نشست ورشو بهانه است/ نمی‌ترسیدند قشون‌کشی نمی‌کردند/ اروپای پیر در حال پوست‌اندازی

10:50 - 24 دی 1397
کد خبر: ۴۸۵۰۲۳
نشست ورشو بهانه است، نمی‌ترسیدند قشون‌کشی نمی‌کردند، اروپای پیر در حال پوست‌اندازی، سفر ضد ایرانی ژنرال سیسی، از دانش دوچرخه تا دانش فضایی، رویکرد عملی در برابری دیه زنان و مردان، دشمن‌شناسی، حالا نوبت رفتن ترامپ است، چرخه وهمناک درماندگی، اولویت‌ها در تغییر قانون انتخابات مجلس، از جمله عناوین یادداشت‌ها و سرمقاله‌های امروز روزنامه‌های کشور هستند.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، نشست ورشو بهانه است، نمی‌ترسیدند قشون‌کشی نمی‌کردند، اروپای پیر در حال پوست‌اندازی، سفر ضد ایرانی ژنرال سیسی، از دانش دوچرخه تا دانش فضایی، رویکرد عملی در برابری دیه زنان و مردان، دشمن‌شناسی، حالا نوبت رفتن ترامپ است، چرخه وهمناک درماندگی، اولویت‌ها در تغییر قانون انتخابات مجلس، از جمله عناوین یادداشت‌ها و سرمقاله‌های امروز روزنامه‌های کشور هستند.

یادداشت امروز روزنامه حمایت با عنوان «نشست ورشو بهانه است!» منتشر شده و در آن چنین آمده است: درحالی‌که تور منطقه‌ای «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا همچنان ادامه دارد، وی در مصاحبه‌ای با شبکه فاکس نیوز اعلام کرد که کاخ سفید قصد دارد کنفرانسی با موضوع «ایران، ثبات در غرب آسیا و نفوذ ایران در منطقه» در لهستان برگزار کند. از اظهارات رئیس دستگاه دیپلماسی واشنگتن برمی‌آید که این کنفرانس با هدف تشکیل یک «ائتلاف جدید ضد ایرانی» به‌منظور به‌اصطلاح تغییر سیاست‌ها و رفتار کشورمان در ماه آینده (۲۳ تا ۲۵ بهمن) برگزار می‌شود.

نشست ورشو بهانه است/ نمی‌ترسیدند قشون‌کشی نمی‌کردند/ اروپای پیر در حال پوست‌اندازی
برگزاری این نشست در حالی برنامه‌ریزی‌شده که آمریکا از تشکیل ائتلاف‌های پیشین علیه جمهوری اسلامی طرفی نبسته است. ترامپ در اولین سفر منطقه‌ای خود به غرب آسیا، به عربستان سفر کرد و از همان‌جا بساط «ناتوی عربی» با هدف تحت‌الشعاع قرار دادن نفوذ منطقه‌ای ایران را کلید زد؛ ائتلافی که تا به امروز هیچ اقدام عملی از آن دیده نشده و فقط سعودی‌ها به‌عنوان سخنگو، هر از گاهی به مخالف خوانی می‌پردازند. پیش از آن نیز ائتلاف ضدداعش با هدف صوری مقابله با تروریست‌ها و به‌قصد ضربه زدن به جبهه مقاومت تشکیل شد. این ائتلاف خودخوانده در حملات هوایی خود اهداف پرت و حاشیه‌ای را مورد اصابت قرار می‌داد و با اینکه از محل اجتماع و تردد داعش مطلع بود، هیچ‌گاه حمله مؤثری علیه آن‌ها به عمل نیاورد. به‌بیان‌دیگر، آمریکا در دورانی که به بهانه مبارزه با داعش و القاعده با کمک سایر کشور‌های منطقه‌ای و غربی علیه دولت قانونی سوریه دست به اقدام می‌زد، نتوانست کاری از پیش ببرد. در همان زمان بود که واشنگتن گروهی به نام «دوستان سوریه» که ادعا می‌شد از حدود ۸۰ کشور هستند را ایجاد کرد که گذر زمان نشان داد در برابر قدرت نظام سوریه هیچ هستند و سرانجام شکست خوردند. بنابراین، نشست ورشو در شرایطی که آمریکا در حال خروج از سوریه است، میدان را برای حضور و نفوذ ایران خالی کرده و بنا دارد تا نیرو‌های خود را هم از افغانستان خارج کند، اصلاً حائز اهمیت نیست و بیشتر به یک فضاسازی و شوی رسانه‌ای و تبلیغاتی علیه کشورمان شبیه است تا یک اقدام عملی و گام سیاسی.
از سوی دیگر، مقامات لهستانی مدعی هستند که از ۷۰ کشور برای حضور در این نشست دعوت‌شده که در میان آن‌ها نام رژیم صهیونیستی، عربستان، بحرین و امارات که رویکردی تهاجمی و منفی به ایران دارند، دیده می‌شود. همین چند رژیم مرتجع هستند که گهگاهی عرض‌اندامی می‌کنند و باقی کشور‌ها یا در رودربایستی و یا تحت‌فشار به ورشو می‌روند و زاویه‌ای با جمهوری اسلامی ندارند؛ لذا آمریکایی‌ها از این طریق می‌کوشند تا به این نشست وجهه بین‌المللی ببخشند و آن را یک حرکت جمعی و جهانی بنامند. حتی اگر فرض را بر این بگیریم که غیرازاین چند کشور معاند، بقیه هم تکانی به خود بدهند، حرکت آن‌ها از نفوذ و تأثیرگذاری بالایی برخوردار نخواهد بود و تهدیدی علیه منافع کشورمان به‌حساب نمی‌آید. ایران اسلامی یک کشور بسیار قوی و مقتدر است که از ارتباطات گسترده سیاسی در سطح بین‌المللی برخوردار است و در منطقه نیز شرکا و متحدان زیادی دارد؛ ضمن اینکه این آمریکاست که به دلیل رفتار‌ها و ادبیات هتاکانه و غیرمنطقی منزوی‌شده و بر این اساس، هیچ راهبردی چه نظامی و چه سیاسی علیه کشورمان موفق نخواهد بود.
نکته بعدی در این خصوص، به حضور هم‌زمان کشور‌های عربی و رژیم صهیونیستی در اجلاس لهستان بازمی‌گردد. به نظر می‌رسد که یکی از سرفصل‌های مهم این نشست، القای ایران هراسی و متقاعد کردن کشور‌های عرب منطقه به هم‌پیمانی با رژیم اشغالگر قدس در برابر ایران و دستیابی به اجماع در خصوص معامله قرن باشد. این گزاره از مرور اظهارات پمپئو نیز به دست می‌آید چراکه وی پس از دو توقف در اردن و عراق وارد قاهره شد و طی یک سخنرانی در پایتخت مصر بخش عمده‌ای از اظهارات خود را به مسئله مقابله با گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه اختصاص داد. وی حتی از موضع آمریکا در جریان فتنه سال ۸۸ انتقاد کرد و مدعی شد که دولت اوباما هیچ کاری در این خصوص انجام نداده و از معترضان حمایت جدی به عمل نیاورده است. پمپئو به تحریم‌های اقتصادی نیز اشاره، آن‌ها را شدیدترین محدودیت‌ها در طول تاریخ توصیف و تصریح کرد تا زمانی که ایران سیاست‌های به‌اصطلاح تهدیدآمیزش را تغییر ندهد این تحریم‌ها تشدید خواهد شد. او از همراهی کشور‌های مرتجع منطقه و فراتر از آن از کره جنوبی تا لهستان در مهار کشورمان خبر داد و با این حساب تقریباً قطعی است که به خط کردن اعراب غرب آسیا در همان صفی که صهیونیست‌ها علیه ایران و آرمان قدس ایستاده‌اند، یکی از مهم‌ترین برنامه‌های این اجلاس کذایی خواهد بود.
از طرفی، باید گفت که دورهمی لهستان، در ادامه رویکرد کاخ سفید برای آوردن ایران پای میز مذاکرات جدید و دستیابی به برجام‌های موشکی و منطقه‌ای است. رئیس‌جمهور آمریکا وقتی در اردیبهشت سال جاری از توافق هسته‌ای خارج شد اعلام کرد که برجام، آزمایش‌های موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران را تحت پوشش قرار نمی‌دهد. ازاین‌رو مقامات دولت آمریکا می‌گویند که کارزار «فشار حداکثری» را به راه انداخته‌اند تا درنهایت جمهوری اسلامی به گفتگو‌هایی تن دهد که به این دو آرزوی آمریکایی‌ها جامعه عمل بپوشاند.
افزون بر این، جلسه‌ای که پمپئو دبیر آن باشد، حتماً بدون زدن ساز و کار مالی اروپا (اس پی وی) نخواهد بود. اروپا از سوی مقامات ایرانی به‌درستی متهم است که در اجرای سوئیفت بدون دلار تعلل می‌کند، از اردیبهشت تاکنون وعده سرخرمن داده است و حالا که از طرف پدرخوانده خود به این جلسه دعوت‌شده، طبیعتاً در اجرای «اس پی وی» سست‌تر خواهد شد. «هایکو ماس»، وزیر امور خارجه آلمان از یک‌سو وعده داده تا کانال مالی اتحادیه اروپا طی هفته‌های آتی به مرحله اجرا برسد و از سوی دیگر، شرکت اروپا در جلسه‌ای که برگزارکنندگان آن بر کوتاه آمدن ایران از خطوط قرمزش اصرار دارند، به این مفهوم است که اروپای به‌اصطلاح واحد، سیاست رفاقت با دزد و شراکت با قافله را در پیش‌گرفته است. مسلم است که قاره سبز دچار تناقض شده و نمی‌تواند هم به نفع ایران کار کند و هم علیه کشورمان.
بااین‌حال شانس موفقیت آمریکا در این همایش سیرک گونه به‌اندازه دیگر ائتلاف‌های شکست‌خورده واشنگتن است و چنین اقداماتی با توجه به اینکه جمهوری اسلامی برخلاف کاخ سفید از مشروعیت بالا و مقبولیت جهانی برخوردار است، راه به‌جایی نمی‌برد و تنها دستاورد آن، صدور بیانیه پایانی با ضرب‌آهنگ تکراری و ملال‌آور همیشگی خواهد بود.

یادداشت روزنامه کیهان نیز با عنوان «نمی‌ترسیدند قشون‌کشی نمی‌کردند» منتشر شده و در آن آمده است: اقتصاد، حقوق بشر و تروریسم، «ابزارهایی» هستند که نه فقط ایران، بلکه هر کشوری که بخواهد از نظم فاتحان جنگ جهانی دوم خارج شود، با آن نواخته می‌شود. در این بین، تفاوتی هم بین کره شمالی و آلمان وجود ندارد و این نظم اگر به هر شکلی بخواهد، از سوی همین فاتحان نیز به هم بخورد، از سوی «کدخدا» سرکوب می‌شود. نوعی روابط ارباب رعیتی، از آن بالا تا این پایین حتی بین صاحبان این نظم.

نشست ورشو بهانه است/ نمی‌ترسیدند قشون‌کشی نمی‌کردند/ اروپای پیر در حال پوست‌اندازی
وقتی این همه کشور علیه ایران اسلامی با این همه مشکلات داخلی، با این همه توطئه و این همه هزینه ۴۰ سال پی‌در‌پی مشغول دشمنی هستند، مرتب ائتلاف تشکیل می‌دهند، داعش راه می‌اندازند، تحریم می‌کنند، ۸ سال جنگ تحمیل می‌کنند و با سفر به سراسر دنیا به دنبال جمع کردن نمایندگانی از ۷۵ کشور دنیا در لهستان هستند، با صغیر و کبیر، مشروع و نامشروع، تروریست و غیرتروریست ائتلاف می‌کنند، یعنی... موضوع برایشان جدی است و حریفشان قَدَر!
دشمن شکست خورده اما دست‌بردار نیست. برنامه‌ریزی کرده، تحریم کرده و منتظر گذشت زمان است. گو طرف خود در ایران را شناخته باشد، با خیال راحت به فشار‌ها و بدعهدی‌هایش ادامه می‌دهد! وقتی می‌بیند واکنش به بدعهدی‌هایش، نوشتن یک توییت یا آه و نفرین است یا در بدترین حالت، احضار کاردار، چرا باید نگران باشد؟! وندی شرمن مگر نگفت، ترامپ اگر از برجام هم خارج شود، دولت ایران از آن خارج نخواهد شد! آیا آن‌ها طرف خود را شناخته‌اند؟! آیا دولت در برابر این دورخیز دشمن، آماده است؟ چرا احساس می‌شود، دولت محترم، منفعل است؟ این حس از عدم اطلاع‌رسانی مناسب دولت دربرابر برنامه‌هایش نشأت می‌گیرد یا نه، واقعا منفعل است؟ آیا وقت آن نرسیده که با خروج قدم به قدم از برجام، حریف را جای خود بنشانیم؟!
حریف با خیال آسوده از برجام خارج شد. یکی (آمریکا) رسما و دیگری (اروپا) عملا. خبری هم از رونقی که با تصویب برجام قرار بود بیاید نیست. اروپا با همکاری آمریکا کاری کرده که فقط، تاکید می‌شود-فقط ایران در برجام بماند و یک طرفه آن را اجرا کند! خبری از اقدام متقابل عملی از سوی دولت ما هم نیست.

روزنامه وطن امروز در یادداشت امروز خود با عنوان «اروپای پیر در حال پوست‌اندازی» آورده است: گفتنی است حدود ۲۸۷ هزار نفر از مردم فرانسه تحت عنوان «جلیقه‌زردها» سازماندهی شده و از روز شنبه ۱۷ نوامبر سال گذشته میلادی در اعتراض به تصمیم دولت مبنی بر اعمال تعرفه اضافی بر سوخت دست به اعتراض زده‌اند.

نشست ورشو بهانه است/ نمی‌ترسیدند قشون‌کشی نمی‌کردند/ اروپای پیر در حال پوست‌اندازی

نباید فراموش کرد که دلیل خشونت پلیس در مقابل معترضان، مصوبه دولت کنونی فرانسه نیست، بلکه استبداد طبقه حاکمه و سرمایه در کشور‌های غربی در مقابل معترضان مساله مهمی است که در بررسی موضوع فرانسه باید به آن توجه جدی داشت. فرانسه در حال حاضر قادر به بازسازی اعتماد از دست رفته میان دولت و مردم و نیرو‌های پلیس و مردم نیست به همین جهت است که چالش‌برانگیزترین بحران پس از جنگ دوم جهانی مساله جلیقه‌زرد‌ها در فرانسه به شمار می‌رود که می‌تواند مسیر دولت و محور دولت ـ. ملت را در این کشور دستخوش تغییر کند.

روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «سفر ضد ایرانی ژنرال سیسی!» چنین آورده است:سفرعبدالفتاح سیسی رئیس جمهور مصر به اردن بعد از سفر منطقه‌ای وزیر خارجه آمریکا به مصر و چند کشور عربی دیگر قابل تامل و به احتمال زیاد در یک راستاست. پمپئو در سفر خود از تشکیل ائتلافی عربی علیه ایران و برگزاری اجلاس ورشو در ۱۲ و ۱۳ فوریه با موضوع ایران و "صلح" در خاورمیانه خبر داد که دو هفته قبل از بنیامین نتانیاهو برای شرکت در آن دعوت شده است.

نشست ورشو بهانه است/ نمی‌ترسیدند قشون‌کشی نمی‌کردند/ اروپای پیر در حال پوست‌اندازی

نتانیاهو در این وضعیت انتخاباتی به شرکت در چنین اجلاسی و حضور در کنار وزیران خارجه عرب نیاز دارد و اساسا نفس برگزاری کنفرانس ورشو به خاطر همین گردهمایی است که پلانی آشکارتر از عادی‌سازی روابط است و آن هم در راستای همین سیاست ضد ایرانی آمریکا قرار دارد. از این رو، نتانیاهو در این نشست که جدا از انگیزه‌های انتخاباتی، دلایل مهم‌تری هم برای آن وجود دارد شرکت خواهد کرد؛ چرا که اساسا شرکت نکردن نتانیاهو این اجلاس را از حیز انتفاع می‌اندازد. در این اوضاع تنها دو روز بعد از سفر وزیر خارجه آمریکا به قاهره، عبدالفتاح سیسی به اردن می‌رود و این گونه به نظر می‌رسد که با توجه به ثقل عربی مصر و مشکلات کنونی عربستان کار تشکیل ائتلاف عربی ضد ایرانی با مشارکت اسرائیل را پیش می‌برد. انجام این مهم نیز بدون همراه کردن کشور‌های عربی با طرح معامله قرن ترامپ میسر نیست؛ طرحی که دومین بخش مهم آن پس از "حل یکجانبه نزاع فلسطین" همین سیاست تقابلی دولت ترامپ علیه ایران است و بدون به نتیجه رسیدن دومی، تحقق اولی هم ممکن نیست.

روزنامه ایران در سرمقاله امروز خود با عنوان «از دانش دوچرخه تا دانش فضایی!» آورده است: برخــی همچنـــان گمـــان می‌کننـــد دستاورد‌ها و فناوری‌های نوین بشـــری کالاهـــای لوکسی است که هزینه آن از بعد داخلی و بین‌المللی زیاد است و باید از آن صرفنظر کرد، یا در مورد برخی از این فناوری‌ها این بینش وجود دارد که زیان‌هایش بیش از منافع است، چرا؟ چون آزادی عمل بیش از اندازه برای مردم ایجاد می‌کند پس باید درش را به کل تخته کرد. به برخی از دستاورد‌ها نیز با دیده تردید نگریسته می‌شود که آیا اساساً مثبت است یا منفی و یا آن‌را با نگاه و اغراض سیاسی پیوند می‌دهند.

نشست ورشو بهانه است/ نمی‌ترسیدند قشون‌کشی نمی‌کردند/ اروپای پیر در حال پوست‌اندازی
درباره مورد اول می‌توان به دستاورد‌های ماهواره‌ای و پیوند آن با زندگی روزمره مردم اشاره کرد. اگرچه برخی بر این باورند که ای‌کاش یک دوچرخه می‌ساختیم و از خیر دستاورد‌های فضایی می‌گذشتیم؛ اما واقعیت این است که این قیاسی است مع‌الفارق. صد البته ساختن دوچرخه‌ای خوب و قابل رقابت در سطح تکنولوژی‌های منطقه‌ای بسیار تحسین‌برانگیر خواهد بود، اما نمی‌توان آن را با دستاورد‌های فضایی و ماهواره‌ای مقایسه کرد و گفت: کاش این را می‌داشتیم و آن را نه یا بالعکس؛ بلکه هرکدام در جایگاه خود مهم، لازم و ضروری است. در ظاهر شاید تصور شود که دستاورد‌های فضایی و داده‌های ماهواره‌ای اصولاً برای قدرت‌نمایی است، ولی دوچرخه کالای مصرفی است برای مردم. اما واقعیت امر چیزی جز این را نشان می‌دهد. در زندگی امروزه ما داده‌ها و اطلاعات به‌دست آمده از ماهواره بسیار تأثیرگذار است و این تأثیرگذاری روز به روز نیز بیشتر می‌شود. در کشوری که از خشکسالی و کمبود منابع آب رنج می‌برد، در کشوری که از آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتعش در فصل گرما آسیب‌های غیرقابل جبران تحمل می‌شود و کانون ریزگرد‌ها و تولید غبار نفس از مردمانش بریده، در کشوری که سطح زیرکشت محصولات کشاورزیش حیاتی است.

روزنامه صبح نو در یادداشت امروز با عنوان «دشمن‌شناسی» آورده است: ایران ۴۰ سال است که پس از دو هزار و ۵۰۰‌سال حکومت شاهان، به‌صورت جمهوری اداره می‌شود؛ جمهوری برآمده از رأی و خواسته مردمانی مسلمان.

نشست ورشو بهانه است/ نمی‌ترسیدند قشون‌کشی نمی‌کردند/ اروپای پیر در حال پوست‌اندازی

بررسی عملکرد انقلاب در ۴۰ سالگی‌اش را به دو طریق می‌توان انجام داد: اول پیشرفت‌ها و موفقیت‌ها و دوم معارضان و مخالفت‌ها. در‌واقع ایران اسلامی را باید در برابر دشمنانش شناخت که او را از بدو تولد تا امروز تحریم کرده‌اند که یک قلمش در فروش نفت بوده، جنگ بزرگ هشت‌ساله‌ای را علیه‌اش به وجود آورده‌اند، از اعمال سیاست‌های حقوقی و فرهنگی ظالمانه بر او دریغ نداشته‌اند و حرکت‌های تروریستی و خرابکارانه وسیعی را در داخل و پیرامونش شکل داده‌اند. هر کدام از این لایه‌های دشمنی، می‌توانست یک حکومت نوپای انقلابی را به زیر بکشد، کما اینکه در بسیاری از کشور‌های دنیا چنین سیاست‌ها و اقدام‌هایی نتیجه داده است.

روزنامه رسالت در یادداشت امروز خود با عنوان «اولویت‌ها در تغییر قانون انتخابات مجلس» چنین آورده است: یکی از اولین دستاورد‌هایی که از استانی شدن انتخابات حاصل خواهد شد، کاهش شناخت مردم از انتخاب شوندگان به‌ویژه در حوزه‌های انتخابیه کوچکتر است. رخدادی که شاید در کمرنگ شدن قومیت‌گرایی یا انتظار دخالت نمایندگان شهر‌ها در امور اجرایی اثر مثبتی داشته باشد، اما این کاهش شناخت، تنها به‌شرط امکان اتکا به کارشناسانی که مورد اعتماد مردم باشند و شایستگان را برگزیده و در قبال این انتخاب پاسخگو باشند، حرکتی رو به تعالی خواهد بود. اگرچه احزاب ریشه‌دار در میان مردم، کادر ساز و دارای برنامه برای اداره کشور می‌توانند این نقطه اتکا باشند، اما در شرایط فعلی از دو ناحیه دچار آسیب در این حوزه هستیم، نخست کاستی در داشتن چنین احزابی و دیگر نقصان قوانین حمایتگر چنین رویه‌ای. قانون «نحوه فعالیت احزاب و گروه‌های سیاسی» که اول آذرماه دو سال قبل، پس از فراز و نشیب بسیار و سرانجام تصویب در مجمع تشخیص مصلحت نظام- از سوی رئیس‌جمهور ابلاغ شد، در رفع نارسایی اول گام‌هایی برداشته و نکات مثبتی دارد که شرایط را برای فعالیت پویاتر احزاب، مهیا ساخته است.

نشست ورشو بهانه است/ نمی‌ترسیدند قشون‌کشی نمی‌کردند/ اروپای پیر در حال پوست‌اندازی

از آن جمله طبق تعریف ماده یک این قانون، «جبهه»، ائتلافی سیاسی از احزاب دارای پروانه در زمینه فعالیت مشخص است که با اطلاع کمیسیون ماده ۱۰ احزاب شکل می‌گیرد. به بیان دیگر، دیگر امکان تشکیل گروه‌های فاقد شناسنامه ذیل عنوان «جبهه» در شب انتخابات مقدور نیست و همه‌کسانی که بازیگر سیاسی کشور می‌باشند، موظف خواهند بود که فعالیت تشکیلاتی خود را در چارچوب حزبی دنبال کنند که دارای اساسنامه و مرامنامه است و موظف به پاسخگویی به مواضع خود خواهد بود. اگر به سابقه انتخابات مجلس شورای اسلامی و شورا‌های اسلامی شهر و روستا در ادوار گذشته رجوع کنیم؛ چهره‌هایی هستند که روزی با عنوان «رایحه خوشخدمت» و روزی دیگر با عنوان «لیست امید» پا به عرصه رقابت گذاشته‌اند و امروز کسی پاسخگوی ملت نیست که او را با چه مبنایی در تشکل خویش برگزیده و برای ورود به مجلس از او پشتیبانی کرده است و شعار‌های متضاد انتخاباتی او تا چه حد محقق شده است.

روزنامه جوان هم در یادداشت امروز خود با موضوع «حالا نوبت رفتن ترامپ است» آورده است: دلایل زیادی در مؤلفه‌های ملی امریکا و متغیر‌های مرتبط با غرب آسیا موجب شد ترامپ عزم خود را برای خروج از سوریه اعلام کند. این مسئله فقط به سوریه محدود نمی‌شود و براساس اعلام معاون رئیس‌جمهور امریکا، ادامه حضور امریکا در افغانستان هم از سوی ترامپ در حال بررسی است.

نشست ورشو بهانه است/ نمی‌ترسیدند قشون‌کشی نمی‌کردند/ اروپای پیر در حال پوست‌اندازی

ترامپ نیز تأکید کرده که افغانستان موجب شد اتحاد شوروی تبدیل به روسیه شود و این موضع معانی روشنی در بر دارد. با اینکه صهیونیست‌ها به شدت از این رویکرد ترامپ ناراضی هستند و از طریق بولتون و پمپئو برای منصرف کردن ترامپ تلاش کرده‌اند، ولی فشار لابی‌های صهیونیستی فقط این اقدام را با کمی تأخیر روبه‌رو کرده است و رصد تحرکات امریکا در سوریه و عراق نشان می‌دهد که دستگاه دیپلماسی امنیتی و سیاسی امریکا با عجله دنبال برخی ساماندهی‌های اضطراری با ترکیه و فرانسه است تا از میزان پیامد‌های قطعی خروج امریکا بکاهند. ترامپ نمی‌تواند روی عربستان، امارات و مصر، بیش از پرداخت‌های مالی برخی هزینه‌ها حساب باز کند و اسرائیل هم حتی با نمایش عملیاتی در فرودگاه دمشق به منظور نگه داشتن امریکا در سوریه و منطقه، دستاوردی نداشت. ترامپ که سال جدید را با تعطیلی دولت فدرال آغاز کرده، مشکلات زیادی دارد و نمی‌داند به کابوس سبقت اقتصاد چین نسبت به امریکا در سال ۲۰۲۰ فکر کند یا به پرونده‌های گوناگون قضایی و امنیتی که توسط FBI به شکل جدی در حال پیگیری است بپردازد.

روزنامه ابتکار هم در یادداشت امروز خود با موضوع «چرخه وهمناک درماندگی» آورده است: تردیدی نیست که این روز‌ها بسیاری از مسئولان هم نقش اپوزیسیون به خود گرفته و در یک چرخه وهمناکی از انداختن توپ به زمین دیگری افتاده‌اند و ناگفته پیدا است که در این چرخه دولت سیبل آماج تیر‌های نقدانه قرار می‌گیرد، در حالی که شاید تقصیر کمتری از سایر اجزای اثرگذار در کشور داشته باشد. اما با این همه، نمی‌توان گناه دولتی که برخاسته از رای قاطع ۲۴ میلیونی مردم است را در ضعف عملکرد خود نادیده گرفت. آقای معاون اول باید بداند که تنها با گفتن جمله تکراری مردم را ناامید نکنید نمی‌توان مولفه‌های اصلی نا‌امیدی را از ذهن اجتماع مردد به آینده پاک کرد.

نشست ورشو بهانه است/ نمی‌ترسیدند قشون‌کشی نمی‌کردند/ اروپای پیر در حال پوست‌اندازی

بی‌شک مولفه‌های امید به زندگی و آینده، از دیدگاه جامعه‌شناسی مفصل است و تنها باید بسنده کرد به بیان اینکه اکثریت جامعه دچار درماندگی آموخته‌شده از سوی همه سیاست‌گذارانی شده است که هیچ مجالی برای احساس موثربودن در جامعه به آن‌ها داده نشده است. زمانی که افراد جامعه حتی در کوچک‌ترین مسائل نمی‌توانند عاملیت خود را در یک فضای برابر به اثبات برسانند چگونه می‌توان انتظار امید به آینده و زندگی از آن‌ها داشت. دولت طی ۵ سال گذشته چه تغییری در ساختار‌های معیوب موروثی‌اش ایجاد کرده است تا جامعه با دلخوشی به این تحولات سعی در امیدواری داشته باشد؟ نظام اقتصادی کشور را چه سیاه‌نمایی بدانیم، چه ندانیم با ابرچالش‌هایی روبه‌رو است که هیچ نشانه‌ای برای تغییر در مشی و روش کلی حرکت آن دیده نمی‌شود چنانچه به‌زعم کارشناسان بودجه سال ۹۸ تفاوت چندانی با سال پیش از آن ندارد و این همان روند دست‌به‌عصایی است که سال‌ها آن را دنبال کرده‌ایم بی‌آنکه تغییری بنیادین در اصول غلط خود داشته باشیم.

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *