رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

جنگ رسانه‌ای/ پیام‌های نشست تهران/ چرایی شکایت ایران به لاهه

9:46 - 17 شهريور 1397
کد خبر: ۴۵۰۵۱۸
درست است که با یک جنگ اقتصادی و رسانه‌ای مواجهیم، اما روی دیگر ماجرا این است که دشمنان ما از فرط ضعف و ناتوانی به جنگ در این عرصه روی آورده اند. آمریکا امروز به یک کشور ابربدهکار تبدیل شده است.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «جنگ رسانه ای» منتشر شده و در آن چنین آمده است:تصور غلطی در خصوص میزان اختلاس‌ها و در نتیجه نسبت دادن انفعال به دستگاه‌های ذیربط وجود دارد. مثلا ۳ هزار میلیارد تومان اختلاس، یعنی کمتر از یک ماه یارانه سوخت. این در حالی است که عامل این اختلاس هم اعدام و بیش از این مبلغ مصادره و به بیت المال بازگشت، اما رسانه‌های ضد انقلاب با سوار شدن بر موج شایعاتی که خود ایجاد کرده اند، مدعی شده اند که خوردند و بردند!

جنگ رسانه‌ای

این بزرگنمایی که متاسفانه در بین برخی از افراد جامعه دیده می‌شود، موجب مطالباتی می‌شود که اصولا قابل تحقق نیست و لذا زمینه سوء ظن، بی اعتمادی و بدبینی را نسبت به مدیریت‌ها و حتی نسبت به کارآمدی نظام فراهم می‌آورد. از سوی دیگر، این القائات باطل در بستر جنگ نرم، آسیب‌های اجتماعی مثل تن پروری را شکل می‌دهد و مطالبه گری را دامن می‌زند. واقعیت این است که با اتکا به درآمد‌های نفتی و منابع طبیعی نمی‌توان نیاز‌های کشور را مرتفع کرد، لذ همه اقشار موظف اند بر کار و تلاش خود تکیه کرده و از اسراف در مصرف خودداری کنند. از سوی دیگر، وجود این تصورات غلط، زمینه ساز تاثیرگذاری جنگ رسانه‌ای دشمن است تا تصویر غلطی از آینده را در برابر مردم شکل دهند، حال آنکه واقعا بن بستی در حل مشکلات جاری کشور وجود ندارد. اگر مسئولین اجرای اقتصاد مقاومتی را سرلوحه امور خود قرار دهند و با امید به آمریکا و غرب، فرصت سوزی نکنند، محور‌هایی که رهبر حکیم انقلاب به عنوان شعار سال در سال‌های اخیر اعلام کرده اند، وجهه همت خود قرار دهند، وضعیت به سرعت بهبود می‌یابد و گره‌ها یکی پس از دیگری باز می‌شوند. درست است که با یک جنگ اقتصادی و رسانه‌ای مواجهیم، اما روی دیگر ماجرا این است که دشمنان ما از فرط ضعف و ناتوانی به جنگ در این عرصه روی آورده اند. آمریکا امروز به یک کشور ابربدهکار تبدیل شده، با چالش‌های حاکمیتی و مشروعیت عمومی مواجه است و در چنبره مشکلات داخلی و خارجی گرفتار آمده است در حالی که کشورمان چالش‌ها و تهدیدات بسیار بزرگتری را با موفقیت از سر گذرانده است. این‌ها واقعیت‌هایی هستند که توپخانه رسانه‌ای دشمن آن را هدف قرار داده و می‌کوشد که آن‌ها را وارونه جلوه دهد. از این رو، ارتقاء آگاهی رسانه‌ای جامعه و آشنا ساختن مردم با روش‌های پیچیده نظام سلطه در این حوزه، می‌تواند سد بزرگی در برابر توطئه‌ها ایجاد کرده و ملت ایران را همچون دیگر عرصه ها، از این میدان پیروز خارج سازد.

یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «نقش سه گانه در بدبین کردن مردم» منتشر شده و در آن آمده است:منتقدین دولت به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند. یک دسته جناح‌ها و افرادی هستندکه با هدف کاملا سیاسی و قدرت‌طلبانه به دولت و اجزاء آن می‌تازند و در حین تاختن، هیچ نقطه روشنی را در دولت نمی‌بینند. حزب کارگزاران، باز تولیدشده‌های حزب مشارکت و نیز سازمان مجاهدین انقلاب که دارای ابزار‌های فراوان رسانه‌ای و فضای مجازی و انواعی از تریبون‌ها و جایگاه‌های دیگر می‌باشند، در این دسته قرار می‌گیرند.
 
جنگ رسانه‌ای
 
آنان که تا دیروز مدعی پیروز شدن در انتخابات‌های ریاست جمهوری ۹۲ و ۹۶ و پیروزی در انتخابات اخیر مجلس بودند با این برداشت که مردم این دولت و مجلس را ناکارآمد دانسته و از آن رویگردان شده‌اند، به نفی افراط‌گونه همه اجزاء دولت و همه کارکرد‌های آن - حتی اعتراض به وزارت‌خارجه که تا پیش از این، آن را قله افتخار خود و دولت معرفی می‌کردند- روی آورده‌اند، اما دسته دوم، منتقد ضعف‌ها و بعضی سوءمدیریت‌های دولت هستند و از اول به این دولت رویکرد انتقادی داشته‌اند. اکثر آنان و انتقادات‌شان در اکثر موارد، نشانه‌ای از سودای قدرت مشاهده نمی‌شود، اما در عین حال این دسته نیز در پاره‌ای از موارد به‌گونه‌ای برخورد می‌کنند که گویی تمام دولت را نقد می‌کنند و در برخی از موارد ناخواسته به بدبینی مطلق نسبت به دولت دامن زده می‌شود.جامعه ما- بر اساس تجربه ۲۰۰ ساله خود- به غرب بدبین است و آن را دشمن خود می‌داند و بر این اساس در برابر قضاوت‌های سیاسی و تبلیغات زهرآگین آنان مقاومت می‌کند. اما زمانی که همان داعیه‌ها را از درون جامعه خود می‌شنود، سرگردان شده و در نهایت تحت تاثیر تبلیغات دشمنان خود قرار می‌گیرد. پس در این میان افراد و دسته‌های سیاسی هرچه به نظام مقدس جمهوری اسلامی نزدیکترند باید نسبت به این موضوع حساس توجه بیشتری نشان دهند باید این نکته که همین دولت هم علیرغم اشکالاتی که دارد می‌تواند برای اداره کشور کاملا کارآمد باشد، مدنظر و عمل قرار گیرد.
 
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است: نقش ویژه اشتغالزایی بخش کشاورزی که ناظر بر طرف عرضه است، طرف تقاضای این بخش نیز جذابیت‌های ویژه‌ای دارد. بیش از ۴۰ درصد هزینه خانوار‌های ایرانی صرف غذا می‌شود و این حجم بزرگ بازار داخلی زمینه را برای رونق این بازار فراهم می‌کند. طبیعتا هیچ عقل سلیمی از دست دادن این بازار و واگذار کردن آن به تولید‌کننده خارجی را نه از جهت اقتصادی و نه از لحاظ امنیتی نمی‌پذیرد.
 
جنگ رسانه‌ای
اگرچه در کشاورزی نیز همانند سایر بخش‌ها، وابستگی‌هایی به بیرون وجود دارد، اما نسبت این وابستگی‌ها بسیار کمتر از سایر بخش‌های اقتصاد است. طبق آمار بانک مرکزی، سهم بخش کشاورزی در کل تولید ناخالص داخلی ایران در سال‌های اخیر بین ۱۰ الی ۱۶ درصد در نوسان بوده است. در سال ۱۳۹۱ (اوج تحریم‌ها) سهم این بخش از کل تولید ناخالص داخلی بیش از ۱۵ درصد بوده است. همچنین در صورتی که سهم ۳ درصدی صنایع غذایی که در ادامه زنجیره تولیدات کشاورزی فعالیت می‌کنند، ولی در حساب‌های ملی در بخش صنعت لحاظ می‌شوند و همچنین سهم آن بخش از خدمات که به طور مستقیم و غیرمستقیم به بخش کشاورزی وابسته است (چون حمل‌ونقل، توریسم کشاورزی، بازرگانی و...) را نیز در بخش کشاورزی در نظر بگیریم، سهم این بخش از کل تولید به حدود ۲۵ درصد می‌رسد.در سال ۱۳۹۱ ایران رشد اقتصادی ۸/۵- درصدی را تجربه کرد، در حالی که رشد بخش کشاورزی ۳/۶ درصد بوده است. در نتیجه می‌توان گفت: بخش کشاورزی می‌تواند رشدی پایدار و بدون تأثیر قابل توجه از تحولات بین‌المللی را برای کشورمان در شرایط کنونی رقم بزند.
 
یادداشت امروز روزنامه اعتماد به چرايي شكايت ايران به لاهه اشاره کرده است و نوشته:تفسیر برجام به عنوان یک موضوع حقوق بین‌الملل یا تفسیر خروج امریکا از برجام به عنوان رفتاری ناقض تعهدات بین‌المللی است. این نکته مهم را نیز نباید از نظر دور داشت که برجام به عنوان یک تعهد چند‌جانبه بین‌المللی دارای سازوکار‌های حل اختلاف اختصاصی خود است که مجددا پذیرش صلاحیت دیوان را در ارتباط با موضوعات مربوط به آن مشکل می‌کند. از صلاحیت دیوان که بگذریم، در مقام اجرای احکام نیز رای دیوان می‌تواند با مشکلات متعددی روبرو شود. همان‌گونه که می‌دانیم بازوی اجرایی آرای دیوان، شورای عالی امنیت است که امریکا خود در آن به عنوان عضو دائم، از حق وتو برخوردار است. استفاده امریکا از حق وتوی خود در‌برابر اجرای تصمیمات دیوان مسبوق به سابقه است.
 
جنگ رسانه‌ای
 
در یکی از معروف‌ترین موارد یعنی دعوای حقوقی بین نیکاراگوئه و امریکا در سال ١٩٨٦ پیش‌نویس قطعنامه شورای امنیت با موضوع محکومیت امریکا توسط این کشور وتو شد. همچنین درخواست ایران برای صدور رای موقت مبنی بر جلوگیری از بازگشت تحریم‌های اقتصادی امریکا مستلزم تغییر قوانین داخلی امریکاست بدین‌معنی که نیاز است تا فرامین اجرایی صادره از ناحیه رییس‌جمهور امریکا نادیده گرفته شود که این نیز به خودی خود بر غیراجرایی شدن درخواست ایران می‌افزاید. به نظر می‌رسد با توجه به جمیع مطالب گفته شده، هدف ایران بیش از آنکه رسیدن به یک حکم حقوقی قابل اجرا باشد، ایجاد یک کارزار تبلیغاتی در داخل و خارج کشور است به‌گونه‌ای که بتواند تا‌حدی از فشار‌های روزافزون بر دولت که موجب استیضاح دو وزیر کابینه نیز شده است، بکاهد و جامعه ایران را درحالی که به‌شدت با مشکلات اقصادی داخلی دست‌به‌گریبان است تا‌حدودی خرسند سازد. البته هدف دیگر این کارزار اعطای نوعی حیثیت بین‌المللی به ایران است تا بتواند با تکیه بر آن به تقویت موضع بین‌المللی خود در شرایط حساس کنونی دست یابد.
 
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «پیام‌های نشست تهران» چنین نوشته است: طرح آزاد سازی جولان در شرایطی از سوی روحانی بدون ذکر مصداق مشخص و تاریخ آغاز عملیات بیان شد که بسیاری از تحلیل گران حتی عملیات ادلب را با این سرعت و وسعت در چنین شرایطی محال می‌دانستند. به ویژه آن که این عملیات در نیمه دوم سال قرار گرفته و شرایط منطقه نمی‌تواند به نفع یگان زمینی باشد. با این حال این عملیات در میدان دنبال می‌شود. مشابهت سازی جولان با ادلب نشان از اهتمام جدی ایران در پرونده سوریه برای آزاد سازی همه خاک این کشور دارد.
 
جنگ رسانه‌ای
شاید باید به این موضوع اشاره کرد که ایران با زرنگی تمام می‌خواهد پیروز مبارزه با تروریسم در سوریه و ناجی آن شود. روس‌ها با ورود به پرونده سوریه تبلیغات زیادی انجام دادند که خود را ناجی ملت سوریه نشان دهند، اما سوری‌ها می‌دانند بخش مهمی از خاکشان در اشغال دوست راهبردی مسکو است. در حالی که آزادی ادلب همراه با آزادی جولان شیرینی وصف ناپذیری برای ملت سوریه به ارمغان می‌آورد و این نکته می‌تواند ایران را به عنوان قهرمان و شریک راهبردی برای تمامی نسل‌های سوریه تبدیل سازد. همان نکته‌ای که با آزادی جنوب لبنان در این کشور رخ داد و ایران از آن به بعد برای مردم لبنان به عنوان یک دوست و شریک راهبردی شناخته می‌شود. این راهبرد پیش دستی ایران در پرونده سوریه نسبت به دیگر بازیگران است.
 
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «نشست تهران؛ نقطه عطف مهم برای حل بحران سوریه» منتشر و در آن چنین آمده است: بسیاری از تحلیلگران معتقدند که همکاری شکل گرفته میان ایران، روسیه و ترکیه توانسته است پیشرفت‌های مهمی در راستای حل بحران سوریه به دست آورد، به طور قابل توجهی حجم بحران در سوریه را کاهش داده و افق حل و فصل سیاسی را در برابر طرف‌های متخاصم در سوریه بگشاید و نیز علیرغم تمایل برخی بازیگران منطقه‌ای بویژه رژیم صهیونیستی در جهت گسترده ساختن ابعاد بحران، مانع از شکل‌گیری بحران‌های جدید از جمله درگیری نظامی میان ایران و رژیم صهیونیستی در منطقه حساس غرب آسیا شود.
 
جنگ رسانه‌ای
 
تحلیلگران سیاسی با توجه با موفقیت‌های حاصله از همکاری سه‌جانبه، معتقدند که این همکاری قادر خواهد بود دامنه تلاش‌های خود را از بحران سوریه فراتر برده و مدیریت دیگر بحرا‌ن‌های جاری در منطقه غرب آسیا و موضوعات مورد اهتمام مشترک در منطقه را در دستور کار خود قرار دهد، بویژه اینکه رویکرد امریکا و برخی از بازیگران از جمله عربستان سعودی در منطقه همچنان متکی بر تداوم بحران و بی ثبات سازی منطقه قرار گرفته است.حضور سران ترکیه و روسیه در ایران در سایه تحریم‌ها و فشار‌های امریکا علیه این سه کشور، نشانگر اراده این سه کشور در تقویت و گسترش همکاری‌های فیمابین در مقابله با تهدیدات مشترکی است که امنیت و ثبات سیاسی و اقتصادی این کشور‌ها را به چالش کشیده است.در پایان لازم است بر نقش دیپلماسی موفق جمهوری اسلامی ایران در مدیریت تحولات منطقه‌ای اشاره کرد. جمهوری اسلامی ایران در طول بحران سوریه با اتخاذ موضعی ثابت و منطقی و رویکرد مطالعه شده در ابعاد سیاسی، امنیتی و نظامی موفق شد ضمن جلوگیری از ایجاد یک تغییر دراماتیک که منافع ملی ما و مردم منطقه را مورد تهدید قرار داده بود، توانست بازیگران مهم و تأثیرگذار منطقه را در جهت یافتن راه حل سیاسی برای یک بحران بزرگ و پیچیده امنیتی با خود همراه نماید و سایه وحشیانه‌ترین تروریسم را از منطقه دور سازد. قطعاً این الگوی همکاری منطقه‌ای می‌تواند برای یافتن راهکار برون رفت بحران‌های دیگر منطقه مد نظر قرار گرفته و ثبات و امنیت جمعی را برای مردم منطقه به ارمغان آورد.
 
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:نشست تهران نقطه آغاز تحولات جدید در منطقه شده است، تحولاتی که ملت سوریه را به پیروزی نهایی خود نزدیک می‌کند. روز گذشته درحالی سران ایران، روسیه و ترکیه در تهران دور هم جمع شدند که ادلب، آخرین مقر تروریست‌ها در سوریه شاهد تغییرات مهم در میدان و آغاز عملیات نظامی است؛ عملیاتی که آن را به آغوش دولت سوریه بازمی‌گرداند. ارتش سوریه با هشدار به تروریست‌های مستقر در ادلب به‌ویژه عناصر باقیمانده از جبهه النصره و داعش، به سمت این منطقه لشکرکشی کرده و حال تاکید سران ایران، روسیه و ترکیه در نشست تهران بر ادامه همکاری خود تا نابودی کامل و نهایی تروریست‌ها، پشتیبانی و قوت قلب برای آنهاست. هرچند ترکیه اصرار دارد منطقه کاهش تنش ادلب همچنان در شکل فعلی خود باقی بماند و دمشق در نوار مرزی ترکیه مستقر شود، اما در نهایت دیدگاه ایران و روسیه را پذیرفت؛ دیدگاهی که بر استمرار عملیات در ادلب و مبارزه با تمام گروه‌های تروریستی تاکید دارد. اما نشست تهران علاوه‌بر آنکه بیانگر پیروزی راهبرد مقاومت در سوریه باشد، شکست سیاست‌های واشنگتن در منطقه را یادآور می‌شود. امروز ایران، روسیه و ترکیه بی‌اعتنا به غرب و لشکرکشی و صف‌آرایی آنان در مرز‌های سوریه دور هم جمع شدند و اراده و قدرت خود را برای ایستادگی در برابر مقاصد تجزیه‌طلبانه با هدف تضعیف حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه به رخ کشیدند. هرچند ترامپ تلاش می‌کند دیدار با رییس‌جمهوری روسیه را یکی از بهترین دیدار‌های زندگی خود معرفی کند، اما اوج تقابل منافع آمریکا و روسیه در سوریه دیده می‌شود که با واکنش غرب به مقابله ارتش سوریه با تروریست‌ها که با حمایت روسیه صورت می‌گیرد به اوج خود خواهد رسید.
 
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *