علت عصبانیت آمریکا از دستگاه قضا/ خطر رفتارهای بی اعتنا به مشکلات اقتصادی/ حدیده، شکست پنج ارتش از یک ملت

9:56 - 04 تير 1397
کد خبر: ۴۳۰۶۹۶
شواهد و قرائن غیر قابل انکار نشان می‌دهد آمریکایی‌ها در "پروژه انقلاب زدایی" از جمهوری اسلامی ایران با سد محکم و نهاد مقتدری به نام قوه قضاییه روبرو هستند که نتوانسته اند سناریو‌ها و برنامه‌های خودشان را پیش برند.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «علت عصبانیت آمریکا از دستگاه قضا» منتشر شده و در آن چنین آمده است:شواهد و قرائن غیر قابل انکار نشان می‌دهد آمریکایی‌ها در "پروژه انقلاب زدایی" از جمهوری اسلامی ایران با سد محکم و نهاد مقتدری به نام قوه قضاییه روبرو هستند که نتوانسته اند سناریو‌ها و برنامه‌های خودشان را پیش برند. آمریکایی‌ها در ذیل "پروژه نفوذ" نیز تلاش بسیاری داشتند که شبکه‌ای همکار در داخل شکل بدهند، ولی نکته مهم این است که نتوانسته اند این شبکه را کامل کنند و هرچند می‌خواستند به نام فعال مدنی و سیاسی و حقوق بشری، جماعتی را به گماردگی بگیرند، ولی قوه قضاییه طبق قانون به وظایفش عمل کرده و با مجرمین امنیتی و نفوذی‌ها برخورد قانونی کرده است؛ این همان دلیل عصبانیت آمریکایی هاست که حتی در مختصات فردی مانند پمپئو وزیر امور خارجه شان نتوانسته پنهان بماند.
 
علت عصبانیت آمریکا از دستگاه قضا/ خطر رفتارهای بی اعتنا به مشکلات اقتصادی/ حدیده، شکست پنج ارتش از یک ملت
 
برخورد قانونی و بدون تبعیض با رعایت مسایل آیین دادرسی با مجرمان و سلب کنند گان امنیت، به معنای پاسداری از قانون و احقاق حقوق مردم است و این یعنی انقلابی گری در حوزه قضا و عدالت. از سوی دیگر؛ وظایف خطیر و حساس و بعضا منحصر بفرد قوه قضاییه در تامین امنیت و پیشگیری از جرایم، باعث شده تا دشمن همواره بر مواجهه با دستگاه قضا تمرکز داشته باشد ولی پمپئو و بزرگ تر از او هم قادر نخواهند بود در وظایف قانونی قوه قضاییه خللی ایجاد نمایند. ضمن آنکه امروز رسوایی آمریکایی ها عیان و نمایان شده و هجمه آنها علیه قوه قضاییه با ژست حقوق بشری رنگ باخته است تا جایی که کدخدا به دلیل حمایت از جنایات و کودک کشی های رژیم صهیونیستی از شورای حقوق بشر خارج شد و حالا نمی توانند بخاطر انحراف افکار عمومی ، قوه قضاییه ایران اسلامی را به نقض حقوق بشر متهم نمایند.
 
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «حدیده، شکست پنج ارتش از یک ملت» منتشر شده و در آن آمده است:جنگ حدیده به مرور به یک «جنگ معیار» تبدیل می‌شود. جنگ چندین دولت علیه یک ملت در جغرافیایی محدود و با این وجود برنده جنگ نیرویی است که علی‌الاصول باید شکست بخورد! جنگ الحدیده نبرد سنگین و مدرن پنج ارتش علیه یک ارتش نوپا است. جنگ سلاح‌های مدرن علیه سلاح‌های دست‌ساز است و جنگ نمرود‌ها و قارون‌ها علیه اویس‌های پابرهنه است. جنگ ستادها، سازمان‌ها و نهاد‌های پرطمطراق بین‌المللی و منطقه‌ای علیه یک ملت مظلوم است. با این وجود اراده‌ای بر این قرار گرفته است تا ارتش‌ها و سلاح‌های مدرن در برابر گروهی مؤمن و مجاهد دچار عجز شوند.
 
علت عصبانیت آمریکا از دستگاه قضا/ خطر رفتارهای بی اعتنا به مشکلات اقتصادی/ حدیده، شکست پنج ارتش از یک ملت
 
حضور انبوه این نیرو‌های عربی - غربی در یک نقطه کوچک که بنا به روایتی به شش لشکر رسیده‌اند، آنان را به شدت آسیب‌پذیر کرده است بر این اساس طی روز‌های گذشته دست‌کم ۱۵۰۰ نفر کشته و نزدیک به ۵۰۰۰ نفر زخمی داده و دست‌کم ۳۰۰ نفر از آنان که در بین‌شان فرانسوی‌ها هم هستند به اسارت درآمده‌اند. از سوی دیگر کشته شدن جانشین رئیس ستاد ارتش امارات، کشته شدن فرمانده عملیاتی امارات در یمن و کشته شدن فرمانده نیرو‌های امارات در جنگ الحدیده نشان می‌دهد که امارات، عربستان و ... عقل نظامی درستی ندارند. کما اینکه حرکت نیرو‌ها از حاشیه ساحل و طی ده‌ها کیلومتر به سمت مرکز استان حدیده و تبدیل این نیرو‌ها به طعمه‌هایی برای نیرو‌های زبده انصارالله نیز از فقدان عقل نظامی در طرف مقابل حکایت می‌کند.نتیجه این جنگ معلوم است، آنکه با عقل نظامی خود به دشمن ضربه می‌زند و از او تلفات می‌گیرد و نیرو‌های خود را به صورت محدود وارد میدان کرده و آنان را حفظ می‌کند، او برنده قطعی میدان است کما اینکه حزب‌الله لبنان با همین شیوه، جنگ سنگین ۳۳ روزه در سال ۱۳۸۵ را برد و ماشین جنگی رژیم اسرائیل را در زمین، هوا و دریا متوقف کرد.
 
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است:حسن روحانی هر سال به ما می‌گفت: سال آینده، سال رونق اقتصادی خواهد بود، غافل از اینکه یگانه راه رونق اقتصادی، دست برداشتن او از افکار اشتباهش بوده است! رویکرد‌های اقتصادی دولت به بدترین شکل، شکست خورده است. بازگشت به دستوری‌ترین نوع مدیریت در اقتصاد با ابلاغ دلار تک‌نرخی، فارغ از درست یا غلط بودن آن، این پیام را دارد که دولت دیگر نظام بازار آزاد را هم که تمام مبنای اقتصادی‌اش روی آن سوار است زیر پا گذاشته است.
 
علت عصبانیت آمریکا از دستگاه قضا/ خطر رفتارهای بی اعتنا به مشکلات اقتصادی/ حدیده، شکست پنج ارتش از یک ملت

اینجا هم، اما با اتفاقی شبیه سیاست خارجی مواجهیم و حسن روحانی همچنان به تغییر تیم اقتصادی‌اش و سیاست‌های غلط آن که ظاهراً همه جز دولت در آن اتفاق نظر دارند، تن نمی‌دهد. حساب از اسب «اقتصاد بازار» افتادن جامعه ایرانی و به زین چسبیدنش، البته کهنه‌تر از دوران «کلید» است. مهره‌های اقتصادی دولت سازندگی همچون مسعود نیلی و...، اما همچنان ما را روی خار و خاشاک این مسیر می‌کشند. همه این‌ها را گفتم تا به این برسم که دولت بیش از برجام در اتاق آی‌سی‌یو بوده است. دولت اگر می‌خواهد از این وضعیت خلاص شود، باید زین را رها کند. ابلاغیه اخیر وزیر صنعت درباره ممنوعیت واردات ۱۴۰۰ قلم کالا و جوابیه مستدل، محکم و منطقی وزیر امور خارجه به دهان‌گشادی‌های پمپئو، معدود نشانه‌های نویدبخشی است که می‌توان آن‌ها را مشاهده مجدد علائم حیاتی در جسد دولت تلقی کرد! «قطع امید کامل از اجنبی» و «اخراج تیم اقتصادی دولت» و «تغییر سیاست‌های اقتصادی به نفع تولید داخل» که به‌نظرم مسبب تمام گرفتاری‌های اقتصادی کشور از پایان جنگ تحمیلی به این سو بوده، اما مهم‌ترین اقداماتی است که باید در این مسیر انجام شود. آقای روحانی! ما شما را به اعتبار اینکه رئیس‌جمهوری اسلامی هستید، دوست داریم. بگو بسم‌الله برادر! علی برکت‌الله...
 
روزنامه شرق نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته است:در اجلاس وزرای نفت - انرژی کشور‌های عضو سازمان صادرکننده نفت (اوپک) در جلسه جمعه اول تیرماه (۲۲ ژوئن ۲۰۱۸) تصمیم گرفته شد با توجه به سقوط تولید نفت کشور‌های عضو به سطحی پایین‌تر از میزانی که در توافق نوامبر سال ۲۰۱۶ میلادی تعیین شده بود، با تأکید بر پایبندی اعضا به میزان کاهش تولید مقررشده در توافق یادشده، خواستار افزایش تولید کشور‌های عضو نسبت به تولید ماه می‌شود تا کاهش تولید نفت ۱۲ کشور عضو سازمان را (اعضای سازمان به استثنای لیبی و نیجریه) به سطحی که در توافق تاریخی نوامبر ۲۰۱۶ تعیین شده بود، یعنی ۱.۲ میلیون بشکه در روز، بازگرداند.
 
علت عصبانیت آمریکا از دستگاه قضا/ خطر رفتارهای بی اعتنا به مشکلات اقتصادی/ حدیده، شکست پنج ارتش از یک ملت
 
ماهیت تصمیم‌گیری‌های اوپک (و احیانا مجمع کشور‌های صادرکننده گاز) به دلیل دو موضوع در حال تغییر است که می‌تواند اثرگذاری کشور‌هایی مانند ایران، ونزوئلا، عراق و الجزایر بر این تصمیمات را تحت تأثیر قرار داده و تضعیف کند؛ بنابراین لازم است تدبیری درباره این مسائل اندیشیده شود. اول؛ پیوستن کشور‌هایی به سازمان که دارای تولید و صادرات اندک نفت هستند (و بعضا وارد‌کننده خالص نفت‌اند) با‌این‌حال در تصمیمات اوپک دارای حق رأی هستند. از‌آنجا‌که تصمیمات اصلی اوپک درباره مدیریت عرضه نفت است، وجود این کشور‌ها که احتمالا روابط نزدیکی نیز با کشور‌های عربی دارند، می‌تواند مشکلاتی در اتخاذ راهبرد‌هایی که منافع ما و کشور‌های همسو را تأمین می‌کند، ایجاد کند. دوم، همکاری‌های غیر‌اوپک به‌ویژه روسیه با سازمان کشور‌های صادرکننده نفت. روسیه اظهار تمایل کرده است که به صورت عضو وابسته یا عضو ناظر‌شدن با اوپک همکاری کند. از‌آنجا‌که این کشور تولید‌کننده و صادر‌کننده بزرگ نفت و گاز و دارای روابط متفاوت با قطب‌های اقتصادی دنیاست، به نظر می‌رسد این همکاری‌ها می‌تواند آثار گسترده و عمیقی بر اوپک داشته باشد. در‌حال‌حاضر این همکاری‌ها به‌تدریج از صورت حمایت از تصمیمات اوپک برای ثبات بازار نفت به اثرگذاری بر تصمیمات اوپک و موضع‌گیری به نفع برخی سیاست‌ها یا کشور‌ها در مقابل سایر سیاست‌ها و اعضا، در حال تغییر است. لازم است ابعاد و اثرات احتمالی همکاری غیر‌اوپک با اوپک بررسی و مراکز تصمیم‌گیری اعلام شود.
 
یادداشت امروز روزنامه اعتماد نیز به  نحوه خرید و فروش اوراق سکه اشاره کرده است و نوشته:اگر فردی قصد داشته باشد طلا بخرد و آن را در خانه نگهداری کند، اقدام جدید بانک مرکزی یعنی تبدیل گواهی پیش‌خرید به اوراق سکه، کاربردی برای او نخواهد داشت.همچنین خریداران این اختیار را دارا خواهند بود تا سکه را به صورت فیزیکی خریداری کرده یا اوراق سکه را تحویل بگیرند. در نتیجه بازار ثانویه و نقدی با تاثیرپذیری از یکدیگر می‌توانند در کل بازار را به سمت ثبات و آرامش هدایت کنند.
 
علت عصبانیت آمریکا از دستگاه قضا/ خطر رفتارهای بی اعتنا به مشکلات اقتصادی/ حدیده، شکست پنج ارتش از یک ملت

عده‌ای شاید در جهت ثبات بخشی بازار سکه از ابزار نرخ بهره یاد کنند. اما باید توجه داشت که این ابزار در شرایط کنونی بسیار خطرناک است. شاید افزایش نرخ سود بانکی بتواند نقدینگی را به سمت خود بکشد، اما باید توجه داشت از یک طرف هزینه تامین منابع در اقتصاد برای تولید‌کنندگان بیشتر می‌شود و از طرفی بانک‌ها را به مرز ورشکستگی خواهند کشاند. در شرایط کنونی بسیار از بانک‌ها توان پرداخت سود‌های خود را ندارند و از سرمایه خود ارتزاق می‌کنند. در نتیجه ابزار سود بانکی گزینه مناسب نیست. در نتیجه تامین بازار سکه از طریق ایجاد بازار ثانویه برای آن اقدامی است که در شرایط کنونی نسبت به سایر ابزارها، بسیار تاثیرگذارتر خواهد بود.
 
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «خطر رفتارهای بی اعتنا به مشکلات اقتصادی» چنین نوشته است:بازار در شرایط فعلی، به جز تصمیمات و اقدامات دولت از رفتار و ادبیات دولتمردان و دیگر مسئولان تاثیر می‌گیرد. گاه یک جمله، یک کلمه و حتی یک تصویر در ذهن جامعه تاثیری به سزا می‌گذارد و عزم و حساسیت مسئولان برای مدیریت اقتصاد کشور را نشان می‌دهد. روز گذشته تصویری از رئیس جمهور منتشر شد که ایشان را در حال کوهنوردی و حضور در قله توچال نشان می‌داد. این تصویر در روزی منتشر شد که قیمت انواع ارز و سکه در بازار رکورد‌های باورنکردنی از خود به جای گذاشت.
 
علت عصبانیت آمریکا از دستگاه قضا/ خطر رفتارهای بی اعتنا به مشکلات اقتصادی/ حدیده، شکست پنج ارتش از یک ملت
 
در چنین شرایطی، تقابل بین تصویر خندان رئیس جمهور در کوه و ذهن نگران مردمی که ارزش پول ملی خود را از دست رفته می‌بینند، باعث می‌شود که امید برای اصلاح وضعیت اقتصادی کمرنگ شود. متاسفانه مسئله به کوهپیمایی رئیس جمهور محدود نمی‌شود. چنان که رئیس مجلس نیز پس از نشست غیرعلنی مجلس با معاون اول رئیس جمهور و تیم اقتصادی دولت درباره بررسی مشکلات اقتصادی و افزایش نرخ ارز، در پاسخ به سؤالی مبنی بر این که تدبیر فوری دولت برای کنترل گرانی‌های اخیر چیست؟ می‌گوید: امیدواریم خدا به همه شما صبر بدهد. اضافه کنیم که روز شنبه، معاون وزیر صنعت در واکنش به این سؤال که «مردم انتظار تنظیم بازار را دارند، برای پاسخ گویی به این انتظارات چه اقداماتی را در دستور کار دارید؟» گفت: «رسانه‌ها این‌قدر چرت‌وپرت نگویند تا ما حرف‌مان را بزنیم.» هرچند این ادبیات ناپسند با عذرخواهی وزیر صنعت همراه بود، اما این گفتار‌ها و رفتار‌هایی نظیر کوهپیمایی در سخت‌ترین روز‌های اقتصاد ایران، پیامی منفی مخابره می‌کند، پیامی که حاکی از عزم غیرجزم، تلاشی نه چندان جدی و موضعی غیرپاسخ گویانه به مردم است. آن هم در شرایطی که رهبر انقلاب به صراحت از مسئولان قوا و تصمیم گیران مسائل اقتصادی خواسته اند که تصمیماتی قاطع و برّان برای حل مشکلات اقتصادی بگیرند.

در هر حال این شرایط اقتصادی سخت و پرتنش نیازمند اقدامات و فراتر از آن رفتار‌ها و گفتار‌هایی است که جدیت و قاطعیت تصمیم گیران را نشان دهد. روا نیست که در این شرایط مردم در رفتار برخی مسئولان، بی تفاوتی به مشکلات و قاطع نبودن را ببینند. اگر مردم و فعالان اقتصادی احساس کنند که اقتصاد کشور به حال خود رها شده است، اعتماد خود را به مسئولانی که باید وضعیت اقتصادی کشور را مدیریت کنند، از دست می‌دهند و نتیجه این زوال اعتماد و نااطمینانی، هجوم بیشتر به بازار‌های سفته سازی و تعمیق بحران است، بنابراین لازم است عملکرد، اقدامات، رفتار و گفتار مسئولان به گونه‌ای باشد که مردم احساس رها شدگی اقتصاد به حال خود را نداشته باشند.
 
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «بیم و امید فوتبال ملی در آستانه تاریخ‌سازی» منتشر و در آن چنین آمده است:بچه‌ها با نوع بازی‌شان بر این تصوری که هواداران اسپانیا داشتند که می‌توانند تیم ملی را گلباران کنند؛ خط بطلانی کشیدند. به هر حال آن دو بازی تمام شد و ما بین بیم و امید قرار داریم. البته در این بین نکات کلیدی هم وجود دارد و نکات کلیدی این است که کی‌روش تیم کشورش را خیلی خوب می‌شناسد، هموطن خود «فرناندو سانتوس» را خوب می‌شناسد، از شیوه بازی آن‌ها آگاه است و علاوه بر این تیم خود را هم بخوبی می‌شناسد؛ تیمی که ۷ سال است هدایت آن را برعهده دارد.
 
علت عصبانیت آمریکا از دستگاه قضا/ خطر رفتارهای بی اعتنا به مشکلات اقتصادی/ حدیده، شکست پنج ارتش از یک ملت

از نظر من هیچ تغییری در روش و سیستم کی‌روش در بازی با پرتغال به وجود نخواهد آمد، دفاع و ضد حمله سبک بازی ایران مقابل پرتغال خواهد بود. این ایده کی‌روش است و او بار‌ها به صراحت بیان کرده که پلن B. ندارد و به مسیر گذشته ادامه می‌دهد. سطح کیفی پرتغال بسیار پایین‌تر از اسپانیا است. اگر آن‌ها در روز اول با اسپانیا به تساوی رسیدند حاصل دو اتفاق بزرگ بود یکی تغییر «لوپتگی» و دوم حضور یک ماشین گلزنی به نام رونالدو بود که در مقابل اسپانیا ۳ گل به ثمر رساند. در تیم پرتغال دو نکته اساسی وجود دارد، در پیشانی حمله تیم پرتغال رونالدو حضور دارد که ماشین گلزنی است و در انتهای زمین «پاتریسیو» به عنوان دروازه‌بان پرتغال که در یورو ۲۰۱۶ به عنوان بهترین دروازه‌بان جام شناخته شد، او دروازه‌بان بسیار خوبی است. بعد از این خطوط ما شاهد این هستیم که پرتغال در خطوط دیگر از بازیکنان متوسطی بهره می‌برد. پرتغال «نونو گومژ» ندارد و خبری هم از «دکو»، «فیگو» و «کاستا» در این تیم نیست. این تیم آسیب‌پذیر است منتها ما باید به آن‌ها آسیب برسانیم؛ چگونه و به چه شکلی، طبیعتاً کی‌روش بهتر از هر کسی جواب این سؤال را می‌داند.
 
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:دیروز دو مقام ارشد دولتی، به دیدار نمایندگان حوزه‌های عمومی و بازار ایران رفتند؛ معاون اول در جلسه غیرعلنی مجلس حضور یافت و وزیر امورخارجه در اتاق بازرگانی. بازتاب‌هایی که از این جلسات منتشر شده، نگران‌کننده است و اگر آن‌ها را اجزای یک سناریو تصور کنیم، می‌توان به این جمع‌بندی رسید که آنچه در پیشخوان اداره کشور رخ می‌دهد، برآمده از نوعی ناکارآمدی ساختگی است. شاید این ادعایی بزرگ و گزنده باشد، اما وقتی دو روز پیش‌تر معاون سابق آقای روحانی در شورایعالی امنیت ملی در مصاحبه با یک روزنامه هم‌سو با دولت، پیشنهاد تغییر وزرای کابینه و حتی استعفای رییس‌جمهوری را مطرح می‌کند، می‌توان به کلیت این گفتارها بی‌اعتماد بود. چرا؟ چون بی‌برنامگی دولتی برای مهار بحران اقتصادی از پرده بیرون افتاده (و حتی رییس مجلس که از حامیان دولت به‌شمار می‌آید، از این وضعیت ابراز ناراحتی می‌کند) و در مقابل، وزیر خارجه که مسوولیت مذاکرات هسته‌ای را بر عهده دارد، تمام راه‌ها را موکول به برجام می‌کند (و گویا در پنج‌سال گذشته مسیری دیگر را پیموده‌اند) و همزمان چهره نیمه‌پنهان سیاست خارجی دولت، از استعفای آن سخن می‌گوید، یک احتمال بیشتر مطرح نیست: کشور باید به یک توافق نامتعادل تن دهد تا مشکلاتش حل شود و اگر چنین نکند، دولت کناره می‌گیرد.
 
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *