عامل بحران کنونی در منطقه اندیشه وهابی است

10:14 - 06 آبان 1393
کد خبر: ۱۲۹۳۹
دسته بندی: سیاست
خبرگزاری میزان: دبیرکل حزب الله لبنان گفت: برای مبارزه با جریان تکفیری باید علت این جریان از بین برود.

: عربستان امروز بیشترین مسئولیت را در جهان اسلام برای پایان دادن به گسترش فکر و اندیشه تکفیری دارد.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزرای میزان، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان درباره جریان تکفیری‌ها اظهارکرد: در جریان مبارزه با تکفیری ها ما نباید صرفا به مبارزه با معلول اکتفا کنیم بلکه باید به مقابله با علت ها نیز بپردازیم. باید علت ایجاد این جریان های تکفیری در جهان اسلام و جهان غیرمسلمان بررسی شود.

وی گفت: علت بروز جریان تکفیری چیست؟ مسلما برخی ایجاد این جریان را با علل سیاسی مرتبط خواهند دانست و خواهند گفت: وضعیت نظام ها و حاکمان کشورهای اسلامی، بحران‌های اقتصادی و اجتماعی، فقر و بیکاری، هیمنه اسرائیل و اشغال فلسطین به دست صهیونیست ها و توهین به کرامت امت اسلامی از شصت سال پیش تاکنون و چنین مسائلی عامل ایجاد این گروه‌هاست. ممکن است این مسائل جزئی از علت بروز این جریان باشد و من منکر این مساله نیستم. البته تمایل دارم به این مساله اشاره کنم که مساله اشغال فلسطین به هیچ وجه با ایجاد جریان تکفیری ارتباطی ندارد و دلیل آن این است که سران و پیروان جریان‎های تکفیری به هیچ وجه به فلسطین، قدس و درگیری با اسرائیل اهمیتی نمی‏‌دهند و هیچگاه علیه اسرائیل دست به اقدامی نزده‌اند. بنابراین باید گفت ایجاد این جریان تکفیری را نمی‌توان واکنشی به اشغال فلسطین از سوی صهیونیست‌ها قلمداد کرد. حتی علت‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مالی نیز قابلیت مناقشه دارد. این علل را می‌توان زمینه ساز بروز این جریان قلمداد کرد و آن ها را بهانه‌هایی برای بروز این جریان دانست اما علت واقعی ایجاد جریان تکفیری این ها نیستند.

نصرالله تصریح کرد: اجازه دهید در این شب حسینی حقیقت را بیان کنیم هر چند که بیان این حقیقت که ما قصد بیان کردن آن را دارم و دیگران نیز گفته‌اند بسیاری را ناراحت می‌کند اما هم اکنون نیازمند آن هستیم که صریح باشیم زیرا در زمان فتنه بزرگ و آمیخته شدن حق با باطل مسوولیت همگان این است که باطل را نشان داده و بگویند این باطل است و حق را نشان داده و بگویند این حق است.

وی خاطرنشان کرد: سبب بروز جریان تکفیری در درجه نخست سبب فکری، فرهنگی و عقایدی است. به تعبیر دیگر از دویست سال یا سیصد سال پیش تاکنون جهت‎گیری جدید، مذهب جدید و جریان فکری جدیدی در منطقه عربی رخ نمود. چنین مقدر شده بود که برای این جریان فکری جدید مدتی پس از ایجاد امکانات حکومتی فراهم شود. از صد سال پیش تاکنون این جریان فکری برای تقویت خود و گسترش افکار و مفاهیم خود در سراسر جهان تلاش می‌کند. مسلما برای این جریان فکری مدارس، دانشکده‎ها، پژوهشگاه‎ها و دانشگاه‎هایی در سراسر جهان ساخته شد تسهیلات قانونی، سیاسی و اداری در سراسر جهان به این جریان فکری داده شد.

برای این جریان فکری مراکز مطالعاتی تاسیس شد و برای گسترش این جریان طی صد سال در تمامی نقاط جهان همایش هایی ترتیب داده شد.

رسانه‏‌ها، انتشارات، مجله‌ها، شبکه های ماهواره‌ای و سایت‌های اینترنتی در تمامی نقاط جهان به این جریان فکری اختصاص داده شد.

برای گسترش این فکر ده‌ها یا صدها میلیارد دلار طی صد سال در سراسر جهان هزینه شد. نباید یکسری مسائل که تنها نقش زمینه ساز را داشته‌اند به عنوان علت واقعی بروز این جریان قلمداد شود.

دبیرکل حزب الله این سوال را مطرح کرد که: این تفکر متکی به چیست؟ این تفکر متکی بر تکفیر تمام افراد به جز خود است و در نتیجه متکی بر حلال شمردن جان، مال و آبروی تمامی کسانی است که آنها را تکفیر کرده است. مشکل اینجاست. این جریان به شیوه تکفیر متکی است تمامی مردم و عموم مسلمانان را با کوچکترین مناسبتی تکفیر می‎کند و بر خلاف آنچه در طول تاریخ اجماع مسلمانان بر آن بوده است عمل می‎کند. مثلا چنانچه کسی بگوید اللهم انی اتوسل الیک به نبیک و حبیبک محمد بن عبدالله مورد تکفیر پیروان این جریان قرار می‎گیرد و شخصی که چنین توسل کرده مشرک است در حالی که این مساله در گذشته نیز وجود داشته است و صحابه و تابعین توسل می‎کردند و در تاریخ ما این مساله وجود دارد و هم شیعه و هم اهل سنت چنین مساله‏‌ای را دارند. یکی نیست به این‌ها بگوید ما به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر شهادت می‌دهیم. ما به قران، بهشت، جهنم، ثواب، حساب و عقاب، صحابه و اهل البیت و مقدسات مسلمانان ایمان داریم اما تکفیری‌ها این مسائل سرشان نمی‌شود و می‎گویند همین که شما به پیامبر توسل کرده‌اید و ایشان را شفیع خود قرار داده‌اید مشرک شده‌اید.

اعتقاد به زیارت، توسل، انتخابات و چرخش زمین به دور خورشید کفر است!

از دید تکفیری‌ها اگر کسی بر روی قبر یکی از اولیاء الله یا پیامبری از پیامبر الهی اتاق یا گنبدی بنا کند مشرک است. از دید آن‌ها اگر کسی به زیات این اماکن بیاید این هم مشرک است زیرا به عبادت این افراد می پردازد. شیعیان و اهل سنت بعد از اعمال حج به زیارت قبر پیامبر می‌روند حال باید از این تکفیری‎ها پرسید اینان به زیارت قبر پیامبر می‎روند تا به وی سلام دهند یا می‎روند تا پیامبر را عبادت کنند. اما تکفیری‎ها این مسائل را نمی‎فهمند.

مساله دیگر انتخابات است در تونس انتخابات برگزار شد. براساس این شیوه فقهی و فکری تمامی تونسی‎هایی که در انتخابات شرکت کرده‎اند کافر هستند.

به یاد بیاورید سال‎های گذشته که اینها انتخابات عراق را تحریم کردند نمی‎گفتند شرکت در انتخابات حرام یا معصیت است بلکه می‎گفتند شرکت در انتخابات کفر است. برای آنها برگزاری انتخابات اقدامی کفرآمیز است. انتخابات پارلمانی فلسطین در نظر آنها کفر است.

بعضی از علمای این جریان فتوا داده‎اند که عضویت در سازمان ملل متحد کفر است. چرا اینقدر تند می‎روی حداقل بگو این کار گناه است یا اینکه این کار اشتباه است نه اینکه می‏‌گویی این کار کفر است.

ممکن است تعجب کنید اما یکی از مفتی‌های بزرگ این جریان می‎گوید کسی که اعتقاد داشته باشد که زمین دور خورشید می‎گردد کافر است. در حالی که یکی از مسلمات امروز این است که زمین به دور خود و خورشید می‎گردد و دانشمندان این مساله را کشف کرده‎اند و این مساله یک مساله مذهبی و دینی نیست بلکه یک مساله علمی است. ببینید با ناچیزترین دلایل حکم به کفر مسلمانان می‎کنند. حالا شما بیا و بگو که من به خدا و پیامبر و بهشت و جهنم و قران و پیامبران الهی ایمان دارم هیچکدام از این ها بدردت نمی‏‎خورد و شما محکوم به کفری چون معتقدی که زمین به دور خورشید می‎گردد.

این مفتی بزرگ در پاسخ به سوال کسی که از وی پرسیده بود اگر در روزنامه‎ای نوشته شود خودرویی فرزند زنی را زیر گرفته و کشت و این مادر تا آخر عمرش در مصیبت به سر می‎برد و در آتش فراق فرزندش می‎سوزد، حکم نوشتن این مطالب چیست؟ گفته است این کفری آشکار است. یعنی کسی که این مطلب را در روزنامه نوشته است کافر است زیرا وی به مشیت الهی اعتراض کرده است.

نوه موسس این مذهب فتواها و نظرات عجیبی دارد وی می گوید هر آنچه در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم موجود نبوده است بدعت است. وی مسائل زیر را بدعت دانسته است و آن را عاملی برای مباح شمردن خون مسلمانان قلمداد کرده است. برخی از این مسائل عبارت است از: بلند کردن صدا در هنگام درود فرستادن بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم. قرائت قران پس از اذان گفتن در جایی که اذان گفته شده است.

درود فرستادن بر پیامبر پس از اذان، خواندن احادیث پیامبر قبل از نماز جمعه، خواندن ذکر پس از نماز تراویح ، استفاده از تسبیح. این را هم بدعت و کفر می‎دانند، خواندن سوره حمد پس از پایان نماز، خواندن سوره حمد برای اموات. کاری که همه مسلمانان انجام می‏‌دهند. من نمی‌دانم آیا بقیه علمای این جریان همین نظر را دارند و با این فرد که نوه موسس این مذهب است موافقند یا اینکه نظر دیگری در این خصوص دارند.

گفته می‎شود یکی از علمای بزرگ این گرایش یک شخص کور را که موذنی درستکار و خوش صدا بود کشت زیرا به او گفته بود که بعد از اذان بر پیامبر صلوات نفرست و او را از این کار نهی کرده بود اما موذن دست از کار خود بر نداشته بود و این عالم دستور قتل این موذن را صادر کرده بود.

خوب با این تفاصیل مساله تکفیر از این منهج زائیده می‌شود. از یکی از مفتی‎های این گرایش پرسیده شد شیخ شما با این تکفیر کردن‎ها در واقع نود و پنج درصد از مسلمانان را تکفیر کرده‎اید و تنها پنج درصد مسلمان باقی مانده‌اند. شیعه که وضعیت‎شان معلوم است. در بین اهل سنت هم که صوفیه کافر شمرده می‎شوند. معتزله کافر هستند. اشاعره که اغلب اهل سنت هستند و از لحاظ کلامی از پیروان ابوالحسن اشعری محسوب می‎شوند نیز کافر هستند و مسلمانان تنها پیروان این مذهب خاص هستند.

خطرناک‌تر از این مساله این است که وقتی مسلمانان تکفیر شدند این به آن معناست که قتال و نبرد با آن‎ها واجب است و هیچ کس از این قاعده مستثنی نیست. ایجاد جریان تکفیری ارتباطی با اشغال فلسطین توسط صهیونیست‎ها ندارد زیرا این مساله قبل از آنکه صهیونیست‌ها فلسطین را اشغال کنند بوجود آمده بود. این مساله در نجد، حجاز، عراق و شبه جزیره عربی ظهور پیدا کرد و مسلمانان کشته و سر بریده شدند و زنان‏شان به اسارت گرفته شدند و اموال‌شان مصادره شد و اکثر این افراد از مسلمانان اهل سنت بودند. و این مسائل قبل از اجرای طرح صهیونیستی در منطقه رخ داد.

دبیرکل حزب الله لبنان گفت: عامل به وجود آمدن بحران کنونی در منطقه وهابیت است و نیروهای داعش ، القاعده و جبهه النصره؛ پیروان حضرت محمد (ص) نیستند بلکه پیروان محمد بن عبدالوهاب موسس فرقه وهابیت هستند.

سیدحسن نصرالله در سخنانی افزود: ریشه حملات انتحاری در کشورهای عربی و اسلامی ، بعد فرهنگی ، فکری و عقیدتی است.

وی تصریح کرد: کسانی که به دنبال حل امنیتی یا حل نظامی این مشکل هستند دچار اشتباه شده اند. این موضوع عمیقتر از آن است که با راه حل امنیتی یا نظامی برطرف شود.

دبیرکل حزب الله لبنان گفت: این وهابیت که کتاب‎های آن را در سراسر جهان توزیع و حمایت کردند ، این مشکل را به وجود آورده است. درحال حاضر برای القاعده و داعش و النصره چه کتابی را تدریس می‌کنند ، کتاب شیخ محمد بن عبدالوهاب و نوه‌های او و علمای مدرسه او و مفتی‎هایی که پس از او آمده اند را تدریس می‌کنند.

سیدحسن نصرالله افزود: عربستان امروز بیشترین مسئولیت را در جهان اسلام برای پایان دادن به گسترش این فکر و اندیشه دارد.

وی خطاب به مقامات عربستانی گفت: لازم نیست ائتلاف بین‎المللی ایجاد کنید تا ارتش‎های جهان به منطقه بیایند با داعش مبارزه کند، ابتدا مدارسی را که پیروان این اندیشه داعشی از آن فارغ‎التحصیل می‎شوند تعطیل کنید. درهای تکفیر و تحکم بر مردم را که آنها مشرک هستند ببندید و از علمای این گرایش و علمای وهابی بخواهید تجدید نظر کنند و بپذیرند که دیگر علمای مسلمانان از شیعه و سنی درباره این افکاری که برای ترویج و گسترش آن در جهان تلاش می‌کنند با آنها گفتگو کنند.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *