«مهرنجون» کتابی در اشاره به ارق دینی و ملی روستائیان

20:52 - 03 دی 1397
کد خبر: ۴۷۸۸۶۱
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
نویسنده «مهرنجون» گفت: در این کتاب می‌خواستم دغدغه و ارق به دین، ارق به وطن و ارق ملی روستائیان را نشان دهم و بگویم که روستانشینان نسبت به اتفاقاتی که در کشور رخ می‌دهد، بی‌تفاوت نیستند.

محمد محمودی نورآبادی از نویسندگانی است که به واسطه حضور در جنگ خاطراتی را از دوره نوجوانی با خود دارد که در قالب کتابی با عنوان «مهرنجون» از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است. وی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی ، درباره این کتاب توضیحاتی را ارائه کرده که می‌خوانید:

میزان -عنوان «مهرنجون» از کجا گرفته شده است؟

محمد محمودی نورآبادی- «مهرنجون» اسم روستای زادگاهم در شمال غرب نورآباد ممسنی است. این روستا در جنگ و دفاع مقدس همچون سایر روستاهای کشور سهم زیادی داشته است که از جمله آن 18 شهید دفاع مقدس است. همچنین اهالی این روستا در مدت جنگ 335 رزمنده به مناطق جنگی اعزام کردند. بر همین اساس عنوان کتاب را از روستا که سهم زیادی در جنگ و دفاع مقدس داشته انتخاب کردم.

میزان -در این کتاب به چه چیزی پرداختید؟

محمد محمودی نورآبادی-درون مایه «مهرنجون» خاطراتم از کربلای چهار و پنج در گردان حضرت فاطمه (س) است. راوی داستان خودم هستم که در آغاز امر زادگاهم را معرفی می‌کنم و وارد ماجرای جنگ می‌شوم.

میزان -نگارش داستان چقدر طول کشید؟

محمد محمودی نورآبادی-نوشتن کتاب «مهرنجون» بین 8 تا 9 ماه طول کشید.

میزان -از پرداختن به روستا و بعد جنگ چه هدفی داشتید؟

محمد محمودی نورآبادی-در این کتاب ضمن اشاره به حال و هوای عملیات جنگی، دوباره به روستا می‌رسم و قصه در مهرنجون به پایان می‌رسد. با این روش در واقع هم روستا معرفی می‌شود و هم نقش آن در جنگ تشریح می‌شود و هم به دغدغه میهن‌پرستی اهالی روستا اشاره شده است.

ماجرا از «مهرنجون» شروع می‌شود. خواننده با راوی طرف است که در روستا زندگی می‌کند اما دغدغه جنگ دارد. او نوجوان 15 یا 16 ساله‌ای است که امید دارد از روستا دل بکند و وارد صحنه‌های جنگ شود.

وقتی در جنگ دوستانش به شهادت می‌رسند یا مجروح می‌شوند تنها می‌ماند و دغدغه بازگشت به روستا پیدا می‌کند، در آنجا مادرش را که دلتنگ اوست می‌بیند و بعد از دیدار ماجرا تمام می‌شود. در حقیقت در این کتاب عشق به جنگ و عشق به زادبوم مطرح می‌شود.

«مهرنجون» کتابی در اشاره به ارق دینی و ملی روستائیان

میزان -هدفتان از نگارش این داستان چه بود؟

محمد محمودی نورآبادی-احساس من در نگارش این کتاب این بود که به روستاهایی که سهمی در دفاع مقدس داشتند بپردازم. در حقیقت مهرنجون نمادی از یکی از این روستاهایی است که در ایام جنگ خود را خوب ثابت کرد و خوش درخشید. من می‌خواستم در «مهرنجون» حال و هوای یک روستا و دغدغه و ارق دینی، ارق وطن و ارق ملی‌شان را نشان دهم و بگویم که روستانشینان نسبت به اتفاقاتی که در کشور رخ می‌دهد، بی‌تفاوت نیستند.

میزان -در روایت به جبهه رفتن نوجوان چقدر به جزئیات پرداخته‌ شده؟

محمد محمودی نورآبادی-نوجوان به عنوان راوی داستان در همان ابتدا به موضوع جنگ ورود پیدا می‌کند و حال و هوای مردم روستا، پیرمردها، معلمان و دانش‌آموزان را مطرح می‌کند و در ادامه داستان با همین مردم همراه می‌شود و نشان می‌دهد که موضوع مهمی به نام جنگ وارد زندگیشان شده است.

جنگ نه در باغداری و نه در ییلاق و نه در هیچ چیز دیگر بلکه به روح مردم راه یافته است، حتی تیکه‌پرانی‌ها و مزاح‌ها در فصل اول وجود دارد و خواننده درگیر این موضوع می‌شود. با قلم راوی چند نفر از دوستان نوجوان، که شهید می‌شوند هم یک به یک معرفی می‌شوند. ضمن اینکه آداب و رسوم و خرده فرهنگ‌ها با موضوع جنگ دفاع مقدس آمیخته شده است و جنگ زبان به زبان منتقل می‌شود.

«مهرنجون» کتابی در اشاره به ارق دینی و ملی روستائیان

میزان -این کتاب چه جذابیتی برای مخاطب دارد؟

محمد محمودی نورآبادی-خواننده کتاب در «مهرنجون» با راوی 15-16 ساله صادق مواجه می‌شود که حتی ضعف و کاستی‌های خودش و شوخی‌های خواهر کوچکترش را نیز بازگو می‌کند.

خواننده در مطالعه این کتاب خوشش می‌آید که مردم یک روستا علیرغم دغدغه‌های کشاوری، باغداری، ییلاق و قشلاق، دغدغه وطن و میهن پرسیت هم دارند و دوست دارند از خوزستانی که صدها کیلومتر با آنها فاصله دارد، دفاع کنند. این برای خواننده مهم است که مردم آن زمان را بهتر بشناسد.

میزان -بازخورد مخاطب چه بود؟

محمد محمودی نورآبادی-تا امروز خواننده ازمطالعه این کتاب راضی بوده و استقبال خوبی هم از کتاب داشته است.

میزان -کتاب تا امروز چند بار تجدید چاپ شده است؟

محمد محمودی نورآبادی-این کتاب به چاپ دوم رسیده است البته اگر سوره مهر وقت بیشتری برای معرفی کتاب و جلسات نقد و بررسی می‌گذاشت قطعا چندین بار تجدید چاپ می‌شد.
اگر به این اثر به اندازه 10 درصد از آثار نویسندگان مرکزنشین توجه می‌شد، به گواه آنهایی که کتاب را خوانده‌اند «مهرنجون» حتما به چاپ‌های بعدی می‌رسید.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *