ماجرای ابراهیم هادی و یک عدد «پیت‌حلبی»

3:30 - 09 تير 1397
کد خبر: ۴۲۹۹۹۲
دسته بندی: سیاست ، دفاعی و مقاومت
یک پیت حلبی توی جوی آب افتاده بود و همینطور که می‌رفت،‌ سروصدا ایجاد می‌کرد. رفتم و از داخل جوی آب برداشتم تا صدایش مردمی که خواب هستند را اذیت نکند

ماجرای ابراهیم هادی و یک پیت‌حلبیبه گزارش گروه سیاسی ، پهلوان بسیجی «ابراهیم هادی» از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلانغرب است. بُرش‌هایی از زندگی این قهرمان غریب کشورمان را که در کتاب «سلام بر ابراهیم ۲» گردآوری شده است، منتشر می‌کند.

پیت حلبی

شب جمعه و ساعت دو نیمه شب بود. جلوی مسجد محمدی (در اتوبان شهید محلاتی) مشغول ایست و بازرسی بودیم.

من و چند جوان دیگر، کنار ابراهیم هادی روی پله مسجد نشستیم و او برای ما صحبت می‌کرد. یکباره از جا پرید!

دوید و به سمت ابتدای خیابان مجاور که صد متر با ما فاصله داشت رفت! نشست و دستش را توی جوی آب کرد! بعد هم برگشت. با تعجب پرسیدم: آقا ابرام چی شد؟!

گفت: «هیچی، یک پیت حلبی توی جوی آب افتاده بود و همینطور که می‌رفت،‌ سروصدا ایجاد می‌کرد. رفتم و از داخل جوی آب برداشتم تا صدایش مردمی که خواب هستند را اذیت نکند.» او با کار خودش، به ما که نوجوان بودیم، درست بسیجی بودن و چگونه زیستن می‌آموخت.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *