ابراهیم به هیچ وجه گِرد گناه نمی‌چرخید

2:05 - 29 ارديبهشت 1397
کد خبر: ۴۲۰۳۶۳
دسته بندی: سیاست ، دفاعی و مقاومت
ابراهیم به هیچ وجه گرد گناه نمی‌چرخید برای همین الگویی برای تمام دوستان بود.

ابراهیم به هیچ وجه گرد گناه نمی‌چرخیدبه گزارش گروه سیاسی ، پهلوان بسیجی «ابراهیم هادی» از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلانغرب است. بُرش‌هایی از زندگی این قهرمان غریب کشورمان را که در کتاب «سلام بر ابراهیم» گردآوری شده است، منتشر می‌کند.

راوی: عباس هادی

با ابراهیم از ورزش صحبت می‌کردیم. می گفت: وقتی برای ورزش یا مسابقات کشتی می‌رفتم، همیشه با وضو بودم. همیشه هم قبل از مسابقات کشتی دو رکعت نماز می‌خواندم. پرسیدم: چه نمازی؟ گفت: دو رکعت نماز مستحبی! از خدا می خواستم یک وقت تو مسابقه حال کسی را نگیرم!

ابراهیم به هیچ وجه گرد گناه نمی‌چرخید. برای همین الگویی برای تمام دوستان بود. حتی جایی ک حرف از گناه زده می شد سریع موضوع را عوض می کرد. هر وقت می دید بچه‌ها مشغول غیبت کسی هستند مرتب می گفت: صلوات بفرست! ویا به هر طریقی بحث را عوض می کرد. هیچ گاه از کسی بد نمی‌گفت ، مگر به قصد اصلاح کردن. هیچ وقت لباس تنگ یا آستین کوتاه نمی پوشید. بارها خودش را به کارهای سخت مشغول می کرد. زمانی هم که علت آن را سوال می‌کردیم می‌گفت: برای نفس آدم، این کارها لازمه.

شهید جعفر جنگرودی تعریف می کرد: پس از اتمام هیئت دور هم نشسته بودیم. داشتیم با بچه‌ها حرف می زدیم. ابراهیم در اتاق دیگری تنها نشسته و توی حال خودش بود! وقتی بچه‌ها رفتند آمدم پیش ابراهیم هنوز متوجه حضورمن نشده بود. با تعجب دیدم هر چند لحظه،‌ سوزنی را به صورتش و به پشت پلک چشمش می زند! یکدفعه با تعجب گفتم: چیکار می کنی داش ابرام؟ تازه متوجه حضور من شد. از جا پرید و از حال خودش خارج شد! بعد مکثی کرد و گفت: هیچی، هیچی، چیزی نیست! گفتم: به جون ابرام نمی شه، باید بگی برا چی سوزن زدی تو صورتت.
مکثی کرد و خیلی آرام مثل آدم هایی که بغض کرده‌اند، گفت: سزای چشمی که به نامحرم بیفته همینه.
آن زمان نمی‌فهمیدم که ابراهیم چه می کند و این حرفش چه معنی دارد، ولی بعدها وقتی تاریخ زندگی بزرگان را خواندم دیدم که آنها برای جلوگیری از آلوده شدن به گناه، خودشان را تنبیه می کردند.

از دیگر صفات برجسته شخصیت او دوری از نامحرم بود. اگر می‌خواست با زنی نامحرم، حتی ازبستگان صحبت کند به هیچ وجه سرش را بالا نمی گرفت. به قول دوستانش: ابراهیم به زن نامحرم آلرژی داشت! و چه زیبا گفت امام محمد باقر(ع) " ازتیرهای شیطان، سخن گفتن با زنان نامحرم است."

ابراهیم به اطعام دادن نیز خیلی اهمیت می داد. همیشه دوستان را به خانه دعوت می کرد و غذا می داد.
در دوران مجروحیت که در خانه بستری بود هر روز غذا تهیه می کرد و کسانی که به ملاقاتش می آمدند را سر سفره دعوت می کرد و پذیرایی می نمود و از این کار هم بی نهایت لذت می برد. به دوستان می‌گفت: ما وسیله‌ایم، این رزق شماست. رزق مومنین با برکت است و... در هیئت‌ها و جلسات مذهبی هم به همین گونه بود. وقتی می دید صاحبخانه برای پذیرایی هیئت مشکل دارد بدون کمترین حرفی برای همه میهمان‌ها و عزادارها غذا تهیه می‌کرد. می‌گفت: مجلس امام حسین(ع) باید ازهمه لحاظ کامل باشد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *