رفتیم و فیلم های دوربینارو گرفتن و نامه هم زدن که این آقا به ماشین ما زده و خلاف جهت هم رفته
یک نفر داخل ماشین به من توهین قومیتی کرد و من هم بادستم اینه بغل انرا شکستم اگر شکایت کرد چه میشه کرد؟
ضمناً موارد دیگری که می تواند به عنوان مهر قرار گیرد به شرح ذیل است:
- قراردادن کلام الله مجید
- منفعت مانند اجاره بها
- حق تالیف
- حق اختراع
- حق سرقفلی
- سفر حج یا پرداخت هزینه آن
همچنین مطابق ماده ۲۲ قانون نحوه اجرا محکومیت های مالی، کلیه محکومیت های مالی از جمله دیه، ضرر و زیان ناشی از جرم، ردّ مال و امثال آنها جز محکومیت به پرداخت جزای نقدی، مشمول این قانون خواهند بود. لکن آرای صادره از شورای حل اختلاف نیز به مانند احکام دادگاه ها قابل اجرا خواهند بود.
در وهله اول میتوانید به ریاست مرجع قضایی مربوطه مراجعه و موضوع را پیگیری کنید و در صورت جواب نگرفتن موضوع را از طریق دادسرای انتظامی قضات پیگیری کنید.
شخصی با هویت نا مشخص اقدام به ورود به سامانه ثنا بنده نموده و چگونه مرحله کد ملی و رمز اولیه را طی کرده مشخص نیست و برای بنده در فاصله سه دقیقه دو پیام رمز ورود موقت آمده آیا این کار جرم میباشد؟چگونه باید پیگیری کنم؟
از طرف دیگر مطابق ماده ۲۱ قانون مذکور، انتقال مال به دیگری به هر نحو به وسیله مدیون با انگیزه فرار از ادای دین به نحوی که باقیمانده اموال برای پرداخت دیون کافی نباشد، موجب حبس تعزیری یا جزای نقدی درجه شش یا جزای نقدی معادل نصف محکومٌ به یا هر دو مجازات می شود و در صورتی که منتقلٌ الیه نیز با علم به موضوع اقدام کرده باشد در حکم شریک جرم است. در این صورت عین آن مال و در صورت تلف یا انتقال، مثل یا قیمت آن از اموال انتقال گیرنده به عنوان جریمه اخذ و محکوم ٌبه از محل آن استیفا خواهد شد.
من کارمن دانشگاه هستم به مدت 9 ماه از تاریخ 13/09/96 رفتم مرخصی زایمان که در دوران مرخصی حقوق و مزایایی از سوی تامین اجتماعی به بنده پرداخت نشد. به دیوان عدالت اداری شکایت کردم . رآی به پرداخت اومد ولی هنوز تامین اجتماعی پرداخت نکرده و رأی را تفسیر مینماید. و از رأی ایراد میگیرد. و از 96 تا کنون هنوز حقوق ایام مرخصی زایمان به بنده پرداخت نشده..از شما میخواهم راهنمایی فرمایید چطور حقم را بگیرم و آیا می توانم ادعای خسارت ناشی از تاخیر در پرداخت و کاهش ارزش ریالی نمایم...
با تشکر.
حدود شش ماه پیش بصورت اتفاقی بافردی که انسانی مودب وباکمال ومتانت است اشناشدم وازقضادریک صنف تقریبا بودیم که از نقطه ضعف وقدرت وموفقیت ودستاوردهای خودبیان نمودم که موردنظروی واقع شدویک نکته برایش مهم شد که بعداز دریافت سماره وادرس کارگاه از یکدیگرجداشدیم وبعداز چندروزباپیگیری ایشان به محل کاربنده مراجعه کردندوبنده هم بدون چشمداشت دستاوردوتجربه خودم رابه صورت رایگان دراختیاروی قراردادم که ایشان درخصوص میزان سرمایه موردنیاز جهت گسترش کاربنده پرسیدنددرمحلی دیگر وجدید که بنده گفتم به اندازه پول پیش یک سوله ومواداولیه مورد نیاز وحقوق دوماه کارگران موردنیاز باشه کفایت میکنه که ایشان قبول وبه دنبال محلی جهت کاروشراکت رفتند ویک سوله درنزدیکی خودشان قراردادبستند که ایشان نصف قراردادرابه نام من ونصف رابه نام خودشان زدند البته به خواست خودشان .من وجهی بابت نصف قراردادندادم وهنه راخودشان پرداخت نمودند وشروع به جابجایی کارگاه نمودم وباپرداخت هزینه های مرسوم ویک ماه اجاره تخلیه بیموقع وهزینه بنگاه به اتمام رسید ودراین کارگاه حدید هم التضاما هزینه هایی دربرداشت وقراربراین شد که ماهیانه مبلغی رابه عنوان حقوق به بنده بدهد چون ایشان فعالیت بدنی درکارگاه نداشت وبعدازراه اندازی کارگاه اعلام کردم که به نیروی کارنیاز داریم که زیربارنرفت ومخالفت کرد وبعداز چندروز اعلام کرد دیگر پول ندارم ونمیشه من نیستم پولم رابده .ایشان از شرایط مالی بنده کاملا مطلع بود که درچه وضعی زندگی میکنم ورهاکردورفت وهرروز هم چندساعتی از وقت رامیگرفت وصحبت میکرد واکنون هم اصراربه تخلیه کارگاه دارد دراین میان درهمان ماه اول هم سفارشی راکه از قبل داشتم دراین کارگاه جدید شروع به کارکردم وان رابه مشتری تحویل ووجه ان رادریافت نمودیم حال دراین میان بنده متحمل هزینه هایی شدم ازجمله هزینه های مربوط به حابجایی وهزینه های مربوط به راه اندازی ومجددا هزینه جابجایی وراه اندازی بعداز تخلیه که ایشان مسبب ان هستند که این خسارتها درواقع پیش بیاید ودراین مدت نیز اجاره کارگاه هم پرداخت نمودم ودرکل ایشان مبلغ ده میلیون هزینه کرده اند که میگوید هزینه هاراهم پرداخت کن تقاضادارم راهنمایی کنید که باید چکارکنیم ایشان حقی وبنده هم حقی داریم ونمیخواهم نارضایتی درمیان باشد ودر کل محل کارقبلی خودراازدست دادم ودیگرنمیتوانم محلی رااجاره نمایم که مسبب اون عدم تحقیق وفکرنکرده کاری روانجام داد کهدمحبوربه ترک ناگهانی ومعلق گذاشتن بنده درکار وطلب پول کردن که درتوان مالی بنده حتی خرید یک قرص نان هم نمیباشد
حالا سئواات بنده:
1- آیا با توجه به اینکه بار اولی هست که این محکومیت برای من اتفاق میفته میشه دیون دولتی رو نداد؟
2- دویست روز حداقل حقوق کارگر چگونه مبنای محاسبه جریمه دولتی شده؟
3- حداقل حقوق کارگر مبنای جریمه مربوط به سال حادثه است یا زمان صدور رای و یا زمان پرداخت دین؟
امکان اقساط دیون وجود دارد؟
از کمک شما متشکرم.
بنده بعلت حق و حقوقم از بابت خرید آپارتمان از فروشنده شکایت کرده و وقت دادرسی تعین شده بود که متاسفانه نرسیدن به اولین جلسه دادخواستم، و فردای آن روز رفتم و اظهارات خودمو در نامه ای نوشته و به منشی شعبه دادم، میخواستم بدونم الان چه عواقبی میتواند داشته باشد؟
از من به خاطر یه مبلغ بدهی شکایت شده رفتیم شورای حل اختلاف که تقسیط کنیم ولی شاکی با مبلغ تقسیط موافق نیست الانم دوباره نوشتن برای بار اخربریم دادسرا پیش قاضی قاضی چه حکمی میده،یابا مبلغ تقسیط من موافقت میکنه یا شاکی.
ممنونم از جوابتون.
چون دوتا قاضی هم زمان در حال بررسی هستن ممکن دوتا حکم جدا از هم بدن. چطور باید جلوی این کار بگیرم.
با خانواده همسرم سالهاست اختلاف دارم متاسفانه آلوده تریاک هستند و من ورزشکار هستم لذا سعی کردند مرا معتاد کنند نتوانستند .. بعد نقشه قتل مرا کشیدند ... همسرم نیز با آنها همکاری کرد و مرا به شهرستان نطنز کشاندند و به بالای درخت گردو فرستادند
درخت گردو دی اکسید کربن دارد و بیهوش می کند و خیلی خطرناک است و من این را نمیدانستم به هر حال از درخت افتادم و دست راست و کمرم شکست خیلی درد و هزینه کردم الان می خواهم بدانم می توانم از دست آنها شکایت کنم آیا به نتیجه می رسم یا با این اوضاع و احوال ناخوشایندی که دارم
همسرم با آنها دست در یک کاسه دارد و ممکن است به فرزندانم آسیب برسانند و باز هم همسرم با آنها همکاری کند !!...
17 سال از قضیه گذشته است و متاسفانه هر چه ناله و نفرین می کنم اثری نمی بخشید و خدا هم کاری نکرد اگر ممکن است مرا راهنمایی فرمایید - متشکرم
پرونده ای دارم که مشکل مالی یه جورایی کلاه برداری بوده .از طریق کیفری در حال پیگیری می باشد طرح حقوقی هم شده که قرار مطرح شود از طریق حقوقی .
سوالم این ایا اول باید جریان کیفری مطرح شده بررسی و به نتیجه برسد یا اینکه هم زمان هم حقوقی هم کیفریش می شود رسیدگی کرد .احکامی که صادره از طریق کیفری میشود یا سمت حقوقی پروندم . با تشکر .
از اینجانب تعدادی رفتن شکایت کردن که من انها را مورد ضرب و شتم قرار دادم و حتی رفتن پزشک قانونی و بعد رفتن کلانتری گفتن ما از این فرد ادرس نداریم در صورتی که من همسایه رو برو این فرد هستم بعداز چند روز متوجه شدم ک رفته شکایت کرده و ادرسم از من نداده و چند نفر هم شاهد برده ک دیدن من اونو زدم و اون نفراتم کارگرهایش بودند ولی من شاهد دارم ک من اصلا د اون تاریخی که این اقا میگه در ان مکان حضور نداشتم .جالا سوالم اینه ایا این اقا میتونه حکم جلب من را بگیره در صورتی که اصلا احضاریه ای ب من ندادن و من رفتم کلانتری ادرس و شمارمو دادم ایا شاهدهایم ب دردم میخورن خواهشا راهنمایی کنید ممنون
در یک درگیری خانوادگی بصورت ناخواسته قرار گرفتم و بصورت لفظی با ایشان درگیر شدیم.متاسفانه حالا رفته شکایت کرده ک با چماق بهش حمله کردیم و نامه پزشکی قانونی هم گرفته.اول اینکه اصلا من حتی لمسش هم نکردم و فقط بصورت لفظی بوده و اینکه ایشون با چماق ب ما حمله کرد و نامه پزشکی قانونی هم دو کبودی را تایید کرده.یک جلسه دادگاه رفتیم و دادیار اظهارات را نوشته است.الان جهت استخدام در دستگاه دولت نیاز ب گواهی عدم سوء پیشینه دارم.آیا در این مرحله ک هنوز حکمی صادر نشده است،در گواهی سوء پیشینه مطلبی دال بر اینکه شاکی دارم درج میشه؟
آیا بعدا اگر محکوم ب پرداخت دیه شوم این محکومیت در گواهی سوء پیشینه ثبت خواهد شد؟
ممنون میشم جواب بدین...لازم بذکر است این اقا ک رفته شکایت کرده ب خاطر حسادت های بی خودی قصد پرونده سازی برای من دارد.
باید چه کنم لطفا راهنمایی کنید