فرش زیر پای خود را می فروشم تا بدهی بدهم

1:30 - 24 دی 1397
کد خبر: ۴۸۴۸۵۰
در همان هنگام شخصی که شیخ از آن گندم خریده بود، ولی هنوز پولش را نپرداخته بود نزد شیخ آمد و گفت: مدتی است که گندم برای شما آورده ام، ولی هنوز بهای آن را نپرداخته اید اگر ممکن است اکنون مرحمت فرمائید.

فرش زیر پای خود را می فروشم تا بدهی بدهمگروه فرهنگی ،روزی حدود ۲۰ هزار تومان از وجوه شرعی، خدمت شیخ انصاری آورده بودند و ایشان مشغول تقسیم آن بود.

در همان هنگام شخصی که شیخ از آن گندم خریده بود، ولی هنوز پولش را نپرداخته بود نزد شیخ آمد و گفت: مدتی است که گندم برای شما آورده ام، ولی هنوز بهای آن را نپرداخته اید اگر ممکن است اکنون مرحمت فرمائید.

شیخ به آن مرد فرمود: چند روز دیگر هم مهلت بدهید آن مرد هم پذیرفت و رفت. در این هنگام یکی از علماء به شیخ عرض کرد: با اینکه اینهمه اموال در دست شما است چرا مهلت خواستید و طلب مرد کاسب را ندادید؟

شیخ فرمود: این‌ها مال تنگدستان و مستمندان است ربطی به من ندارد؛ و من فعلا" از مال خود چیزی ندارم که قرضم را ادا کنم قصد دارم این فرش را بفروشم و بدهی خود را بپردازم از این رو مهلت خواستم.


برچسب ها: فرش حکایت

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *