نامه جمعی از صاحب‌نظران فرهنگی در مورد انتصاب رئیس جدید سازمان تبلیغات اسلامی
به گزارش گروه فرهنگی ، نامه جمعی از صاحب‌نظران فرهنگی در مورد انتصاب رئیس جدید سازمان تبلیغات اسلامی و پیشنهاد‌هایی برای اداره بهتر آن سازمان در دوره جدید به شرح زیر است:
بیست و هشتم مرداد ۹۷، نظام مدیریتی کشور پذیرای یک مدیر جوان در مسند ریاست یکی از مهمترین سازمان‌های فرهنگی شد. حجت‌الاسلام محمد قمی ۳۸ ساله از سوی مقام معظم رهبری به ریاست سازمان تبلیغات اسلامی با گستره وسیع تشکیلاتی و تنوع فعالیتی منصوب شد. انتخاب و اعتماد ویژه به نیروی جوان مهمترین ویژگی این انتصاب است. جوانگرایی در این انتصاب، از آن‌رو با اهمیت است که بالارفتن سن مدیران در کشور و به تبع آن کاهش توان مدیریتی، جسمی و انگیزشی آنان، دشواری‌هایی در بخش‌های مدیریتی کشور به وجود آورده است؛ لذا تکثیر این رویه مقام معظم رهبری در انتخاب مدیران سازمان‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور اعم از دستگاه‌های دولتی و غیردولتی ضرورتی حیاتی برای شرایط حال حاضر کشور محسوب می‌شود. مهمترین آورده و اثر این اقدام، افزایش امید در بخش فرهنگی کشور و به ویژه جوانان فعال و خودجوش فرهنگی و مخاطبان اصلی سازمان خواهد بود.
امضاءکنندگان این نامه، به اعتبار امید ناشی از این انتصاب، ضمن تشکر از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و با تبریک به جناب حجت‌الاسلام آقای قمی، مراتب آمادگی خود را برای همفکری و همکاری با ایشان اعلام داشته و مواردی را در راستای بهبود و اعتلای سازمان تبلیغات اسلامی در دوره جدید فعالیتی‌اش، پیشنهاد می‌نمایند. ضمنا این آمادگی نیز وجود دارد که پیشنهاد‌ها و راهکار‌های تفصیلی به صورت حضوری ارائه گردد.
۱. امتداد جوانگرایی در بخش‌های مختلف مدیریتی سازمان:
امروز بحمدالله مناطق مختلف کشور مملو از طلاب و دانشجویان جوان، صاحب دانش و مهارت مدیریتی و با روحیه انقلابی بالاست که شایسته است، ریاست جدید سازمان از آن ظرفیت‌ها استفاده نماید. البته جوانگرایی به معنای کنارگذاشتن تجارب سازمان نیست. پیشنهاد می‌شود به منظور استفاده حداکثری و بهینه از دانش و تجارب انباشته سازمان در طی چهار دهه گذشته، همزمان با جلب همکاری جوانان، سامانه مدیریت دانش سازمان نیز با تمرکز بر بهره‌برداری از تجربیات نیرو‌های پیشکسوت در تصمیمات آتی سازمان، طراحی و راه‌اندازی شود.
۲. بوروکراسی‌زدایی:
نزدیک به ۴۰ سال از عمر سازمان تبلیغات اسلامی می‌گذرد و در این سال‌ها فرایند رسمیت‌بخشی و بلوغ در این سازمان طی شده است. در این شرایط، سازمان به وضعیتی رسیده است که رعایت فرایند‌های بوروکراتیک و گا‌ها زائد، اصلی‌ترین مانع در تحقق اهداف سازمان شده است. به منظور توسعه امتداد اجتماعی سازمان و تحقق واقعی معنای مشارکت مردم در اداره امور فرهنگی، پیشنهاد‌های زیر قابل طرح و پیگیری است:
۲.۱. رفع سازمان‌زدگی ناشی از فرایند‌های اداری و مقررات زائد؛
۲.۲. تقلیل شعب و نمایندگی‌های سازمان به سطح استانی و واگذاری شعب و نمایندگی‌ها در شهرستان‌ها و شهر‌ها به موسسات مردمی دارای مجوز از سوی سازمان؛
۲.۳. اتصال سازمان تبلیغات اسلامی به ظرفیت‌های مساجد کشور؛
۳. تمرکز بر رسالت اصلی سازمان:
مقام معظم رهبری در حکم انتصاب رئیس جدید سازمان تبلیغات اسلامی، رسالت مهم سازمان را با یک مثلث توصیف فرموده‌اند که اضلاع آن عبارتند از:: ۱. عرضه فکر، فرهنگ و معارف اسلامی، ۲. توجه به نیاز‌های روز و ۳. نوآوری در ادبیات و روش‌ها. تحقق این رسالت خطیر، با توجه به ظهور و حضور سازمان‌ها و موسسات دولتی و غیردولتی با ماموریت‌ها و اهداف مشابه؛ الزاماتی دارد که از آن جمله به این موارد می‌توان تأکید داشت:
۳.۱. تعریف درست جایگاه سازمان تبلیغات اسلامی در زنجیره ارزش تولید و مصرف فکری و فرهنگی کشور؛
۳.۲. خروج از فعالیت‌های فرهنگی موازی و دارای متولی خاص؛ (به عنوان مثال؛ امر ساماندهی، آموزش و اعزام مبلغ سنتی که پایگاه اصیل آن نهاد حوزه و روحانیت بوده است، باید به دستگاه متولی حوزوی آن مانند دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم سپرده شود و با بهره‌گیری از ابزار‌های نوین، ارتباطات مستقیم مردمی با حوزه‌های علمیه احیاء و تقویت شود و لذا خروج سازمان تبلیغات اسلامی از این چرخه، می‌تواند تمرکز آن در سایر عرصه‌ها را درپی داشته باشد.)
۳.۳. استفاده از شبکه‌های مردمی خودجوش (به شرحی که در ادامه می‌آید)
۳.۴. تعریف دستورکار عملیاتی ناظر به آسیب‌های اجتماعی کشور (با هدف‌گذاری مشخص ملی و منطقه‌ای برای یک بازه زمانی سه ساله و با توجه به عضویت سازمان در شورای اجتماعی کشور)؛
۳.۵. احیای درخشش سازمان در عرصه مجازی و فعالیت‌های هنری.
۴. شبکه‌سازی توزیع و مصرف کالا‌های فرهنگی و هنری دینی:
از جمله دغدغه‌های جدی در حوزه مصرف کالا‌های فرهنگی داخلی و ارزشمدار، ضعف شبکه‌های فعال و کارآمد در این زمینه است که پیامد چنین نقیصه‌ای، به هم‌خوردن موازنه مصرف محصولات فرهنگی ایرانی- اسلامی در مقایسه با کالا‌های فرهنگی خارجی است. اگرچه سازمان، به واسطه داشتن مراکزی همچون حوزه هنری جزء تولیدکنندگان فرهنگی ارزشی محسوب می‌شود، اما به دلیل ضعف کشور در شبکه توزیع محصولات فرهنگی، دسترسی مردم به این محصولات بسیار پایین و در نتیجه میزان مصرف وضعیت مطلوبی ندارد. این در حالی است که سازمان تبلیغات اسلامی با استفاده از ظرفیت شبکه‌های مردمی ذیربط (مانند شبکه هیئات مذهبی، شبکه کانون‌های فرهنگی و هنری مساجد، پایگاه‌های بسیج، موسسات فرهنگی و هنری و ...) و نیز با ایجاد سامانه‌های مناسب سنجش، معرفی و عرضه در آن شبکه‌ها، نقش مهمی در رشد مصرف کالا‌های فرهنگی ایرانی – اسلامی داشته باشد.
