براندازی یا پیشتازی؟ / لاهه و استثنا بودن امریکا/ بسته حمایتی به جای رانت ارزی / خاشقجی قربانی انتقام بن سلمان

10:22 - 18 مهر 1397
کد خبر: ۴۵۸۷۰۴
آمریکایی‌ها از ابتدای امسال تلاش کردند که جا بیندازند این بار در مواجهه با جمهوری اسلامی، پیروز خواهند بود و به قول خودشان کار را تمام خواهند کرد!
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «براندازی یا پیشتازی؟» منتشر شده و در آن چنین آمده است: جوانان در هر دوره ای، انقلابی‌تر از نسل قبلی خود نقش آفرینی کردند و این گزاره را در میدان عمل به اثبات رساندند که وقوع ترمیدور و بازگشت به قبل در جمهوری اسلامی شدنی نیست؛ همچنانکه پس از چهل سال، دشمن به هر سناریو و روشی که متوسل شده تا انقلاب اسلامی را متوقف کند، طرفی نبسته است.
 
براندازی یا پیشتازی؟ / لاهه و استثنا بودن امریکا/ بسته حمایتی به جای رانت ارزی / خاشقجی قربانی انتقام بن سلمان
 
آمریکایی‌ها از ابتدای امسال تلاش کردند که جا بیندازند این بار در مواجهه با جمهوری اسلامی، پیروز خواهند بود و به قول خودشان کار را تمام خواهند کرد! تیپ‌هایی مانند جان بولتون و رودی جولیانی (مشاوران نزدیک به ترامپ) و لایه‌ای از رجال سیاسی آن‌ها این ادعا را به پیش کشیدند که جشن چهل سالگی انقلاب اسلامی برگزار نخواهدشد! از همین روی؛ اردیبهشت از برجام خارج شدند و به امید بی سابقه‌ترین تحریم‌ها در جنگ اقتصادی و با چاشنی عملیات روانی و رسانه ای، به انتظار ۹ ماه در پیش روی نشستند. هم اینک، نیمی از آن ۹ ماه سپری شده و قاعدتا کشوری که در مسیر براندازی است باید نیمه جان شده باشد، اما چه اتفاقی افتاده؟ اولا؛ راهبرد آمریکا برای صفرکردن صادرات نفت ایران به درِ بسته خورده و کافی است اخبار مربوط به این حوزه و مواضع چین و هند و ... برای خرید قطعی نفت از ایران را دید. دوما؛ گوشمالی تروریست‌های داعشی که اخیرا از سوی سپاه انجام شد پیام روشنی برای امریکایی‌ها داشت که خواب ناامن کردن ایران را دیده اند سوما؛ ضرب شست قوه قضاییه در محاکمه تروریست‌های اقتصادی و صدور احکام قاطعانه از جمله حکم اعدام برای سه مفسد اقتصادی، نشان از هوشیاری کامل نظام دارد که در تمامی حوزه‌ها مقتدرانه عمل می‌کند چهارما؛ همایش بزرگ ۷۰۰ هزار نفری بسیجیان که هفته گذشته در سراسر کشور برگزارشد نیز نشان از قدرت نمادینی است که توان بسیج کردن آحاد مردم را در مقابل دشمن دارد و در یک قلم صد‌ها هزار بسیجی به میدان آمده اند و ... این‌ها همه بدین معنی است که محاسبات ترامپ غلط از آب درآمده است. به قول وب سایت آمریکایی المانیتور، "آمریکا مانند یک ببری است که خوابیده و به خرناس هایش ادامه می‌دهد و بهتر است بیدار نشود، چون وقتی به میدان می‌آید، گربه‌ای بیش نیست! "
 
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «۱۴۳ نماینده و یک لحاف‌دوز» منتشر شده و در آن آمده است: بسیاری از مدیران محترم کشور در نهاد‌ها و سطوح مختلف، هنوز گمان می‌کنند شفافیت یک انتخاب است که می‌توانند آن را برگزینند یا کنارش بگذارند. سیر حرکت دنیا به گونه‌ای است که این امر مهم دیگر نه یک انتخاب که مسئله‌ای تحمیل‌گر است. شاید دیر و زود داشته باشد، اما سوخت و سوز نخواهد داشت. شاید بتوان مدتی از آن فرار و خود را پنهان کرد، اما بالاخره باید به آن تن داد. یکی از اصلی‌ترین راه‌های مقابله با تحریم‌ها نیز همین شفافیت است. هرقدر شفافیت داخلی برای کشور ضروری و سودمند است، شفاف‌سازی برای دشمن خطرناک و مشکل‌آفرین است. موضوعی که دولت و آن ۱۴۳ نماینده مجلس، دقیقاً عکس آن عمل کردند؛ رای به عدم شفافیت رای خود و موافقت با شفاف‌سازی برای حریف!

براندازی یا پیشتازی؟ / لاهه و استثنا بودن امریکا/ بسته حمایتی به جای رانت ارزی / خاشقجی قربانی انتقام بن سلمان
البته در این میان ژست و نمایش شفافیت با هدف فرار از شفافیت نیز موضوع دیگری است که در جای خود باید به آن پرداخت. انتشار ۲۸۰۰ صفحه لیست بی‌سر و ته ارز‌بگیران دولتی از جمله این نمایش‌های کمدی است که حتی صدای نزدیک‌ترین حامیان دولت را نیز درآورد.آقای ظریف در مجلس یک بار دیگر جانانه از برجام دفاع کرده و آن را پیروزی و دستاورد خواندند. حریف وی یعنی جان کری به تازگی کتاب خاطرات خود را منتشر کرده و جزئیات جالبی از روند مذاکرات هسته‌ای را روایت کرده است. چرا آقای ظریف و سایر اعضای تیم هسته‌ای گوشه‌ای از خاطرات خواندنی خود از مذاکرات را منتشر نمی‌کنند تا ملت بیش از این با فتح‌الفتوح برجام آشنا شوند؟ آمریکایی‌ها که خود طرف مذاکره بوده‌اند و چیز جدیدی برایشان نیست. صهیونیست‌ها هم که بلافاصله پس از هر دور مذاکره میزبان وندی شرمن بودند و تبادل نظر می‌کردند. فقط مردم خودمان نامحرم هستند؟! تا کی باید مردم قربانی عدم شفافیت شوند؟ از آن ساده‌دلانی که شب توافق به خیال دلار هزار تومانی زدند و رقصیدند تا آن سبزی‌فروش و لحاف‌دوز و رای دهندگان چشم بسته و گوش به فرمان تَکرار!
 
یادداشت امروز روزنامه اعتماد به تصمیم اخیر دادگاه بین‌المللی لاهه مبنی بر خروج یکطرفه امریکا از معاهده بین‌المللی برجام، اشاره کرده است و نوشته:متمم ۱۴ قانون اساسی امریکا، تاکید دارد که همه در مقابل قانون (در کشور) برابرند- از نظر حقوقی، قطعا این دستاورد مهمی است. ولی یک پروسه گفتمانی/ ایدئولوژیک باعث می‌شود که «برابری» به یک دیدگاه همگانی و چندجانبه در عرصه جهانی تبدیل نشود. یک شعار در مبارزات مدنی مارتین لوتر کینگ می‌گفت، «اگر به امتیاز و استثنا عادت دارید، شرایط جدید برابری از طرف شما ظلم تلقی می‌شود.»

براندازی یا پیشتازی؟ / لاهه و استثنا بودن امریکا/ بسته حمایتی به جای رانت ارزی / خاشقجی قربانی انتقام بن سلمان
سیستم موشکی نظامی ایران در زمینه دکترین دفاعی از نظر امریکاییان قابل قبول نیست، ولی سال گذشته کنگره امریکا قطعنامه‌ای را تصویب کرد که میلیارد‌ها دولار در نو سازی سیستم زرادخانه هسته‌ای امریکا هزینه خواهد شد. این یک بام و دو هوا فقط در چارچوب «استثنای امریکایی» قابل درک است. اکنون که اردوگاه شوروی از بین رفته است، بنابراین، توجیه پیمان نظامی ناتو قطعا ادامه همین استثنا طلبی است. چالش‌هایی که پرونده هسته‌ای ایران در این دو دهه با آن‌ها روبه‌رو بوده، در کانتکست، «امریکن اکسپشنالیسم» قابل فهم است. در سال ۲۰۰۳ با توافق ۱+۲ در سعدآباد و بعد پاریس، اروپا (طبق اوامر امریکا) به طور یکجانبه آن را تخریب کرد. در سال ۲۰۱۰ توافق ایران، برزیل، ترکیه، بعد از موفقیت، با یکجانبه‌گرایی امریکا، تخریب شد و اکنون قرار داد ۲۰۱۵ توافقنامه برجام با ۱+۵ را باز امریکا با نقض قطعنامه شورای امنیت به بحران کشیده است. توجه دقیق به گفتمان نمایندگان امریکا در سازمان ملل (چون جان بولتن و نیکی هیلی) نیز، نمایانگر همین پیام امریکن اکسپشنالیسم است.
 
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «بسته حمایتی به جای رانت ارزی» چنین نوشته است:تجربه‌های قبلی که تلاش برای شناسایی و دسته بندی قشر‌های مردم داشت در عمل به نتیجه نرسید. از شکست طرح خوشه بندی یارانه‌ای تا شناسایی یارانه بگیران ثروتمند و دسته بندی متقاضیان برای ارائه سبد کالا در سال ۹۲، همگی نمونه‌های شکست در دسته بندی مردم از منظر سیاست‌های رفاهی است.
 
براندازی یا پیشتازی؟ / لاهه و استثنا بودن امریکا/ بسته حمایتی به جای رانت ارزی / خاشقجی قربانی انتقام بن سلمان
 
این در حالی است که سال هاست در مجموعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، موضوع تشکیل بانک اطلاعات رفاهی خانوار با استفاده از سامانه‌ها و بانک‌های اطلاعاتی دیگر در دست اقدام است و هنوز خبری درباره نهایی شدن این بانک اطلاعاتی و تقسیم بندی مردم برای بهره مندی از خدمات رفاهی و یارانه‌ای مطرح نشده است. تنها می‌توان گفت که تاحدی در زمینه شناسایی قشر‌های نیازمند که تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند موفق عمل شده است و بسته‌های غذایی نیز طی سال‌های اخیر به این قشر‌ها اختصاص یافته است، اما بدون تردید بخشی از قشر‌های حقوق بگیر از جمله کارگرانی که حداقل دستمزد را دریافت می‌کنند، نیازمند دریافت بسته حمایتی هستند. در چنین شرایطی شناسایی دیگر قشر‌های نیازمند به بسته حمایتی، یکی از چالش‌های پیش روی اجرای این بسته است که باید برای آن تدبیری اساسی اندیشیده و در همین خصوص برای تکمیل بانک اطلاعات رفاهی خانوار اقدامات جدی تری انجام شود.در هر صورت لزوم اجرای سریع‌تر بسته حمایتی و رفع دغدغه‌ها درباره مشمولان طرح ضروری است و باید توجه داشت در شرایطی که هدف هرگونه تحریمی فشار بر مردم با هدف ایجاد نارضایتی در اولویت طرف مقابل قرار دارد، تدوین و اجرای موفق بسته‌ای که بتواند فشار تحریمی به خصوص در قشر‌های آسیب پذیر و کم درآمد را کم کند، بسیار مهم است و یکی از ابزار‌های مواجهه ایران با تحریم هاست.
 
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «خاشقجی قربانی انتقام بن سلمان» منتشر و در آن چنین آمده است: با اوج‌گیری ربوده شدن وقتل جمال خاشقجی زمزمه‌هایی در مورد ناپدید شدن برخی از مخالفان در داخل عربستان نیز آغاز شده که گفته می‌شود خانواده‌های مفقودین تهدید به مجازات وترور شده‌اند. علاوه بر این اخیراً جو ارعاب در عربستان بالا گرفته وکلیه پیام‌های بین شهری در این کشور کنترل شده وکسانی که از عملکرد رژیم انتقاد کنند مورد پیگرد قرار می‌گیرند.
 
براندازی یا پیشتازی؟ / لاهه و استثنا بودن امریکا/ بسته حمایتی به جای رانت ارزی / خاشقجی قربانی انتقام بن سلمان
قطعاً دلیل دست زدن به چنین پاکسازی‌هایی که می‌تواند برای هر رژیمی هزینه‌های سیاسی هنگفتی داشته باشد، حمایت امریکا از جنایات ریاض در یمن است. این حمایت بی‌شائبه این باور را در ذهن حاکمان جدید عربستان و بویژه ولیعهد جوان و بلند پرواز آن ایجاد کرده که ترامپ با دریافت میلیارد‌ها دلار باد آورده از عربستان در برابرهرجنایت و اقدام خلاف موازین و قوانین آن‌ها نه تنها سکوت می‌کند بلکه او را از پاسخگویی نیز مصون خواهد داشت. غافل از این‌که افکار عمومی خشمگین از خودسری و آتش افروزی بن سلمان مغرور کاسه صبر همه را لبریز و امریکا را مجبور به نکوهش جنایت خواهد کرد.بدون شک هواداران شماری از مقامات عربستانی که دارای ارتباطاتی با خاشقجی بوده‌اند و اکنون دایره اختیارات و قدرتمندی‌هایشان توسط بن سلمان کاهش یافته و از زمان بازداشت شاهزادگان، مترصد فرصتی برای انتقام از بن سلمان هستند، به بهانه آنچه در کنسولگری ریاض در استانبول رخ داده عرصه را بر رژیم خودسر عربستان تنگ‌تر خواهند کرد. ضمن آن‌که احیاناً بخشی از اهرم‌های قدرت در امریکا نیز با تداوم این گونه مسائل در داخل عربستان، مجاب به تغییر مهره‌های خود در این سرزمین نفت خیز خواهند شد.
 
روزنامه جوان نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته:نفس شکایت بطحایی از آنچه در تحت قدرت ضعیف شده یک وزیر آموزش و پرورش می‌گذرد، برای اثبات رخنه قدیمی و درازمدت مافیای کنکوری‌ها در بدنه اصلی وزارتخانه، کافی است و به نظر می‌رسد یک انقلاب بزرگ برای نجات آموزش و پرورش و به تبع آن، آموزش عالی ما لازم است. ببینید بطحایی چگونه از وضع نظام آموزشی ما ناله می‌کند: «برنامه درسی از سوی دایه‌های مهربان‌تر از مادر به شدت در معرض تهدید قرار گرفته است. متأسفانه امروز کلاس‌ها و آزمون‌های کنکوری و حجم کتاب‌های کمک آموزشی، برنامه درسی را تحت‌الشعاع قرار داده است، با آنکه برخی از این کتاب‌ها از حداقل استاندارد‌ها نیز برخوردار نیستند.
 
براندازی یا پیشتازی؟ / لاهه و استثنا بودن امریکا/ بسته حمایتی به جای رانت ارزی / خاشقجی قربانی انتقام بن سلمان
 
در مسیری افتاده‌ایم که معلم و کارشناس برنامه آموزشی تلاش می‌کنند حس پرسشگری را در دانش‌آموزان شکوفا کنند، اما یک مؤسسه غیرحرفه‌ای می‌آید و با یک کتاب حل‌المسائل همه نقشه‌های ما را نقش بر آب می‌کند! عواقب این کار آن است که دانش‌آموز احساس بی‌نیازی از حضور در مدرسه می‌کند! به ویژه وقتی تبلیغات گسترده مؤسسات کنکوری را در صدا و سیما می‌بیند! ما همچنین شاهد لجبازی برخی مؤسسات هستیم و گویی می‌خواهند با این منطق علنی، یک کشتی جانانه بگیرند. ما برای مقابله با این آسیب‌ها برنامه‌هایی، چون حذف آزمون‌ها را از دوره ابتدایی شروع کردیم. هرچند هنوز زورمان برای این کار در دبیرستان نرسیده و کنکور هنوز سرجای خودش است. در واقع تا کنکور باشد، فساد‌های چند میلیارد تومانی نیز سر جایش باقی است.»نتیجه چنین نظام تعلیم و تربیتی که کنکورمحور و سودمحور باشد، دانشگاه‌هایی است که دانشجو «داشتن مدرک» را بیشتر از «فهمیدن درس و علم» می‌پسندد. اگر دریچه‌ای از فضای دانشگاه‌های کشور برای مخاطب بیرونی باز شود، احساس تأسف او از وضعیت نظام آموزش و پرورش بیشتر و سنگین‌تر است.
 
روزنامه رسالت در یادداشت امروز خود چینن نوشته: امنیت منطقه به خاطر دخالت‌هایی که آمریکا و رژیم اسرائیل با همراهی آل‌سعود و برخی دیگر از کشور‌های عربی در ان دارند به خطر افتاده است. جنگ سوریه با دخالت‌های مستقیم آمریکا، عربستان و رژیم اسرائیل علیه این کشور آغاز شد. نیرو‌های داعش که از حمایت‌های گسترده مثلث غربی عربی و عبری برخوردار است، به عراق حمله کردند و بیش از سه سال است که ائتلاف عربی به سرکردگی آل‌سعود یمن را زیر آتش دارد و به قتل‌عام مردم مظلوم این کشور مشغول است.
 
براندازی یا پیشتازی؟ / لاهه و استثنا بودن امریکا/ بسته حمایتی به جای رانت ارزی / خاشقجی قربانی انتقام بن سلمان
قطع نفوذ ایران در منطقه و برچیدن توانمندی موشکی جمهوری اسلامی هیچ‌گاه باعث نخواهد شد که آمریکا و اروپا پایبندی خود را به تعهدات برجام ثابت کنند.اتفاقاً برعکس، جمهوری اسلامی ایران باید هر چه بیشتر بر نفوذ خود در منطقه بیفزاید و توانمندی موشکی و دفاعی خود را ارتقا دهد.تحمیل خواسته آمریکا به جمهوری اسلامی ایران برای پایان به نفوذ در منطقه و برچیدن توانمندی موشکی، به دشمن جرأت حمله نظامی می‌دهد، چراکه از مؤلفه‌های قدرت ایران در آن صورت چیزی باقی نمانده است.
دیپلماسی مبتنی بر قدرت است که میتواند پیروزی به دست بیاورد، در غیر این صورت باید با دیپلماسی، تنها امتیاز بدهیم و هیچ بهره‌ای از مذاکره و توافق نبریم. مانند برجام.
 
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:حل مساله عمومی، مهارتی است که باید در میان حکمرانان نهادینه شود؛ یک توصیه این است که نخستین راه‌حل، بهترین راه‌حل نیست. در همین ماجرای دل‌زننده FATF و جوانب آن، راهکار پیشنهادی دولت برای ایجاد اعتماد خارجی، پذیرفتن مشارکت در این توافق‌نامه بود، اما آیا این تنها راه‌حل بود؟ ظاهراً مکانیزم‌های دیگری نیز وجود داشته و دارد؛ مثلاً از آنجا که مصوبات FATF می‌بایست اجماعی گرفته شود، راهکار ساده‌تر که وظایف بنیادین وزارت امور خارجه ایران است، اخلال در ایجاد اجماع است، آن‌هم در میان کشور‌هایی که در زمره مخالفان قرار ندارند، یا چرا الزامات مذکور ابتدا در نظام بانکی ایران اجرایی نشده و این همه اصرار بر آن است که باید با مداخله خارجی محقق شود؟ و نمونه‌های دیگر. این تفاوت در راه‌حل‌ها، به بینش‌ها و ابتکار‌های نوین نیاز دارد که احتمالاً برند‌های دولت کنونی، نه به این موارد اعتقاد دارند و نه از آن‌ها اطلاع، برای همین همواره باید لقمه‌ها را دور سرمان بچرخانیم و با سختی هر چیزی را ببلعیم؛ آن‌هم زیر فشار و ایجاد دو قطبی‌سازی سیاسی. این البته چهره دیگری هم دارد که به نظر می‌رسد برخی بدشان نمی‌آید این‌گونه اتفاقات را به رویارویی اسلام و کفر بدل سازند و بعد با گره زدن نادرست آن به معیشت مردم، سبد آرا را جابه‌جا کنند.
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *