تغییر تاکتیک حزب الله ؛ اقدامات بازدارنده ‎ای که به عملیات تهاجمی تبدیل شد

6:00 - 17 شهريور 1398
کد خبر: ۵۴۷۸۵۳
تبادل آتش در آغاز ماه سپتامبر میان حزب الله لبنان و ارتش رژیم صهیونیستی تغییرات توازن قوا میان طرفین را آشکار کرد.
به گزارش گروه بین الملل ؛ تحولات اخیر جنوب لبنان و شمال اراضی اشغالی حاکی از تغییر معادلات نظامی در منطقه غرب آسیا است.

هشدار «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان به رژیم صهیونیستی در مورد هدف قرار دادن مواضع این گروه در سوریه و نیز نقض حریم هوایی لبنان از طریق ۲ فروند پهپاد حامل مواد منفجره که برای هدف قرار دادن مواضع حزب الله در جنوب پایتخت وارد کشور شده بودند، در اولین روز ماه سپتامبر (۱۰ شهریور) جامه عمل پوشید. واکنش ارتش رژیم صهیونیستی به عملیات تلافی جویانه حزب الله در هدف قرار دادن یک خودروی نظامی این رژیم تلفاتی برای حزب الله در پی نداشت.
 
 
تغییر موقعیت حزب الله از بازدارندگی متقابل به عملیات تهاجمی علیه رژیم صهیونیستی
 

حزب الله لبنان در پی تکذیب خبر این عملیات از سوی رژیم صهیونیستی، با انتشار ویدئویی از عملیات موفقیت آمیز خود در روشنایی روز که با ۲ فروند موشک هدایت شونده انجام و یک خودروی نظامی ارتش صهیونیستی را منهدم کرده بود، اعلام کرد که مرحله جدیدی از مبارزه با این رژیم را آغاز کرده است؛ مرحله جدیدی که هدف قرار دادن پهپاد‌های صهیونیستی در آسمان لبنان را در دستور کار قرار داده است.

نگاهی دقیق به این حوادث یک نکته را روشن می‌کند؛ وضعیت بازدارندگی متقابل حاکم بر این منطقه که از پایان جنگ سی و سه روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان برقرار شده، از حالت تقارن خارج و کفه حزب الله سنگین شده است.

این تغییر توازن تاثیر مهمی بر وضعیت منطقه‌ای دارد. اکنون جنبش مقاومت بومی حزب الله با ظرفیت‌های رو به گسترش خود به مانع مهمی در برابر زیاده خواهی و سودا‌های نه تنها رژیم صهیونیستی بلکه کشور‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تبدیل شده است.
 
 
حزب الله لبنان تنها ساختار غیردولتی در غرب آسیا است که توانسته نه یک بار بلکه دو بار شکست نظامی قابل توجهی وارد کند؛ درگیری می -ژوئن ۲۰۰۰ که منجر به عقب نشینی از مناطق اشغال شده جنوب لبنان در سال ۱۹۷۸ کرد. دلیل آغاز این درگیری شکست تلاش ناکام «ایهود باراک» نخست وزیر پیشین برای مقابله با تلاش‌های جسته و گریخته حزب الله در این منطقه در سال ۱۹۹۶ بود. تکرار درگیری در سال ۲۰۰۶ در دوران «ایهود اولمرت» نخست وزیر رژیم صهیونیستی ناشی از دست کم گرفتن قدرت نظامی و سیاسی حزب الله بود.
 
 
تغییر موقعیت حزب الله از بازدارندگی متقابل به عملیات تهاجمی علیه رژیم صهیونیستی
 

این درگیری با حمایت قاطع «جرج دبلیو بوش» رئیس جمهور وقت آمریکا و اکثر دولت‌های اروپایی انجام شد. عمده هدف اولمرت از این جنگ حداکثر شکست حزب الله و حداقل رویگردانی مردم لبنان از این گروه مقاومتی بود که با اقدامات و تحریکات بی شماری از ۲ سال پیش توسط عربستان آغاز شده بود. این فتنه گری عربستان ضد حزب الله لبنان چراغ سبزی برای اولمرت بود. اما در نهایت مردم لبنان فارغ از هرگونه گروه بندی سیاسی و مذهبی به شدت از حزب الله حمایت کردند. این تنها اشتباه محاسباتی اولمرت نبود. سه هفته پس از آغاز درگیری مشخص شد که هدف قرار دادن زیرساخت‌های مهم لبنان توسط نیروی هوایی رژیم صهیونیستی حزب الله را به زانو در نمی‌آورد. پس رژیم صهیونیستی اقدام به اعزام نیروی زمینی کرد. اندکی پس از اعزام این نیرو‌ها مشخص شد که حتی عملیات مشترک این دو نیرو نیز قادر به ایجاد مانع در مسیر موشک‌های هدایت شونده حزب الله نیست و اصابت آن‌ها به قلب اراضی اشغالی پایان نمی‌یابد.

در نهایت این درگیری با عقب نشینی نیرو‌های صهیونیستی از خاک لبنان پایان یافت و سازمان ملل نیرو‌های حافظ صلح جنوب لبنان را افزایش داد؛ نیرو‌هایی که از سال ۱۹۷۸ در مرز حضور ناکارآمدی داشتند. این جنگ برای ارتش رژیم صهیونیستی به ویژه نیروی زمینی آن یک تحقیر تمام عیار محسوب می‌شد. این تحقیر تا حدی شدید بود که ارتش را وادار به تلاش‌هایی برای احیای آبروی این نیرو‌ها در سال‌های ۲۰۰۸، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ کرد.
 
 
تغییر موقعیت حزب الله از بازدارندگی متقابل به عملیات تهاجمی علیه رژیم صهیونیستی

اما باید توجه داشت که جنگ سی و سه روزه همانقدر که مایه تحقیر و رسوایی ارتش صهیونیستی بود برای حزب الله یک پیروزی مهم محسوب می‌شد. این پیروزی با در نظر داشتن امکانات و تکنولوژی‌های پیشرفته ارتش رژیم صهیونیستی از یک سو و توانایی حزب الله در ایجاد ویرانی‌های مهم در قلب اراضی اشغالی همزمان با حفظ شبکه‌های نظامی و سیاسی اصلی خود قابل درک‌تر است. در تبادل آتش محدود آغاز ماه سپتامبر بار دیگر موضوع بازدارندگی متقابل میان حزب الله و رژیم صهیونیستی مورد محک قرار گرفت. عقب نشینی ارتش رژیم صهیونیستی از جبهه مقدم در مرز لبنان، نه در راستای تنش زدایی بلکه نگرانی از آغاز درگیری جدید با حزب الله بوده است. اگرچه می‌توان این عدم تمایل به درگیری را به تحولات و بحران سیاسی اخیر در اراضی اشغالی نیز مربوط دانست، اما نکته مهم‌تر واهمه رژیم صهیونیستی از توانایی و ظرفیت نظامی حزب الله بود. توانایی و پیشرفت‌هایی که سید حسن نصرالله در سخنرانی‌های اخیر خود بر آن تاکید کرد.

در پایان باید گفت که توانایی حزب الله علاوه بر ایجاد تغییر در موضوع توازن قدرت میان این گروه و رژیم صهیونیستی، نقش موثری در تضعیف نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه از یک سو و و نفوذ آمریکا در منطقه از سوی دیگر داشته است. واقعیت غیرقابل اجتناب نیز توانایی حزب الله به وارد آوردن صدمات گسترده به قلب اراضی اشغالی و مقاومت در برابر شدیدترین ضد حمله‌های صهیونیست‌ها است.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *