بازگشت یوسف گمگشته بعد از 12 سال به خانه/ زن دوم بعد از مرگ مرد مرد 60 ساله پیدایش شد/ گل آقا به دام افتاد

18:55 - 16 بهمن 1396
کد خبر: ۳۹۴۲۵۹
در بسته اخبار حوادث امشب خبرهایی در مورد بازگشت کودک گمشده بعد از 12 سال به خانه پیدا شدن زن دوم بعد از مرگ مرد مرد 60 ساله و به دام افتادن گل آقا می خوانیم.

بازگشت یوسف گمگشته بعد از 12 سال به خانه/ زن دوم بعد از مرگ مرد مرد 60 ساله پیدایش شد/ گل آقا به دام افتادبه گزارش گروه فضای مجازی ،  در بسته اخبار حوادث امشب خبرهایی در مورد بازگشت کودک گمشده بعد از 12 سال به خانه پیدا شدن زن دوم بعد از مرگ مرد مرد 60 ساله و به دام افتادن گل آقا می خوانیم.

 

کودک گمشده مشگینی پس از ۱۲ سال به آغوش خانواده بازگشت

ایرنا نوشت: سالار سلمانی از اهالی روستای احمدآباد مشگین شهر که در آبان سال 84 در جریان یک میهمانی در شهر تهران گم شده بود، پس از 12 سال دوری از خانواده به زادگاه خود برگشت.

دایی سالار  گفت: سالار در سن هشت سالگی و زمانی که در کلاس دوم ابتدایی به تحصیل مشغول بوده به قصد خرید نان در تهران از منزلی که آنها میهمانش بودند، خارج شده و بازنگشت.

وی افزود: پس از مفقود شدن سالار و درخواست کمک از نیروی انتظامی، پلیس آگاهی تهران وارد عمل شد اما به رغم تلاش فراوان هیچ سر نخی از کودک گمشده پیدا نشد.

سالار که اکنون جوانی 20 ساله شده در مورد گم شدن خود به خبرنگار ایرنا گفت: آن روز تا شب در خیابان ها چرخیده و نهایتا با سوار شدن به یک ماشین سر از شهر کرج درآورده است.

وی می گوید: مدت ها توسط جوانی در کرج به کار گرفته شده و تا چند روز قبل با همان جوان در یک کارگاه مشغول کار بوده است.

وی در مورد پیدا کردن خانواده خود نیز گفت: به کمک یک مامور امنیتی که با دوستش رابطه خویشاوندی داشته توانسته خانواده خود را پیدا کند.

این جوان دیشب در میان استقبال اهالی روستای احمد آباد وارد زادگاه خود شد و به گرمی از سوی هم ولایتی ها و اعضای خانواده خود مورد استقبال قرار گرفت.

 

شکایت زن دوم پس از مرگ مرموز شوهر ثروتمند

ایران نوشت: زن جوان که 18 سال قبل به‌عنوان همسردوم یک مرد ثروتمند به عقد موقت او درآمده بود با اطلاع از مرگ مرموز همسرش در خارج از کشور، وکیل خود را برای شکایت از پسران همسرش به دادسرای جنایی تهران فرستاد.

وکیل این زن هنگام تسلیم شکایت موکلش گفت: «سال 78 موکلم که آن زمان 18 ساله بود به عقد موقت مرد 60 ساله‌ای درآمد که حاصل این ازدواج سه فرزند بود. شوهرموکلم مرد ثروتمند و هنرمندی بود که نمایشگاه‌های مختلفی در داخل و خارج از کشور برپا کرده بود. اما او مدتی قبل سرطان گرفت تا اینکه همراه پسرانش برای عمل جراحی راهی انگلستان شد. اما بتازگی خبر رسید که این مرد درخارج فوت کرده است.

با این حال همسر دومش درباره سرنوشت شوهرش و اینکه به چه‌دلیل فوت کرده و کجا دفن شده هیچ اطلاعاتی ندارد. از طرفی فرزندان همسراول شوهرموکلم، وکالــــــتنامه‌های تام الاختیاری ارائه کرده‌اند که نشان می‌دهد پدرشان تمام اموال و دارایی‌اش را به فرزندان همسر اولش بخشیده است و هیچ میراثی برای فرزندان همسر دومش نگذاشته است. درحال حاضر به‌دلیل اینکه ابهام‌های زیادی درباره نحوه مرگ این مرد، محل دفن‌اش و وکالتنامه‌های تام الاختیار صادر شده وجود دارد موکلم خواهان روشن شدن تمامی این مسائل است.»

پس‌از ثبت این شکایت، بازپرس جنایی دستور تحقیقات تخصصی در این خصوص را صادر کرد تا پس‌از اعلام نتایج مربوطه دراین باره تصمیم گرفته شود.

 

 

دستگیری گل آقا به اتهام سرقت

میزان نوشت: سارقی که با شیوه‌ای خاص دست به سرقت از فروشندگان لوازم خانگی می‌زد، بالاخره بعد از دو ماه دستگیر شد.

سارقی که با شیوه‌ای خاص دست به سرقت از فروشندگان لوازم خانگی می‌زد، بالاخره بعد از دو ماه دستگیر شد.

سرهنگ دوم صادق ضرونی رئیس کلانتری ۱۱۲ ابوسعید گفت: از  دو ماه قبل برخی از شهروندان در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اعلام کردند که فردی با فروشگاه آنان تماس گرفته و سفارش خرید لوازم خانگی را داده و درخواست کرده که این لوازم به آدرسش ارسال و در همان محل نسبت به تسویه حساب اقدام شود، اما در آن محل مورد سرقت از سوی سارقان قرارگرفته و سفارش دهنده نیز ناپدید شده است که بلافاصله تیمی از ماموران کلانتری ۱۱۲ ابوسعید رسیدگی به موضوع را در دستورکار خود قرار دادند.

وی ادامه داد: در تحقیقات ماموران مشخص شد که تمامی مالباختگان به شیوه‌های مشابه مورد سرقت قرار گرفته بودند. آن‌ها در این باره به ماموران پلیس گفتند که سارقان از طریق تماس تلفنی با فروشگاه‌هایشان و ثبت سفارش خرید اجناس مختلف همچون کولر گازی، جاروبرقی، لوازم خودرو و...، از آنان می‌خواستند که اجناس را به وسیله آژانس یا وانت بار به آدرس ارائه شده بفرستند.

به گفته رئیس کلانتری ابوسعید،سارقان محل ارجاع کالا را درمحل‌های شلوغ، پرتردد و پرترافیک انتخاب می‌کردند تا امکان پارک کردن برای رانندگان خودرو‌های حامل اجناس وجود نداشته باشد و آن‌ها بتوانند با همین بهانه نقشه خود را اجرایی کنند.

یکی از مالباختگان در این باره به ماموران پلیس گفت: راننده باتوجه به نبود جای پارک به ناچار با فرد سفارش دهنده کالا تماس گرفته و اعلام کرده بود که در موقعیت حضور دارد، اما جای پارک نیست که در واکنش به این اظهارات متهم از او خواسته بود که خودرو را پایین‌تر از محل پارک کرده و با فاکتور‌ها برای پرداخت هزینه مراجعه کند که با ترک خودرو و رفتن راننده به محل برای تحویل فاکتور به خریدار، همدستان متهم سریعا به محل پارک خودرو رفته و با سوء استفاده از غفلت رانندگان اقلام سفارش داده شده را ربوده و با وسیله‌ای دیگر به سرعت از محل متواری شدند.

ماموران پلیس در ادامه اقدامات خود با بررسی شیوه و شگرد سارقان و ساعات سرقت‌ها و رصد اطلاعاتی منطقه، سرانجام با وانت باری که یکی از سفارش‌ها را حمل کرده بود، روبه رو شدند و آن را تحت نظر قرار دادند، همه چیز مانند ماجرایی پیش رفت که مالباختگان دیگر شرح داده بودند و همین موضوع شک مأموران را افزایش داد.

با مراجعه وانت بار با بار لوازم خودرو، راننده خودرو با سفارش دهنده تماس گرفته و خودرو را در گوشه‌ای پرت مقابل یک مرکز درمانی رها کرد، پس از آن متهم اصلی به محل پارک خودرو رفته و در حال سرقت بار خودرو بود که سریعا توسط عوامل کلانتری دستگیر و همراه با شاکی به کلانتری انتقال داده شد.

متهم که "گل آقا" نام داشت، تحت بازجویی قرار گرفته و با استفاده از بازجویی فنی و روش‌های پلیسی به چندین مورد سرقت به همین روش اعتراف و دو نفر از همدستان خود را نیز معرفی کرد و اقدامات قانونی برای شناسایی و دستگیری آنان در دستور کار قرار گرفت.

به گفته رئیس کلانتری 112 ابوسعید،هشت تن از شکات در همان لحظات ابتدایی دستگیری متهم شناسایی و برای اعلام شکایت به کلانتری مراجعه کردند و پرونده متهم  برای سیر مراحل قانونی به دادسرای ناحیه ۱۱ ارسال شد.

 

عاشق شیدایی که به‌خاطر جواب منفی خواستگاری زن موردعلاقه‌اش خودکشی کرد، به او تهمت رابطه نامشروع زد

روزنامه خراسان نوشت: زن 31 ساله در حالی که بیان می کرد آن قدر مضطرب و درمانده هستم که هیچ دارویی نمی تواند درد جانکاه مرا تسکین دهد، به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری الهیه مشهد مراجعه کرد.

وی گفت: از روزی که پدرم به بیماری صعب العلاج سرطان دچار شد زندگی ما نیز به هم ریخت این آشفتگی با مسائل اقتصادی زندگی درآمیخت و مشکلات ما را چند برابر کرد به طوری که من با سختی های زیادی مقطع متوسطه را به پایان رساندم و دیگر نتوانستم ادامه تحصیل بدهم. روزها به همین ترتیب سپری می شد تا این که من با اولین خواستگارم ازدواج کردم. آن قدر دوست داشتم که یک زندگی توام با آرامش داشته باشم که هیچ وقت درباره خواستگارم تحقیقی نکردم و خیلی زود مراسم عقدکنان ما برگزار شد. اما هنوز چند ماه بیشتر از ازدواجم نگذشته بود که تازه فهمیدم من هیچ سنخیتی با همسرم ندارم به همین دلیل اختلافات خانوادگی ما آن قدر شدت گرفت که در همان دوران نامزدی از یکدیگر جدا شدیم. آن زمان با خودم می اندیشیدم بعد از طلاق با مرد دلخواه خودم ازدواج می کنم اما این فقط یک رویا بود چرا که خواستگارانم هیچ تناسب سنی با من نداشتند و یا می خواستند به عنوان همسر دوم ازدواج کنم و گاهی نیز ...

دیگر از این شرایط خسته شده بودم که یک بار دیگر نیز ازدواج کردم اما وقتی خانواده همسرم در جریان ازدواج قرار گرفتند همه چیز به هم ریخت به طوری که دیگر روزگار به کامم تلخ شده بود به ناچار از او جدا شدم و به عقد موقت مرد دیگری درآمدم اما او حاضر نبود ازدواج‌مان را رسمی کند به همین دلیل ارتباطم را با او قطع کردم. مدتی بعد از طریق یکی از دوستانم با جوانی آشنا شدم که در یک تالار عروسی کار می کرد.

«فخرالدین» با آن که شش سال از من کوچک تر بود اما در مدت کوتاهی بعد از این آشنایی از من خواستگاری کرد. او چنان خود را شیفته و عاشق من نشان می داد که گویی قرار است ماجرای شیرین و فرهاد دوباره تکرار شود. ولی من که تجربه ای از ازدواج های قبلی ام اندوخته بودم به این ازدواج نیز اصلا خوش بین نبودم به همین خاطر به خواستگاری فخرالدین جواب رد دادم، اما روز بعد فهمیدم که او به خاطر من دست به خودکشی زده است. این موضوع باعث شد تا نظرم درباره او تغییر کند. به همین دلیل به عقد موقت و شرعی با او تن دادم. این در حالی بود که خانواده همسرم به شدت مخالف این ازدواج بودند. چند ماه بعد که به طور ناخواسته باردار شدم فخرالدین به ناچار ازدواج مان را به طور رسمی ثبت کرد و نام من در شناسنامه او قرار گرفت. سه ماه بعد از این ماجرا فرزندم در حالی متولد شد که اختلافات شدیدی بین ما شروع شد و کار به فحاشی و کتک کاری کشید.

در این میان خانواده همسرم در حالی معتقد بودند که فرزند من حاصل یک ارتباط نامشروع است که همسرم نیز با آن ها همراه شده و ماجرای عقد موقت قبل از ثبت رسمی ازدواج را پنهان می کند حالا هم برای دفاع از حیثیت خودم ناچار به شکایت از همسرم شده ام.

 

آتش‌سوزی در ساختمان ۸ طبقه اداری میدان ولیعصر

سخنگوی سازمان آتش نشانی از حریق در ساختمان 8 طبقه میدان ولیعصر و نجات 50 نفر از میان دود و آتش خبر داد.

سید جلال ملکی سخنگوی سازمان آتش نشانی اظهار کرد: حوالی ساعت 10 صبح ،آتش سوزی یک ساختمان اداری در خیابان ولیعصر (عج) نبش کوچه شهامتی به سامانه 125 اعلام شد که بلافاصله آتش نشانان به همراه خودروهای پشتیبانی به محل حادثه اعزام شدند.

وی بیان کرد: زیرزمین این ساختمان(واحد بایگانی) دچار آتش سوزی شده بود که نیروهای آتش نشانی  عملیات امدادی را آغاز کردند.

سخنگوی سازمان آتش نشانی با بیان اینکه دود بسیار زیادی بر اثر آتش سوزی ساختمان را فرا گرفته بود، ادامه داد: آتش نشانان برای ایمنی افراد، ساختمان را به طور کامل تخلیه کردند و 50 نفر را از میان دود و آتش نجات دادند.

ملکی گفت:علت این حادثه از سوی کارشناسان آتش نشانی بررسی و اعلام خواهد شد.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *