آن گلوله‌ای که قلبم را سوراخ می‌کند، دوست دارم

0:05 - 16 ارديبهشت 1397
کد خبر: ۴۱۵۷۶۱
دسته بندی: سیاست ، دفاعی و مقاومت
آن گلوله را دوست مى‌دارم که قلبم را سوراخ سوراخ مى‌کند و آن خمپاره و ترکش را دوست مى‌دارم که پیکرم را پاره پاره مى کند، چرا که مرا از این خاکدان پست رهایى مى‌بخشد و به لقاءالله پیوند می‌دهد.
آن گلوله که قلبم را سوراخ می‌کند دوست دارمبه گزارش گروه سیاسی ، شهید «ابراهیم امیری» در دهم خرداد سال ۱۳۴۳ در روستای «هنزاء» از توابع شهرستان «بافت» متولد شد. وی پس از اخذ مدرک دیپلم وارد سپاه پاسداران شد و شغل پاسداری را برگزید. با شروع جنگ تحمیلی به صورت داوطلبانه به جبهه اعزام و سرانجام در ۱۸ مردادماه سال ۱۳۶۲ در منطقه «مهران» به شهادت رسید.

متن وصیت‌نامه این شهید بزرگوار به شرح زیر است.

بسمه تعالی

امروز که عازم جبهه‌هاى نبرد حق علیه باطل هستم، یکى از عیدهاى من است، چرا که مسافر جایى هستم که بهترین خون‌هاى پاک در آن دیار در راه معبود خود ریخته شده است و خون‌هاى بهترین فرزندان اسلام و خون‌هاى مخلص‌ترین انسان‌ها در عصر کنونى ایران زمین، هدفم جایى است که از این‌جا تا آن‌جا در هر وجب خاک آن یک شهید به خون غلطیده است.

من به دنبال کاروان این قافله به راه افتاده‌ام که این کاروان را یارى کنم و در این راه مى‌روم تا در آغوش گرم پیکرم نداى «هل من ناصر ینصرنى» رهبرمان را در سرخى خون و گرمى شهادت پذیرا باشم و کربلا را در آفتاب (سوزناک) خوزستان دیدار سازم و قبر رهبر شهیدان را زیارت کنم و این را با دوستان سردهیم: «یا حسین (ع)! اگر روز عاشورا اکبر و اصغر و یارانت را دادى و دیگر پسرى براى تو نماند، ما با تو پیمان بسته‌ایم که راه تو و هدف تو را ادامه دهیم».

خدایا! یاریم کن تا از تمامى هوا و هوس‌ها پاک شوم، چون تنها هدفم جنگیدن نیست، بلکه هدفم مبارزه با هواهاى نفسانى نیز مى‌باشد، و اى نور خورشید بر قلب کوچکم بتاب تا داغى تو قلب مرا از آفات زمینی دور سازد. حسین جان اگر در آن فضاى داغ و خونین جز عده معدودى کسى تو را یارى نکرد و نداى تو را لبیک نگفت، پیروانت در فضاى گرم و خونین ایران زمین، دست‌ها مشت کرد و به نداى تو لبیک مى‌گوییم و به عشق تو به سمت کربلاى ایران مى‌شتابیم.

خدایا! تو شاهد باش که به خاطر تو و رضاى تو از این دنیا بریدم و راه خود را انتخاب کردم و راهى را انتخاب کرده‌ام که راه حسین (ع) و راه رهبرم خمینى بت شکن است. معبودم الله، مکتبم اسلام، کتابم قران، حزبم حزب‌الله و رهبرم روح‌الله.

خداوند را سپاس مى‌گویم که مرا در این برهه از زمان به دنیا آورد و به من توانایى داد تا در صف جندالله قرار گیرم. خمینى را درود مى‌فرستم و او را از صمیم قلب دوست مى‌دارم، زیرا مرا آن‌چنان رهبرى نمود تا به معبودم الله برسم و آن گلوله را دوست مى‌دارم که قلبم را سوراخ سوراخ مى‌کند و آن خمپاره و ترکش را دوست مى‌دارم که پیکرم را پاره پاره مى کند، چرا که مرا از این خاکدان پست رهایى مى‌بخشد و به لقاءالله پیوند می‌دهد و تا آخرین قطره خون خود از اسلام عزیز پاسدارى و حراست مى‌نمایم، زیرا اسلام دین شرف و فضیلت و آیین عزت نفس و حریت است.

کسى که می‌خواهد مسلمان واقعى باشد و به طور کامل از تعالیم اسلام پیروى کند، باید از هر پستی و حقارت بپرهیزد و آزادگى خود را با هیچ چیز معامله نکند و از این پس هجرت کردن در راه خدا و جهاد کردن در راه او را به هر قیمتى که شده باید انتخاب کرد و در این راه، چون هجرت و جهاد را انتخاب کرده‌ام همانند آموزگارم حسین (ع) که دین شهادت را به همه آموخته است، باید در راه این هدف مقدس جان و مال خود را با خداوند معامله و معاوضه نمایم.

اى ملت عزیز! یک وقت خداى ناکرده پشت امام عزیزمان این پیر جماران را خالى ننمایید که امام چشم امیدش را به شما دوخته است و اگر این کار را بکنید اسلام را بى‌حامى و بى‌پشتیبان گذاشته‌اید و در این‌باره خداوند شما را هرگز نخواهد بخشید، نکند روزى پیروزی‌ها باعث غرور و از خود بى‌خود شدن شما شود و از ذکر و یاد خدا غافل بمانید و راهى را در پیش بگیرید که نباید.

قدر و منزلت این انقلاب و رهبر انقلاب و خود را بدانید. موقعیت حساس است و دشمن زخم خورده در کمین است مواظب باشید تا از آزمایش الهى سرافراز و روسفید بیرون آیید و تا آخر ثابت قدم و استوار باشید.

به هر حال امروز ما در شرایط حساس و خطرناکى هستیم که از یک‌طرف هجوم بیگانگان به میهن اسلامى و از طرف دیگر صف‌بندى تمام ابرقدرت‌ها علیه ما و پشت کردن و از پشت خنجر خوردن و از داخل محتکران و گران‌فروشان خدانشناس و ضدانقلاب مأیوس و سرکوب شده همه و همه در بک مقطع با هم به توافق رسیده‌اند که اسلام و مسلمین را نابود کنند. اسلامى که امروز در ایران به رهبرى امام امت تحقق یافته است.

اما بر شما بشارت باد که از سرزمین امام زمان (عج) دفاع مى‌کنید. اى سربازان اسلام که قطره قطره خون جوشان‌تان لحظه به لحظه در راه اسلام و قران ریخته می‌شود، اى اجابت کنندگان دعوت حسین (ع) و حاضران در رزم‌گاه حق و باطل، اى یاوران روح الله اى عزیزانى که حجاب‌تان، مشت‌هاى گره کرده تان، صداى الله اکبرتان، قدم‌تان، نگاه‌تان، کلام‌تان، عبادت‌تان و شهامت‌تان، شهادت‌تان و بانگ رعد آسای‌تان و سروش دلنوازه‌تان پایه‌هاى کاخ استکبار جهانى را به لرزه در آورده است، اى فرمان‌بران خداوند و اى جندالله بتازید بر قلب دشمنان اسلام و به یارى تمام برادران رزمنده خود و به یارى تمام خلق‌هاى مستضعف در جهان بشتابید و به یارى برادران مسلمان خود در «فلسطین» و «لبنان» و «افغانستان» بشتابید.

پروردگارا! تو را به برق شمشیر رزمندگان اسلام در جبهه‌هاى بدر، تو را به لب‌هاى تشنه پاسداران در جنگ تبوک و تو را به صبر و استقامت مادران و پدران و برادران و خواهران که با سربلندى عزیزان‌شان را به قربانگ‌اه اسلام و قرآن فرستاده‌اند و تو را به خون شهیدان مظلوم و یاران صادق او، شربت شهادت را نصیب بنده حقیر و ضعیف و ذلیلت بگردان و از تو اى خدا مى‌خواهم مرگم را شهادت در راه خودت قرار دهى.

برچسب ها: دفاع مقدس شهادت

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *