دعوا، دعوای بنیادی است چرا «راهبرد انتظار»؟

8:26 - 15 دی 1397
کد خبر: ۴۸۲۱۲۸
دسته بندی: سیاست
مترصد معجزه شدن از دوره جدید کنگره آمریکا، روی دیگر «راهبرد انتظار» است اما این حنا که کنگره با تحت فشار قرار دادن رئیس جمهور آمریکا، این رژیم را وادار به رویکردی متفاوت در برابر ایران کند رنگ نخواهد داشت چه آنکه «نانسی پلوسی» رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا، ۹ تیر سال جاری در پیامی به نشست سالانه گروهک تروریستی منافقین در پاریس - مثلا مهد آزادی -، مردم و نظام ایران را تهدید کرد.

دعوا، دعوای بنیادی است چرا «راهبرد انتظار»؟گروه سیاسی ؛ «هنگامی که ما مسائل اقتصادی و کسب و کار را به برجام گره می‌زنیم، نتیجه این می‌شود که صاحبان کار و سرمایه چند ماه منتظر امضا شدن یا نشدن برجام می‌مانند و بعد از آن هم منتظر اجرا شدن و یا اجرا نشدن آن هستند و سپس نیز منتظر اینکه آیا امریکا در برجام می‌ماند یا نمی‌ماند و در نهایت دستگاه فعال اقتصادی کشور همیشه معطل خارجی‌ها است». این بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان نظام در تاریخ دوم خرداد سال جاری است.

معطل نگه داشتن امور کشور به نتایج یک پدیده خارجی در تضاد کامل با منافع ملی است؛ بویژه آنکه نقش آفرینان آن پدیده خارجی، وارثان تمدن بورژوازی غرب باشند.

تعلل اروپا
۱۸ اردیبهشت ۹۷ یعنی حدود ۹ ماه پیش بود که آمریکا از برجام خارج شد. در این ۹ ماه، سه فرصت بلند مدت به اروپایی‌ها داده شد تا با ارائه راهکاری، منافع برجامی ایران را تضمین کنند.

مسئولان درگیر مذاکرات در ابتدا اعلام کردند مهلت اروپایی‌ها برای ارائه راهکاری جهت انتفاع ایران از مزایای برجامِ بدون آمریکا و به تبع آن، حفظ این توافق بین‌المللی سه هفته و سپس اعلام شد ۶۰ روز است؛ این مهلت ۶۰ روزه ۱۸ تیر پایان یافت، اما برنامه عملیاتی مشخصی و چشمگیری از سوی اروپایی‌ها ارائه نشد؛ با این وجود ضرب‌الاجل ایران به اروپا تا ۱۳ آبان تمدید شد.

۱۳ آبان سررسید و تحریم‌های بانکی و نفتی آمریکا هم علیه مردم ایران اعمال شد و خبری از راهکار اروپایی‌ها نشد؛ حالا هم که بیش از دو ماه از ۱۳ آبان می‌گذرد، راهکار نصفه و نیمه آن‌ها موسوم به «اس پی وی» یا همان «کانال مالی» صرفا در حد حرف و وعده و وعید باقی مانده است. حتی به نوشته رسانه‌هایی همچون «فایننشال تایمز» و «بلومبرگ» کشور‌های اتحادیه اروپا از میزبانی دفتر مرکزی «اس پی وی» خودداری می‌کنند تا مبادا مورد غضب آمریکا قرار گیرند.

بیشتر بخوانید: «اس. پی. وی» را برای فروش نفت در برابر خرید غذا قبول نداریم

 اقدامات تقابلی
برای تضمین منافع ملی چه در برجام و چه غیر برجام، «راهبرد انتظار» جوابگو نیست. البته در حوزه برجام طیف کثیری از اقدامات تقابلی در پیش روی ایران است؛ از «لغو اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی» تا «ایجاد محدودیت در بازرسی‌ها» و حتی «افزایش سطح غنی‌سازی اورانیوم».

بارزترین مختصات «راهبرد انتظار» زمان دادن به تعلل اروپاست.

گلایه ظریف از اروپا
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان چندی پیش در مصاحبه با یکی از رونامه‌های داخلی، گفت: «اروپایی‌ها فرصت جدی داشتند در ایران و این فرصت را به خاطر بی‌عملی و انفعال در برابر آمریکا یا ناهماهنگی داخلی یا فرصت طلبی از دست دادند. اروپا آمادگی هزینه کردن را ندارد. کسی که در قضیه SPV ضرر کرده، اروپاست».

معایب «اس پی وی»
البته حتی اگر «کانال مالی» یا همان «اس پی وی» هم راه اندازی شود، کف منافع برجامی ایران هم تامین نخواهد شد؛ چرا که بنا به گفته مقامات اتحادیه اروپا، کانال مالی مزبور قرار نیست تحریم‌های آمریکا را دور بزند بلکه قرار است صرفا به حیات نباتی برجام ادامه دهد؛ با این تفاسیر حداکثر کارکرد «اس پی وی» این فرمول خواهد بود: نفت ایران به ازای آنچیزی که اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها بخواهند. این امر بدان معناست که ارزی حاصل از فروش ثروت ملی ایرانیان وارد کشور نمی‌شود تا صرف امور راهبردی شود.

اروپایی‌ها باید بفهمند هر روز تعلل‌شان، هزینه خواهد داشت
البته تحقق امر مذموم فوق‌الذکر، که خواسته غربی‌هاست، منوط به آن است که «راهبرد انتظار» ادامه یابد؛ اما اگر به ازای تعلل اروپایی‌ها در ارائه راهکاری که تضمین کننده منافع برجامی ایران باشد، مابه ازایی بیرونی تعریف شود، برای مثال، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی لغو شود، آنگاه اروپایی‌ها متوجه می‌شوند که هر روز تعلل‌شان، هزینه خواهد داشت؛ هزینه‌ای که می‌تواند به قیمت پایان برجامی تمام شود که از منظر اروپایی‌ها برای امنیت شان، ضروری است.

روی دیگر و خطرناک‌ترِ «راهبرد انتظار» 
 مترصد معجزه بودن از سوی صد و شانزدهمین دوره کنگره آمریکا - که اکثریت شکننده دموکرات دارد و از دیروز آغاز به کار کرده - روی دیگر «راهبرد انتظار» است اما این حنا رنگ نخواهد داشت که کنگره با تحت فشار قرار دادن رئیس جمهور آمریکا، این رژیم را وادار به رویکردی متفاوت در برابر ایران کند. در ادعای این مدعا همین بس که بدانیم، «نانسی پلوسی» به عنوان رئیس دموکرات‌ها، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در دوره جدید شده است.

«پلوسی» همان فردی است که ۹ تیر سال جاری، پیامی برای نشست سالانه گروهک تروریستی منافقین در پاریس مثلا مهدی آزادی صادر کرد و در آن پیام، مردم و نظام ایران را تهدید کرد؛ بنابراین انتظار «بوی بهبود شنیدن» از کنگره‌ای که «نانسی پلوسی» هم‌پیاله جنایتکاران منافقین از روسای آن است، اشتباهی راهبردی است.

تعمیم دادن «راهبرد انتظار» به تغییر در کاخ سفید نیز بسیار ساده انگارانه است؛ اگر برخی انتظار دارند کنگره دموکرات، ترامپِ ایران ستیز و برجام ستیز را به لبه استیضاح بکشاند، کاملا در خطا به سر می‌برند؛ چون با وجود دست برتر دموکرات‌های مخالف ترامپ در کنگره، همچنان اکثریت در سنا با جمهوریخواهان موتلفِ ترامپ است؛ از قضا، مسئولیت اصلی در استیضاح رئیس جمهور آمریکا نیز نه با کنگره که با مجلس سنا است.

فرایند پیچیده استیضاح رئیس‌جمهور در آمریکا
اساسا در آمریکا هیچ رئیس‌جمهوری تا زمانی که مجلس سنا، رای موافق نداشته باشد، بواسطه استیضاح از سمت خود برکنار نخواهد شد. در واقع اگر چه در آمریکا مرجع اصلی استیضاح رئیس‌جمهور، کنگره (ترکیب سنا و مجلس نمایندگان) است، اما آن مرجعی که رئیس جمهور استیضاح شده را محاکمه می‌کند و حکم به ابقاء یا عزل او می‌دهد، مجلس سنا است. در حال حاضر نیز، ۵۱ کرسی سنای آمریکا، در تصاحب جمهوریخواهان موتلف با ترامپ است.

جایگزین رئیس‌جمهور معزول
از سویی دیگر، مطابق قوانین داخلی آمریکا، به فرض استیضاح و عزل ترامپ، تا موعد انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ در آمریکا، ریاست کاخ سفید به معاون اول ترامپ یعنی «مایک‌پنس» می‌رسد. فردی که الفبای سیاست را بهتر از ترامپ می‌داند و تمایلات ضدایرانی بسیار بیشتری از او دارد.

انتظار ۲۳ ماه بعد؟!
اما یک خطای راهبردی دیگر آن است که عده‌ای بخواهند این «راهبرد انتظار» را به انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ در آمریکا تعمیم دهند و به انتظار ۲۳ ماه بعد بنشینند تا دوره چهارساله نخست ترامپ پایان یابد و او با شکست در انتخابات مزبور، کرسی ریاست کاخ سفید را به یک دموکرات بسپارد.

در خبط چنین راهبردی، چند نکته قابل ذکر است: نخست آنکه با توجه به نواقص بسیار زیاد سیستم انتخاباتی آمریکا و نفوذ کلان سرمایه‌داران آمریکایی بر آرای الکترال‌ها و سلطه پول در این انتخابات، احتمال رأی نیاوردن ترامپ در انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ ریاست جمهوری آمریکا کم است. در ثانی، حتی به فرض رأی آوری یک چهره دموکرات مشابه «باراک اوباما» در انتخابات مزبور، هیچ تغییری در دشمنی و عناد هیئت حاکمه آمریکا با مردم ایران رقم نخواهد خورد. بخوانید:

تحریم‌ها و تهدیدهای اوبامایِ دموکرات را فراموش نکرده‌ایم
مردم ایران «دست چدنی زیر پوشش مخلمین» اوبامای دموکرات و اظهارات تهدید آمیز مکررش با این ادبیات که «همه گزینه‌ها روی میز است» را فراموش نکرده‌اند. اوبامای دموکرات بود که «چریک‌های کت و شلواری» را برای فلج کردن مراودات اقتصادی ایران به سفارتخانه‌های آمریکا در سراسر جهان گسیل داشت. اوبامای دموکرات بود که یک بخش ویژه تحریم ایران با مسئولیت فردی به نام «ریچارد نفیو» را در وزارت خزانه داری و وزارت خارجه آمریکا تاسیس کرد. «ریچارد نفیو» همان فردی است که در کتاب «هنر تحریم‌ها» صریحا اعلام می‌کند «هدف اساسی از اعمال تحریم‌ها علیه ایران، فشار به مردم این کشور و در تنگنا قرار دادن آن‌ها بود».

بیشتر بخوانید: تناقضات معمار تحریم‌ها/ وقتی «ریچارد نفیو» آشکارا دروغ می‌گوید + مصادیق

دشمنی آمریکا، ربطی به جمهوری‌خواه و دموکرات ندارد
ظریف تیرماه سال جاری در جلسه مشترک با فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس به درستی گفت: آمریکا از ابتدا با انقلاب، نظام و ملت ما دشمنی داشته، دارد و خواهد داشت و این ربطی به جمهوری‌خواه و دموکرات هم ندارد، بلکه روش‌های آن‌ها متفاوت است.

بر مبنای همین سخن وزیر امور خارجه کشورمان، هیچ طیف و جریانی در داخل کشور، نباید به «راهبرد انتظار» دلخوش کند. این راهبرد یک نگرش کوته بینانه و ساده‌انگارانه است. تجربیات سال‌های اخیر باید برای همه جریانات و طیف‌ها در داخل کشور این واقعیت را عیان کرده باشد که ماهیت حق‌طلبانه نظام جمهوری اسلامی با استراتژی‌ها و رویکرد‌های جهانخوارانه آمریکا در سطح جهان در تعارض بنیادی است.

آمریکا با مجموعه‌ی نظام اسلامی دشمنی دارد
مقام معظم رهبری ۱۹ اردیبهشت سال جاری طی بیاناتی در دانشگاه فرهنگیان، فرمودند: آمریکا با ما دشمن است؛ این دشمنی هم با شخص این حقیر یا با شخص سردمداران نظام نیست، با مجموعه‌ی نظام اسلامی است که امروز ملّت ایران، این نظام را پذیرفته و در راه او دارد حرکت می‌کند؛ این دشمنی یک چنین دشمنی‌ای است. مخصوص این شخص هم نیست؛ دولت آمریکا و نظام آمریکایی، از آغاز پیدایش جمهوری اسلامی با او دشمن بود و بد بود و در صدد براندازی بود. حتّی دولت قبل -دولت اوباما- که هم در نامه به بنده، هم در اظهارات می گفتند که ما در صدد براندازی نیستیم، دروغ می‌گفتند؛ آن‌ها هم در صدد براندازی بودند؛ براندازی نظام جمهوری اسلامی؛ مسئله‌ی برجام و این حرف‌ها بهانه است. ببینید، آن وقتی که مسئله‌ی هسته‌ای و تحریم‌ها شروع شده بود، بودند کسانی از معاریف این کشور و مسئولان سطح بالا که به بنده مراجعه می کردند و می گفتند «شما چه اصراری دارید که روی این مسئله‌ی هسته‌ای می‌ایستید؟ چه اصراری دارید؟ خب آمریکایی‌ها بهانه‌گیری میکنند، بدجنسی میکنند، خباثت میکنند؛ بگذارید کنار، خودمان را راحت کنیم»؛ این را به من میگفتند. البتّه این حرف غلط بود، چون مسئله‌ی هسته‌ای، نیاز کشور است. حالا گیرم احتیاج نداشتیم؛ بنده به آن‌ها میگفتم مسئله‌ی ایرادگیری آمریکا و تحریم‌هایی که علیه ما اعمال می‌کنند و دشمنی‌ای که با ما میکنند، مربوط به انرژی هسته‌ای نیست، این بهانه است؛ این را اگر گذاشتیم کنار، یک بهانه‌ی دیگر پیدا میکنند و همین دشمنی را میکنند. میگفتند «نه آقا این‌جوری نیست»؛ حالا ملاحظه کردید که این‌جوری است. مسئله‌ی انرژی هسته‌ای را ما در برجام به شکلی که مخالفین ما میخواستند، زیر بار رفتیم و قبول کردیم، امّا دشمنی‌ها تمام نشد؛ مسئله‌ی حضور ما در مناطق خاورمیانه را مطرح میکنند، مسئله‌ی موشک را مطرح میکنند. شما اگر فردا اعلام کنید که ما دیگر موشک درست نمیکنیم یا بیشتر از فلان مقدار بُرد، موشک تولید نمیکنیم، این قضیّه [هم]تمام خواهد شد، امّا یک قضیّه‌ی دیگر درست خواهد شد، یک موضوع دیگر را مطرح میکنند. دعوا، دعوای بنیادی است؛ با نظام جمهوری اسلامی مخالفند.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *