ضدانقلاب‌های کومله با بی‌رحمی تمام در یک لحظه شهید فراشاهی را به رگبار بستند

9:35 - 09 تير 1397
کد خبر: ۴۳۲۱۲۹
دسته بندی: سیاست ، دفاعی و مقاومت
ضدانقلاب‌های کومله و دموکرات «فراشاهی» را تنهای تنها به مرکز شهر سقز می‌کِشند و کاملا ناجوانمردانه و بی‌رحمانه در یک لحظه از چند طرف او را به رگبار می‌بندند و به شهادت می‌رسانند.

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ، در هفته‌های اخیر عناصر ضدانقلاب و معاندین با همراهی برخی مزدوران داخلی‌شان در فضای مجازی، پروژه تطهیر و مظلوم جلوه دادن، یک عنصر تروریستی به نام «رامین حسین‌پناهی» عضو گروهک تروریستی و تجزیه طلب کومله را کلید زده‌اند.

حسین‌پناهی نیز که ضدانقلاب و مزدوران مجازی معاندین این روز‌ها برایش نوحه‌خوانی و هشتگ‌زنی می‌کنند، فردی است که ضمن خارج شدن غیرقانونی از کشور در قالب عناصر گروهک تروریستی و تجزیه طلب کومله وارد ایران شد و در درگیری مسلحانه با نیرو‌های حافظ امنیت مردم مشارکت داشت. قصد او و همقطارانش ترور شهروندان بیگناه و ایجاد رعب و وحشت و سلب امنیت مردم بود.

نام «کومله» را باید مترادف با «داعش» دانست؛ گروهکی تجزیه‌طلب و ضدایرانی که اعضایش در آدم‌کشی و جنایتکاری چیزی کمتر از داعشی‌ها نداشته و ندارند. اعضای این گروهک در مقطعی بویژه در دهه ۶۰ وحشیانه‌ترین جنایات را علیه مردم شمالغرب کشور مرتکب می‌شدند؛ از سربریدن تا شمع آجین کردن و سوزاندن.

نگاهی گذرا به جنایت‌ها و شرارت‌های گروهک تروریستی و تجزیه‌طلب کومله، عمق دشمنی سرکردگان و عناصر این گروهک با مردم ایران و مردم انقلابی کردستان را عیان می‌کند. در ذیل به گوشه‌ای از جنایت کومله‌ای‌ها یعنی همکاران رامین حسین‌پناهی اشاره شده است.

بیشتر بخوانید:
تصاویر اقدامات همکاران تروریست رامین حسین‌پناهی/ کومله یعنی با موزائیک سر بریدن!

گلفام

امیر سرتیپ دوم «ابراهیم گلفام» جانشین معاونت فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیرو‌های مسلح در گفت‌وگوی تفصیلی خود با میزان که خردادماه امسال انجام داد، گوشه‌ای از جنایات ۴۰ سال پیش کومله و دموکرات در کردستان را توضیحات داد.

«دولت موقت از آنجا که اعتقاد داشت غائله کردستان باید با مذاکره به سرانجام برسد نه راه حل نظامی، هیئتی را موسوم به «هیئت حسن نیت» تشکیل داد.  

شهید فراشاهی یک سرهنگ ارتشی و بچه قم و هم محلی امیر موسوی فرمانده کنونی کل ارتش بود. او ۸ سال قبل از پیروزی انقلاب در زاهدان خدمت کرده بود و مهرماه ۵۷ تازه به تهران آمده بود. در هنگام حکومت نظامی به سربازان تحت امر خود دستور داده بود که «ما فقط انتظامات مردم هستیم». او به هنگام شروع غائله کردستان جزو اولین داوطلب‌هایی بود که عازم آن منطقه شد. درحالی که ۸ سال دور از شهر و خانواده خود بود به عنوان فرمانده پادگان سقز منصوب شد.

در یکی از روز‌ها از سوی گروه‌های تجزیه‌طلب به او می‌گویند که برای شرکت در جلسه هیئت حسن نیت با سران دموکرات و کومله، بدون سلاح و بدون محافظ به جلسه هیئت حسن نیت بیاید. ضدانقلاب‌های کومله و دموکرات «فراشاهی» را تنهای تنها به مرکز شهر سقز می‌کِشند و با بی‌رحمی تمام، در یک لحظه از چند طرف او را به رگبار می‌بندند و به شهادت می‌رسانند».



ناشناس
|
-
|
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۹
0
0
خدا لعنتشون کنه
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *