شبیخون شکست خورده/ پشت کردن عربستان به امریکا/ پیامد‌های انتخابات میاندوره‌ای آمریکا! / استراتژی که با یک دمپایی هوا رفت!

8:48 - 22 آبان 1397
کد خبر: ۴۶۷۱۴۷
همراهی اخیر عربستان با «جوئل روزنبرگ»، یکی از افراطی‌ترین شخصیت‌های اوانجلیست که دیدگاه‌های ضد اسلامی و صهیونیستی شدیدی دارد، حاکی از این واقعیت است که آل سعود از یک سو، از همراهی علنی با طرح معامله قرن واهمه دارند و از طرف دیگر، به دنبال اجرای آن در پس پرده هستند.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «شبیخون شکست خورده» منتشر شده و در آن چنین آمده است:مقاومت درس بزرگی به متجاوزان داد و ضرب شست آن‌ها به اشغالگران ثابت کرد که رضایت مرتجعین منطقه برای به محاق بردن مسئله اول جهان اسلام، به مثابه چک سفید امضای اعراب جاهلی برای قلع و قمع توان گروه‌های فلسطینی نیست و مقاومت هر زمان که اراده کند، با آمادگی بسیار بالا قادر است که ضربات مهلکی به متجاوزان وارد آورد.

شبیخون شکست خورده/ پشت کردن عربستان به امریکا/ پیامد‌های انتخابات میاندوره‌ای آمریکا! / استراتژی که با یک دمپایی هوا رفت!
این نکته را هم باید افزود که رژیم صهیونیستی با درس گرفتن از اوضاع موجود باید محاسبات خود را تغییر دهد و فریب وعده و وعید کوتوله‌های خلیج‌فارس را نخورد، چراکه برخی از آن‌ها از عکس‌العمل شدید جهان عرب و اسلام وحشت کرده‌اند و هر از گاهی شنیده می‌شود که برخی مقامات مهم منطقه‌ای برای لاپوشانی خیانت‌های خود در این خصوص، مدعی می‌شوند که موضع آن‌ها در قبال مسئله فلسطین تغییر نکرده است. به‌عنوان نمونه، این مسئله، بسیار کلیدی است که «سلمان بن عبدالعزیز»، پادشاه عربستان که فرزندش پیشقراول عادی‌سازی روابط با رژیم کودک کش صهیونیستی است، بار‌ها عدم رضایت خود را از مصادره کامل قدس و تبدیل آن به پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام کرده؛ گرچه این ادعا کاذب است و همراهی اخیر عربستان با «جوئل روزنبرگ»، یکی از افراطی‌ترین شخصیت‌های اوانجلیست که دیدگاه‌های ضد اسلامی و صهیونیستی شدیدی دارد، حاکی از این واقعیت است که آل سعود از یک سو، از همراهی علنی با طرح معامله قرن واهمه دارند و از طرف دیگر، به دنبال اجرای آن در پس پرده هستند.در خاتمه می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که با هوشیاری محور مقاومت، حمایت قاطبه آزادگان دنیا و ایستادگی قاطع مردم فلسطین و غزه برای حفظ و در صدر نگه‌داشتن آرمان قدس، شکی در ناکامی و شکست معامله قرن وجود ندارد و چنین اقدامات مذبوحانه‌ای، نمی‌تواند مسئله اول جهان اسلام را از مدار ارزش‌های ابدی و دائمی مسلمانان خارج کند.

یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «پیامد‌های انتخابات میاندوره‌ای آمریکا!» منتشر شده و در آن آمده است:اگر در این مجال از اختلاف‌های جمهوری خواهان و دموکرات‌ها و اختلاف‌های درون حزبی جمهوری‌خواهان به‌علت عملکرد ترامپ فاکتور بگیریم، آنچه مهم است اینکه دموکرات‌ها با تشدید و آشکار شدن اختلاف‌های درون حزبی‌شان، نمیدانند و نتوانسته‌اند در مقابل رئیس‌جمهور تاجر مسلک و ماهر در لفاظی رویکردی واحد اتخاذ کنند.
 
شبیخون شکست خورده/ پشت کردن عربستان به امریکا/ پیامد‌های انتخابات میاندوره‌ای آمریکا! / استراتژی که با یک دمپایی هوا رفت!
 
این سردرگمی در شاخه لیبرال و ترقی‌خواه حزب نوعی احساس سرخوردگی ایجاد کرده و آن‌ها در برابر این خط مشی نهاد‌های رهبری حزب خواستار گفتمانی انتقادی‌تر هستند. از سوی دیگر دموکرات‌ها که اکثریت شکننده مجلس نمایندگان را به‌دست آوردند در برابر چالش استیضاح و مهار ترامپ هم سردرگم، هم بیمناک و هم ناتوان هستند؛ لذا دموکرات‌ها از اهرم قدرتمندی در برابر سیاست‌های ترامپ برخوردار نیستند و همان‌گونه که در سال ۲۰۰۶ علی‌رغم به‌دست گرفتن اکثریت هم مجلس نمایندگان و هم سنا، نتوانستند بوش را مجبور و ملزم به خروج از عراق کنند، اکنون نیز با چالش ناتوانی مهار ترامپ روبه‌رو هستند. برهمین اساس سی ان ان تاکید می‌کند «نتیجه انتخابات کنگره شاید بتواند به معنای کلید خوردن طرح استیضاح ترامپ در مجلس نمایندگان باشد، اما در سنا متوقف می‌شود و از این جهت واشنگتن در مخمصه‌ای سیاسی گرفتار خواهد شد». براین اساس همان‌گونه که در گذشته به‌علت اختلافات داخلی شاهد تعطیلی دولت آمریکا بودیم، در آینده نیز با ترکیب فعلی مجلس نمایندگان و سنا، آنچه که مورد نظر دموکرات‌ها باشد پس از تصویب در مجلس نمایندگان با سد سنا مواجه خواهد شد و آنچه مدنظر جمهوری‌خواهان باشد هیچگاه از سد مجلس نمایندگان نمی‌تواند بگذرد؛ لذا تعطیلی دوباره دولت آمریکا از هم اکنون قابل پیش‌بینی است و این موضوع خود تاثیر مهمی بر سیاست‌ها و وجهه خارجی آمریکا خواهد گذاشت و بر روند افول قدرت و تاثیرگذاری این کشور بر معادلات و مسائل بین‌المللی و منطقه‌ای خواهد افزود.
 
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است:گزارشی از دولت آمریکا که بر مبنای مصاحبه‌هایی در کمپ اشرف تهیه شده، حاکی از این است که کمپ اشرف بسیاری از ویژگی‌های یک فرقه با رویکرد‌های خودکامه را دارد. مواردی مانند مصادره اموال و کنترل روابط جنسی از جمله طلاق اجباری، انزوای عاطفی، کار اجباری، محرومیت از خواب، آزار جسمی و اعمال محدودیت برای خارج شدن از جمله این موارد هستند. در بخش دیگری از گزارش گاردین آمده است: دولت ترامپ، منافقین را به عنوان ابزاری ارزشمند برای بحرانی‌کردن شرایط میان سعودی‌ها و ایران می‌داند. ترامپ از توافق هسته‌ای با ایران خارج شد و تحریم‌های جدیدی را علیه ایران وضع کرد و همچنین به بحران مالی و تظاهرات‌ها در سراسر ایران دامن زد. آمریکا با اعمال مجدد تحریم‌های ایران در هفته گذشته، صادرات نفت و بخش بانکداری را هدف قرار داده است.
 
شبیخون شکست خورده/ پشت کردن عربستان به امریکا/ پیامد‌های انتخابات میاندوره‌ای آمریکا! / استراتژی که با یک دمپایی هوا رفت!
 
اما راهبرد ترامپ در غرب آسیا با قتل «جمال خاشقجی» روزنامه‌نگار منتقد سعودی در کنسولگری این کشور در استانبول وارد مرحله جدیدی شده است و انتقاد‌ها را متوجه خاندان سلطنتی عربستان و بویژه شخص بن‌سلمان کرده است. این موضوع به گروهک منافقین هم ربط دارد؛ آن‌ها پس از اینکه از ایران رفتند مورد حمایت صدام قرار گرفتند و به دنبال سقوط دولت او هم گفتند از خیرین پول گرفته‌اند و همواره حمایت مالی سعودی‌ها از خود را رد کرده‌اند، اما موضع‌گیری «ترکی الفیصل» رئیس پیشین سرویس اطلاعات عربستان حکایت از موضوع دیگری دارد. وی وقتی سال ۲۰۱۶ در نشست منافقین شرکت کرد به سرنگونی حکومت ایران اشاره کرد. «یرواند آبراهامیان» یک استاد دانشگاه در نیویورک معتقد است: «قطعا منابع مالی این گروهک را سعودی‌ها تهیه می‌کنند و هیچ کسی نمی‌تواند تا این حد آن‌ها را مورد حمایت مالی قرار دهد».
 
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «استراتژی که با یک دمپایی هوا رفت!» چنین نوشته است:اگر عربستان پیروز نبرد الحدیده شود، باز هم در مذاکرات می‌تواند دولتی، چون منصور هادی را به ملت یمن تحمیل کند یا خیر؟ به طور حتم جواب این پاسخ خیر است. از مدتی قبل عربستان تلاش زیادی کرد با ارتباط گیری بعضی از شخصیت‌های سیاسی حاضر در دولت به ویژه از ائتلاف سیاسی کنگره و حرکت‌های دیگر را جذب خود کند و به عنوان عناصر جدا شده از دولت انصار ا...، برای آینده سیاسی یمن به کار گیرد و از محبوبیت اولیه این افراد استفاده کند. طرحی که از آن به عنوان دولتِ معتدل و همراه نام برده می‌شد. عبدالسلام جابر وزیر اطلاع رسانی کابینه یمن یکی از این گزینه‌ها بود. کنفرانس خبری او در ریاض که به دلیل جدایی اش از انصار ا... و صنعا برگزار شد؛ اما با حاشیه‌ای جالب همراه بود. «دمپایی» یک خبرنگار موجب پایان یافتن سریع کنفرانس شد و طرح عربستان برای جایگزین کردن چهره‌های جدا شده به شکست رسید.
 
شبیخون شکست خورده/ پشت کردن عربستان به امریکا/ پیامد‌های انتخابات میاندوره‌ای آمریکا! / استراتژی که با یک دمپایی هوا رفت!
به نظر می‌رسد دو نکته در حوادث اخیر یمن غیر قابل انکار است. نکته اول، نبود تصور آینده یمن بدون حضور انصار ا... است. تمام بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به این جمع بندی رسیدند و طولانی شدن جنگ قطعا به نفع انصارا... و طرف‌های مقاومت در صنعا است. نکته دوم، شکست مفتضحانه عربستان در جنگ یمن است. در میدان و سیاست عربستان شکست سنگینی خورد و حالا با این شکست مجبور است پای میز مذاکره بنشیند. آخرین تلاش شان برای جذب شخصیت‌های سیاسی، با پرت شدن یک دمپایی پایان یافت و مکر رسانه‌ای شان به خودشان برگشت. باید منتظر ماند و دید سرنوشت الحدیده تا چند روز دیگر به کجا می‌رسد. اگر الحدیده در دستان مقاومت بماند، قطعا بزرگ‌ترین شکست تاریخ عربستان رقم خواهد خورد و در صورت پیروزی ائتلاف بر الحدیده، قطعا معادلات پیچیده‌تر از چیزی می‌شود که امروز در منطقه وجود دارد.
 
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «پشت کردن عربستان به امریکا» منتشر و در آن چنین آمده است:امریکا برای اینکه بتواند سطح تولید نفت غیرمتعارف و گران خود را بالا و دکل‌های حفاری را فعال نگه دارد نیاز به قیمت‌های بالای نفت خام دارد. اگر قیمت‌ها به همین ترتیب پایین رود برای تولید نفت این کشور مشکل ایجاد خواهد شد. اما نفت ۷۰ دلاری را قبول دارد و نمی‌خواهد با قیمت بالاتر هم دچار مشکلات داخلی شود. از این ابزار عربستان می‌خواهد برای فشار بر امریکا استفاده کند.
 
شبیخون شکست خورده/ پشت کردن عربستان به امریکا/ پیامد‌های انتخابات میاندوره‌ای آمریکا! / استراتژی که با یک دمپایی هوا رفت!
موضوع سوم به جنگ عربستان در یمن بازمی‌گردد. امریکا در حال موضعگیری نسبت به این موضوع است و فشار آورده که باید عربستان به جنگ خاتمه دهد، اما عربستان می‌خواهد پیروزمندانه از این کشور خارج شود؛ لذا عربستان می‌خواهد نشان دهد که می‌تواند مواضعی غیر از آنچه تا کنون گرفته و انجام داده داشته باشد و اگر امریکا با این کشور همراهی نکند، باید منتظر قیمت‌های بالای نفت باشد. طبیعتاً راه افزایش قیمت‌ها هم کاهش عرضه یک میلیون بشکه در روز تمام تولیدکنندگان است و عربستان با این ادعا می‌خواهد به امریکا بگوید باید عرضه مازاد از محل ذخایرش را کاهش دهد. این موضوع برای ایران مثبت ارزیابی می‌شود و در این راه باید نکات مهم را بررسی و تحلیل و از آن استفاده کنیم. نظیر پیشنهادی که برای حضور ایران در کمیته JMMC داده شده است. البته تصمیم‌گیری در مورد این موضوع به عهده وزارت نفت است. البته ایران هم از قیمت‌های پایین نفت خام و افزایش عرضه برخی تولیدکنندگان در بازار حمایت نمی‌کند و باید از تمام فرصت‌ها برای دستیابی به اهداف ملی استفاده کند؛ فرصت‌هایی نظیر حکم دیوان دادگستری لاهه، جنگ اروپا و امریکا و جنگ تجاری امریکا با ابراقتصاد‌های دنیا و حتی ادعایی که عربستان در مورد مازاد عرضه و قیمت پایین نفت خام می‌کند.
 
روزنامه رسالت در یادداشت امروز خود چنین نوشته:وقتی مجمع درباره مصوبه قانونی مجلس در هر مرحله می‌گوید؛ این مغایرت با سیاست‌ها دارد، چه طور شورای نگهبان نمی‌تواند به آن استناد مغایرت با قانون اساسی کند؟ آقای مطهری برحسب مواضع فتنه پسند خود، زیرآب بند ۱ و ۲ اصل ۱۱۰ قانون اساسی را زده است. اگر این روند ادامه یابد، او با این مواضع بدعت آمیز سراغ بند ۳ و ۵ همین اصل می‌رود. فردا ممکن است مدعی شود فرمان همه پرسی دست اوست و در مورد اعلان جنگ و صلح هم باید رفراندوم برقرار کنیم! او با این سرعت کجا می‌رود؟ مگر او وفق اصل ۶۷ قانون اساسی سوگند نخورده است که پاسدار حریم اسلام باشد و از قانون اساسی دفاع کند؟ پاسداری حریم اسلام در اصل ۹۶ قانون اساسی و تشخیص عدم مغایرت مصوبات با اسلام، با ۶ فقیه منصوب در شورای نگهبان است و تشخیص عدم تعارض قوانین با قانون اساسی به عهده همه اعضای شورای نگهبان (۶ فقیه و ۶ حقوقدان) است. بعد از اعلام نظر شورا، اظهارنظر آقای مطهری شاید ایرادی نداشته باشد، اما اعتراض به این نظر چه جایگاهی دارد؟ این اعتراض بر خلاف سوگند نمایندگی است و چرا آقای مطهری به لوازم سوگند خود ملتزم نیست؟
 
شبیخون شکست خورده/ پشت کردن عربستان به امریکا/ پیامد‌های انتخابات میاندوره‌ای آمریکا! / استراتژی که با یک دمپایی هوا رفت!
آقای مطهری به سرنوشت رجالی که علَم مخالفت با شورای نگهبان را به بهانه‌های واهی بر دوش گرفتند، یک نگاهی بیندازد و ببیند آن‌ها از کجا سر درآوردند؟! مخالفت با قانون اساسی و شرع، آن‌ها را به وادی مرگ بر اصل ولایت فقیه کشاند و انتخابات را بهانه برای مبارزه با اصل نظام قرار داد! این مسیر بحرانی و خطرناک را نباید او طی کند!اهل فتنه قبل از اینکه به این وادی بیفتند اول زیر پرچم مخالفت با شورای نگهبان جمع شدند. این پرچم ضدیت با اسلام و قانون اساسی است. نگارنده به آقای مطهری نصیحت می‌کند به این پرچم نزدیک نشود که دین و آخرت خود را بر باد خواهد داد. او نه مرجع تشخیص مغایرت قوانین با اسلام است و نه مرجع تشخیص مغایرت با قانون اساسی! قانون اساسی این مرجع را مشخص کرده است. او باید به نتایج نظرات این مرجع، وفق قانون اساسی و سوگندی که خورده است، ملتزم باشد. در غیر این صورت مشروعیت الهی و مردمی خود را در منصب نمایندگی مردم از دست می‌دهد.
 
روزنامه جوان نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته:دولت افغانستان برخلاف گذشته که بر دنباله‌روی از یک سیاست خارجی بی‌طرف و همکاری‌های چندجانبه منطقه‌ای تأکید می‌کرد، بیش از هر زمانی تحت تأثیر سیاست خارجی و برنامه‌های منطقه‌ای ایالات متحده امریکا عمل می‌کند و نوع برخورد و تعامل این دولت با روسیه، ثابت‌کننده این مضوع است.
 
شبیخون شکست خورده/ پشت کردن عربستان به امریکا/ پیامد‌های انتخابات میاندوره‌ای آمریکا! / استراتژی که با یک دمپایی هوا رفت!
آنچه مشخص است، نشست مسکو برای صلح افغانستان، نه تنها به باور آگاهان یک مانور و برگ برنده برای طالبان بود، بلکه توانایی و تأثیرگذاری جبهه شرقی در محور روسیه را نیز در حوزه جنگ و صلح افغانستان برجسته ساخت. این نشست نشان داد که امریکا و دولت افغانستان نمی‌توانند نقش و تأثیرگذاری این کشور‌ها را نادیده گرفته و انکار کنند، بلکه روند یکجانبه تلاش‌ها برای صلح در افغانستان، باید به یک مکانیزم همه‌جانبه منطقه‌ای و بین‌المللی تغییر جهت دهد. در این میان، تجربه یک دهه گذشته دولت افغانستان، به خصوص تلاش‌های اخیر دولت این کشور به رهبری محمد اشرف غنی به خوبی ثابت کرده که با صرف شعار دادن اینکه مذاکرات صلح افغانستان باید با مالکیت دولت و مردم این کشور باشد، نمی‌توان طالبان را به پای میز مذاکرات کشاند. این در حالی است که کشور‌های منطقه با مالکیت دولت و مردم افغانستان با مذاکرات صلح مخالفتی ندارند، اما این دولت به تنهایی و با پشتوانه امریکا قادر نخواهد بود زمینه مذاکرات رو در رو با طالبان را فراهم سازد.
 
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:شاید از حدود دو دهه قبل بود که تلاشی فراگیر در جهت دشمن‌زدایی از ادبیات انقلابی در دستورکار یک جریان داخلی و با همراهی رسانه‌های خارجی قرار گرفت؛ جریان دوم خرداد بر این باور بود که ریشه همه مشکلات در درون کشور و ساختار آن و جمهوری اسلامی است که خوانش لیبرال‌مسلکانه را برنمی‌تابید و جریان خارجی می‌خواست جای پای خود را در مناسبات داخلی سفت کند. این پروژه امروزه نتیجه داده و بخش‌هایی از کارگزاران حکومتی و نخبگان مایل به آن‌ها، از بنیان با این گفتار به مخالفت برخاسته‌اند؛ فی‌المثل آن‌ها می‌پذیرند که آمریکا، سلطه‌گر، صلح‌ستیز و خشونت‌طلب است، اما می‌گویند که چه چاره‌ای وجود دارد برای کنار آمدن با آن؟ فکر نکنید که این حرف را پنهانی می‌گویند، خیر! همین ایام هم در جلسات نیمه‌رسمی و بی‌پروا خواستار مذاکره مجدد و کرنش در برابر آمریکا هستند. گویا حافظه تاریخی نزد این جریانات مرده است، چرا که مصادیق بدعهدی و ایران‌ستیزی آمریکا را لازم نیست در تاریخ نیم‌قرن اخیر بجوییم و فقط کافی است نیم‌سال گذشته را مرور کنیم. با این همه باید گفت که تهاجم رسانه‌ای-فرهنگی بر سر دشمن‌زدایی از ذهنیت ایرانیان، با جدیت تعقیب شده و می‌شود و باید نگران آن بود که نفوذ دل‌بستگان به غرب و لیبرال سرمایه‌داری در مصادر دولتی و عمومی، چه زیان‌های بزرگی برای انقلاب اسلامی به دنبال دارد.
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *